به مناسبت آغاز سال نو میلادی

آیا ایرانی که عرب نمی‌پرستد، جشن کریسمس برگزار می‌کند؟

چرا برخی ایرانیان، که به دلیل سوگیری‌های قومی و فرهنگی، به‌شدت از آیین‌ها و رسوم عربی انتقاد می‌کنند، با شور و اشتیاق مراسمی مانند کریسمس را برگزار می‌کنند؟ آیا این رفتار نشان‌دهنده تأثیرپذیری از فرهنگ جهانی است یا صرفاً نوعی تقلید ظاهری است که از جذابیت‌های بصری و رسانه‌ای سرچشمه می‌گیرد؟
دوشنبه، 10 دی 1403
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : پیمان زرکش
موارد بیشتر برای شما
آیا ایرانی که عرب نمی‌پرستد، جشن کریسمس برگزار می‌کند؟
کریسمس، جشن میلاد حضرت مسیح، یکی از شناخته‌شده‌ترین و نمادین‌ترین رویدادهای فرهنگی-مذهبی در جهان است. این جشن، که در ابتدا ریشه‌ای مذهبی داشت، به‌تدریج به یک رویداد جهانی با ابعاد اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی تبدیل شده است. اما در این میان، سؤالی برای ما ایرانیان مطرح می‌شود: چرا برخی ایرانیان، که به دلیل سوگیری‌های قومی و فرهنگی، به‌شدت از آیین‌ها و رسوم عربی انتقاد می‌کنند، با شور و اشتیاق مراسمی مانند کریسمس را برگزار می‌کنند؟ آیا این رفتار نشان‌دهنده تأثیرپذیری از فرهنگ جهانی است یا صرفاً نوعی تقلید ظاهری است که از جذابیت‌های بصری و رسانه‌ای سرچشمه می‌گیرد؟

کریسمس؛ جشنی با ریشه‌های تاریخی عمیق

الف) ریشه‌های پاگانی کریسمس
کریسمس امروزی، به‌عنوان جشن میلاد حضرت مسیح، ریشه‌های عمیق‌تری در تاریخ دارد که فراتر از مسیحیت به آیین‌های پاگانی بازمی‌گردد. در روم باستان، ۲۵ دسامبر به‌عنوان روز "زادروز خورشید شکست‌ناپذیر" (Sol Invictus) جشن گرفته می‌شد. این جشن، که با انقلاب زمستانی و بلندتر شدن روزها مصادف بود، نمادی از پیروزی نور بر تاریکی به شمار می‌رفت.
با گسترش مسیحیت در امپراتوری روم، کلیسا تصمیم گرفت این روز را به جشن میلاد حضرت مسیح اختصاص دهد تا بتواند آیین‌های پاگانی را با آموزه‌های مسیحیت جایگزین کند. بدین ترتیب، کریسمس به یک جشن مذهبی تبدیل شد که بعدها با ترکیب عناصر فرهنگی و جغرافیایی مختلف، ابعاد جدیدی پیدا کرد.
ب) گسترش فرهنگی و جهانی شدن کریسمس
کریسمس در طول قرن‌ها، از یک رویداد صرفاً مذهبی به یک جشن جهانی تبدیل شد. از قرن نوزدهم میلادی، با ظهور نمادهایی مانند بابانوئل، درخت کریسمس، و هدیه دادن، کریسمس جنبه‌ای خانوادگی و تجاری به خود گرفت. این جشن، که در ابتدا محدود به جوامع مسیحی بود، به‌تدریج در کشورهای غیرمسیحی نیز رواج یافت و به نمادی از شادی، همبستگی، و تعامل فرهنگی بدل شد.

کریسمس در ایران؛ از جامعه ارامنه تا استقبال عمومی

الف) آیین‌های ارامنه ایران در کریسمس
جامعه ارامنه ایران، به‌عنوان یکی از اقلیت‌های دینی تاریخی در کشور، هرساله کریسمس را با شور و اشتیاق برگزار می‌کنند. در مناطقی مانند جلفای اصفهان و خیابان میرزای شیرازی تهران، فضای شهری در ایام کریسمس تغییر کرده و حال‌وهوای خاصی پیدا می‌کند. ارامنه با برگزاری مراسم در کلیساها، تزیین درختان کریسمس، و پخت غذاها و شیرینی‌های سنتی، این جشن را به نمادی از هویت فرهنگی و دینی خود تبدیل کرده‌اند.
ب) گسترش کریسمس در میان ایرانیان غیرمسیحی
اما در دهه‌های اخیر، کریسمس تنها به جامعه ارامنه محدود نشده است. بسیاری از خانواده‌های ایرانی غیرمسیحی، به‌ویژه در شهرهای بزرگ، با تزیین درخت کریسمس و خرید لوازم تزیینی، این جشن را برگزار می‌کنند. فروشگاه‌ها در ماه دسامبر پر از اقلام مرتبط با کریسمس می‌شوند و شبکه‌های اجتماعی نیز مملو از تصاویر و ویدئوهای ایرانیانی است که این جشن را گرامی می‌دارند.
این گسترش، اگرچه نشان‌دهنده تعامل فرهنگی است، اما پرسش‌هایی را نیز درباره درک عمومی از ریشه‌ها و معانی واقعی این جشن مطرح می‌کند.

آیا ایرانی که عرب نمی‌پرستد، جشن کریسمس برگزار می‌کند؟

تناقض‌های فرهنگی؛ از انتقاد به عرب‌ها تا تقلید از غرب

الف) سوگیری علیه فرهنگ عربی
برخی ایرانیان، به بهانه‌های مختلف، نسبت به فرهنگ عربی و رسوم مرتبط با آن حساسیت نشان می‌دهند. این حساسیت، که گاه به شکلی افراطی در زبان و رفتار ظاهر می‌شود، در مواردی به انکار یا انتقاد از عناصر مشترک فرهنگی-مذهبی منجر شده است.
ب) استقبال از فرهنگ غربی
اما همین افراد، به‌راحتی عناصر فرهنگی غربی مانند کریسمس را می‌پذیرند و حتی با شوق فراوان آن را جشن می‌گیرند. این تناقض، که در رفتار بسیاری از ایرانیان دیده می‌شود، پرسش‌هایی جدی درباره چرایی آن مطرح می‌کند. آیا این رفتار نتیجه تأثیر رسانه‌های غربی است یا به دلیل جذابیت‌های بصری و نمادین کریسمس؟
ج) نقش رسانه و جذابیت‌های بصری
کریسمس، با تمام زرق‌وبرق خود، به لطف رسانه‌های غربی به نمادی از شادی، صلح، و همبستگی تبدیل شده است. درختان پرنور، آهنگ‌های شاد، و نمادهای محبوبی مانند بابانوئل، تصاویری رؤیایی از این جشن ارائه می‌دهند که کمتر کسی می‌تواند در برابر آن مقاومت کند. اما آیا این تصویر زیبا، ارتباطی با معنای واقعی و تاریخی کریسمس دارد؟

تناقض طنز آمیز؛ از بابانوئل تا زبان عربی

الف) "نه" به عربی، "بله" به بابانوئل!
تصور کنید فردی که به‌شدت نسبت به زبان عربی حساس است و استفاده از واژگان عربی را رد می‌کند، با شوق فراوان درخت کریسمس خود را تزیین کرده و آهنگ‌های انگلیسی کریسمسی پخش می‌کند. این رفتار نه‌تنها طنزآمیز، بلکه نشان‌دهنده تأثیرپذیری عمیق از جریان‌های غربی است.
ب) جشن یا تقلید؟
برخی منتقدان بر این باورند که برگزاری کریسمس توسط غیرمسیحیان، به‌ویژه در جوامعی مانند ایران، بیشتر به تقلید از رسانه‌های غربی شباهت دارد تا علاقه به شادی یا فضایل دیگر. این تقلید، که گاه بدون آگاهی از ریشه‌ها و معانی این جشن انجام می‌شود، می‌تواند به از دست رفتن هویت بومی منجر شود.

درس‌هایی از کریسمس برای جامعه ایرانی

الف) شناخت و آگاهی
 برای ایرانیانی که این جشن را برگزار می‌کنند، ضروری است که از معنای واقعی آن آگاه باشند و تنها به جنبه‌های ظاهری بسنده نکنند.
ب) تعادل میان هویت بومی و تعامل جهانی
در کنار استقبال از جشن‌های جهانی، نباید از آیین‌ها و سنت‌های بومی خود غافل شویم. جشن‌هایی مانند شب یلدا، نوروز، و چهارشنبه‌سوری، بخش مهمی از هویت فرهنگی ما هستند که می‌توانند با رویدادهای جهانی همزیستی داشته باشند.
ج) بازاندیشی در رفتارهای فرهنگی
کریسمس می‌تواند فرصتی باشد برای بازنگری در رفتارهای فرهنگی و یافتن تعادلی میان ارزش‌های بومی و تأثیرات جهانی. این بازنگری، به ما کمک می‌کند که با حفظ هویت خود، به تعامل سازنده با فرهنگ‌های دیگر بپردازیم.

نتیجه‌گیری

برگزاری جشن کریسمس در میان مسلمانان ایرانی، به ویژه آنهایی که به‌ویژه در مناطق شهری تحت تاثیر فرهنگ غربی قرار دارند، نماد بارزی از بحران هویتی و پذیرش فرهنگی است. این جشن که ریشه در سنت‌های مسیحیان دارد، به‌طور گسترده‌ای به‌عنوان یک رسم غربی شناخته می‌شود و از آنجایی که بسیاری از نمادهای آن با تاریخ و آموزه‌های اسلامی در تضاد است، برگزاری آن توسط مسلمانان می‌تواند نشان‌دهنده نوعی انحراف فرهنگی باشد. در حالی که اعیاد اسلامی چون عید فطر، عید قربان و دیگر مناسبت‌های مذهبی فرصتی برای بازنگری در هویت اسلامی و ارتباط با تاریخ فرهنگی غنی ایران هستند، جشن‌های کریسمس تنها بازتابی از تهاجم فرهنگی غرب است که در پی آن فرهنگ ایرانی-اسلامی در حال تضعیف است. از آنجا که درخت کاج، هدایا، و دیگر نمادهای کریسمس عموماً نشانه‌هایی از یک فرهنگ بیگانه هستند، پذیرش این مراسم‌ها، حتی به‌طور ناخواسته، می‌تواند به‌معنای پذیرش یک هویت فرهنگی وارداتی و از دست دادن اصالت ایرانی-اسلامی باشد. این رفتار در درازمدت ممکن است باعث تضعیف فرهنگ‌های بومی و تغییر هویت نسل‌های آینده شود.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.