یادداشت روزنامههای ۱۹ مرداد
روزنامه کیهان
بیارزش مثل یک بشکه نفت/سید محمدعماد اعرابی
سال ۲۰۱۵ یک شرکت تفریحی شامل مجموعه هتلها و خدمات وابسته به آن در بخشی از شرکتهای زیرمجموعهاش در ایالت نوادا آمریکا اعلام ورشکستگی کرد. آنچه این ورشکستگی را نسبت به موارد دیگر متمایز میکرد، قیمتگذاری داراییهای آن بود. ارزشمندترین دارایی این بخش، نه املاک و مستغلاتش و نه حتی تهمانده موجودی حسابهای بانکیاش بلکه بانک دادههایش بود؛ دادههایی که توانسته بود از ۴۵ میلیون مشتری خود جمعآوری کند و حالا نزدیک به یک میلیارد دلار قیمتگذاری شده بود. این رقم معادل قیمت بیش از ۱۶ میلیون بشکه نفت شاخص آمریکا (WTI) در همان سال بود. سال ۲۰۱۷ ارزش شرکت اوبر (Uber) ۶۸ میلیارد دلار تخمین زده شد. این شرکت به خاطر ارائه خدمات تاکسی اینترنتی ارزان در جهان مشهور است، اما همان سال کارشناسان تأیید کردند که بخش قابل توجهی از این سرمایه ۶۸ میلیارد دلاری نه با هزینه کرایه مسافران که با جمعآوری بزرگترین بانک داده عرضه و تقاضا در حوزه حملونقل شخصی به دست آمده است. ارزش بانک دادههای اوبر نیز میتوانست مثل همان شرکت تفریحی معادل میلیونها بشکه نفت خام ایالات متحده باشد. کسانی که از خدمات آنلاین این شرکتها استفاده میکردند دادههای خود را بدون کمترین هزینهای در اختیار آنها قرار داده بودند و حالا همان دادههای به ظاهر ناچیز و بیاهمیت اصلیترین سرمایه این شرکتها بود. شرکتهایی که بانک دادههایشان در مقایسه با غولهای فناوری «تقریبا هیچ» به حساب میآید.
مقایسه میان «نفت» با «داده» و نقش آنها در قرنهای گذشته و آینده از هر نظر میتواند جالب باشد. نشریه اکونومیست یک بار چنین مقایسهای را با جزئیات نسبتا کامل انجام داد. نفت از زمین استخراج میشود و با انتقال به پالایشگاه و فرآوری آن، محصولاتی به مراتب ارزشمندتر تولید میشود. روندی مشابه در عصر جدید برای دادهها وجود دارد. دادهها از کاربران استخراج میشوند و با انتقال به مراکز داده شرکتهای فناوری و دادهپردازیشان، ثروتی هنگفت خلق میکنند. فقط یک تفاوت وجود دارد؛ شما در اینجا به جای یک پالایشگاه بدبو و نسبتا پر سر و صدا با دفاتر و ساختمانهایی مجلل و چشمنواز مواجه هستید. شرکتهای فناوری نیز برای استخراج داده اقدام به حفر چاه میکنند. سیستمعاملها، نرمافزارهای ارائه خدمات، شبکههای اجتماعی، فروشگاههای آنلاین و... هر کدام میتواند همان چاهی باشد که برای استخراج دادههای ما توسط صاحبان این شرکتها حفر شدهاند. امروزه حتی شرکتهای غیرفناوری نیز به استخراج دادهها روی آوردهاند. شرکت جنرال الکتریک (GE) سیستمعاملی برای مصارف صنعتی موسوم به پریدکس (Predix) توسعه داد تا به مشتریانش در کنترل بهتر ماشینآلات خود کمک کند. پریدکس همچنین یک سیستم جمعآوری داده بود که اطلاعات را از دستگاههای متصل به شبکه خود جمعآوری و با ترکیب آنها و ارتقای الگوریتمهایش به بهبود عملکرد یک نیروگاه یا یک موتور جت کمک میکرد. در مقایسه با این سیستمعامل غیرمتداول با کاربری محدود صنعتی؛ سیستمعاملها و نرمافزارهای رایج در رایانهها، گوشیها و دیگر ابزارهای هوشمند به مراتب اطلاعات گستردهتری را جمعآوری میکنند. سال ۲۰۱۹ بلومبرگ طی گزارشی نوشت «جهان دادهها با سرعتی باورنکردنی در حال رشد است.» این گزارش بر پایه تحقیقات شرکت بینالمللی داده (IDC) منتشر شده بود که تخمین میزد جهان تا سال ۲۰۲۵، ۱۸۰ زتا بایت داده تولید میکند در حالی که این حجم در سال ۲۰۱۵ کمتر از ۱۰ زتابایت بوده است. علاوهبر تغییر قابل توجه حجم دادههای جمعآوری شده؛ کیفیت دادهها و نحوه استفاده از آنها نیز در سالهای جدید تغییر کرده است. پایگاههای داده دیگر صرفا شامل اطلاعات شخصی مثل نام، جنسیت، تحصیلات، شغل، درآمد، نشانی و... نیست. دادههایی که امروزه برای تجزیه و تحلیل مورد توجه قرار میگیرند طیف وسیعتری را شامل میشوند. انبوه تصاویر و فیلمهای بارگزاری شده، ریز عملکرد کاربران در شبکههای اجتماعی، مجموعه اطلاعات تولید شده در فعالیتهای کاری و روزمره با ابزارهای دیجیتال مثل رایانههای قابل حمل و یا ثابت، سیل دادههایی که توسط صدها سنسور در وسایل اطرافمان ذخیره میشود از گوشیها و ساعتهای هوشمند گرفته تا خودروها، نیروگاهها و سایر وسایل هوشمند در کنار موارد متعدد دیگر از این دستهاند. در واقع بخش قابل توجهی از فعالیت روزمره ما از طریق دستگاههای مورد استفادهمان تبدیل به داده شده و ردپای دیجیتالیمان در پایگاههای داده شرکتهای فناوری باقی میماند. همان طور که پُل سُندرگر متخصص کلان داده (Big Data) در شرکت نرمافزاری اوراکل (Oracle) درباره محصولاتشان گفت: «دادهها خروجی نهایی هستند؛ ما هر کاری میکنیم تا آنها را تولید کنیم.» استفاده از دادهها نیز دچار تغییر و تحول شده است. تا پیش از این بیشترین استفاده از دادهها برای تبلیغات هدفمند صورت میگرفت، اما اکنون شرکتهای فناوری به این نتیجه رسیدهاند که با بهرهگیری از هوش مصنوعی و علوم شناختی در تجزیه و تحلیل دادهها میتوانند خدمات گستردهتری را برای عرضه یا فروش ارائه دهند. در این میان «اثر شبکه داده» به منزله موتوری قدرتمند کمک میکند تا حجم عظیم جریان دادهها در انحصار شرکتهای معدودی در حوزه فناوری باقی بماند. آنها از دادهها برای جذب کاربران بیشتر استفاده میکنند، سپس داده بیشتری تولید کرده و خدمات خود را بهبود میبخشند و با بهبود خدمات مجددا کاربران بیشتری را جذب میکنند؛ این چرخه به همین شکل ادامه پیدا میکند. هر چقدر کاربران بیشتر از موتور جستوجوی گوگل استفاده کنند؛ نتایج جستوجو دقیقتر میشود و هر چه کاربران بیشتر در شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و اینستاگرام وقت بگذرانند و فعالیت کنند، محتوای هدفمندتر و مرتبطتری را مشاهده خواهند کرد. به این شکل حجم عظیمی از دادههای جهانی در انحصار چند شرکت بزرگ فناوری باقی خواهد ماند. رقابت با این غولها تقریبا مضحکترین لطیفهای است که میتوان تعریف کرد. آنها مبتنی بر کلان دادههایشان و با بهرهگیری از الگوریتمهای هوش مصنوعیشان قادر به تجزیه و تحلیل بازار و حتی پیشبینی آن هستند و به محض شکلگیری رقیبی برای خود اقدام به خرید و تصاحب آنها میکنند. اتفاقی که برای شرکتهایی مثل واتساپ، اینستاگرام، ویز، دراپباکس، یوتیوب و... افتاد. در واقع غولهای فناوری رقابت نمیکنند، آنها با بلعیدن رقبایشان، رقابت را خفه میکنند. به همین دلیل بود که در ایالات متحده ایدههایی مبنی بر تجزیه شرکتهای بزرگ فناوری شکل گرفت. الیزابت وارن سناتور دموکرات و یکی از نامزدهای این حزب برای انتخابات ۲۰۲۰ ریاستجمهوری یکی از مدافعان سرسخت تجزیه شرکتهایی مثل گوگل، فیسبوک، آمازون و... بود. نقش «دادهها» در عصر جدید، مانند نقش «نفت» در عصر گذشته است. دادهها میتوانند موتور محرک و پیشران اقتصادهای آینده را شکل دهند. آنها زیرساختهای جدید، مشاغل جدید، انحصارات جدید و حتی سیاست جدیدی را ایجاد کردهاند. مسلما این تغییرات جدید رویکردهای جدیدی را نیز برای نظارت و قانونگذاری میطلبد. مبتنی بر چنین نیازی اتحادیه اروپا با بهروزرسانی قوانینش از سال ۲۰۱۸ «مقررات عمومی حفاظت از داده» را اعمال کرد تا فعالیتهای گسترده شرکتهای بزرگ فناوری را ضابطهمند کند. از این منظر دغدغه شکلگیری «طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی» در مجلس شورای اسلامی قابل ستایش است اگر چه در هیاهوهای سیاسی این دغدغه ناشنیده ماند. باید توجه داشت این طرح حتی در صورت رفع نقایص و نقاط ضعف آن، اگرچه لازم، اما گامی حداقلی و کوتاه در این زمینه است. برای قانونگذاری درباره حجم عظیم جریان دادهها باید متناسب با گستردگی دنیای دیجیتال گام برداشت.
گام مهم در این مسیر اقناع افکار عمومی است. باید ارزش «دادهها» را تشریح کرد. باید بدانیم با کلیک و یا لمس گزینه «موافقم» در رایانهها و یا گوشیهای هوشمندمان اجازه دسترسی به دادههایی ارزشمند را برای شرکتهای فناوری صادر میکنیم. دادههای یک فرد اگر چه ناچیز، اما بیارزش نیستند همانطور که یک قطره و یا یک بشکه نفت هرگز بیارزش نیست، تجمیع آنها دریایی از ثروت میسازد. استفاده از خدمات غولهای فناوری رضایتبخش است، چون احساس میکنیم این خدمات تقریبا رایگان به ما عرضه شده و زندگی ما را تسهیل کرده است، اما در دنیای سرمایهداری هیچ چیز رایگان نیست.
ما هزینه استفاده از خدمات گوگل، فیسبوک، اینستاگرام، واتسآپ و... را میپردازیم، این هزینه همان دادههایی است که حین کار با محصولات این شرکتها به آنها ارائه میکنیم. اما داد و ستد این شرکتها با ما کاملا ناعادلانه است، زیرا هزینهای که پرداخت میکنیم بسیار بیش از خدمات نسبتا رایگان آنها به ماست. بر این اساس گام بعدی میتواند پاسخگو کردن شرکتهای فناوری با شفافیت جریان دادهها باشد. کاربران باید بدانند شرکتهای فناوری اعم از داخلی وخارجی چه دادههایی را از آنها استخراج میکنند، از این دادهها چگونه استفاده میکنند و آنها را به چه شرکتهایی فروخته و یا با چه افراد و مجموعههایی بهاشتراک میگذارند. در نهایت میتوان و باید مانع از انحصار شرکتهای فناوری اعم از داخلی و خارجی شد. ایدههایی مانند ایجاد راهکار قانونی برای جلوگیری از تجمیع دادهها، اشتراکگذاری رایگان دادهها، تعاونی دادهها و... میتواند به این هدف کمک کند.
روزنامه وطن امروز**
سفیر آفتاب/سیدمحمدامین علیدوست
بین شیعیان رسم است که هر شب دهه محرم را به نام یکی از شخصیتهای ممتاز و ویژه واقعه کربلا نامگذاری و به یاد او نوحهسرایی کنند. نخستین شب این دهه، مزین به نام حضرت مسلم بن عقیل است؛ سفیر امام حسین به سوی مردم کوفه که سرنوشت او، اگرچه سراسر آکنده از صحنههای تراژیک است، اما به خودی خود یک حماسهنامه پرشور است. شناخت عمومی از شخصیت حضرت مسلم معمولا محدود به مسائل پیشآمده برای ایشان در کوفه است، این در حالی است که ایشان از بزرگان علما و چهرههای ممتاز علمی و دینی دوران خود بوده است.
حضرت مسلم علیهالسلام از دوران کودکی تحت نظر عموی بزرگوار خود امام علی علیهالسلام، رشد کرد و تربیت یافت و در بسیاری از مواقع همراه و همنشین پسرعموهای باکرامت خود یعنی امام حسن و امام حسین علیهماالسلام بود. به این ترتیب او از همان دوران خردسالیاش از دانش، تقوا، ایمان و سایر فضیلتهای این خانواده بزرگوار و باکرامت بهرهمند شد.
شیخ صدوق هم اینطور روایت کرده که روزی حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام از رسول خدا صلیالله علیه و آله سؤال کردند: «آیا شما عقیل را دوست دارید؟» آن حضرت فرمودند: «آری! من عقیل را به ۲ دلیل دوست میدارم؛ یکی برای خود عقیل و دیگری برای اینکه عمویم ابوطالب او را دوست دارد»؛ و بعد ادامه دادند: «پسر عقیل (یعنی جناب مسلم) در راه محبت پسر تو (یعنی امام حسین علیهالسلام) کشته خواهد شد و چشمهای مؤمنان برای او اشکبار خواهد شد و ملائکه بر او صلوات میفرستند».
طبق منابع حدیثی مشخص میشود شبیه همان منزلتی که نواب اربعه نزد امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف داشتهاند، جناب مسلم هم شبیه همان منزلت و جایگاه را نزد امام حسین علیهالسلام داشته است. حتی در بعضی منابع هم نوشته شده او محدث بوده و از ائمه اطهار علیهمالسلام نقل حدیث میکرده است. در عین حال او را دانشمند و فقیه و صاحب علوم دینی و معنوی خواندهاند که نشان میدهد جناب مسلم از لحاظ علمی نیز در مرتبه بالایی قرار داشته و همه اینها بر درجات شخصیتی ایشان میافزاید.
ایشان به اندازهای در نظر امام حسین علیهالسلام دارای منزلت بود که وقتی خبر شهادت او و جناب هانی را به آن حضرت دادند، مکرر آیه «إنا لله و إنا إلیه راجعون» را بر زبان جاری کردند و فرمودند: «بعد از شما خیری در زندگی نیست».
تاریخ ولادت مسلم بن عقیل بن ابیطالب روشن نیست. او ۹ ذیالحجه سال ۶۰ قمری در کوفه به شهادت رسید. بر اساس برخی گزارشها، مسلم هنگام شهادت ۲۸ ساله بود، اما پذیرش این روایت خالی از اشکال نیست، چرا که سن فرزندان مسلم که در واقعه عاشورا به شهادت رسیدند ۲۶ و ۲۷ سال بیان شده است. برخی با توجه به روایات حضور او در فتوحات و نیز نبرد صفین، سن او را هنگام شهادت، بیش از ۵۰ سال دانستهاند. مرقد مطهر حضرت مسلم در کوفه در قسمت شرقی مسجد کوفه قرار دارد.
پدر وی، عقیل، فرزند ابوطالب از نسبشناسان قریش و فصحای عرب بود. مادرش بنا بر روایتی از زنان نبطی و از خاندان «فرزندا» بود و بنا بر روایاتی دیگر کنیزی بود به نام علّیه (و بنا بر روایتی حلّیه) که عقیل او را از شام خریده بود. چهره مسلم بن عقیل شباهت زیادی به پیامبر اسلام (ص) داشت. برخی منابع او را شجاعترین و نیرومندترین فرزندان عقیل معرفی کردهاند. مسلم با رقیه دختر امام علی (ع) ازدواج کرد و داماد حضرت امیرالمؤمنین (ع) بود.
روایت شهادت حضرت مسلم یکی از دردناکترین قطعات واقعه کربلاست که سالیان سال است شیعیان وقایع آن را با ابزارهای گوناگون هنری، از شعر تا تعزیه روایت میکنند. حضرت آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا در یکی از سخنرانیهایشان درباره اشعاری که در نوحهسرایی برای حضرت مسلم سروده شده است، میفرمایند: در حوزه معلومات ناقابل بنده تا امروز که به اینجا رسیدهام، در زیر این آسمان هیچکس مانند علامه سیدمحمدباقر حلینجفی رضوانالله تعالی علیه برای حضرت مسلم شعر نگفته است؛ هنگامه کرده؛ هنگامه! این اشعار، بیتهای تندی دارد که من از بیتهای تند آن گذشتم. یکی، دو تای آن را مجبورم که بگویم، دلم خیلی میسوزد. سید میگوید: «الست امیرهم البارحه؟»
آقا! شما که دیشب، امیر مردم بودید. چرا امروز، بدنتان را روی زمین میکشند؟
یک بیت بعدش دارد. آن خیلی هنگامه است. من خیلی وقتها شده که در کتابخانهام بودهام این بیت را برای خودم خواندهام و برای خودم توسل پیدا کردهام. لطیفترین شعری است که در عمرم دیدهام. میگوید: هر شهیدی که به شهادت میرسد اول، صدای نوحه یک زن برایش بلند میشود. حالا این زن یا مادر است یا خواهر است یا همسر است. حالا ببینید چقدر این شعر کامل است؛ اشاره به غربت آقا میکند. میگوید: اتقضی و لم تنکک الباکیات -، اما لک فی المصر من نائحه؛ تو کشته بشوی و صدای یک زن برایت بلند نشود؟! یعنی در آن کوفه، یک زن نوحهگر نبوده؟ بعد میگوید: بهتر! بهتر که اینطور شد. زنان کوفه کوچکتر از این بودند که برایت نوحهگری کنند. عوضش جبران شد. کجا جبران شد؟ آن وقتی که خبرش به قافله حسین علیهالسلام رسید، چه کسی برایت گریه کرد؟ عوضش دختر علی علیهالسلام برایت گریه کرد. زینب کبری؛ فاطمیات، هاشمیات.
پ
روزنامه خراسان**
دولت رئیسی و رویکرد محوری/مصطفی غنی زاده
توسعه و پیشرفت فقط با وجود یک برنامه اقتصادی منسجم ممکن است و برنامه اقتصادی منسجم نیز از دل یک رویکرد دقیق و انتخاب شده بیرون میآید. حال که بحث انتخاب وزرا و تیم اقتصادی دولت سیزدهم داغ شده، موضوع اساسی و مهم همان رویکرد محوری و برنامه اساسی است که این دولت برای خود انتخاب میکند. به بیان دیگر، گرچه اشخاص و عاملیتها بسیار مهم و اساسی هستند، اما مهمتر از آنان، ایدهای است که دورش مجتمع شدهاند. بدون انتخاب یک رویکرد دقیق، هر تلاشی در عرصه اقتصادی ابتر و بدون نتیجه خواهد بود. منظور از رویکرد، آن منظری است که سیاست گذار به مسائل اقتصادی و اجتماعی دارد و از نگرشهای فلسفی او ریشه میگیرد.
برای مثال در یک رویکرد، خصوصی سازی به شکل حداکثری انجام میشود، دولت در هیچ بخشی از اقتصاد دخالت نمیکند (حتی به محرومین بسته معیشتی نیز نمیدهد)، برای هیچ بخشی از بازار مقرراتی اعمال نمیشود (حتی اگر دلالان و سوداگران بیشتر بهره برداران بازار باشند)، مالیات چندانی نمیگیرد، حتی زیرساخت چندانی نمیسازد و... در رویکردی دیگر که در طرف مقابل این طیف قرار میگیرد، دولت در امور اقتصادی مقررات میگذارد، خودش متولی بخش بزرگی از اقتصاد است، برخی فرایندهای معمول بازار را کنترل میکند و خود سرمایهگذار بخشی از زیرساختهای عمومی است، در حوزه آموزش و سلامت کمک مالی میکند، انواع مالیاتها را وضع میکند و...
گرچه حد وسطی نیز برای این دو رویکرد وجود دارد، اما مثالهای آورده شده از آن جهت است که توجه کنیم مسئله به راحتی انتخاب سیاستها و برنامهها از هر رویکردی که میخواهیم نیست. نمیتوان بدون قاعده، برخی قواعد یک رویکرد را به دیگری اضافه کرد و منتظر نتیجه مثبت ماند. نتیجه چنین سیاستگذاری مغشوشی همان چیزی است که امروز به واسطه عملکرد دولت گذشته در کشور مشاهده میکنیم؛ به ثمر نشستن ضررهای همه رویکردها و دست نیافتن به نفع هیچ کدام؛ بنابراین مشخص بودن یک رویکرد کلان نقطه آغاز برای تصحیح و اصلاح وضعیت اقتصادی به دور از درگیر شدن در مسائل روزمره است، اما قدم بعدی شکل دادن به برنامه اقتصادی متمرکز و دقیق در چارچوب رویکرد انتخاب شده خواهد بود. برنامه اقتصادی که شامل توجه به تمامی مسائل بنیادین و اساسی شود و از نگاه تک بعدی به اقتصاد دوری کند. بدین معنا که برنامه ریزان متوجه باشند، هر تصمیم اقتصادی آنان در عرصه اجتماعی و فرهنگی، محیط زیست، ژئوپلیتیک، محلی، منطقهای و... چه اثراتی خواهد داشت. در بسیاری از تجربیات جهانی مشخص شده که اثرات حاشیهای بعضا مهمتر و موثرتر از اثرات اصلی و قصدشده بودهاند. در این جا مجدد وجود یک رویکرد و برنامه ریزی متمرکز نقش مهم خود را نشان میدهد. زمانی که مسائل روزمره فشار زیادی به برنامه ریزان وارد میکند، نبود رویکرد و برنامه، آنها را به تصمیم گیریهای متضاد خواهد کشاند و عملا سیاستهای متکثرِ متناقض در امر اقتصاد حاکم خواهد شد که نتیجهای جز وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی نخواهد داشت.
گرچه هر رویکرد اقتصادی ضعفها و نقصانهایی دارد، اما باید توجه داشت که انتخاب نکردن یک رویکرد و برنامه متمرکز موجب خواهد شد هیچ توسعه و پیشرفتی حاصل نشود. البته رویکردهای تلفیقی بسیاری در عرصه جهانی مورد توجه قرار گرفته که ما هم میتوانیم برخی از آنها را با توجه به ریشههای اندیشه خود، جغرافیای خاص کشورمان و فرهنگ و تاریخ خودمان بومی سازی کنیم؛ اما اساسیترین موضوع در این زمینه نوع ترکیب و بومی سازی است. مسئلهای که در سالیان گذشته همیشه پرخطا و پرمشکل بوده است. به ویژه زمانی که سیاستمداران به جای اقتصاددانان، جامعه شناسان و فیلسوفان این علوم، تصمیم گرفته و نظرات غیرتخصصی و غیردقیق خود را تحمیل کرده اند. آنها فکر میکرده اند میتوان از هر رویکرد یا برنامه اقتصادی یک تکه مطلوب (از نظر خودشان) را برداشت و با چسباندن آنها به نتیجه مطلوب رسید. لازم نیست توضیح داده شود که این عمل چه فاجعهای برای کشور به دنبال داشته است؛ بنابراین هرگونه ترکیب سازی نیز باید اول در فضای علمی و در مباحثه علمی مورد بحث قرار گیرد و سپس به عرصه عمل وارد شود تا آن زمان توجه به رویکردهای اساسی و معمول و متمرکزسازی برنامه اقتصادی در آن میتواند راهگشا باشد. خلاصه این که مشکل اساسی در عرصه اقتصاد در تمامی سالهای پس از انقلاب اسلامی، مسئله نبود رویکرد توسعه و دقت در معنا، نتایج و ملزومات آن بوده است که به نظر میرسد هماکنون نیز در لابهلای مباحث مربوط به انتخاب تیم اقتصادی گم شده است. این گم گشتگی آن قدر مهم بوده که مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی تنفیذ راجع به آن هشدار جدی دادند. امید است که رئیس جمهور هشتم در این زمینه گفتگو با نخبگان عرصههای مختلف اقتصادی را در پیش گیرد.
روزنامه ایران**
ویژگیهای یک اقتصاد قوی/مرتضی عزتی
اگر بخواهیم یک اقتصاد قدرتمند را شرح دهیم، ابتدا باید بگوییم هدف از داشتن اقتصاد قوی چیست؟ چگونه اقتصاد میتواند به این هدف برسد؟ هدف اصلی از اقتصاد تأمین نیازهای همه مردم جامعه است، اگر اقتصادی بتواند تمام نیازهای جامعه را تأمین کند، میتوانیم بگوییم اقتصاد این کشور، اقتصادی قوی است. اقتصاد شکوفا، بالنده و رسیده به اهداف، اقتصادی قوی است، اما چه زمانی اقتصاد میتواند به این هدف برسد؟ چند شرط یا هدف واسطهای برای دست یافتن به اقتصاد قوی لازم است. اصلیترین هدف واسطهای که میتواند قدرت اقتصادی را نمایان کند، تولید ملی است. تولید ملی مهمترین متغیر اندازهگیری قدرت و بزرگی اقتصاد است. اگر اقتصاد هر کشور تولید بالایی داشته باشد، آن کشور را دارای اقتصاد قوی میدانیم. به این دلیل که جوامع، کوچک یا بزرگ هستند، برای مقایسه جوامع، اصطلاح تولید سرانه را در نظر میگیرند. یعنی به صورت ساده میزان تولید تقسیم برجمعیت کشور میشود. هرچه تولید سرانه بیشتر باشد مردم آن جامعه از مواهب اقتصادی بیشتری بهرهمند میشوند. بهرهمندی منافع مردم است که بیشتر در قالب تولید سرانه تعریف میشود، اما وقتی میخواهیم بگوییم یک اقتصاد، بزرگ یا قدرتمند است، کل تولید معیار است. بدیهی است یک جامعه کوچک، مجموع تولید کمی دارد پس قدرت اقتصادی آن جامعه کمتر است. بنایراین تولید ملی و تولید سرانه بالا، هر دو معیارهایی است که دو جنبه قوت اقتصادی را میتوانند نشان دهند. این دو جنبه یکی قوت کل اقتصاد را و یکی هم هدف اصلی اقتصاد را که شامل تأمین نیازهای مردم است نشان میدهند. در کنار این موضوع، اقتصاد زمانی میتواند نیازهای مردم را تأمین کند و مردم را به رفاه برساند که همه مردم، به تناسب توانایی و سهمی که در تولید دارند، از تولید بهرهمند شوند. اینجا بحث اشتغال همگانی و نبودن فقر، دو معیار مهم برای قدرتمندی اقتصاد است. اگر اقتصاد کامل باشد و فقر هم نباشد، میگوییم این اقتصاد به طور نسبی، به اهدافش که تأمین نیازهای جامعه است، دست یافته است. در کنار این موضوع ها، در دورههای جدیدتر یعنی در ۵۰ سال اخیر، پایداری اقتصاد به عنوان یک عامل قدرت اقتصادی در نظر گرفته میشود و بر معیارهای اولیه قدرت اقتصادی اضافه شده است. پایداری اقتصادی به معنی این است که هرگاه شوکی به اقتصاد وارد شود یا حتی بدون شوک، اقتصاد دچار تلاطم نشود، مثلاً تورم یک دفعه بالا نرود، ارزش پول ملی افت نکند، بیکاری زیاد نشود، تولید افت نکند، فقر زیاد نشود، اشتغال از بین نرود، و... اگر اقتصادی بتواند در برابر شوکهای بیرونی و درونی مقاومت کند و پایدار بماند، این اقتصاد را میتوانیم بخشی از ویژگیهای قدرت اقتصادی به شمار بیاوریم. در جمعبندی باید گفت که با توجه به این ویژگیها، اقتصادی قوی است که تولید بسیار بالا داشته باشد، نیازهای اقتصادی مردم را به بهترین شیوه تأمین کند و در برابر شوکهای مختلف درونی و بیرونی همچنان رشد خودش را حفظ کند و پایدار بماند. ثبات برای اقتصاد باید بلندمدت و همیشگی باشد. شرایط پایدار اقتصادی با ثبات به دست میآید. ثبات اقتصادی تولید مداوم را به همراه دارد. در شرایط ثبات اقتصادی، اعتماد به اقتصاد ایجاد میشود و شوکها نمیتواند به اقتصاد ضربه وارد کند.
روزنامه شرق**
تحولات نگرانکننده/جاوید قرباناوغلی
رخدادهای چند هفته گذشته که با نفتکش «مرسر استریت» که در آبهای عمان هدف حمله «پهپادی» قرار گرفت و متعاقبا با ماجرای کشتی «آسفالت پرینسس» در خلیج عمان ادامه یافت، تحولات نگرانکنندهای است که در فقدان تدبیر و عزم راسخ میتواند سیاست خارجی دولت جدید را در آستانه تشکیل در دامی ناخواسته و سلسلهای از واکنشهای بهظاهر مقتدرانه، ولی در عمل منفعلانه گرفتار کند. در هر دو مورد ایران در مظان اتهام قرار گرفت و آمریکا، بریتانیا و اتحادیه اروپا ایران را به انجام آن متهم کردهاند. آنتونی بلینکن و دومنیک راب، وزیران خارجه آمریکا و بریتانیا از ضرورت «پاسخگوکردن ایران و دفاع از آزادی دریانوردی» سخن گفتهاند و در تحولی شاید نگرانکنندهتر وزرای خارجه هفت قدرت صنعتی جهان حمله به کشتیها را «عامدانه، هدفمند و نقض آشکار قوانین بینالمللی» ذکر کرده و از دیدگاه خود براساس «شواهد قابل دسترس» بهصراحت به [نقش]ایران در این رخدادها اشاره کرده و در بیانیهای افزودهاند که «از همه توان خود استفاده خواهند کرد تا از کشتیرانی که شاهرگ اقتصاد جهان است، مراقبت شود و تردد دریایی به دور از اقدامات خشونتآمیز ادامه یابد». آشنایی مختصر با الفاظ و مضامین به کار گرفتهشده از سوی این کشورها و نهادهای بانفوذ بینالمللی کافی است تا متوجه شویم که در زیر پوست این تحولات، اقدامات فشرده دیپلماتیک و رایزنیهای روزانه برای تشکیل اجماعی بینالمللی علیه ایران در جریان است. بهویژه اینکه علاوه بر هماهنگی کاملا مشهود آمریکا و انگلیس، لابی اصلی این فعالیتهای ضدایرانی در عرصه بینالمللی را رژیم صهیونیستی بر عهده گرفته و با صدایی رساتر از همیشه از «اقدام متقابل» سخن میگوید. نفتالی بنت، نخستوزیر این رژیم، ضمن استقبال از بیانیهها و اظهارات مقامهای آمریکایی و اروپایی درباره حمله پهپادی ایران به کشتی مرمر استریت، گفته است اکنون زمان مبدلشدن «بیانیهها به عمل» است و اسرائیل در «جبهههای متعدد» به ایران پاسخ میدهد. آمریکا کاملا هوشمندانه، هدایت و رهبری فعالیتهای بینالمللی برای تحت فشار قراردادن ایران را به همپیمان خود دولت بریتانیا واگذار کرده است. دلیل این امر احتمالا جلوگیری از تأثیر فعالیتهای فشرده دیپلماتیک حول ماجرای کشتیها بر مذاکرات وین است. موضوعی که درحالحاضر اولویت اول بایدن و تیم سیاسی-امنیتی او درباره ایران و ازسرگیری مذاکرات و تکمیل پروژه احیای برجام است. هرچند انگلیس نیز در مقطع فعلی ترجیح میدهد از هرگونه تنش منجر به درگیری نظامی با ایران پرهیز کرده و در پی تشدید فشارهای دیپلماتیک از طریق هماهنگی با دیگر کشورهای غربی و منطقه باشد. گفته میشود این کشور پیامی محرمانه به ایران منتقل کرده است متضمن این امر که «قصدی برای بالابردن تنش و درگیری و اقدام نظامی علیه ایران ندارد و تلاش خواهد کرد که از مسیر اقدامات دیپلماتیک و ائتلافسازی علیه ایران موضوع را پیگیری کند». در این پیام به موضع مشترک واشنگتن و لندن نیز در این موضوع اشاره شده است. رژیم صهیونیستی بهعنوان مخالف سرسخت احیای برجام، همه تلاشهای خود را در جهت افزایش تشنج در روابط کشورهای غربی با ایران متمرکز کرده و در این مسیر از هیچ اقدام اطلاعاتی، نظامی و روانی فروگذار نخواهد کرد. هدف غایی این رژیم رساندن شرایط به جایی است که غرب و بهویژه آمریکا و انگلیس را به اقدامی نظامی علیه ایران وادار کند.
برخی منابع داخلی اظهارات سخنگوی کاخ سفید را درباره نحوه پاسخ اسرائیل به ایران که اسرائیل را «دولتی مستقل» توصیف کرد که خود میتواند درباره واکنش به اقدام ایران تصمیم بگیرد، بهطور کاملا خوشبینانه «تنهاگذاشتن اسرائیل توسط آمریکا» تحلیل کردهاند. بنده بهجد معتقد هستم میتوان این موضع کاخ سفید را تحولی خطرناک در اعطای مجوز آمریکا به تلآویو در اقدام نظامی علیه ایران تفسیر کرد؛ موضوعی که باراک اوباما و حتی ترامپ با آن مخالفت کرده و اسرائیل نیز آگاه بود که بدون مجوز آمریکا در هر اقدامی علیه ایران با مشکلاتی جدی مواجه خواهد شد. ایران تاکنون و در دوره دولت قبل در مقابل اقدامات تحریکآمیز اسرائیل در حملات مکرر به مراکز نظامی در سوریه و همچنین هدفقرارگرفتن کشتیهای نفتی در مسیر سوریه با هوشمندی برخورد کرده، هرچند در مواردی پاسخهای مناسبی نیز داده است؛ اما باید اذعان کرد که شرایط به نحو قابل ملاحظه و با سرعتی زیاد در حال تغییر بوده و از اینرو تمرکز بر این تحولات و مدیریت این شرایط از سوی نهادهای تصمیمگیر بسیار ضروری است. فعالشدن جبهه جنوب لبنان پس از نزدیک به ۱۵ سال آرامش پس از جنگ ۳۳روزه از دیگر موضوعاتی است که میتواند در همین راستا مورد تحلیل قرار گیرد که ضروری است دولت جدید آن را با دقت تحت نظر داشته باشد. این تحلیل را که اسرائیل در شرایطی نیست که به دلیل نگرانی از مرزهای شمالی خود با لبنان، دست به اقدامی نظامی علیه ایران دست بزند، باید در کنار چینش تحولاتی مانند تهدید آزادی کشتیرانی، احتمال شعلهورشدن آتش بین اسرائیل و حزبالله و همچنین بنبستی که فعلا در مذاکرات وین شاهد هستیم، گذاشت. شرایطی که میتواند فضای بینالمللی را بهشدت علیه ایران تهییج و اقدام نظامی علیه ایران را در چارچوب «دفاع مشروع» که قاعدهای پذیرفتهشده در حقوق بینالمللی است، تفسیر کنند. اهمیت موضوع جنگ کشتیها از آن جهت است که اولا با حقوق بینالمللی دریانوردی پیوند خورده و بهنوعی با همه کشورهای جهان مرتبط است و دیگر آنکه «لابی» قدرتهای مطرح جهان در سناریوسازی بهشدت تأثیرگذار است. مشغولیت جناب رئیسی به دلیل تنوع مشکلات پیچدرپیچ داخلی امری دور از انتظار نیست و قاعدتا او (رئیسجمهور) در مواجهه با بحرانهای رو به تزاید داخلی اعم از کرونا تا مطالبات مردم، فرصت اندکی برای واردشدن به موضوعات پیرامونی و بینالمللی دارد. این وظیفه نهادهای دیگر مانند وزارت امور خارجه و شورای عالی امنیت ملی است که سران کشور را از تحولات مخاطرهآمیزی که میتواند تهدیدی برای امنیت کشور باشد، آگاه کنند. با خروج ترامپ از برجام، علاوه بر پنج عضو دیگر توافق برجام، تقریبا تمامی کشورهای جهان، آمریکا را بهخاطر نقض توافقی بینالمللی نکوهش کردند. اقدام خودخواهانه ترامپ، آمریکا را در جهان منزوی کرد. در نقطه مقابل آن، جهان ایران را با وجود همه مشکلات ناشی از تحریمها، به عنوان کشوری که متمدنانه نسبت به تعهدات بینالمللی خود پایبند است، تمجید کرد. قصد ورقزدن تاریخ چند سال دوره روحانی را ندارم. قبلا نوشتهام و بر این باورم که ما میتوانستیم با پرهیز از برخی اقدامات، مانع خروج آمریکا از برجام شویم یا با انجام برخی کارهای کمهزینه و پرفایده هزینههای خروج ترامپ از برجام را بهقدری افزایش دهیم که این محاسبه هزینه-فایده در نگاه کاسبکارانه او مانع ایجاد کند. کمااینکه پس از رویکارآمدن بایدن نیز فرصتهای زیادی را به دلیل مشکلات تصمیمگیری در داخل از دست دادیم. سخن روحانی در آخرین روزهای دولت درباره مذاکرات وین و حرفهای ظریف در نوار معروف، برای همیشه مکتوم و سربسته نخواهد ماند، ولی فعلا در این مختصر بر آن هستم که خطر «شکلگیری اجماع جهانی» علیه ایران در صورت استمرار وضعیت کنونی را به رئیسجمهور و دستگاه دیپلماسی او گوشزد کنم. پیشنهاد میشود دولت جدید در دیپلماسی خود: اولا از طریق شورای عالی امنیت ملی به همه نهادهای رسمی کشور ابلاغ کند که از موضعگیریهای خودسرانه که نتیجهای جز سردرگمی کشورهای دیگر و سوءاستفاده اسرائیل ندارد، پرهیز کنند. ضروری است موضع رسمی ایران از طریق رئیسجمهور یا سخنگوی رسمی دولت و وزیر خارجه اعلام شده و صریحا به دنیا اعلام شود که موضعگیری دیگر از جانب هرکس و هر نهادی، ارتباطی با موضع دولت ندارد. ثانیا، هرگونه تحرک و اقدام نظامی حتی بهصورت دفاعی تنها از طریق کسب مجوز از شورای عالی امنیت ملی انجام شود. ثالثا ابتکار ازسرگیری مذاکرات وین را ایران با اعلام آمادگی برای مذاکرات مستقیم با آمریکا کلید بزند؛ اقدامی که میتواند رژیم صهیونیستی را آچمز کرده و پیام اطمینانبخشی را در شرایط رویکارآمدن دولت جدید به جهان اعلام کند.
اخبار ویژه ۱۹ مرداد
روزنامه کیهان
کارنامه روحانی تا سالها گریبانگیر مردم خواهد بود
۸ سال دولت روحانی سرانجام با تورم ۴۴ درصد، ثبت رکورد ضریب جینی (شکاف طبقاتی، سقوط درآمد سرانه، کاهش ارزش پول ملی، و «تشدید بیکاری» به پایان رسید.
پایان دوره ریاست روحانی موجب شده تا مطبوعات مختلف، گوشهای از سیاستهای ویرانگر دولت مدعی تدبیر و امید را بازخوانی کنند در این زمینه روزنامه جوان خاطرنشان کرد: کشور برای بازگشت به رشد اقتصادی ابتدای دهه ۹۰ (قبل از ریاست روحانی) باید دست کم ۶ تا ۸ سال رشد اقتصادی ۸ درصد را تجربه کند.
افزایش استهلاک اقتصاد به دلیل عدم سرمایهگذاری در حوزه زیرساختها، افزایش هزینههای جاری و همچنین افزایش بدهیهای سوددار و همچنین اعمال فشار بر حوزه واردات کالا برای کنترل نرخ ارز، وضعیت پیچیدهای را مقابل روی دولت جدید قرار میدهد، تورم و کاهش ارزش پول ملی موجب شده است بودجه خانوار در تنگنای بسیار قابل ملاحظهای قرار گیرد. تورم سالانه معیاری است که میانگین افزایش هزینهها را طی ۱۲ماه گذشته نسبت به مدت مشابه پیش از آن اندازهگیری میکند. به روایت مرکز آمار در تیرماه تورم سالانه خانوارهای شهری و روستایی نیز به ترتیب برابر با ۴۳/۷ و ۴۷/۳ درصد بوده است. روزنامه وطن امروز هم با مرور شاخصهای اقتصادی نوشت: سیاستهای ویرانگر دوره روحانی، فراموش کردنی نیست و تبعات آن تا سالهاگریبانگیر مردم خواهد بود.
یکی از وعدههای دولت روحانی کاهش پایدار تورم بود. با آنکه دولت تدبیر و امید در دوره اول با بهرهگیری از ابزارهای مقطعی همچون افزایش نرخ بهره بانکی، موفق شد نرخ تورم را موقتا تکرقمی کند، اما بیتوجهی دولت به اصلاح اساسی ساختارهای اقتصاد باعث شد کاهش تصنعی تورم روندی معکوس در پیش گیرد و دولت روحانی را رکورددار بزرگترین تورم ۲ دهه اخیر کند به طوری که طبق آمارهای مرکز آمار نرخ تورم به ۴۴ درصد رسید.
همچنین اگر به شاخصهای نابرابری نگاهی بیندازیم، ضریب جینی به عنوان یکی از معیارهای سنجش، گواهی بر عملکرد نامطلوب دولت روحانی است. موضوع شکاف طبقاتی در دهه ۹۰ با اجرای طرح هدفمندی یارانهها و تبدیل یارانههای غیرمستقیم به مستقیم، در کنار اقداماتی مانند مسکن مهر و سهام عدالت تا حدودی بهبود یافت تا جایی که نرخ ضریب جینی تا سال ۹۲ به رقم ۳۶ درصد رسید، اما با رویکار آمدن دولت روحانی رقم ضریب جینی با روند فزایندهای هر سال افزایش یافت و رکورد ۴۰ درصد را ثبت کرد.
شاخص درآمد ناخالص ملی سرانه هم یکی از مهمترین مؤلفههایی است که برای نشان دادن وضعیت اقتصادی به کار میرود. درآمد سرانه در ۸ سال اخیر بشدت کاهش یافته است. رکورد بالاترین درآمد سرانه مربوط به سال ۱۳۹۰ است که سهم هر ایرانی از تولید ناخالص داخلی کشور ۷ میلیون و ۳۷۰ هزار تومان بود، اما پس از آن شاهد نزول درآمد سرانه بودیم به طوری که برآورد مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد سال ۹۸ درآمد سرانه کشور به پایینترین سطح سقوط کرده و به ۴ میلیون و ۸۷۰ هزار تومان رسیده است. همچنین قیمت مسکن در این دوره رشد ۷۰۰ درصدی داشته و نرخ ارز هم شاهد افزایش ۶۳۰ درصدی بوده است.
ناکامی در انتخابات ۱۴۰۰ اصلاحطلبان را چند دسته کرده است؟!
یک روزنامه اصلاحطلب در گزارشی تأکید کرد سوء مدیریت دولت روحانی و ناکامی اصلاحطلبان در انتخابات اخیر، این جریان سیاسی را دچار چنددستگی کرده است.
آفتاب یزد در بررسی «سرنوشت اصلاحطلبان در عصر رئیسی» نوشت: انتخابات ۱۴۰۰ و رأی دو میلیونی همتی، به رغم دعوت برخی اصلاحطلبان به رأی دادن؛ از خاتمی گرفته تا نبوی، کروبی و... نشان داده که دیگر نسخهنویسیهای سابق این جریان مبنی بر هراسافکنی در دل مردم برای به پای صندوق کشاندن و رأی دادن به کاندیدای آنها- در جهت رأی نیاوردن کاندیدای جریان رقیبشان- کارایی ندارد و تکرار کردنها نیز فعلاً تا اطلاع ثانوی تکرار نمیشود و از رمق افتاده است. آنچه مسلم است اینکه جریان اصلاحطلب طی هشت سال گذشته به هر دلیلی و با هر توجیهی در عرصه مجلس و دولت خوب نتیجه نگرفته و شکاف میان مردم و آنها بیش از هر زمان دیگری شده است. به نظر میآید باید آنها را در چند دسته گوناگون و نه در یک واحد قرار دهیم.
دسته اول چهرههایی هستند که برایشان بقایی در قدرت بر هر چیزی اولویت دارد. این عده که روزگاری با نام اصلاحات و اصلاحطلبان به دنبال نامها و سمتها و پستها و مناصب و روزهای خوب مالی رسیده بودند، از چندین ماه پیش که همه میدانستند شرایط کشور در حال تغییر است و جریان راست تمام و کمال قدرت را در دست میگیرد و حداقل چند سالی به همین منوال میگذرد، راه و روش دیگری در پیشگرفتهاند و بهجای دفاع از اصلاحطلبان و اظهارات روشنفکرنمایانه بزک شده، به فکر تغییر مسیر محسوسی در خود افتادهاند. شاهدیم که برخی چهرهها و رسانههای اصلاحطلب و... در این مدت بهصورت چراغ خاموش و گاه هم زیادی چراغ روشن و آشکارا سعی در جدا کردن خود از دولت روحانی، که زمانی سنگ آن را بر سینه میزدهاند، دارند و به سمت رئیسی متمایل شدهاند و از در تعریف و تمجید او برآمدهاند.
البته ناگفته نماند در مقابل همین دسته گروهی کاملاً متفاوت هم هستند که ناامید از جریان اصلاحطلب و اصولگرا به دنبال همکاریهای صادقانه با هر کسی میگردند که بتواند کاری شایسته برای ایران انجام دهد؛ نشان به آن نشان که از دفتر رئیسی با برخی چهرههای این جریان تماس گرفته شده و در این بین بعضی از این چهرهها بیآنکه ذرهای به پست و مقامی بیندیشند یا ترسی از عواقب بیان واقعیت داشته باشند، مشکلات کشور را دلسوزانه به قلم آوردهاند و از رئیسی خواستهاند آنها را به هر نحوی که شده حل کند. دسته دیگر از چهرههای اصلاحطلب، اما منتظرند، منتظر تا ببینند اوضاع چگونه پیش میرود تا بعد برایش فکری کنند. فقط همین. گروه بعدی اصلاحطلبان به نیکی میدانند جریان اصلاحات با این فرمول دیگر راه به جایی نخواهد برد و باید تغییرات اساسی در خود ایجاد کنند؛ تغییراتی که قطعاً به معنای تغییر نامهای شکلی شوراها و تشکلها با همان سیاستهای قدیمی یا جایگزین کردن یک رئیس به جای رئیس دیگر نیست؛ بلکه یک تغییر ریشهای است و بنیادین. این جریان باید به این فکر کند که چرا بعد از ۲۴ سال از اعلام موجودیت، هنوز نتوانسته هواداران ثابتی مانند رقیب خود داشته باشد.
گروهی از اصلاحطلبان هم، اما ممکن است به این نتیجه رسیده باشند که اساساً جریانشان یک جریان حذف شده است که نه این سر جوی است و نه آن سر جوی. دسته بعدی اصلاحطلبان هم هنوز در خواب سیاسی زمستانی خود به سر برده و خود را با توجه به همان چهرههای شاخصی که دارند، دلخوش میکنند و معتقدند باید به ظرفیتهایی مانند خاتمی و امثالهم بالید. یا هنوز از حصر میگویند و تصورشان این است که این گفتهها و تکرار مکررات همچنان خریدار دارد.
جریان اصلاحات و افراد درون این جریان را در عصر رئیسی به هر دسته و گروهی که تقسیم کنیم، اما باید یک نکته را خوب بدانیم؛ اینکه اگر بنا باشد آنها همان رویه این ۲۴ ساله را در پیش بگیرند و حتی حنایشان برای ۴ سال بعد دوباره رنگ پیدا کند و بتوانند مردم را مجاب به رأی به کاندیدای خودشان کنند، اما حقیقتاً این روش و مرام، کاری برای بهبود اوضاع این مردم نخواهد کرد.
مظاهری: ۴ سال طول میکشد تا تورم کنترل شود
رئیس اسبق بانک مرکزی میگوید: دولت آقای رئیسی با تورم کمسابقه و بدهیهایی روبهرو است که دولت روحانی فراهم کرده است. طهماسب مظاهری به روزنامه آرمان گفته است: امروز با یک تورم کمسابقه روبهرو هستیم. در سالهای اخیر این تورم بهصورت انباشته تجمیع شده و قدرت خرید مردم را بهشدت کاهش داده است.
مظاهری در عین حال جبران این کاهش قدرتِ خرید را مسئلهای «انجام نشده» دانست و نتیجه آن را کوچک شدنِ سفره مردم و افزایش بدهیهای دولت عنوان کرد. او همچنین فزونیگرفتن کسری بودجه را موجب رشد نقدینگی دانست و افزود: آقای روحانی در حوزه بازار سرمایه فرمودند که ما از مردم پول قرض کردهایم که در قالب اوراق مشارکت و قرضه توسط دولت خرج شده و هیچ منبعی برای بازپرداخت آن پیشبینی نکرده است. مظاهری خاطرنشان کرد: دولت آقای رئیسی با بدهیهایی روبهرو است که به تعبیر رئیسجمهور قبلی از مردم قرض گرفته شده است. او در عین حال تاکید کرد پولی که دولت از بانک مرکزی قرض میگیرد، قابل بازپرداخت بوده، ولی آنچه از جیب مردم برمیدارد، قابل به تعویق افتادن، نیست. بازپرداختِ بدهیِ مردمی باید بهموقع انجام گیرد و بنابراین بدین منظور باید درآمدی وجود داشته باشد.
مظاهری در تشریحِ دیگر معضلات پیش روی دولت سیزدهم گفت: آن دسته از مردم که در بازار بورس اقدام به حفظ دارایی خود کردند، متأسفانه ضرر کردند و لذا بازار بورس هم نیازمند اصلاح است. رئیسکل اسبق بانک مرکزی در دولت اصلاحات در عین حال این کار را سخت، اما عملی و شدنی دانست و افزود: دولت حتماً فکری برای مجموعة این مشکلات کرده است؛ ضمن اینکه آقای رئیسی در مراسم تنفیذ اظهار کردند که برنامههای ضربتی و میانمدت و بلندمدت را در دستور کار خواهیم داشت.
مظاهری ضمن ابراز خوشنودی از برنامهریزی دولت جدید، نسبت به ماهیت برنامهها اظهار بیاطلاعی کرد و گفت: همین که فکری برای این مهم شده است، امیدوارم با یکسری تدابیر فوری، فکری برای تورم و سایر موارد در کوتاهمدت صورت گیرد. او با ابراز امیدواری نسبت به رسیدن تورمِ فعلی به محدوده ۱۵ درصد گفت: کسی چنین توقعی را در یک دوره دو سهساله ندارد، ولی اگر همین عدد در روندی منطقی کنترل شود، به حدود ۱۵ درصد خواهد رسید و مردم احساس آرامش خواهند کرد. مظاهری همچنین از آمادگی دولت و بخش خصوصی نسبت به اصلاح حقوق کارگران و کارمندان تا مرز ۱۵ درصد در سال سخن گفت و ادامه داد: این آرامش مردمی، پشتیبانی فکری برای دولت خواهد بود.
همین دروغها را گفتید که از چشم مردم افتادید
یک فعال اصلاحطلب میگوید بعد از خاتمی و اصلاحطلبان مجلس ششم، دیگر هیچ اصلاحطلبی برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری تایید نشد. ناصر قوامی عضو فراکسیون مشارکت در مجلس به ایلنا گفت: مشکل اصلاحطلبان این است که نهادهای حاکمیتی با آنها همراه نیستند، شما نگاهی به سیر تایید صلاحیتها از مجلس ششم به بعد یعنی مجلس هفتم بیندازید خواهید دید که دیگر شخصیتهای اصلاحطلبی که مورد اعتماد مردم بودند برای حضور در مجلس تایید نشدند. وی افزود: اصلاحطلبانی که خودشان را برای مردم میخواهند، نه مردم را برای خودشان، دیگر از دوره ششم به بعد تایید صلاحیت نشدند و پس از آن مشاهده کردیم یکسری افراد دست دوم مانند لیست امید روی کار آمدند و به ناچار هم از آنها حمایت شد، افرادی که پیدا بود اینها آنهایی نیستند که گفتمان اصلاحطلبی را در مجلس پیش ببرند.
قوامی ادامه داد: در انتخابات ریاست جمهوری هم همین اتفاق افتاد، بعد از آقای خاتمی، فرد اصلاحطلبی برای ریاست جمهوری تایید صلاحیت نشد و حتی آقای هاشمی رفسنجانی را هم رد صلاحیت کردند؛ از همین رو بود اصلاحطلبان مجبور شدند سرمایه اجتماعی که همیشه در هر انتخاباتی پشت سر خودشان را به پای این و آن بریزند. وی با بیان اینکه ما که میدانستیم آقای روحانی اصلاحطلب نیست و ادعای اصلاحطلبی هم ندارد، ادامه داد: طبعا رئیسجمهوری که اصلاحطلب نیست و ادعایی هم در این زمینه ندارد، وزرایش هم مانند وزیر کشور هستند. وی درباره حمایت از عبدالناصر همتی در انتخابات اخیر گفت: این دفعه شرایط به گونهای شد که دیگر اصلا چیزی نماند که اصلاحطلبان از آن حمایت کنند. جناب آقای کروبی و نبوی هم که آمدند گفتند به آقای دکتر همتی رای میدهیم، اشتباه بزرگی را مرتکب شدند.
درباره اظهارات عجیب این مدعی اصلاحطلبی گفتنی است که اولین شرط ادعای اصلاحطلبی، صداقت با مخاطب است. در انتخابات پس از مجلس ششم (۵ انتخابات بعدی) اصلاحطلبانی مثل مجید انصاری، محمدرضا عارف، محمدرضا تابش، محمود صادقی، الیاس حضرتی، مسعود پزشکیان، سهیلا جلودارزاده، علیرضا محجوب، پروانه سلحشوری، علی نوبخت، پروانه مافی، کواکبیان و دهها نفر دیگر تایید صلاحیت شدهاند و عجیب است که آقای قوامی هیچکدام اینها را اصلاحطلب نمیداند! او در ادامه خلافگویی ادعا میکند پس از خاتمی هم دیگر هیچ اصلاحطلبی تایید نشده است؛ و حال آنکه در انتخابات سال ۸۴، معین و کروبی و هاشمی و مهرعلیزاده و در انتخابات سال ۸۸، کروبی و موسوی تایید صلاحیت شده بودند. در سالهای ۹۲ و ۹۶ و ۱۴۰۰ نیز، آقایان عارف و جهانگیری و هاشمیطبا و مهرعلیزاده و همتی تایید صلاحیت شده بودند که ظاهرا قوامی اصلاحطلب بودن اینها را نیز انکار میکند!
قوامی توضیح نمیدهد منظورش از افراد دست دوم و دست اول چیست و مثلا مدعیان دست اول اصلاحطلبی بهزعم ایشان، چه تخم دوزردهای در مجلس ششم - به جز سیاسیکاری و معرکهگیری و تحصن و استعفا - کردند و خیرش برای مردم چه بود که مردم به نمایش تحصن و استعفای آنها مطلقا بیاعتنایی کردند؟!
نکته بعدی این است که مشکل از داشتن یا نداشتن برچسب اصلاحطلبی نیست؛ مشکل بیاعتمادی مردم به ۲۴ سال انحرافات طیفی برمیگردد که به نام اصلاحطلبی تا توانستند سیاسیکاری، فرصتسوزی، رانتخواری و دهنکجی به معیشت مردم کردند و بنابراین طبیعی بود که با بیاعتنایی مطلق مردم در انتخابات اخیر (با وجود نقشآفرینی خاتمی و کروبی و ۱۶ گروه اصلاحطلب) مواجه شدند.
روزنامه وطن امروز**
زوال رژیم صهیونیستی واقعیتی قابل اتفاق در آینده نزدیک است
فرمانده کل سپاه پاسداران در دیدار فرماندهان ارشد مقاومت فلسطین با تاکید بر اینکه صهیونیستهای سرکش را فقط قدرت میتواند آرام کند، گفت: زوال رژیم صهیونیستی واقعیتی قابل اتفاق در آینده نزدیک است.
«زیاد نخاله» دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین و «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی حماس با سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیدار و گفتگو کردند. سرلشکر سلامی در این دیدارهای جداگانه ضمن تبریک پیروزیها و دستاوردهای درخشان و راهبردی مقاومت اسلامی فلسطین در عملیات سیفالقدس، گفت: خدای بزرگ را شاکریم که امروز با دست پر و کولهباری از درخشش یک پیروزی بزرگ، استثنایی و شگفتانگیز در ایران اسلامی حضور یافتهاید و به واسطه واقعیتهای انکارناپذیر میدانی، اطمینان داریم زوال و فروپاشی رژیم صهیونیستی فراتر از یک آرزو، واقعیتی قابل اتفاق در آینده نزدیک است. وی افزود: نسبت رژیم صهیونیستی و مقاومت اسلامی فلسطین در عملیات سیفالقدس با جنگهای قبلی متفاوت بود و در واقع در نبرد اخیر، فلسطین قدرتمند و جدید ظهور کرد و پیروزی شما فراتر از دستاوردهای یک پیروزی نظامی بود. سرلشکر سلامی با تاکید بر اینکه صهیونیستهای سرکش را فقط قدرت میتواند آرام کند و قوی شدن فلسطین راهبرد و راهی است که هرگز نباید متوقف شود، افزود: روند تحولات و رخدادها در فلسطین اشغالی نشان میدهد تصوری که سردمداران سلطه و صهیونیسم و رسانههای استکباری ایجاد کرده بودند که رژیم صهیونیستی شکستناپذیر است و دیگران قادر به واکنش در برابر آن نیستند و برای کشورهای اسلامی و عربی راهی جز صلح و همزیستی با اشغالگران قدس نمانده است، با عملیات سیفالقدس به یکباره فرو ریخت و این نبرد نشان داد این فلسطین است که قدرتمند شده است و زوال و فروپاشی رژیم جعلی صهیونیستی قطعی است. فرمانده کل سپاه با اشاره به انسجام مستحکم و مختلف در نیروهای مقاومت فلسطین و اراده آنها برای عبور از سیفالقدس و ارتقای ظرفیتها و توانمندیهای آن برای موفقیت و پیروزی در حوادث بزرگ و وحشت و هراس ذاتی صهیونیستها از نسل جدید مجاهدان و رزمندگان فلسطینی و کابوسی که به آنها تحمیل شده است، تاکید کرد: این واقعیت برای صهیونیستها بسیار آزاردهنده است که اگر یک غزه محاصرهشده کوچک برابر جنگ و جنایت رژیم وحشی و جعلی این گونه عمل میکند، اگر جبههای به پهنای سرزمینهای اشغالی برابرشان گسترده شود چه سرنوشتی برای آنها رقم میخورد؟
***
سخنگوی وزارت امور خارجه: امنیت خلیجفارس خط قرمز ایران است
سخنگوی وزارت امور خارجه، امنیت خلیجفارس را خط قرمز جمهوری اسلامی ایران خواند و گفت: همه تلاش خود را کردیم که این آبراه از ناامنیهای کشورهایی مثل انگلیس در امان باشد.
سعید خطیبزاده در نشست هفتگی خود با خبرنگاران، در پاسخ به سؤالی درباره طرح ادعاهایی از سوی برخی مقامات اروپایی و انگلیس در پی واقعه کشتی در دریای عمان و ابراز نگرانی وزیر خارجه انگلیس درباره امنیت در خلیجفارس یادآور شد: اظهارات وزیر خارجه انگلیس ضد ملت ایران، اظهارات جدیدی نیست و یک حلقه از زنجیرهای از اظهارات غیرمسؤولانه از سوی مقامات این کشور در سالهای گذشته است. وی گفت: وزیر خارجه انگلیس و من یک نقطه مشترک داریم. جمهوری اسلامی ایران نیز نگران امنیت کشتیهای تجاری در آبهای بینالمللی است و این دقیقا همان نقض آشکاری است که انگلیس در قبال نفتکش ایران (گریس یک) در آبهای بینالمللی انجام داد و این اقدام راهزنانه آنها به خاطر اینکه هیچ مبنای قانونی و حقوقی نداشت، به جایی نرسید و مجبور به آزادسازی شدند. سخنگوی وزارت امور خارجه بیان کرد: البته این تنها مورد اقدامات انگلیس در آبراههای بینالمللی و نقض امنیت و آزادی کشتیرانی نبوده است. توصیه جدی من به دولت انگلیس توجه به مسؤولیتها و وظایف خودش است. وی تصریح کرد: امنیت خلیجفارس خط قرمز جمهوری اسلامی ایران است و همه تلاش خود را کردیم که این آبراه از ناامنیهایی که کشورهایی مثل انگلیس درست میکنند، در امان باشد.
رئیس سابق شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی: متوقف کردن ایران باید تمرکز اصلی اسرائیل باشد
«مئیر بن شبات» که اخیرا از سمت ریاست شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی استعفا کرد، خطاب به کمیته «امور خارجه و دفاع» کنست هشدار داد ایران باید تهدید اصلی و تمرکز این رژیم به لحاظ امنیتی باقی بماند. به گزارش وبگاه صهیونیستی «جروزالم پست»، او در مراسم این کمیته که به مناسبت ۴ سال فعالیت وی برگزار شده بود، گفت: متوقف کردن ایران بالاترین اولویت است. این هدف در دستور کار استراتژیک و امنیتی ما از جایگاه اصلی برخوردار است و تا زمانی که اطمینان حاصل کنیم تهدیدهای متعدد ایران علیه ما متوقف شده، باید همچنان در این جایگاه باقی بماند. وی در ادامه مدعی شد این رژیم قدرتمند است و موقعیت استراتژیک آن خوب است و توازن [امنیتی]آن مثبت، اما در عین حال شکننده است و با چالشهای زیادی روبهرو است که میتواند به یک چرخش منفی ناگهانی منجر شود.
در روزهای اخیر رژیم صهیونیستی با ادعای دست داشتن ایران در حمله به یک کشتی این رژیم در سواحل عمان، تلاش کرده ایران را تحت فشار بینالمللی قرار دهد.
روزنامه خراسان**
عرضههای اولیه ۹ تایی میشود
تسنیم - تعداد ۲۲۵ میلیون سهم شرکت سرمایهگذاری و خدمات مدیریت صندوق بازنشستگی کشوری، فردا چهارشنبه با نماد معاملاتی «مدیریت» در فرابورس ایران عرضه اولیه میشود. تعداد ۲۲۵ میلیون سهم شرکت سرمایهگذاری و خدمات مدیریت صندوق بازنشستگی کشوری (سهامی عام) معادل ۱۵ درصد سهام این شرکت، این هفته بهعنوان نهمین عرضه اولیه امسال بازار سرمایه با نماد معاملاتی «مدیریت» در بازار اول فرابورس ایران عرضه میشود. این میزان سهام در محدوده قیمتی ۴۵۶۶ تا ۵۰۲۳ ریال برای هر سهم و با سهمیه ۴۲۰ سهمی برای هر کد حقیقی و حقوقی عرضه خواهد شد.
ورود مسی سهام شرکتهای فوتبالی فرانسه را مثبت کرد
فارس - احتمال حضور لیونل مسی در باشگاه پاری سن ژرمن فرانسه باعث شده است در معاملات امروز شاهد رشد مثبت سهام شرکتهای فوتبالی در این کشور باشیم.
سقوط شاخص دسترسی به مسکن
مهر - اگر یک خانواده تهرانی سالیانه ۹۵.۷ میلیون تومان درآمد داشته و قیمت مسکن هم ثابت باشد، در صورتی که بتواند ۳۰ درصد درآمد خود را پسانداز کند، پس از ۴۷ سال میتواند یک خانه ۵۰ متری خریداری کند.
قیمت هر شانه تخم مرغ به ۴۵ هزار تومان رسید
ایسنا - مشاهدات میدانی حاکی از افزایش قیمت هر شانه ۳۰ عددی تخم مرغ به حدود ۴۵ هزار تومان است. بر اساس مشاهدات میدانی از خرده فروشیهای سطح شهر تهران، قیمت هر شانه تخم مرغ ۳۰ عددی به حدود ۴۵ هزار تومان رسیده است. پیشتر یعنی در ابتدای امسال قیمت هر شانه تخم مرغ ۲۷ تا ۳۰ هزار تومان بود که طی جهشی در اواخر خرداد قیمت آن به حدود ۳۸ هزار تومان رسید و با آن که مسئولان مربوط در آن زمان وعده کاهش قیمت تخم مرغ را داده بودند، نه تنها این موضوع محقق نشد بلکه قیمت آن از ۴۰ هزار تومان هم فراتر رفت.
سیمان ۴۰ هزار تومانی در بازار یافت نمیشود
تسنیم - یک تولید کننده بتن در خصوص قیمت ۴۰ هزار تومانی سیمان که معاون وزیر صنعت خبر آن را اعلام کرده بود، گفت: در بازار خبری از سیمان ۴۰ هزار تومانی نیست و ما برای خرید سیمان آن هم به صورت فله رقمهای بالایی را پرداخت میکنیم.
دور جدید افزایش قیمت فلزات اساسی در بازارهای جهانی
فارس - فلزات اساسی پس از یک دوره کوتاه رکود قیمتی دوباره روند افزایشی قیمت را ادامه میدهد. فلز مس در بازارهای جهانی در یک روز ۱۰۰ دلار رشد کرد.
********************
روزنامه ایران**
خداحافظی جهانگیری و واعظی
خبر اول اینکه، در پی انتخاب معاون اول و رئیس دفتر رئیس جمهوری از سوی آیتالله رئیسی، اسحاق جهانگیری و محمود واعظی معاون اول و رئیس دفتر رئیس جمهوری سابق بهطور رسمی کنار رفتند و خداحافظی کردند. جهانگیری در توئیتی نوشت: «مسئولیت هشتساله اجراییام امروز به پایان رسید. گفتنیها و ناگفتنیهای این دوران سخت باشد برای بعد، هر چند خدمت در شأن ملت بزرگ ایران میسر نشد، اما به قدر وسع کوشیدم. برای کاستیها و کمبودها در این مدت از همه عذر میخواهم. خدا حافظ ایران و مردم ایران باد.» محمود واعظی، هم در یادداشتی نوشت: «مردم عزیز ایران! میدانم روزهای سختی بر شما گذشت. بهخوبی درک میکنم که در سه سال و نیم گذشته، متأثر از تحریمهای امریکا، سفره شما کوچکتر و زندگی شما سختتر شد. به سهم خود، از صمیم قلب و با نهایت خضوع و تواضع از شما عذرخواهی و طلب حلالیت میکنم. دوست دارم این را بدانید که ما هم در دولت حتی لحظهای از غمها و رنجهای شما فارغ نبودیم و تمامی هم و غم و کوشش دولت بر کاستن از آلام شما مصروف گردیده است.»
شکایت کمیسیون اصل ۹۰ از روحانی و زنگنه
خبر دیگر اینکه، عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس گفت: کمیسیون اصل ۹۰ از آقایان روحانی و زنگنه برای افتتاح زودهنگام پروژه انتقال نفت گوره ـ جاسک شکایتی به قوه قضائیه ارسال کرده است. به گزارش تسنیم، حجتالاسلام حسین میرزایی پروژه انتقال نفت گوره ـ جاسک را پروژهای افتخارآمیز برای جمهوری اسلامی دانست و اظهار داشت: فایده این پروژه برای وقتی بود که اگر تنگه هرمز بسته شد ما بتوانیم نفت را از طرف دیگر تنگه یعنی سواحل مکران و دریای عمان به ابوموسی ببریم، اما اخیراً آقای روحانی تصمیم گرفته بود که این پروژه را زودهنگام افتتاح کند. وی با اشاره به نامه کمیسیون اصل ۹۰ به رئیس جمهوری سابق درباره زود بودن افتتاح این پروژه گفت: آقای روحانی بر افتتاح پروژه اصرار کرده و ما از طریق رسانهها اطلاعرسانی کردیم، اما مؤثر واقع نشده و افتتاح صورت گرفت، باتوجه به اینکه سرمایهگذاری برای پروژه حدود ۲ میلیارد دلار معادل ۵۰ هزار میلیارد تومان انجام شده بود، افتتاح زودهنگام باعث تخریب برخی از قسمتهای پروژه شده و خسارتهای سنگینی را به سرمایهگذار وارد میکند. عضو کمیسیون اصل ۹۰ خاطرنشان کرد: کمیسیون اصل ۹۰ به آقای زنگنه و روحانی هشدار داد که بنابه نظر متخصصان، افراد فنی و مهندسین افتتاح زودهنگام پروژه به ضرر این پروژه و سرمایهگذاری مردم است، اما آنان به هشدارها توجه نکرده و قوه قضائیه شکایت ارسالی را بررسی نموده و در موعد مقتضی حکم آنان را صادر میکند.
درخواست تغییر سریع اعضای ستاد کرونا
شنیدیم که، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، با اشاره به بهانهتراشی برخی اعضای ستاد ملی مبارزه با کرونا در جلسه شنبه اخیر در خصوص موضوع «تعطیلی سراسری»، خواستار اتخاذ تصمیم فوری از سوی شخص رئیس جمهوری شد. به گزارش فارس، حسینعلی شهریاری با بیان اینکه متأسفانه اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا همان افرادی هستند که تاکنون هم عضو ستاد بودهاند و با تصمیماتشان کار را به اینجا رساندهاند، افزود: آیتالله رئیسی باید به سرعت اعضای این ستاد را تغییر دهد؛ چراکه این افراد اگر توان مدیریت داشتند، کار مقابله با بیماری کرونا را به اینجا نمیرساندند. وی با تأکید بر اینکه ستاد ملی مبارزه با کرونا و شخص آیتالله رئیسی به عنوان رئیس ستاد باید تصمیم فوری بگیرند و اقدام عاجل کنند، تصریح کرد: با روش مدیریتی اعضای فعلی ستاد، معلوم نیست که وضعیت بیماری به کجا برسد، لذا درخواست ما این است که شخص رئیس جمهوری تصمیم فوری بگیرد و نظرات تکمیلی در حین اجرا لحاظ شود.
بلومبرگ: ایران راه مقابله با تحریمهای امریکا را پیدا کرده است
رسانه امریکایی «بلومبرگ» گزارش کرد با توجه به این که ایران راههای مقابله با تحریمهای ایالات متحده را پیدا کرده است، دولت «جو بایدن» رئیسجمهوری امریکا با این واقعیت روبهرو است که بازگشت به برجام احتمالاً دیگر امکانپذیر نیست. به گزارش ایسنا، این پایگاه تحلیلی در ادامه به نقل از منابع آگاه از مذاکرات «وین» درباره احیای برجام مدعی شد که مقامهای امریکایی پس از آن که چندین ماه گفتگو برای بازگشت به برجام به حصول توافق منجر نشد، هماکنون در حال بازبینی و بررسی گزینههای خود هستند. به گفته این منابع دیپلماتیک، هدف امریکا همچنان بازگشت کامل به مفاد برجام است، اما واشنگتن هیچ شواهدی در دست ندارد که نشان دهد آیا دولت جدید ایران برای بازگشت به تعهدات برجامی آمادگی دارد یا خیر. این منابع آگاه مدعی شدند که گرچه ایالات متحده همچنان خواستار بازگشت سریع به برجام بهعنوان مسیری به سوی یک توافق «طولانیمدتتر و مستحکمتر» است، اما همچنان تمایل دارد جایگزینهای دیگر را مورد ارزیابی قرار دهد که این شامل برداشتن گامهای موقت به سوی کاهش محدود تحریمها در قبال اقدام ایران در متوقف کردن اکثر فعالیتهای غنیسازی است. ایالات متحده مدعی است که ایران با افزایش سطح غنیسازی خود قصد دارد به مواد مورد نیاز برای تولید بمب دست یابد و این در حالی است که مقامهای جمهوری اسلامی بارها تأکید کردهاند که برنامه هستهای ایران کاملاً صلحآمیز است و ایران هرگز بهدنبال ساخت بمب نبوده و نیست. بلومبرگ سپس با اشاره به این موارد تأکید کرد که عدم بازگشت به توافق اولیه هستهای، یک شکست بزرگ و چشمگیر برای «جو بایدن» رئیسجمهوری امریکا محسوب میشود که احیای توافق چندملیتی برجام را بهعنوان اولویت اصلی سیاست خارجی خود قرار داده و برای طرحهایش در غرب آسیا عامل کلیدی بود.
بازگشت سفیر جدید انگلیس در ایران
دست آخر اینکه، «سایمون شرکلیف» سفیر جدید انگلیس در ایران به تهران بازگشت. او در توئیتی نوشت: «تهران، ما به اینجا میآییم. واقعاً از بازگشت به ایران هیجانزده هستم. ایران، کشوری با تاریخ و فرهنگ بینظیر است.» به گزارش جماران؛ سفیر جدید انگلیس در ایران، در رشته توئیتهایی از ایران بهعنوان کشوری با تاریخ و فرهنگ بینظیر یاد کرد و گفت که از ورود به این کشور هیجانزده است.
********************
روزنامه شرق**
میقاتی در بنبست تشکیل دولت
منابع خبری لبنان از نگرانی شهروندان این کشور نسبت به احتمال موفقنشدن نخستوزیر مکلف کشورشان در مأموریت تشکیل دولت جدید لبنان خبر دادند. به گزارش ایسنا، سایت النشره لبنان اعلام کرد که برخی شهروندان لبنانی نگران شکست نجیب میقاتی، نخستوزیر مکلف این کشور در مأموریت تشکیل دولت جدید لبنان هستند. این سایت درباره دلایل شکلگیری این موج نگرانی در میان شهروندان لبنانی گزارش داد که اختلافات با ریاستجمهوری همچنان پابرجاست. النشره در ادامه نوشت: در صورت شکست میقاتی شخصیتهای سنی دیگری مکلف به تشکیل دولت خواهند شد. رسانههای دیگر لبنان نیز نسبت به شکلگیری یک بحران جدید و بیسابقه در کشورشان در صورت عدم موفقیت میقاتی در تشکیل دولت هشدار دادند. روزنامه الجمهوریه دراینباره نوشت: اینکه نجیب میقاتی سقف زمانی مشخصی را برای تشکیل دولت تعیین نکرده باعث نگرانی است و این درحالی است که یک مشکل اساسی وجود دارد و آن مشکل این است که تلاشها برای تشکیل دولت همچنان بر مدار دور باطل میچرخد. این روزنامه همچنین گزارش داد: نه میقاتی میتواند از وزارت کشور چشمپوشی کند و نه ریاستجمهوری دست از تلاش برای اختصاص این وزارتخانه به خود برمیدارد و همین مسئله بدین معنا است که هرگونه پیشرفت در سایر وزارتخانهها بدون دستیابی به توافق درباره وزارت کشور بیفایده خواهد بود. الجمهوریه همچنین نوشت: گره وزارت کشور آخرین گره در مسیر تشکیل دولت جدید لبنان نخواهد بود و ریاستجمهوری همچنان بر خواستههایش درباره وزرای مسیحی و یکسوم تعیینکننده پافشاری میکند. نجیب میقاتی چهارم مرداد و پس از عدم موفقیت سعد حریری در تشکیل دولت پس از ۹ ماه تلاش مکلف به تشکیل دولت جدید لبنان شد.
اعزام «جاسوسهای خفته» به بریتانیا
در گزارش جدید روزنامه تایمز ادعا شده، جاسوسهای چینی در تلاشاند تا از برنامه جدید ویزا که برای کمک به ساکنان هنگکنگ برای مهاجرت به بریتانیا طراحی شده است، سوءاستفاده کنند. به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه دیلیمیل، از زمان اعلام این برنامه در ژانویه سال جاری میلادی، ۳۴ هزار متقاضی دریافت ویزای ملی انگلیس (برون مرزی) بودهاند و منابع دولتی اعلام کردهاند که «مأموران خفته» چینی نیز در بین آنها حضور دارند. مأمور خفته به یک جاسوس یا مأمور مخفی گفته میشود که برای مدت کموبیش طولانی در سازمان یا کشور هدف بهصورت ناشناس حضور دارد، اما قصد انجام عملیات فوری را ندارد و تا رسیدن دستور در زمان مناسب منتظر میماند. مأمور خفته ممکن است برای ماهها یا سالها یا حتی تا پایان مدت عمر به حالت غیرفعال باقی بماند. یک منبع ناشناس به روزنامه تایمز گفت: بررسیهای دقیق و سختگیرانه پیشینه برای متقاضیان دریافت ویزای ملی بریتانیا وجود دارد و این سختگیریها تنها به یک دلیل اعمال میشوند. او افزود: روند بررسی برای برنامه ویزای ملی بسیار دقیقتر و سختگیرانهتر از دیگر موارد است. وزارت کشور بریتانیا تأکید دارد که بیش از یکمیلیوننفر میتوانند از هنگکنگ مهاجرت کنند، اما محتملترین تعداد ۳۲۲ هزار و ۴۰۰ نفر خواهد بود.