حمیدرضا بهبودی معروف به صابر بهبودی از اهالی روستای گنجه رودبار از توابع استان گیلان صبح روز پنجشنبه ۸ آبان در اعتراض به نبود اشتغال و عدم استخدام اقدام به خودسوزی کرد. این جوان ۳۲ ساله صبح امروز ۱۲ آبان ماه پس از ۴ روز جدال با مرگ در بیمارستان سوانح و سوختگی ولایت رشت به دنبال شدت جراحات وارده و سوختگی شدید جان خود را از دست داد.
منابع محلی گفتهاند این جوان مدتی به عنوان کارگر روزمزد در معدن شباب مشغول به کار بوده، اما بعد از اتمام قرارداد بنا به صلاحدید مدیران این شرکت از استخدام دوباره او خودداری میشود.
صابر پس از آن که چند باری برای اشتغال به شرکت معدن شباب مراجعه کرد و پذیرفته نشد، در مقابل این شرکت خود را به آتش کشید.
محمد حیدری (رئیس اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی رودبار) ضمن تایید این خبر گفته است: این کارگر که از ساکنین روستای گنجه است تا قبل از اقدام به خودسوزی مقابل ساختمان یکی از معادن ماسه شهرستان رودبار هیج شکایتی در راستای مشکلات شغلی خود با اداره کار مطرح نکرده است.
آغاز تحقیقات
حمید رضا بهبودی معروف به صابر جوانی ۳۲ ساله بود که روز پنجشنبه ۸ آبان در اعتراض به نبود اشتغال و عدم استخدام اقدام به خودسوزی کرد. او این کار را در مقابل شرکت معدنی شباب انجام داد. معدنی که برای مدت ۸ ماه به عنوان کارگر ساده در آن مشغول به کار بود، اما با اتمام دوره کار، همکاری با او را به اتهام اعتیاد قطع میکنند.منابع محلی گفتهاند صابر بهبودی چند بار برای استخدام به معدن مراجعه میکند اما پذیرفته نمیشود. ظاهرا او حتی یکبار هم به شورای روستا مراجعه میکند تا برای اشتغال دوباره او در معدن وساطت کنند، اما وساطت اعضای شورا هم کاری از پیش نمیبرد و او در مقابل معدن خودسوزی کرد.
فرماندار رودبار در واکنش به این حادثه تلخ گفته «این جوان از تیرماه ۹۸ تا پایان سال به صورت روزمزد برای این شرکت کار میکرده است، در آنجا با کارفرما و سایر کارگران درگیری فیزیکی داشته و به همین دلیل هم بعد از اتمام کار عذر او را میخواهند. او هم به اداره کار یا فرمانداری یا جای دیگر برای کار مراجعه نکرده است. ایشان به کرات بینظمیهایی در منطقه ایجاد کرده است؛ از جمله آنکه یک ماه قبل به ساختمان شورا حمله کرده است.»
سرهنگ حمیدرضا فیضی، فرمانده نیروی انتظامی رودبار در استان گیلان با اشاره به خودسوزی این کارگر معدن گفت: «تحقیقات از علت دقیق خودسوزی یک کارگر در مقابل معدنی که از آن اخراج شده بود و اکنون در بیمارستان بستری است، ادامه دارد. بنا بر اطلاعات رسیده، این کارگر معدن سوابق درگیری و تنش با کارگران دیگر را داشته است. از اینرو با اتمام قراردادش، پیمانکار این معدن شن و ماسه، دیگر قرارداد او را تمدید نکرده است. در تحقیقات اولیه مشخص شد که این جوان چندینبار برای ادامه کار به مدیر اجرایی این معدن مراجعه کرده اما به دلیل سوابق کاریاش در آن معدن قراردادش تمدید نشده است تا اینکه او صبح روز پنجشنبه اقدام به خودسوزی کرد.»
او درباره وضعیت معیشت این جوان ۳۲ ساله گفت: «بنا به گفته مدیر این معدن، تاکنون چندینبار نیز با او مساعدت شده اما به دلیل ایجاد تنش و ناسازگاری با دیگر کارگران سرانجام از کار برکنار شده است. تحقیقات پلیس برای بررسی دقیق این حادثه آغاز شده است.»
هیچ درخواستی به اداره کار داده نشد
همچنین محمد حیدری، رئیس اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی شهرستان رودبار نیز در اینباره گفت: «خبر خودسوزی جوان اهل روستای گنجه به نام حمیدرضا بهبودی، باعث تأثر شد. بنا به ادعای مدیران شرکت شباب، او به صورت روزمزد و غیرمستمر حدود چندماه، در قسمت ساختمانی و دیوارچینی فعالیت موقت داشته است. با اتمام کار نیز امکان ادامه همکاری با او میسر نشد. با این حال، او دارای حق و حقوق شهروندی و داشتن زندگی مناسب بوده است. با این حال، طبق بررسی صورتگرفته تا قبل از بروز حادثه هیچ درخواستی از ناحیه او یا وکیل و نماینده قانونی در راستای مشکلات شغلی خود مطرح نکرده است.»مشکلات معیشتی و اعتیاد صابر
پنجماه پیش بود که این جوان اخراج شد. اعتیاد داشت. او را به خاطر اعتیادش از کار بیرون کرده بودند. در شرکت معدن شباب در روستای گنجه کار میکرد اما دیگر او را نمیخواستند. با این حال، حمیدرضا معروف به صابر رفت و اعتیادش را ترک کرد تا بتواند دوباره سر کارش برگردد. پسرخاله صابر، وقتی اینها را میگوید، اشک میریزد. صحبت درباره وضعیت زندگی پسرخالهاش، او را بهشدت تحتتأثیر قرار میدهد. روایت بستگان این جوان متفاوتتر از مسئولان است.او چنین میگوید: «صابر زندگی بسیار سختی داشت. پدرش ۱۷ سال پیش ورشکست شد. او وضع مالی بسیار خوبی داشت. ساختمانسازی میکرد اما مشکلات مالی برایش به وجود آمد و در نهایت ورشکست شد. از همان سالها صابر کار کرد. ۱۳ ساله بود که برای کار به تهران رفت. مادرش مریض بود. خواهرش معلولیت داشت. برای آنها حاضر بود جانش را هم بدهد. برای همین به تهران رفت. درسش را رها کرد تا بتواند کار کند. میخواست خرج خانوادهاش را تأمین کند اما در تهران به خاطر سن کمش گرفتار اعتیاد شد. با این حال، هیچوقت دست از کار کردن نکشید. کار کرد و هزینههای زندگی خانوادهاش را تأمین کرد.»
مرگ تلخ مادر
صابر از ۷ سال پیش به شهرستانش برگشت. در این مدت مرتب کار کرد اما مرگ مادرش او را بیش از اندازه تحتتأثیر قرار داد: «یکسال پیش بود که مادر صابر به خاطر بیماری قند هر دو پایش را از دست داد، در نهایت هم فوت کرد.. به خاطر ناتوانی در هزینههای درمان مادرش، او را از دست داد. برای همین بیشتر از گذشته روحیهاش را باخت. با این حال به خاطر خواهر معلولش کار کرد. برادر دیگر هم داشت که آن نیز فوق لیسانس است. خواهر معلولش لیسانس دارد. اما هر سه بیکارند. هر دو برادر صابر به خاطر بیماری اعصاب و روان خانهنشین هستند.»تامین هزینههای زندگی
او در ادامه صحبتهایش میگوید: «با این حال، برای کار به فرمانداری مراجعه کرده بودند ولی نتیجهای نگرفتند.از هر کس در این روستا بپرسید، شهادت میدهند که این پسر حتی آشغال هم جمع میکرد؛ یعنی برای دهیاری کار میکرد. آشغالجمعکن بود. بعد از آن هم به این شرکت معدن رفت. کارگر ساختمانی بود. روزی ۶۰ هزار تومان به او پول میدادند تا اینکه به خاطر اعتیادش او را بیرون کردند. صابر نمیتوانست بدون حقوق و درآمد باشد. برای همین قول داد که ترک کند. تمام دوستان و بستگان دست به دست هم دادند، به او کمک کردند.»گفته های محلیها
یکی از محلیها که نمیخواهد نامش فاش شود میگوید: تنها علت خودسوزی صابر فقر بود، آنها شرایط خوبی نداشتند، او گاهی برای خرید یک نان هم پول نداشت. مادرش فوت کرده بود، از پدرش هم کسی خبر نداشت. او با یک خواهر و یک برادر جوان دیگر زندگی میکرد که هر سه بیکار بوده و برای امرار معاش نیاز به کار داشتند. صابر قبلا هم مدتی در این شرکت کار میکرد، اما بعد گفتند تو معتادی و از ادامه همکاری با او سرباز زدند. در حالیکه صابر مدتها بود که پاک شده بود و اعتیاد نداشت.این فرد عنوان میکند: صابر هم مانند سایر جوانان روستا نیاز به کار داشت، اما معادن شن و ماسه طوری به ما نگاه میکنند که انگار مردم قصد مزاحمت دارند. آنها درد ما که بیکاریم را درک نمیکنند.
وی ادامه میدهد:فرزندان و جوانان خانوادهها غالبا به شهرهای تهران، کرج، قزوین و رشت مهاجرت کردهاند، شاید بتوانند برای خود کاری دست و پا کنند. اما همچنان جوانان در سن فعالیت در روستا حضور دارند که از شدت بیکاری ناامید شده و در انتظار گشایشی هستند.
او درباره اینکه به چه علت صابر برای درخواست کار به اداره کار مراجعه نکرد، میگوید: او مانند همه ما میدانست که اگر هم مراجعه میکرد کارش پیگیری نمیشد. یکبار هم از اعضای شورای روستا کمک گرفت که باز هم کاری از پیش نرفت و وساطت شورا و صحبت آنها با شرکت شباب هم نتوانست او را به سرکار بازگرداند. حتی علت اینکه یکبار به دفتر شورا حمله کرد همین بود که عصبی شده بود و از شدت ناامیدی و بیکاری و عصبانیت این کار را کرد و کار میخواست.
منبع:
1.عصرایران / جزئیات خودسوزی یک کارگر معدن در رودبار گیلان/ صابر برای کار به هر دری زد
2.دیده بان ایران / مرگ کارگر جوان رودباری پس از خودسوزی مقابل معدن شن و ماسه
3.کارگرنیوز / اقدام به خودسوزی یک کارگر مقابل محل کار سابق خود در رودبار
4.رویداد24 / زندگی و مرگ تلخ صابر بهبودی به روایت نزدیکان/ چرا جوان رودباری در مقابل معدن شباب خودسوزی کرد؟