حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران چندی پیش در نشست حزب ندای ایرانیان با اشاره به توانایی این حزب برای تشکیل دولت فراجناحی متشکل از اصلاحطلبان و اصولگرایان، گفت: حزب کارگزاران قادر به تشکیل دولت فراگیر با حضور اصلاحطلبان و اصولگرایان است زیرا بیشتر پستهای کشور را سیاسی تلقی نمیکند.
او همچنین در گفتوگویی، با انتقاد از سازوکار شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان و برنامه جریان اصلاحات برای استقرار نهاد جدید انتخاباتی تا آبان پیش رو، تصریح کرد: باید به راهحلی برسیم که همه قبول داشته باشند، یعنی کسی نباید حذف شود و به هر اصلاحطلبی باید متناسب با وزن و سهم خودش در جبهه اصلاحات، نقش بدهیم، نه اینکه حذف شود. با حفظ اینکه همه باید باشند، باید شورای ترکیبی وجود داشته باشد که همه را نمایندگی کند. در حال حاضر در حال بحث هستیم. این بحث و رایزنی در سطح احزاب است و به زودی در سطح جبهه میآید و فکر میکنم تا دو ماه آینده در آبان بتوانیم، نهاد را مستقر کنیم؛ هنوز تصمیمی نداریم و زمان داریم.
از سوی دیگر، محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی نیز در گفتوگویی با سایت انصافنیوز، از ضرورت مصالحه با نظام سیاسی در ایران گفت و تصریح کرد: تقویت مشروعیت انتخابات، فقط تقویت مشروعیت نظام سیاسی نیست، مشروعیت خود ما هم هست، مشروعیت ما برای اصلاحات در نظام سیاسی است؛ بنابراین باید تلاش کنیم که اگر امکان حضور یک نامزد هویتی کارآمد برای ما در انتخابات ریاستجمهوری وجود دارد، خودش بخشی از مصالحه ما با حاکمیت است، یعنی مصالحه که صرفا نباید در انتخابات صورت بگیرد.
علاوه بر این دو، محمد عطریانفر، دیگر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز در گفتوگویی با خبرآنلاین که روزنامه اعتماد روز گذشته آن را بازنشر کرد، از عملکرد علی لاریجانی در مجلس، حمایت کرد تا شائبه احتمال پشتیبانی کارگزاران از نامزدی لاریجانی قوت بگیرد.
شکاف معرفتی و عملی در میان اصلاحطلبان
وقتی اظهارات این سه چهره مهم در حزب کارگزاران سازندگی را کنار هم میگذاریم که یکی از ساختار نهاد انتخاباتی اصلاحطلبان نقد و در عین حال از دولت ائتلافی حمایت میکند، دیگری از لزوم مصالحه با حاکمیت دم میزند و کنش تحریمی اصلاحطلبان در انتخابات اخیر مجلس را مذمت کرده و دیگری، از علی لاریجانی محافظهکار در برابر اصلاحطلبانی نظیر عارف دفاع میکند، میتوانیم چنین تحلیل کنیم که کنش سیاسی کارگزاران دقیقا نقطه کنش نخبگان طیف چپ اصلاحات است. هرچه راستهای مدرن، در اندیشه کاهش مناقشات با حاکمیت و بازی در زمین امکانات نظیر حمایت از لاریجانی هستند، طیف مقابل آنها معکوس حرکت کرده و در موضوعات و مسائل سیاسی-اجتماعی، جانب ادبیات و گفتمان رادیکالها را میگیرند. برای مثال در مورد قصاص اخیر، شاهد بودیم که چهرههای نامآشنای چپ، از مصطفی تاجزاده گرفته تا عماد باقی، همگی در صف انتقاد از قوه قضاییه درآمدند و این اقدام را مذمت کردند، درحالیکه رسانه نزدیک به حزب کارگزاران، صرفا به شرح ماوقع این اتفاق پرداخت و در له یا علیه آن موضع نگرفت.گرد سکوت بر نابگرایان
از سویی اعضای حزب کارگزاران در شرایطی امروز، فعالترین طیف جریان اصلاحات هستند که گویی بر دیگر بلوکهای اردوگاه اصلاحات، گرد سکوت پاشیده شده است. طیف نابگرای اصلاحات، گویی قصد ندارد همچون دوم اسفند، خود را برای حضور در انتخابات آماده و سرحال نشان بدهد و با جلوه افسردگی سیاسی خود، مترصد گرفتن امتیاز حداکثری از حاکمیت است؛ سیاستی که همیشه به آن تمسک جسته و در عین اشتیاق کسب قدرت، خود را مستغنی از قدرت نشان میدهد. با رصد اظهارات فعالان و نیروهای طیف چپ اصلاحات، میشود فهمید که آنها برخلاف امثال قوچانی که «مصالحه با حاکمیت» را تئوریزه میکنند، از اقدام برای تحریم انتخابات، پشیمان نیستند.روز گذشته سعید شریعتی، فعال چپگرا در گفتوگویی با «آرمان»، با دفاع از سیاست تحریم انتخابات گفت: حقیقت این است که در انتخابات98 اصلاحطلبان در کنار مردم ایستادند، یعنی اگر فاصلهای هست، مردم و اصلاحطلبان در یک سمت ایستادند. موید آن نیز نبود فهرست اصلاحطلبان در انتخابات بود. او در عین حال این را هم گفت که گفتمان اصلاحات نباید تغییر کند و تصریح کرد: من معتقدم باید گفتمان را روزآمد کنیم، نه اینکه گفتمان را تغییر دهیم و دنبال تغییرات گفتمانی باشیم؛ تغییرات گفتمانی معنای خاصی نمیدهد.
اینکه حزب کارگزاران سازندگی اولین چراغهای فعالیت اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات را روشن کرده و در عین حال با امیدوارانه تصویرکردن رویکردهای خود نسبت به آینده، آشکارا از کنشگری نابگرایان رادیکال برائت میجوید، خود مؤید شکافی عمیق در دل گفتمان کلان اصلاحطلبی است. هرچه عملگرایان سعی دارند خود را به ادبیات و اتمسفر گفتمانی نظام مستقر وفادار نشان بدهند، رادیکالها هر روز لااقل در بیان و گفتار، از دایره اصلاحطلبی خارج شده و به دامان رویکردهای براندازانه میافتند. انتقادهای تند و تیز و بیپروایانه به روندهای سیاسی-اجتماعی موجود در مقابل اتخاذ سیاست صبر و انتظار، به امید رسیدن به قدرت، دو رویکرد همیشه ثابت در جریان اصلاحطلبی بود که باید دید در آستانه انتخابات ریاستجمهوری چگونه و با چه سمت و سویی، خود را بازتولید خواهد کرد.
صبح نو