اما در روزهای اخیر شاهد حرکات نگرانکنندهای هستیم که گویی تلاشی آشکار برای تخریب بنیادهای اصلی انقلاب و توهین به نیروهای اصیل و انقلابی است. حرکاتی که نهچندان منطقی و بر اساس اصول انقلاب اسلامی است، بلکه تلاش میکند تا چهرههای تاثیرگذار انقلاب را به محاق ببرد و به هر نحوی که شده، این افراد و گروهها را از مسیر اصلی خود منحرف کند. اما آیا این تحرکات برخاسته از آگاهی و بصیرت است یا نمایشی برای انحراف از حقیقت؟ در این مقاله به تحلیل دقیقتری از روز 9 دی، مفهوم بصیرت و چالشهای پیشرو خواهیم پرداخت.
تاریخچه روز 9 دی؛ نماد بصیرت و میثاق با ولایت
در دوران پس از انتخابات 1388، جامعه ایران در موقعیتی قرار گرفت که به یک آزمون بزرگ در برابر تهدیدات داخلی و خارجی وارد شد. در آن دوران، فضای سیاسی کشور به شدت تحت تأثیر نزاعهای داخلی و اختلافات حزبی قرار گرفت و دشمنان انقلاب اسلامی تلاش کردند تا از این فضا برای ایجاد شکاف میان مردم و نظام استفاده کنند. توطئههایی که پس از اعلام نتایج انتخابات آغاز شد، تهدیداتی واقعی برای وحدت و امنیت ملی محسوب میشد.اما در این شرایط بحرانی، مردم ایران بار دیگر با بصیرت و آگاهی کامل از خطرات و توطئههای دشمنان، به میدان آمدند. در روز 9 دی، نه تنها توطئههای داخلی به شکست انجامید، بلکه ملت ایران با حضور میلیونی خود نشان دادند که راه انقلاب همچنان روشن است و دشمنان انقلاب هرگز نمیتوانند در برابر اراده ملت ایران ایستادگی کنند.
امام خمینی (ره) همیشه بر اهمیت بصیرت تأکید داشتند و میفرمودند که این بصیرت است که میتواند در برابر مشکلات و بحرانها مردم را هدایت کند. در واقع، روز 9 دی نتیجه همان بصیرتی است که امام خمینی (ره) از آن سخن گفته بود: درک صحیح از وضعیت موجود، آگاهی از خطرات دشمن و حفظ اتحاد حول محور ولی فقیه.
بصیرت؛ درک عمیق و شناخت دقیق از زمانه
بصیرت، به معنای درک عمیق و شناخت دقیق از زمانه و شرایط موجود، نه تنها در انقلاب اسلامی بلکه در تاریخ اسلام نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در آموزههای اسلامی، بصیرت به معنای دیدن آنچه که دیگران نمیبینند و فهم آنچه که پنهان است، میباشد. کسانی که بصیرت دارند، قادرند تا در پیچ و خمهای تاریخ، حقیقت را از باطل تمییز دهند و در برابر تهدیدات ایستادگی کنند.در انقلاب اسلامی ایران، بصیرت مردم تنها به معنای مشاهده وضعیت موجود نبود، بلکه به معنای درک عمیق از اهداف انقلاب، آگاهی از نقشههای دشمنان و پیشبینی تحرکات آتی بود. انقلاب اسلامی ایران نه تنها در برابر استکبار جهانی ایستاد، بلکه در برابر دشمنان داخلی نیز با هوشیاری و دقت واکنش نشان داد.
اما در روزهای اخیر شاهدیم که برخی افراد که به نام انقلاب و آرمانهای آن سخن میگویند، به جای تقویت انسجام ملی، در پی ایجاد شکاف و تفرقهاندازی هستند. این افراد ظاهرا انقلابی، دانسته یا ندانسته، خود را مدافع آرمانهای انقلاب میدانند، اما در واقع در حال تخریب مبانی اصلی آن هستند.
دشمنشناسی؛ درک درست از خطرات
یکی از ارکان بصیرت، دشمنشناسی است. در آموزههای اسلامی، شناخت دشمن و خطرات ان از اهمیت ویژهای برخوردار است. دشمنشناسی یعنی درک درست از انگیزهها و اهداف دشمنان و تحلیل تهدیداتی که میتواند منافع ملی را به خطر بیندازد. امام خمینی (ره) همواره بر این نکته تأکید داشتند که "دشمنان خارجی و داخلی برای ضربه زدن به انقلاب از هر فرصتی استفاده خواهند کرد."مردم ایران در روز 9 دی، با آگاهی از تهدیدات موجود، توانستند در برابر دشمنان داخلی که در پی ایجاد شکاف در صفوف مردم بودند، ایستادگی کنند.
ولایتمداری: ستون فقرات انقلاب اسلامی
ولایتفقیه یکی از ارکان اساسی انقلاب اسلامی است که بدون آن، تحقق آرمانهای انقلاب ممکن نخواهد بود. ولایتفقیه به معنای رهبری جامعه توسط فقیه عادل و آگاه است که از سوی خداوند به عنوان سرپرست جامعه اسلامی تعیین شده است. در حقیقت، ولایتفقیه تنها یک اصل فقهی نیست، بلکه نشاندهنده نوعی رهبری سیاسی و اجتماعی است که بر اساس اسلام ناب محمدی شکل گرفته است.نقد تحرکات اخیر؛ از بصیرت تا انحراف
در شرایط حساس کنونی، تحرکاتی از سوی برخی گروهها و افراد در سطح جامعه به راه افتاده است که به نظر میرسد نه تنها هیچ ارتباطی با اهداف اصلی انقلاب اسلامی ندارد، بلکه تلاشهایی حسابشده برای تخریب وحدت و تضعیف نیروهای انقلابی محسوب میشود. این تحرکات، که عمدتاً در قالب اعتراضات و حرکات نهچندان قانونی و مسالمتآمیز به منصه ظهور میرسند، در واقع بهگونهای طراحی شدهاند که اساساً به جای آنکه به تقویت انقلاب اسلامی کمک کنند، در جهت مخالف با اصول آن قرار دارند. هدف این بخش از نقد، بررسی دقیقتری از این تحرکات و چگونگی تأثیر آنها بر مسیر انقلاب است.یک انحراف فکری و سیاسی؛ تلاش برای بازتعریف انقلابیگری
یکی از ویژگیهای مهم انقلاب اسلامی ایران، ماهیت اصولی و جهتگیری روشن آن است که حول محور ولی فقیه و حفظ آرمانهای دینی و ملی شکل گرفته است. انقلابی بودن به معنای پایبندی به اصول اسلام ناب محمدی و حمایت از رهبری است که مشروعیت خود را از اصول اسلامی و ولایت فقیه دریافت میکند. انقلاب اسلامی، بهرغم پیشامدها و چالشهای فراوان، همواره در مسیر صحیح خود پیش رفته است و در برابر هرگونه تهدید و انحراف ایستادگی کرده است.اما در روزهای اخیر شاهدیم که برخی جریانات و افراد سعی دارند تا مفهوم "انقلابی بودن" را تغییر دهند و آن را از درون تحریف کنند. این افراد که خود را به نام انقلابی معرفی میکنند، در حقیقت در تلاشند تا تصویری متفاوت از انقلاب اسلامی بسازند که در آن پایبندی به اصول انقلاب و وفاداری به رهبری به یک موضوع حاشیهای تبدیل شود.
تحرکات اخیر در این راستا، نشاندهنده یک انحراف فکری و سیاسی است که سعی دارد تا برای خود مشروعیت پیدا کند، بدون آنکه هیچگونه توجهی به ابعاد اصلی انقلاب اسلامی و اصول تعیینکننده آن داشته باشد. برخی از این گروهها بهطور آشکار از قانون و اصول جمهوری اسلامی سرپیچی کرده و سعی دارند تا با دروغپردازیها، تحریف تاریخ و اتهامزنی به شخصیتهای انقلابی، زمینهای برای بیاعتبار کردن نیروهای اصیل انقلاب فراهم کنند.
شیطنتهای رسانهای و تلاش برای تفرقهافکنی
رسانهها همواره در تحولات سیاسی و اجتماعی نقش مهمی ایفا کردهاند. رسانههای مختلف، بهویژه آنهایی که وابستگی به جریانات اصلاحطلب و ضد انقلاب دارند، در این مدت نقش بسیار پررنگی در بازتاب و بلد کردن این تحرکات ایفا کردهاند. در این بین، یکی از شیوههای مرسوم این رسانهها برای ایجاد تفرقه و بیثباتی در جامعه، استفاده از شیطنتهای خبری است.این شیطنتها معمولاً بهصورت اتهامزنیهای بیاساس به شخصیتهای انقلابی و گروههای اصلی انقلاب ظاهر میشوند. آنها با ایجاد فضای سمپاتیک در رسانهها و شبکههای اجتماعی، تلاش دارند تا بهظاهر نیروهای انقلابی را در یک تضاد و تقابل ساختگی قرار دهند. این رسانهها، به جای آنکه تلاش کنند حقیقت را آشکار کنند، بیشتر به پرورش اخبار و شایعاتی پرداختهاند که در راستای تضعیف شخصیتهای انقلابی و برجسته انقلاب اسلامی قرار دارد.
جریانهای خاص رسانهای، با بهرهگیری از جنگ روانی، سعی دارند تا چهرههایی را که در دفاع از اصول انقلاب و ولایت فقیه ایستادهاند، در منظر عمومی بهعنوان کسانی که بهدنبال تفرقه و بحرانسازی هستند، معرفی کنند. در این راستا، هیچگونه توجهی به اصل حقیقت و تحلیل دقیق از رویدادها نمیشود و بیشتر بر اساس خطکشیهای سیاسی و ایدئولوژیکی خاص عمل میشود. این شیطنتها، نه تنها به تضعیف وحدت ملی و اعتماد عمومی به سیستم سیاسی کشور منجر میشود، بلکه امکان هرگونه حرکت سازنده و رو به جلو را در کشور مسدود میکند.
انحراف از مسیر اصلی انقلاب و عبور از ولایت فقیه
در نهایت، این تحرکات اخیر بهطور آشکار در پی ایجاد شکاف در صفوف انقلاب اسلامی و تضعیف نیروهای واقعی انقلاب هستند. این افراد و گروهها، که به نام انقلابیگری سخن میگویند، در حقیقت در تلاشند تا از درون انقلاب را به چالش بکشند. با این که به ظاهر شعارهایی از جنس انقلاب و حمایت از رهبری سر میدهند، اما در عمل در حال تحریف مفاهیم اصلی انقلاب و بیاعتبار کردن نیروهایی هستند که سالها در خط مقدم مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی ایستادهاند.این تحرکات بهوضوح نشاندهنده تلاش برای انحراف از مسیر اصلی انقلاب اسلامی است. حرکات غیرقانونی و تحریکآمیز بهنام دفاع از اصول انقلاب، نه تنها با دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیتالله خامنهای در تضاد است، بلکه بهدنبال ایجاد بیاعتمادی میان مردم و رهبری هستند. در برخی موارد هم دیده شده است که این جریانات، وقتی مخالفت ها و یا عدم اشتراکشان با نظریات ولی وفقیه را مشاهده کردهاند، سعید در عبور از ولایت فقیه نموده اند و کاس داغ تر از آش شده اند. در هفته اخیر شاهد توهین ها و جسارتهای بخشی از همین گروههای تند رو به محضر آیت الله خامنهای بودیم که در واقع پشت پرده و باطن این جریانات را به ما نشان داد.