اهمیت و ضرورت آشنایی جوانان این مرز و بوم با آن دوران مشعشع و زرین، آنگاه بیش از پیش آشکار میشود که بدانیم، جریان تحریف تاریخ انقلاب اسلامی، به تحریف این دوران پرافتخار نیز روی آورده است. بنابراین بر اصحاب سخن و قلم، اصحاب رسانه و هنر، یک تکلیف است که با روایت درست قصه جنگ برای جوانان امروز و فردای ایران زمین به صورت مستمر، نگذارند راهزنان تاریخ به اهداف شوم خود در تحریف تاریخ دفاع مقدس برسند؛ چرا که این دوران برای همه نسلهای این سرزمین، یک دوران حیاتبخش، افتخارآفرین و هویتبخش است.
در قصهگویی جنگ برای نسل امروز و فردای کشور، باید برای جوانان واقعیات جنگ به طور کامل، آن گونه که بود نقل شود. این جوانان باید بدانند چرا این جنگ به ملت ایران تحمیل شد و متجاوزان چه کسانی بودند و چه اهدافی را با به راه انداختن این جنگ در سر داشتند. جوانان باید با شرایط داخلی، منطقهای و بینالمللی نقطه آغاز جنگ تحمیلی به درستی آشنا شوند. باید آنان بدانند که دشمن با برآوردی دقیق از این شرایط، در پیروزی خود اطمینان صددرصدی داشت و لحظهای هم به شکست فکر نمیکرد. جوانان امروز ایران زمین، باید بدانند که جنگ تحمیلی، یک جنگ جهانی از سوی همه قدرتهای شیطانی، قلدر، زورگو و ستمگر شرق و غرب بود که از طریق رژیم بعث حاکم بر عراق، علیه ملت مظلوم ما شکل گرفت.
در این جنگ ارتش بعث عراق، از هر نوع کمدک، حمایت و پشتیبانی متصور در حوزههای سیاسی، نظامی، لجستیکی، اقتصادی، اطلاعاتی، مالی و غیره از سوی دولتهای غربی و شرقی و همچنین دولتهای مرتجع منطقه برخوردار بود؛ اما در این میان کشور ایران، آنچنان در تحریم بود که حتی از ورود سیمخاردار هم جلوگیری کردند؛ اگر قصه جنگ برای جوانان از حیث چرایی و چگونگی، به درستی روایت شود، آنگاه این پرسش در ذهن آنان شکل میگیرد که پس چرا، متجاوزان با این اوصاف در جنگ شکست خورده و به اهداف خود نرسیدند؟
اهدافی چون شکست دادن انقلاب اسلامی، نابودسازی جمهوری اسلامی، تکه تکه کردن ایران و از بین بردن تمامیت ارضی، پایانبخشی به استقلال و عزت ایرانیان و در نهایت تحت سلطه قرار گرفتن این مردم. در چنین روایت درستی، جوانان به ارزش مقاومت و ایستادگی ملت ایران در برابر متجاوزان، با تکیه بر فرهنگ عاشورا، پی خواهند برد. در چنین روایت درستی، جوانان متوجه خواهند شد که دشمنان در کدام بخش از محاسبات خود برای شروع جنگ علیه ایران انقلابی دچار اشتباه راهبردی شدند.
جوانان در این روایت، به خوبی درمییابند که این قدرت بسیجکنندگی امام(ره) با تکیه بر آموزههای دینی و مکتب عاشورا بود که همه محاسبات دشمن را به هم ریخت و معادله جنگ را بر هم زد و در نهایت جنگ تحمیلی را به یک «دفاع مقدس» تبدیل کرد. آنگاه در این روایت، قصهگویی از جوانان و پیران، زنان و مردان این سرزمین که خالق حماسههای ماندگار در یک دوران هشت ساله بودند، جذاب و شنیدنی خواهد بود.
این قصهها درسآموز و عبرتآموز خواهد بود و در نهایت این درسها و عبرتها پشتوانه ارزشمندی برای حرکت جوانان به سمت قلههای عزت و افتخار و تمدنسازی اسلامی خواهد شد. به همین دلیل است که رهبر حکیم انقلاب اسلامی، بر اهمیت و ضرورت قصهگویی جنگ برای جوانان تأکید داشته و میفرمایند: «من مشتاقم که جوانهای ما قصه جنگ تحمیلی هشت ساله را بدانند که چه بود. این را بارها گفتهایم؛ افراد هم گفتهاند و تشریح کردهاند؛ اما یک نگاه کلان به این هشت سال، با اطلاع از جزئیاتی که وجود داشته است، خیلی برای برنامهریزی آینده جوان در روزگار ما مهم است.»
دکتر یدالله جوانی/پایگاه بصیرت
دفاع مقدس تحریف شدنی نیست!
توجه به مقوله سواد رسانهای ضرورتی انکارناپذیر است، چرا که در عصر جنگ روایتها این رسانهها هستند که به عنوان توپخانههای دشمن ایفای نقش میکنند، سواد رسانهای و ایجاد توان درک متکی بر مهارت میتواند و ظرفیت شناخت و تفکیک رسانهها و پیامها آنها را به مخاطبان بدهد.32 سال پیش وقتی با پذیرش قطعنامه 598 آتش جنگ رو به خاموش گذاشت، دشمنان انقلاب اسلامی و حامیان صدام که آتش افروزان واقعی جنگ تحمیلی بودند، به ذهنشان هم خطور نمیکرد که پس از سه دهه از پایان جنگ، ایستادگی و مقاومت هشت ساله ملت ایران در قالب فرهنگ دفاع مقدس تبدیل به یک منظومه غنی و ارزشمند شود که نسلهای جوان و جنگ ندیده هم از آن الگو بگیرند.
آنها حتی فکرش را هم نمیکردند که تجربیات کسب شده در آن دوران کلید فتح سنگرهای جدید علمی، فناوری، صنعتی و دفاعی و... شود که با تفکر جهادی راهبری و مدیریت شدهاند و به عبارت بهتر جنگ هشت ساله اگرچه خانمانسوز بود اما حاصل و دستاورد آن توجه به قدرت و قابلیتهای نیروهای توانمند داخلی در بسیاری از عرصهها بود که منشأ پیروزیها و پیشرفتها را فراهم میکرد. در چنین شرایطی اتاق فکرها و اندیشکدههای غربی که پیوسته در حال طراحی سناریوهای جدید برای مقابله همهجانبه با انقلاب کبیر اسلامی هستند- که آثار شگفت انگیز این پدیده در بسیاری از کشورهای منطقه و جهان هویدا شده- به این نتیجه رسیدند تا در پروژه تحریف مفاهیم و واقعیتهای انقلاب اسلامی دست به تحریف و وارونهنمایی از دفاع مقدس نیز بزنند.
تحریف یک از مهمترین و مؤثرترین تاکتیکهای عملیات روانی است. کسانی که به دنبال بهرهگیری از این تاکتیک هستند، به گونهای عمل میکنند که محتوای یک پیام به شکلی تغییر یابد که منظور دیگری را بر خلاف معنای اصلی آن به مخاطب القا کند. برای تحریف یک واقعیت، از تکنیکهایی چون سکوت، انکار، کوچکنمایی و بزرگنمایی استفاده میشود.
پاره حقیقتگویی و وارونهنمایی از شیوههایی است دستگاههای فرهنگی و رسانههای تحت حمایت نظام سلطه از آنها برای تحریف مقوله دفاع مقدس بهره میگیرند. باورپذیری مخاطبان در قبال پیامهایی از این قبیل در صورتی محقق میشود که اخبار و تحلیلهای صحیح و ناصحیح در کنار هم ارائه شوند تا تأثیر خود را بگذارند. رمز موفقیت و نقطه امید دشمن در این عرصه مواجهه، ضعف سواد رسانهای بخشی از مخاطبان و گیرندگان پیام است. چرا که سواد رسانهای قدرت تشخیص پیامهای واقعی از غیر واقعی را به وجود میآورد.
اما هدف دشمنان از تحریف حقایق از یکسو ایجاد شک و تردید نسبت به باورهای ذهنی مردم است و از سوی دیگر ناامید کردن آنها نسبت به آینده کشور. چون امید موتور محرکه حرکت در مسیر پیشرفت و اعتلای جامعه است. مقطع مهم و حساس دفاع مقدس دورهای تاریخساز و مؤثر بر حیات طیبه نظام اسلامی است، لذا بدخواهان ملت ایران این مقطع را با همه ارزشها و دستاوردهایش هدف تحریف و جعل قرار دادهاند. اما برای مقابله با این جریان به دو مطلب باید توجه داشت که اولی امیدبخش و دومی نیازمند اقدام است.
1ـ دفاع مقدس تحریف شدنی نیست، چرا که این جهاد عظیم محصول خونهای پاک جوانان برومندی است که از جان خود هم برای دفاع از آرمان انقلاب اسلامی که نشات گرفته از نهضت عاشورا بود، دریغ نکردند و خداوند حافظ خونهای پاک آنها خواهد بود. از سوی دیگر لازم به ذکر است که از همان روزهای نخست آغاز جنگ تحمیلی و حضور فرماندهان و رزمندگان در جبهههای حق علیه باطل، راویان جنگی اقدام به ثبت وقایع و تحولات پنهان و آشکار دفاع مقدس کردهاند که امروز تبدیل به گنجینهای پر بها و بینظیر از اسناد و منابع جنگ تحمیلی است که باید با بهرهگیری و انعکاس آنها به افکار عمومی به ویژه نسل جوان جلو تحریف واقعیتها را گرفت.
2ـ توجه به مقوله سواد رسانهای ضرورتی انکارناپذیر است، چرا که در عصر جنگ روایتها این رسانهها هستند که به عنوان توپخانههای دشمن ایفای نقش میکنند، سواد رسانهای و ایجاد توان درک متکی بر مهارت میتواند و ظرفیت شناخت و تفکیک رسانهها و پیامها آنها را به مخاطبان بدهد. در این میان نقش رسانهها بویژه رسانهملی به عنوان فراگیرترین شبکه رسانهای کشور در امر آموزش و بازنمایی ابعاد عملیات روانی دشمنان در موضوعات مختلف حائز اهمیت فراوانی است.
علی حیدری/هفته نامه صبح صادق