انتخابات یا بحران دموکراسی
دکتر یدالله جوانی: جریان روشنفکری غربگرا و طرفدار دموکراسی غربی در ایران، شرمنده حوادث این روزهای آمریکاست. این جریان مخالف و منتقد نظام جمهوری اسلامی با ماهیت مردمسالاری دینی بر محور ولایت فقیه، سالها در مدح و ثنای نظامهای لیبرال دموکراسی غربی سخن گفته و حرفها زده، اما اکنون در تحلیل وقایع در کشورهای غربی و به ویژه انتخابات آمریکا، در بنبست تحلیل قرار گرفته است. نباید فراموش کرد که نظریهپردازان اصلی جبهه اصلاحات، از زمان دوم خرداد 1376 تاکنون، تحت عناوینی چون «جامعه مدنی»، «توسعه سیاسی» و «ضرورت اصلاحات ساختاری در ایران»، الگوی «دموکراسی غربی» را به منزله الگوی مناسب برای جایگزینی نظام جمهوری اسلامی معرفی میکردند. اکنون بحران در دموکراسی غربی، بیش از هر زمان دیگری قابل مشاهده و مطالعه است. در واقع الگوی آرمانی روشنفکران غربگرای ایرانی در حوزه سیاست و حکومت، دچار بحران در بنیانهای فکری و فلسفه خود شده است. رفتارهای «دونالد ترامپ» و «جو بایدن» در مناظرههای انتخاباتی، رفتار نژادپرستانه نظام سیاسی حاکم بر آمریکا با مردم، شکافهای طبقاتی، شکست نظامات حقوقی، اخلاقی و اجتماعی و در یک کلام درگیریهای کف خیابانی، همگی نشان از بحران دموکراسی غربی است.اکنون در آمریکا از اندیشمندان گرفته تا شهروندان آمریکایی، بسیاری نگران حوادث پساانتخابات در ایالات متحده هستند.
تناقضگویی، ادعای تقلب و دزدی آرا، دستور توقف شمارش آرا در یک محل و تعجیل همزمان برای شمارش آرا در محل دیگر، نمونههایی از رفتار رئیسجمهور آمریکا در انتخابات 2020 ایالات متحده است. رفتار و سخنان بدون منطق آقای ترامپ در موضوع شمارش آرا، به گونهای بر اعتبار دموکراسی غربی ضربه وارد میکند که «ریک سنتروم» سناتور جمهوریخواه سابق آمریکایی در شبکه خبری «سیانان» میگوید: «چطور آدم میتواند بگوید منتظر شمارش آرا در آریزونا هستم تا برنده شوم؛ ولی اگر آرا در فیلادلفیا شمرده شوند، رأی دزدی اتفاق افتاده است؟!»
جالب است که رسوایی دموکراسی آمریکا در این انتخابات، تا حدی بالا گرفت که شبکههای خبری ِسیبیاس، ایبیسی و انبیسی، هنگامی که ترامپ در مورد تقلب در انتخابات آمریکا صحبت میکرد، پخش سخنرانی او را قطع کردند!
آقای ترامپ که پیش از انتخابات از پیروزی قاطع خود سخن میگفت و نسبت به تقلب در انتخابات که دولت خودش برگزارکننده آن است، هشدار میداد، اکنون در مقطع شمارش آرا میگوید: «اگر آرای قانونی شمارش شوند به آسانی پیروز میشوم، اگر آرای غیرقانونی شمارش شوند، انتخابات را میدزدند!»
در همه مکاتب سیاسی به لحاظ مفهومی و نظری، تأکید بر آن است که بهترینها و شایستهترینها، صلاحیت حکمرانی دارند؛ برای نمونه افلاطون، از فیلسوف شاه سخن میگوید که حال پرسش آن است که ترامپ و بایدن، با آن ادبیات و سخنانشان در مناظرهها و میتینگهای انتخاباتی در جمع هواداران، آیا بهترینها در جامعه آمریکا هستند؟ به هر حال، اینها محصول نظام لیبرال دموکراسی غربی هستند. این افراد، نماد ارزشهای غربی هستند. آمریکاییها با ادعای نظم نوین جهانی آمریکایی در هزاره سوم، به دنبال حاکم کردن ارزشهای غربی بر جهان بودند.
تأسفآور اینکه روشنفکرهای غربگرای ایرانی، سالها در دانشگاهها، مطبوعات و سینما و تئأتر کشور، مبلغ و ترویجدهنده چنین ارزشهایی بودند. ارزشهایی که زاییده تفکر و اندیشه سکولاریسم است. نمونهها و نمادهای برجسته رفتاری نشئت گرفته از این ارزشها، در سطح سیاست داخلی آمریکا در ماجرای کرونا و حوادث مرتبط با انتخابات این کشور به نمایش درآمد و در سطح سیاست خارجی آمریکا هم طی دو دهه اخیر، با لشکرکشی آمریکاییها به افغانستان و عراق و همچنین تشکیل گروههای تروریستی مانند داعش، ماهیت این ارزشهای ضد بشری بیشتر نمایان شد.
جان کلام این یادداشت، ناکارآمدی نظامهای لیبرال دموکراسی غربی برای حل مسائل جوامع بشری و بحران دموکراسی در آمریکاست و این همان مطلبی است که «ریچارد هاوس» رئیس شورای روابط خارجی آمریکا پس از اولین مناظره دونالد ترامپ و جو بایدن گفت: «دعا میکنم کل جهان نظارهگر این مناظره نباشند، در غیر این صورت این مناظره باقی مانده نفوذ آمریکا در جهان را تضعیف میکند و آرمان دموکراسی را با مشکل جدی مواجه میسازد.»
آری، برای ما نگرانی افرادی چون «ریچارد هاوس» قابل درک است؛ چرا که اکنون قضاوتها علیه لیبرال دموکراسی غربی و نظام آمریکا در جهان، باورپذیرتر شده است. قضاوتهایی چون بیانات حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) که در روز 13 آبان سال جاری فرمودند، تمدن غرب واقعاً یک تمدن وحشی است که به مردم خود هم رحم نمیکند و رژیم آمریکا دچار انحطاط سیاسی، اخلاقی و مدنی است.
سناریوی انتخاباتی اصلاح طلبان برای 1400
بازی مافیا؛ دوگانه ترامپ - بایدن
اصلاحطلبان خود نیز چندان امیدی به حل مشکلات کشور از طریق مذاکره با دموکراتها ندارند! آنهایی که خودشان را به فراموشی نزدهاند، به یاد دارند که برجام نه در دولت ترامپ که در دولت اوباما با بنبست و ناکامی مواجه شد... سوءاستفاده تبلیغاتی اصلاحطلبان از این ماجرا تنها کارکردهای داخلی معطوف به انتخابات 1400 دارد !مهدی سعیدی: دوگانههای ساختگی، بازی جریانهای مافیایی است که هرچند ممکن است حظی از حقیقت برده باشد؛ اما اغلب آنها بیش از آنکه هدایتگر افکار عمومی باشند، حربهای برای اغواگری و فریب هستند! جریانهای سیاسی نیز در فضای رقابتهای سیاسی خود اغلب به این شیوهها متمسک شده و رقیب را در وضعیت انفعال قرار میدهند؛ از این رو نکته اساسی در مواجهه با این دوگانهها آن است که تا چه اندازه با واقعیت تطبیق دارند؟ آخرین نمونه از دوگانهسازیهای کذایی تطبیق رقابت انتخاباتی آمریکا بین ترامپ و بایدن با اصولگرایان و اصلاحطلبان است.
رسانههای اصلاحطلب خیلی تمایل دارند تا پیروزی بایدن را فرصتی برای بهرهبرداری سیاسی داخلی کرده و آن را سرمایهای برای بازگشت اعتبار سیاسی خود کنند. اوضاع پایگاه اجتماعی این جریان در سالها و به ویژه ماههای اخیر به شدت بر هم ریخته است و ناکارآمدی دولت اعتدال، اعتباری برای حامیان آن از جمله اصلاحطلبان باقی نگذاشته است. این امر موجب شده است تا این جریان از هر فرصتی برای کسب اعتبار بهره گیرند و جنگ روانی جدیدی را برای به محاق بردن رقیب سیاسی در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم آغاز کردهاند.
آنها به صراحت از رقبای داخلی خود با عنوان «ترامپیستهای وطنی» یاد میکنند! انتخابات ریاستجمهوری در ایران را به دو مقطع آبان ۱۳۹۹ و خرداد 1400 تقسیم میکنند و پیروزی دموکراتها را پیش مقدمه پیروزی خود در انتخابات آتی میدانند. اصلاحطلبان باز هم درصددند تا این دروغ بزرگ را از طریق مافیای رسانهای خود در سطح گستردهای شیوع دهند که تنها راه حل مشکلات کشور مذاکره با غرب و در رأس آن آمریکاست که این امر با قدرت گرفتن دموکراتها در آمریکا هموار خواهد شد. شرط دیگر تحقق این امر آن است که در این سو نیز اصلاحطلبان در رأس قدرت باشند؛ زیرا تنها این جریان است که هم باور به مذاکره داشته و هم صلاحیت لازم برای این امر را دارد! آنها آنقدر ذوقزده شدهاند که بلافاصله در شبکههای اجتماعی خود رئیسجمهور آینده کشور را نیز معرفی کرده و از دوسویه بایدنـ ظریف رونمایی کردند! در مواجهه با این موجسواری رسانهای باید به چند نکته توجه کرد:
1ـ هیچ وطنپرست خوشغیرتی نیست که از شکست مفتضحانه ترامپ جنایتکار به وجد نیامده باشد. او همان کسی بود که همه توان خود را برای تحریم ملت ایران تا مرز تسلیم به کار برد؛ اما مقاومت ملت ایران نشان داد که عمر چنین دیکتاتورهایی به سقوط و تسلیم این ملت قد نخواهد داد! لذا بدون شک پیوستن ترامپ به زبالهدان تاریخ، پیروزی شیرینی برای ملت ایران به حساب میآید.از سویی دیگر آغشته شدن دستان ترامپ به خون سردار بزرگ جبهه مقاومت، داغ بزرگی است که جز به هلاکت ترامپ و سقوط نظام استکباری آمریکا سرد و آرام نخواهد شد. ناکامی ترامپ و شکست مفتضحانه در کمتر از یک سال پس از شهادت سردار، کمی میتواند تسلابخش دل ملت ایران باشد! در این میان متهم کردن جریان انقلابی به ناراحتی از شکست و ناکامی ترامپ اتهامی واهی برای القای دوگانه کذایی یاد شده بیش نیست.
2ـ شکست ترامپ هرچند برای ملت ایران مسرتبخش است، اما این به معنای آن نیست که پیروزی بایدن امیدی را در دل این ملت ایجاد خواهد کرد. برای هوشمندان جامعه ایرانی به خوبی معلوم شده است که تفاوت ارزشمندی بین سیاستهای جمهوریخواهان و دموکراتها در مواجهه با جمهوری اسلامی وجود ندارد. مستندات این باور، مواجهه بیش از چهل ساله ملت ایران با آمریکاست !
3ـ عکسالعملهای اصلاحطلبان به نتایج انتخابات آمریکا، اذهان خوش فکر را به یاد انتشار خبر امضای برجام میاندازد که چگونه بخشی از هواداران توهم زده خود را با پروپاگاندای رسانهای فریب داده و رقصکنان به خیابان ریختند! اما چند روزی نگذشته بود که مشخص شد آنچه تصور کرده بودند، سرابی بیش نبوده است! برجام در عمل اجرایی نشد و در حد کاغذ پارهای باقی ماند و تنها محدودیتهایی را برای صنعت هستهای کشورمان به همراه آورد! امید بستن به حل مشکلات کشور از طریق نشستن پای میز مذاکره، گزاره سوختهای است که دیگر اعتباری نزد عقلا ندارد و عجیب آنکه چرا برخی از گذشته درس نمیگیرند و به تکرار خطاهای گذشته اصرار دارند!
4ـ حقیقت آن است که اصلاحطلبان خود نیز چندان امیدی به حل مشکلات کشور از طریق مذاکره با دموکراتها ندارند! آنهایی که خودشان را به فراموشی نزدهاند، به یاد دارند که برجام نه در دولت ترامپ که در دولت اوباما با بنبست و ناکامی مواجه شد و آمدن ترامپ و خروج وی از برجام تنها تیر خلاص نهایی را بر پیکر بیجان برجام شلیک کرد. وگرنه با قدرت گرفتن هیلاری کلینتون نیز مشکلی از مشکلات کشور حل نمیشد؛ اما همانطور که اشاره شد، سوءاستفاده تبلیغاتی اصلاحطلبان از این ماجرا تنها کارکردهای داخلی معطوف به انتخابات 1400 دارد و اردوگاه اصلاحطلبی که همه چیز را از دست رفته میبیند، تنها امید خود برای ماندن در قدرت را جا انداختن دوقطبیسازی فوق میداند.
سخن آخر آنکه تحلیل وضعیت امروز کشور نیازمند هوشمندی و دقت نظر افکار عمومی است و تنها اهل بصیرت از ترفندهای فریبدهنده جریانهای مافیایی سالم بیرون خواهند آمد. اهل بصیرت به خوبی میدانند که وقتی گرد و غبار بالا میگیرد و قدرت تشخیص کم میشود، چگونه از چراغ هدایتگر جامعه که رهبری حکیم انقلاب اسلامی باشد، چشم بر ندارند!
آمریکا باخت
اکبر معصومی: 1- انتخابات آمریکا در حالی پایان یافت که فارغ از نتیجه ظاهری آن، آمریکای بدون روتوش و واقعی را به جهان نشان داد. بررسی ابعاد انتخابات 2020 ایالات متحده آمریکا نشان میدهد، این کشور با آنچه سالها ادعا میکرد، بسیار متفاوت است. آمریکا در این انتخابات دچار افول چهره به عنوان کشور دارای دموکراسی شد. این کشور با انحطاط در زمینههایی از جمله سیاسی، اخلاقی، اقتصادی و... مواجه است که در این زمینه رهبر معظم انقلاب با بررسی روند دموکراسی و رفتار حاکمان آمریکا میفرمایند: «رژیم آمریکا به شدّت دچار انحطاط سیاسی و انحطاط مدنی و انحطاط اخلاقی است.این امپراتوریِ این جوری دیری نخواهد پایید؛ معلوم است که وقتی کار یک سیاست، کار یک رژیم به اینجا رسید، این دیگر خیلی عمر طولانی نخواهد کرد و منهدم خواهد شد»؛ اما انتخابات اخیر باخت ایالات متحده آمریکا در مقابل دموکراسی بود. آمریکا اعتماد مردم را دچار خدشه کرد. «چامسکی» نظریهپرداز، اندیشمند و تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است آمریکا با آنکه یک دموکراسی است، اما به «کشور سرمایهداران» تبدیل شد. او که یکی از محققان و منتقدان پدیده نقش «پولهای کثیف» در سیاست و در جریان سیاسی آمریکاست، به تفصیل از نقش لابیهای ثروت در سوق دادن سیاستمداران به نفع شرکتها و مؤسسات مالی خصوصی نوشته است. بنابراین انتخابات 2020 آمریکا ثابت کرد، دموکراسی در آمریکا به تعریف عام آن وجود ندارد.
از این رو چیدمان حکومتداری نخبگان سیاسی آمریکا طوری است که این کشور برخلاف رویه دموکراسی اداره میشود. در طول چندین دهه گذشته فقط دو حزب دموکرات و جمهوریخواه توانستهاند به عنوان کاندیدای انتخابات آمریکا مطرح شوند و حزب سوم یا فرد مستقل توان و اجازه حضور در نظام سیاسی و قضایی آمریکا را ندارد. جالب است مردم آمریکا یا باید به ترامپ رأی میدادند که چهار سال در رأس قدرت بود، یا باید به بایدن که قبل از ترامپ، معاون رئیسجمهور این کشور بود، رأی میدادند، یعنی انتخاب محدود و اجباری نخبگان سیاسی که وابسته به سرمایهداری است.
2- اعتراف صریح دونالد ترامپ به وجود تقلب در انتخابات آمریکا، گزاره آشکاری است بر ساختار فاسد و ناکارآمدی انتخابات آمریکا که اعتراف بالاترین مقام مسئول آمریکا را در پی داشته است. وجود رأی پستی و ناهماهنگی ایالتها در برگزاری انتخابات عملاً انتخابات آمریکا را به سمت مهندسی آرا سوق میدهد که این امر متضاد با دموکراسی است.
3- وجود رأی الکترال در ساختار انتخاباتی آمریکاست که آشکارا خلاف خواسته مردم آمریکا طراحی شده است. برای نمونه، میتوان به انتخابات 2016 آمریکا اشاره کرد که در آن هیلاری کلینتون نزدیک سه میلیون بیشتر از ترامپ رأی آورد؛ ولی تصمیم قدرت پشت پرده (الکترال) این بود که برخلاف خواسته مردم، ترامپ در رأس قدرت قرار گیرد. بدیهی است که نظام لیبرال با مشخصات مطرح شده به سمت هرج و مرج حرکت خواهد کرد.
اعتراف قبل و بعد از برگزاری ماراتن 2020 مجری انتخابات به وجود تقلب گسترده، شکست تمام سناریوهای قبلی آمریکا در زمینه متهمسازی دیگر کشورها مبنی بر نبود انتخابات آزاد بود.
افتضاح اعلام زودهنگام پیروزی انتخابات 2020 از سوی هر دو کاندیدا، به حدی بود که سبب واکنش خود آمریکاییها نیز شد. به نوشته روزنامه «ایندیپندنت» بولتون در مصاحبهای گفته است: «فکر میکنم اظهارات چند ساعت قبل رئیسجمهور ترامپ که گفت پیروز انتخابات است و چگونه قرار است آن را از وی بدزدند، یکی از غیرمسئولانهترین حرفهایی بود که یک رئیسجمهور ایالات متحده تا کنون گفته است. ترامپ صحت تمام روند انتخابات را بهخاطر منافع شخصی خود، زیر سؤال برد. این فضاحت (رسوایی) است.» «توماس فریدمن» نویسنده مشهور آمریکای در مقالهای در اکونومیک تایمز نوشت: «آمریکا هرگز تا این حد شاهد سیاستهای تفرقهافکنانه نبوده است. با گذشت چند روز از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، هنوز نمیدانیم چه کسی برنده انتخابات است. اما قطعاً میدانیم چه کسی بازنده است: ایالات متحده آمریکا. ما به تازگی چهار سال از بیصداقتترین و تفرقهافکنانهترین دوران ریاستجمهوری را در تاریخ آمریکا تجربه کردهایم، دورانی که به پایههای دوگانه دموکراسی ما یعنی حقیقت و اعتماد تاخت.»
آمریکای بعد از انتخابات به چه سمتی میرود؟ در حال حاضر، نپذیرفتن نتیجه انتخابات سبب آشوب در آمریکا شده است و به نظر میرسد در روزهای آینده جهان شاهد آمریکای آشفته خواهد بود. اظهار نظر دونالد ترامپ در مورد وجود تقلب در انتخابات نشان میدهد، وی در صورت رأی نیاوردن به آسانی از قدرت کنارهگیری نخواهد کرد. در این خصوص برادرزاده ترامپ اعلام کرد، وی نمیتواند با باختن کنار بیاید، اقدام او تلاشی برای کودتا خواهد بود. نکته دوم این است که وجود پدید ترامپیسم در چهار سال گذشته سبب شده است، دیکتاتوری و تمکین نکردن به ساختار این کشور نهادینه شود. این موضوع کار را بر آمریکا سخت خواهد کرد. برخی از نخبگان داخلی آمریکا پیشبینی میکنند که ترامپ آمریکا را نیز با خود خواهد برد.
4- وجود آشوب انتخاباتی، دیگر اعتراضات را نیز در آمریکا فعال خواهد کرد. سرکوب جنبش وال استریت، نادیده گرفتن حقوق شهروندی سیاهپوستان که بخشی از آن در قتل «جرج فلورید» به دست پلیس خود را نشان داد، افزایش بیکاری که در زمان کرونا چند برابر شده است، همگی خطرات بالفعلی است که از دل ناکارآمدی نخبگان سیاسی آمریکا بیرون است.
5- چهره واقعی آمریکا به دنیا نشان داده شد و ایالات متحده به شدت جایگاه فعلی خود را به منزله حامی دموکراسی از دست داد. به گونهای که در کنار افول اقتصادی، اخلاقی و نظامی باید افول اندیشهای آمریکا را هم مطرح کرد. بدیهی است که دنیا دیگر آمریکا را نخواهد پذیرفت. ایالات متحده اجماعسازی بینالمللی را با شعارهای دموکراسی از دست داد. حقانیت جمهوری اسلامی در فتنه 88 امروز بیش از هر زمان دیگر قابل اثبات است. حمایت آمریکا از فتنهگران با اسم دموکراسی، دقیقاً برخورد با خود دموکراسی بود.
6- مردم آمریکا نیز به نظام حکومتداری حاکمان خود معترض خواهند بود. آمریکا اعتماد مردم خود را نیز دیگر نخواهد داشت. رأی الکترال حساسیت مردم و برخی از ایالتهای کوچک را برانگیخته است و آمریکا در حال از دست دادن پایگاه مردمی خود است.
دیوان عالی مانعی در مسیر دموکراسی؟
ثمانه اکوان: درگیریهای انتخاباتی در آمریکا در نهایت همانطور که پیشبینی میشد، کار را به دیوان عالی این کشور کشاند و کمپین انتخاباتی ترامپ اعلام کرده است به دلیل تقلب انتخاباتی گسترده شکایت خود را به دیوان عالی این کشور میبرد. دیوان عالی آمریکا مسئول رسیدگی به پروندههای مهم ملی مانند اختلافات در نتایج انتخابات است؛ اما به جز چند مورد، مانند انتخابات سال 2000 که اختلافات کمپین انتخاباتی جرج بوش و آل گور در یک ایالت و تنها در فلوریدا بود، در سالهای دیگر سابقه بررسی دوباره نتایج انتخابات در چند ایالت بهطور همزمان را نداشته است.
نگاهی به عملکرد دیوان عالی آمریکا در بررسی پروندههای اختلافاتی در انتخابات ریاستجمهوری، نشان میدهد این دیوان تاکنون با وضعی که طی این دوره انتخابات به وجود آمده است، روبهرو نبوده است. با توجه به پیچیدگی و اختلافات زیادی که در این دوره به وجود آمده، دیوان عالی در صورتیکه بخواهد ورودی به این پرونده داشته باشد، باید در تمام این پنج ایالت، به شکایت کمپینهای انتخاباتی رسیدگی کرده و درعینحال برای تمام آنها رأی صادر کند که این مسئله، موضوعی نادر در فضای سیاسی و حقوقی ایالاتمتحده است. با توجه به فاصله آرای ترامپ و بایدن به نظر نمیرسد دیوان عالی این کشور نیز بتواند تفاوت چندانی درنتیجه آرا به وجود بیاورد؛ اما چند نکته در مورد دخالت این دادگاه در عرصه انتخابات آمریکا شایان توجه است که در زیر به آنها اشاره میشود.
ترامپ اعتقاد داشت که برنده آرای حضوری اوست و میتواند با استفاده از ادعاهایی نظیر اینکه آرای پستی واصلشده بعد از پایان یافتن زمان رأیگیری شمارش شود، همچنان برنده میدان باقی بماند و اجازه ندهد این آرا شمارش شود. بااینحال دادگاههای محلی و فرمانداران در قوانین انتخاباتی خود این مسئله را روشن کرده بودند که به دلیل وضعیت بحرانی شیوع کرونا در آمریکا، تا سه روز پس از انتخابات یعنی تا پایان روز جمعه، آرای واصلشده را شمارش میکنند.
ترامپ درعینحال اعتقاد داشت میتواند با مطرح کردن این مسئله و بردن شکایتش به دادگاههای ایالتی در برخی از ایالتها مانند ویسکانسین، میشیگان و پنسیلوانیا مانع از شمارش آرا شود؛ اما دادگاههای ایالتی نیز رأی به شمارش آرای پستی دادند و این مسئله کار را برای او بسیار سخت کرد.
آخرین راهکاری که به نظر میرسید کمپین انتخاباتی ترامپ به دنبال توسل به آن برای تغییر دادن نتایج بود، شکایت بردن به دیوان عالی بود. ترامپ که در روزهای آخر منتهی به انتخابات و با وجود همه مخالفتها و اعتراضات، قاضی موردنظر خود را برای دیوان عالی این کشور منصوب کرد، معتقد بود این کار میتواند در صورت کشیده شدن مسئله انتخابات به دیوان عالی، به او برای رسیدن دوباره به کاخ سفید کمک کند. بااینحال دیوان عالی در طول سه هفته گذشته رأیهایی صادر کرده است که عملاً هیچ قرابتی با طرز فکر کمپین ترامپ یا جمهوریخواهان حامی او نداشته است.
منبع: هفته نامه صبح صادق