یادداشت روزنامههای ۱۷ مهر
روزنامه کیهان
آقای ظریف! کار پژمردگی یک گُل نیست/حسین شریعتمداری
۱- چهارشنبه شب همین هفته، آقای دکتر ظریف طی سخنانی در کلابهاوس گفت «در مجلس گفتم که در برجام کلمه ساسپنشن (Suspension) نیست و این اشتباه از من بود، چهار بار یا سه بار کلمه ساسپنشن (تعلیق) در ضمیمه استفاده شده بود. این را مذاکرهکننده ما، به ما اطلاع نداده بود»! اشاره جناب ظریف به اظهارات خود در تاریخ ۳۰ تیرماه ۱۳۹۴ در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی است که با جرأتی آمیخته به حرارت گفته بودند: «اصلاً تعلیق در هیچ جا نیامده، در هیچ جای برجام تعلیق نیامده. هرکس تعلیق ترجمه کرده، اشتباه کرده. هیچ جای برجام تعلیق نیامده»!۲- اعتراف آقای ظریف به اظهارات خلاف واقع خود در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، اگرچه دیر هنگام است، ولی همین اندازه نیز بر ادامه سکوت ایشان ترجیح دارد و میتواند نمونهای از بیراهه منجر به فاجعه برجام باشد البته چنانچه جناب ظریف در همان ایام که منتقدان به وجود کلمه تعلیق در برجام اشاره میکردند و ایشان با قاطعیت! آن را انکار میکرد، به خود زحمت داده و متن برجام را به دقت مطالعه میکرد! بعید نبود از تحمیل فاجعه برجام به ملت و نظام جلوگیری شود.
اما، بلای خانمانسوزی که دولت آقای روحانی و تیم مذاکرهکننده هستهای ایشان در قاب و قالب برجام بر سر ملت آوار کردهاند بسیار فراتر از ثبت کلمه تعلیق -Suspension- در ضمیمه برجام است. شرح ابعاد این فاجعه مثنوی هفتاد من کاغذ است که کیهان از نخستین روزهای ورود آقای البرادعی، مدیرکل وقت آژانس در سال۸۲ به آن پرداخته و بعد از تصویب برجام نیز با تیتر «هستهای رفت و تحریمها باقی ماند»! از ماهیت واقعی و تلخ برجام پرده برداشته بود، در این مختصر اما، اشاره به چند نکته درباره اظهارات اخیر جناب ظریف را گفتنی میدانیم. بخوانید!
اول: آقای دکتر ظریف مسئول تیم مذاکرهکننده هستهای بودهاند و برجام نتیجه نهایی مذاکرات بود، بنابر این چگونه میتوان پذیرفت که درباره متن این سند به اظهارات یکی از اعضای تیم اعتماد کرده و خود ایشان از مطالعه متن نهایی که وظیفه قانونی و قطعی وی بوده است خودداری ورزیدهاند؟! میفرمایند وجود این واژه در ضمیمه برجام را مذاکرهکنندهها به ما اطلاع نداده بودند! و توضیح نمیدهند که مگر خود ایشان در رأس مذاکرهکنندگان و مسئول و مدیر آنها نبودهاند؟!
دوم: بیتوجهیها و بیدقتیهای اینگونه در عملکرد تیم هستهای کشورمان بیسابقه نبوده است. به عنوان نمونه - و فقط یک نمونه - فردای آن روز که توافقنامه ژنو به امضاء رسید - یکشنبه ۳ آذرماه ۹۲ / ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳- «فرد کاپلن» روزنامهنگار مشهور آمریکایی و ستوننویس روزنامههای نیویورکتایمز، نیویورکر، آتلانتیک و اسلیتآنلاین و مؤلف چند کتاب در زمینههای نظامی و جنگ هستهای، طی مقالهای با ابراز تعجب نوشت: «چند هفته پیش یک مقام رسمی ارشد کاخ سفید از من و چند روزنامهنگار دیگر دعوت کرد تا نظرمان را درباره پیشنویس توافقنامهای که قرار بود اوباما در مذاکره ۱+۵ با ایران به طرف ایرانی پیشنهاد کند جویا شود. وقتی متن پیشنویس توافقنامه را دیدیم، آن را کاملاً یکسویه ارزیابی کردیم و همه ما بر این باور بودیم که ایرانیها هرگز این متن را نخواهند پذیرفت و به شرایطی که در آن آمده است تن نخواهند داد. پیشنویس توافقنامه بهگونهای بودکه هیچیک از مواد آن نمیتوانست با اعتراض یک آمریکایی، یک اسرائیلی و یا یک عرب متعصب روبهرو شود. اما امروز که متن توافقنامه یکشنبه ژنو منتشر شد با کمال تعجب دیدم همان پیشنویسی است که چند هفته قبل دیده بودم و اکنون تیم هستهای ایران، برخلاف انتظار ما، بدون کمترین تغییری در متن پیشنویس به آن تن داده و پذیرفته است»!
گفتنی است که کیهان در همان اولین روزهای بعد از توافق ژنو و در جریان رصد رسانههای آمریکایی به نوشته «فردکاپلن» در سایت «اسلیت آنلاین» دسترسی پیدا کرده بود ولی به مصداق آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء... اگر فاسقی خبری آورد، درباره آن تحقیق کنید» انتشار آن را به مصلحت ندیده و ترجیح داده بودیم که با اعلام پیروزی تیم هستهای و رئیسجمهور محترم کشورمان جناب روحانی، همسویی کنیم، اما وقتی متن توافقنامه ژنو - به روایت وزارتخارجه خودمان و نه fact sheet کاخسفید- منتشر شد، با کمال تأسف آنچه فردکاپلن نوشته بود را «واقعی» یافتیم.
سوم: مشکل تیم مذاکرهکننده بسیار فراتر از وجود کلمه تعلیق در سه یا چهار نقطه از متن ضمیمه برجام و خودداری یک عضو مذاکرهکننده از اعلام آن است! در تیم مذاکرهکننده هستهای تعدادی از عوامل دشمن حضور داشته و برای حریف جاسوسی میکردهاند! ولی جنابان روحانی و ظریف حتی پس از بازداشت برخی از آنها به حمایت از آنان ادامه دادند. خسارت حضور آنها در تیم هستهای محدود به سرپوش نهادنشان بر وجود کلمه تعلیق در ضمیمه برجام نیست. حضور آنان در تیم هستهای و بیتوجهی جنابعالی به عملکرد آنها به منزله آن بود که آمریکا با عوامل و نیروهای خودش مذاکره میکرده است. به بیان دیگر ظاهراً ادای مذاکره را در میآورده است! ولی در واقع، آنچه میخواسته را به آنها دیکته میکرده است!
چهارم: آقای ظریف! همین جا باید به سخنان شما در شورای روابط خارجی آمریکا اشاره کرد که خطاب به آنها (یعنی خطاب به دشمنان تابلودار ایران اسلامی و طرف مذاکرهکننده) گفته بودید، اگر در مذاکرات به توافق نرسید و حزب و گروه سیاسی شما در انتخابات پیروز نشود، «تندروها» قدرت را در دست خواهند گرفت! این سخن جنابعالی چه مفهومی داشت؟ همانگونه که نگارنده در یکی از یادداشتهای کیهان آورده بود، پیام روشن اظهارات جنابعالی برای آمریکا این بود که اگر تندروها - بخوانید انقلابیون- قدرت را در دست بگیرند اهل باج دادن نیستند! معنای دیگر سخن شما این بود که گروه و جریان سیاسی شما اهل باج دادن است! با این حال چه کسی میتوانست از شما انتظار دستاوردی در برجام داشته باشد؟! لطفاً فاجعه برجام را در حد و اندازه فراموشی کلمه «ساسپنشن» تقلیل ندهید، ماجرا فاجعهبارتر از این است.
پنجم: در طول مذاکرات هستهای خطاهای بزرگی مرتکب شدید که تمامی آن اشتباهات -بدون استثناء - از سوی منتقدان با ارائه دلایل و اسناد روشن به جنابعالی و تیم تحت مدیریت شما گوشزد شده و درباره عواقب سوء آن هشدار داده شده بود، ولی شما و آقای روحانی به هیچیک از آن هشدارها توجه نکردید و انتقاد دلسوزانه منتقدان را با اهانتهای بیسروته پاسخ دادید و...
آقای ظریف! فرمودهاید کلمه ساسپنشن را که سه یا چهار بار در ضمیمه برجام آمده بود، ندیدهاید! ... آیا این کلمات هم برایتان آشنا نیست و آنها را نشنیده و یا در رسانهها ندیدهاید؟! «بیسواد، بیشناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودکصفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند! انقلابیون نفهم!، یک مشت لات! و...» اینها پاسخ جناب روحانی به منتقدان - از جمله منتقدان هستهای- بوده است. گناه منتقدان فقط این بود که نابلدی تیم هستهای کشورمان و ناتوانی رئیسجمهور وقت را میدیدند و دلسوزانه هشدار میدادند و اکنون سؤال این است که کدامیک از آنچه منتقدان درباره آن هشدار میدادند تحقق نیافته است و کدامیک از وعدهها و تعریف و تمجیدهای اغراقآمیز آقای روحانی درباره برجام تحقق یافته است؟!
ششم: سایتهای مدعی اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای که طی ۸ سال گذشته تنها مأموریتشان حمایت - کورکورانه و دستوری- از تمامی مواضع و عملکرد دولت آقای روحانی و بزک آمریکا و برجام بود، این روزها و بعد از اظهارات آقای ظریف به ترفند خندهداری روی آورده و ادعا میکنند که کلمه تعلیق در ضمیمه برجام آمده بود و ضمیمه را «حاشیه»! قلمداد میکنند و حال آنکه ضمیمههای برجام بخشهای جداییناپذیر و به بیان دیگر بخشهای اصلی برجام هستند و بایدها و نبایدهای برجام در همین چند بخش ضمیمه آمده است.
هفتم: و بالاخره جناب ظریف! ماجرای بلایی که برجام بر سر ملت و نظام آوار کرده است منحصر به بیخبری شما از واژه تعلیق در ضمیمه برجام نیست و باید گفت؛ کار پژمردگی یک گُل نیست. دولت آقای روحانی و تیم هستهای ایشان، جنگلی را به آتش کشیده و سوزاندهاند!
روزنامه وطن امروز
از خیلی چیزها اطلاع نداشتید جناب دکتر!/مهدی خانعلیزاده
دکتر محمدجواد ظریف که معمولا روی خوشی به درخواست مصاحبه از سوی رسانههای عمومی و منتقد نمیدهد و همیشه مشغولیتهای فراوان خودش را عامل شانه خالی کردن از مصاحبه معرفی میکند، چهارشنبه گذشته، حدود ۴ ساعت و تا نیمههای شب در یک گروه کلابهاوس حضور داشت تا به تقدیر از سیاست خارجی دولت مرحوم رفسنجانی بپردازد. فارغ از مسائلی که درباره این موضوع از سوی حاضران مطرح شد و اساسا اشارهای به کارنامه نامناسب دولت رفسنجانی در مساله سیاست خارجی نشد، زمانی که یکی از حاضران درباره حمایت مرحوم رفسنجانی از برجام و برخی جزئیات این توافق پرسید، دکتر ظریف صراحتا اعلام کرد در سخنان چندین سال قبل خود در مجلس شورای اسلامی که گفته بود اساسا هیچ کلمه تعلیقی در برجام وجود ندارد، «اشتباه» کرده و علت این مساله هم این بوده که هنگام گفتگو بر سر جزئیات فنی توافق، وجود این کلمات را به او «اطلاع» ندادهاند و او هم ضمائم را نخوانده است.در واقع دکتر ظریف بالاخره بعد از ۶ سال پذیرفت اشتباهات فاحشی در مطالعه و تدوین متن سند توافق هستهای با گروه ۱+۵ داشته و اعتراف کرد منتقدانی که در این سالها نسبت به ایرادات جدی برجام و تبعات سنگین آن برای امنیت ملی کشورمان هشدار داده بودند، برخلاف ادعای رئیسجمهور سابق، نه بیسواد بودند و نه کاسب تحریم، بلکه با شناخت دقیقی که از دشمن آمریکایی و همچنین رویکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم داشتند، «دلواپس» حقیقی منافع ملی بودند.
این نکته در طول سالهای گذشته به صورت مکرر از سوی منتقدان به تیم مذاکرهکننده کشورمان تذکر داده شده بود که طرف غربی برای شانه خالی کردن از مسؤولیت خود و اجرای تعهدات برجامی، واژه «تعلیق» را به جای «رفع» در حوزه تحریمها به کار گرفته تا هم جلوی منفعت اقتصادی ایران از برجام گرفته شود و هم با کوچکترین اشارهای، امکان اجرای مجدد و سختگیرانه تمام تحریمها وجود داشته باشد. وجود کلمه تعلیق در برجام که با یک جستوجوی ساده در متن این توافق نیز قابل دسترسی است، سالها از سوی دولت حسن روحانی و تیم مذاکرهکننده دکتر ظریف انکار میشد و حتی در صحن علنی مجلس صراحتا دروغ نامیده شد تا اینکه چند شب پیش، آقای دیپلمات صراحتا اعلام کرد اشتباه کرده و این مساله به او اطلاع داده نشده است.
این در حالی است که اساسا وندی شرمن، یکی از اعضای ارشد مذاکرهکننده آمریکایی در همان زمان اجرای برجام هم مدعی شده بود حتی کلمه Lift هم که در متن برجام وجود دارد، به معنای تعلیق است و نه رفع؛ یعنی فارغ از واژه Suspend به معنای تعلیق، طرف آمریکایی حتی عبارتی را که تیم ایرانی از آن به عنوان دستاورد برجام برای رفع تحریم هم نام میبرد، تعلیق ترجمه میکند. همین نوع نگاه غیرفنی تیم ایرانی به مساله حقوق بینالملل بود که باعث شد دولت باراک اوباما «تقریبا هیچ» بخشی از تعهدات برجامی خود را اجرا نکند و دولت دونالد ترامپ هم «با یک خطخطی»، از برجام خارج شود و سنگینترین تحریمها را علیه کشورمان وضع کند.
اما فارغ از این مساله، نکته بسیار مهمی که اعتراف دیرهنگام دکتر ظریف نباید افکار عمومی را از آن منحرف کند، بخشهای بسیار خطرناک و ضدایرانی دیگر برجام است. بر فرض صحتانگاری عدم اطلاع دکتر ظریف از وجود کلمه تعلیق در متن برجام، میتوان سوالات زیادی را از ایشان و سایر اعضای تیم مذاکرهکننده کشورمان درباره سایر بندهای توافق هستهای پرسید. آیا تاکید طرف غربی بر بتنریزی در قلب رآکتور آب سنگین اراک- به عنوان یکی از دستاوردهای بسیار مهم و درخشان دانشمندان ایران- و نابودی کامل آن هم به اطلاع دکتر ظریف نرسیده بود؟ آیا وجود بندهای ۳۶ و ۳۷ در متن توافق هستهای که از آن با عنوان «مکانیزم ماشه» نام برده میشود و اصلیترین مانع برای هرگونه بهرهمندی ایران از دستاوردهای اقتصادی برجام و حضور سرمایهگذاران خارجی در کشورمان است هم به اطلاع دکتر ظریف نرسیده بود؟ آیا تاکید آمریکاییها بر بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از مراکز علمی، دانشگاهی و نظامی کشورمان- مانند اتفاقی که در دانشگاه علم و صنعت افتاد - و برگزاری جلسات بازجویی از اساتید دانشگاه و دانشمندان کشورمان هم به اطلاع دکتر ظریف نرسیده بود؟ آیا موضوع بازگشت تمام تحریمهای ضدایرانی در صورت بدعهدی طرف آمریکایی به دلیل عدم وجود سازوکار مناسب تضمینی در برجام هم به اطلاع دکتر ظریف نرسیده بود؟ عدم اطلاع مذاکرهکننده ارشد کشورمان از وجود «واژههای معنادار حقوقی» در متن یک توافق بسیار مهم و سند معتبر بینالمللی که نشاندهنده عدم مطالعه آن توسط ایشان است، فقط یک قطعه از پازل خسارت محضی است که در سالهای گذشته به ایران تحمیل شد و دکتر ظریف و دوستان تلاش کردند آن را یک دستاورد درخشان(!) معرفی کنند. اثرات و تبعات ضدمنافع ملی برجام تا اندازهای است که سادهانگاری در استفاده از کلماتی نظیر تعلیق و رفع، نمیتواند بیانکننده میزان آن باشد.
در مجموع و با تاسف بسیار زیاد باید گفت سنگ برجام که توسط محمدجواد ظریف، سیدعباس عراقچی، مجید تختروانچی، علیاکبر صالحی، حمید بعیدینژاد و چند نفر دیگر در چاه اعتماد به آمریکا انداخته شد، به اندازهای آسیبرسان و آزاردهنده بوده که حتی حضور تیم جدید در دولت سیدابراهیم رئیسی در فرآیند مذاکرات هم نمیتواند به راحتی شر آن را از سر منافع ملی کشورمان کم کند و برای رفع سایه خسارت محض، دیپلماتهای ما باید همچنان تلاش کنند و عرق بریزند.
روزنامه خراسان
سیاه وسفید انتخابات پارلمانی عراق/سیدرضا قزوینی غرابی
تنها یک روز تا برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی عراق باقی مانده است. «محمد الحلبوسی» رئیس مجلس نمایندگان عراق روز ۷ اکتبر (۱۵ مهر ماه) پایان دوره چهارم پارلمان را اعلام کرد و این نهاد عملاً منحل شد تا پس از برگزاری انتخابات، پارلمان جدید تشکیل شود. رخداد دیگر برگزاری انتخابات گروههای خاص شامل نیروهای مسلح، آوارگان و زندانیان است که از صبح دیروزآغاز شد.بنا بر اعلام کمیسیون عالی مستقل انتخابات در عراق، بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از اعضای نیروهای مسلح، آوارگان و زندانیان واجد شرایط شرکت در انتخابات پارلمانی عراق هستند. بقیه مردم عراق فردا برای انتخاب ۳۲۹ نفر از نمایندگان پارلمان پای صندوقهای رأی حاضر خواهند شد. این دوره از انتخابات از نظر فنی یک تفاوت قابل توجه با دورههای قبل دارد. در دورههای سابق عراق یا به یک حوزه انتخاباتی واحد با لیستهای بسته یا ۱۸ حوزه انتخاباتی استانی با فهرستهای باز تقسیم میشد و شهروندان باید ابتدا به یک فهرست انتخاباتی در استان خود رأی میدادند سپس مقابل نامزد مورد علاقه خود از همان فهرست تیک میزدند. در این دوره، عراق برای نخستین بار به ۸۳ حوزه انتخاباتی منطقهای تقسیم شده است و واجدان شرایط تنها به فرد مورد علاقه خود که از آن حوزه نامزد شده، بدون توجه به حزب او، رأی میدهند و نظام «سانت لیگو» در تقسیم رأی میان افرادی که باید به پارلمان بروند لغو شده است.
فرد یا افرادی که به ترتیب بیشترین رأی را از هر حوزه بیاورند پیروز هستند. طبعا «نظام کوتا» همچنان پابرجاست و ۲۵ درصد نمایندگان هرحوزه باید زن باشند. در ساختار جدید هر شهرستان به طورقطع در پارلمان نماینده یا نمایندگانی خواهد داشت. نظام انتخاباتی جدید هرچند میتواند عادلانهتر از گذشته به شمار برود چرا که هر نامزدی که بیشترین رأی را بیاورد به پارلمان میرود و به دلیل نظام پیچیده سانت لیگو رأیهای سرریز حزب یا ائتلاف به نامزدهای جامانده اختصاص نمییابد تا آنها را با دوپینگ به پارلمان بفرستد، اما میتواند معایب یا تهدیدات منحصر به فردی با توجه به ویژگیهای اجتماعی عراق داشته باشد.
واقعیت این است که عراق کشوری عشیرهای و قبایلی است و در سایه نبود یک دولت و جامعه مدنی قدرتمند و قابل قبول، عشایر تأثیر قابل ملاحظهای بر شئون مختلف دارند؛ بنابراین در انتخاباتی که مبنای آن حوزههای منطقهای کوچک یعنی شهری و شهرستانی است نامزدهای هر منطقه اغلب (و نه مطلقا) وابستگیهای خاص منطقهای و عشیرهای دارند. این مسئله سبب خواهد شد تا یک عشیره در یک منطقه خاص تمام توان خود را صرف اثرگذاری بر انتخابات از طریق حمایت از نامزد خاص خود کند. طبیعتا با چنین حمایتی، نامزد برنده نیز، پیروزی خود را مدیون حمایتهای عشیرهای آن منطقه میداند. نکته دیگری که نباید از آن غفلت کرد این است که نظام جدید انتخاباتی و شکل توزیع کرسیهای پارلمانی، بدون تردید منجر به پراکندگی بیش از پیش آرای نامزدهای احزاب و ائتلافها خواهد شد و همین مسئله، باعث فقدان وجود یک حزب «پیروز قاطع» انتخابات و به احتمال بسیار زیاد، نتایج نزدیک به هم حاصل میشود.
اما فارغ از نتایج، باید گفت که عراق از تروریسم داعشی که جغرافیای این کشور را تهدید میکرد عبور کرده، اما هنوز دغدغه امنیتی در قالب ناامنی اجتماعی در این کشور در سطح بالایی قرار دارد. احتمالاً در ۴ سال آینده، عراق شاهد بیثباتی امنیتی کمتر و نابسامانی اجتماعی بیشتری باشد. نابسامانی اجتماعی به این دلیل ممکن است بیشتر باشد که همچنان مشکلات اقتصادی و ضعف خدمات زیرساختی به عنوان دو مشکل جدی در این کشور وجود دارد و بستر اعتراضهای مردمی را فراهم میکند؛ بنابراین ترکیب پارلمان آینده نقش مهمی در مواجهه عراق با این مسائل دارد و پارلمان قوی میتواند در جهت قانونگذاری برای کاستن از مشکلات اقتصادی مردم اقدامهای تأثیرگذاری انجام دهد.
روزنامه ایران
۷ خواسته بخش خصوصی از رئیس کل جدید/فریال مستوفی
۱۴ مهرماه رئیس جدید بانک مرکزی تعیین شد و وزیر اقتصاد چهار مسئولیت حفظ ارزش پول و مهار تورم، هدایت اعتبار به فعالیتهای مولد و نظارت مؤثر بر شبکه بانکی را بر عهده علی صالح آبادی گذاشت. در این میان بخش خصوصی ۷ انتظار مهم از مرجع سیاستگذاری پولی کشور دارد که امیدواریم در دولت سیزدهم به آن توجه شود.اولین نکته استقلال بانک مرکزی است. ضرورت دارد رئیس کل برای حفظ استقلال بانک مرکزی از هیچ تلاشی دریغ نکند. اگر بانک مرکزی به استقلال کامل برسد، سیاستهای آن اثربخش و کارآمد خواهد شد؛ لذا استقلال عملیاتی و سیاسی موضوعی است که انتظار میرود در دوره جدید پیگیری شود. هر زمان که دولتها در تصمیمگیری بانک مرکزی دخالت کردند، آثار سوء آن دامنگیر اقتصاد کشور شده است. استقلال بانک مرکزی باید بهصورت درست اجرایی شود؛ استقلال شعارگونه نمیتواند اهداف پولی و مالی کشور را بهدرستی و کارشناسی محقق کند.
دومین نکتهای که بخش خصوصی از رئیس جدید بانک مرکزی انتظار دارد، کنترل نرخ تورم است. همانگونه که در گزارشهای رسمی آمده نرخ تورم سالانه شهریور ماه ١٤٠٠ برای خانوارهای کشور۴۵.۸ درصد است، لذا بانک مرکزی باید از تمام ظرفیت خود برای کاهش نرخ تورم استفاده کند تا خانوارها با کمترین رشد قیمت کالایی روبهرو شوند.
سومین مبحث رشد اقتصادی است. رشد اقتصادی با لحاظ نفت در سال گذشته ۳.۶ درصد و رشد اقتصادی بدون نفت ۲.۵ درصد بوده است. با توجه به پتانسیل و ویژگیهایی که اقتصاد کشور بخصوص در بخش غیرنفتی دارد میتوان اعداد بهتری را در زمینه رشد اقتصادی ثبت کرد. چهارمین موضوع که ذکر آن ضروری است و بخش خصوصی انتظار دارد که رئیس جدید بانک مرکزی به آن توجه کند، کاهش نقدینگی است. حجم نقدینگی در پایان مردادماه امسال به رقم ۳۹ میلیون و ۲۱۴ هزار میلیارد ریال رسید که نسبت به پایان سال ۹۹ معادل ۱۲.۸ درصد رشد را نشان میدهد. سیاستهای بانک مرکزی باید به گونهای باشد که نقدینگی مسیر افزایشی طی نکند. درست است که نقدینگی مانع از رکود میشود، اما وقتی حجم نقدینگی بدون آنکه وارد بخشهای تولیدی شود، افزایش پیدا میکند، نرخ تورم صعودی میشود و در نهایت این امر به ضرر اقتصاد خانوارها است.
پنجمین نکته نظارت قویتر بانک مرکزی بر بانکها است. بهنظر میرسد برخی از بانکها رویه واحد را دنبال نمیکنند و هر آن چیزی که بانک مرکزی طی بخشنامه ابلاغ میکند از سوی برخی از بانکها مورد توجه قرار نمیگیرد. زمانی که رئیس کل بانک مرکزی (۱۴ مهرماه) تعیین شد، رئیسجمهوری تأکید کرد که «بانک مرکزی بر عملکرد بانکها بهصورت جدی و دقیق و نه توصیهای نظارت کند؛ اینکه در پرونده هر فساد اقتصادی اسمی از بانکها و شبکه بانکی به میان میآید، نشان میدهد در نظام بانکی اشکالاتی وجود دارد.»
این گفته نشان میدهد که دولت سیزدهم هم خواهان نظارت وسیعتر و دقیقتر فعالیت بانکهاست. هدفمند کردن فعالیت بانکها، ششمین نکتهای است که باید به آن توجه شود. در نظام بانکداری هم به این موضوع اشاره شده است؛ لذا امیدواریم که صالح آبادی این نکته را در دستور کار بانک مرکزی قرار دهد.
بانک مرکزی باید بتواند در برابر خواستههایی که بحق نیست «نه» بگوید؛ اگر این مجموعه نتواند به دولت در برابر برخی از خواستهها مانند چاپ پول «نه» بگوید، به طور قطع بانک مرکزی همان مسیری را خواهد رفت که در گذشته طی شده است؛ لذا خواسته هفتم بخش خصوصی این است که بانک مرکزی اجازه ندهد دولت دست اش را در جیب بانک مرکزی کند و اجازه ندهد بدون پشتوانه چاپ پول صورت گیرد.
اگر موارد عنوان شده از سوی رئیس جدید بانک مرکزی مورد توجه قرار گیرد به طور قطع خیلی از مشکلات پولی و مالی کشور حل خواهد شد و بخش خصوصی در فضای سالم و بدون تنش میتواند برنامههای خود را عملیاتی کند.
روزنامه شرق
عشق، آخرین سرپناه/احمد غلامی
پیش از هر چیز لازم است تا مختصری درباره ویژهنامهای بگویم که با مطالبی متنوع و درخور در روزنامه «شرق» امروز منتشر شده است. این ویژهنامه که به مناسبت سالروز درگذشت استاد محمدرضا شجریان تدارک دیده شده، به زندگی چهرهای میپردازد که از هر نظر شاخص است. شجریان موسیقیدانی برجسته و خوانندهای بیهمتاست. این صفات بهعلاوه ابعاد دیگر شخصیتِ او، از شجریان چهرهای ماندگار ساخته است. چهرهای که در میان آحاد مردم از محبوبیت و مقبولیتی خاص برخوردار است. شجریان در بلندایی ایستاده است که هرکس از چشمانداز خود او را میکاود و دربارهاش سخن میگوید و به قضاوت مینشیند.ویژهنامه «سِر عشق» حاوی دیدگاههای متنوع از طیفهای متفاوتی است که هرکس از زاویه دید خود به شجریان نگریسته است؛ یکی با زبان شعر، دیگری با خاطرهای از او و نویسندهای دیگر با جستاری از مقام شامخش. ازاینرو طیفهای بسیاری در این ویژهنامه حضور دارند و هرکس از زعم خویش به یار نگریسته است. بیسبب نیست در این ویژهنامه بسیاری حضور دارند و نامهای پرشماری به چشم میخورد؛ از شاعران، صنعتگران و نویسندگان گرفته تا استادان موسیقی، چهرههای سیاسی، نخبگان و روشنفکران. بیتردید کمتر هنرمندی را میتوان پیدا کرد که از جمیع جهات مورد استقبال و تأیید آحاد مردم باشد. نوشتن درباره محمدرضا شجریان کاری سهل و دشوار است.
سهل است، چراکه میتوان با دل به سراغش رفت و هرچه بر دل میآید بر قلم نشاند و سخت است به خاطر اینکه هرچه سِزد دربارهاش گفتهاند. نویسندهای عامی را در موسیقی راهی نیست جز راه دل. دلسپردن به آواز دلنشین محمدرضا شجریان در جادههای کویری در جستوجوی ستارهای که ستاره هدایت است، مانند گمکرده راهی در دل شب، سکوت و کویر. دلسپردن به آوازی که یادآور شقایقهای بارانخورده دشتهای جنوباند. شقایقهای سَرخمکرده از نفیر خمپارهها. اینجا هم صدای حماسی شجریان به کارت میآید تا گامهایت را استوار برداری، آنقدر که به خسته وامانده راهی در دشتهای جنوب از بیم خمپارهها با آوازی از شجریان برپا داریاش که همراه شوای رفیق. محمدرضا شجریان از مرز زمانها میگذرد و از دوردستهای تاریخ ما را ندا سر میدهد که عشق آخرین سرپناه است. او نبض یک ملت است.
نبض یک ملتِ عاشق که با عشق خو گرفتهاند و حتی در میان فقر و فاقه، دود و آهن باز راهی به سوی عشق میجویند. اگر غیر از این است، پس آنان را با شجریان چه کار. بسیاری را دیدهام که در فراقش اشک ریختهاند. همان بسیاری که در غم نزدیکانشان خم به ابرو نیاوردهاند. بسیاری را دیدهام که با صدای او همصدا شدهاند، همان بسیاری که عمری در سکوت زیستهاند. بسیاری را دیدهام که با صدای او عاشق شده و عشق ورزیدهاند، همان بسیاری که زمانی پشمینهپوشی تندخو بودهاند. بسیاری را دیدهام سکون از دست داده و بیقرار شدهاند، همان بسیاری که آداب بیقراری را هرگز نیاموخته بودند و بسیاری... این بسیاری، به اندازه مردم و فرهنگ ایران وسیع است، ازاینرو ویژهنامه «سِر عشق» درصدد است تا این اسرار عشق را برملا کند. امید است که در این راه موفق شده و مقبول نظر باشد. ویژهنامه «سِر عشق» را شاهرخ تویسرکانی با همراهی و پشتیبانی رامین خسرو خاور گردآوری و تدوین کرده و بخشی از هزینههای تولید و انتشار نیز توسط جمعی از علاقهمندان استاد تأمین شده است. اینک در اولین سالروز درگذشت استاد بیبدیل موسیقی و آواز ایران بیش از هر زمان دیگری جای خالیاش محسوس است.
اخبار ویژه ۱۷ مهر
روزنامه کیهانآمریکا در لبنان تحقیر و تسلیم حزبالله شد
تحلیلگر روزنامه انگلیسی تلگراف معتقد است جسارت سیدحسن نصرالله در حل بحران سوخت لبنان از طریق ایران، یک معماری جدید منطقهای است. پیتر اوبورن ضمن تحلیل در «میدل ایستآی»، تأمین سوخت مورد نیاز لبنان از طریق ایران را پیروزی بزرگ برای حزبالله دانسته و نوشت: این اقدام در بحبوحه بحران اقتصادی و اجتماعی لبنان یک موفقیت و دستاورد بزرگ بود. در شرایط سخت لبنان، تنها حزبالله بوده که در وسطِ میدان ایستاده است. امری که حمایت افکار عمومی لبنان از حزبالله را نیز به همراه داشته و در نوع خود میتواند نشان دهنده تغییرات گستردهتر در بُعد منطقهای باشد. پیش از این صفهای یک مایلی بنزین تشکیل شده بود و بسیاری منتظر بودند تا بتوانند برای وسیله نقلیه خود سوختگیری کنند.بسیاری از رانندگان هیچ سوختی در لبنان پیدا نمیکنند. فضا در پمپبنزینهای لبنان نیز به شدت متشنج است. در این چهارچوب، درگیریها و دعواهای زیادی نیز در این مکانها روی میدهد. من از هتل خود خارج و با برخی از رانندگان و دارندگان وسیله نقلیه که در صف سوختگیری حضور داشتند صحبت کردم، برخی شغل خود را از دست داده بودند. من از آنها میپرسیدم که چگونه شکم خود و خانوادههایشان را سیر میکنند؟ چطور هزینههای عادی زندگی نظیر پول قبوض آب و برق را میپردازند؟ آنها هیچ پاسخی برای این پرسشها نداشتند.
دوباره، من داستانهای مشابهی را در لبنان میشنیدم. داستانهایی که تاکید داشتند پولی نیست، برق نیست، و آینده روشنی هم نیست. در این راستا، بسیاری از مردم لبنان شدیدا از دولت لبنان که مورد حمایت آمریکا و عربستان سعودی است، انتقاد داشته و عصبانی بودند. اغلب افرادی که در صفوف بنزین انتظار میکشند به من گفتند که از سیاستمدارانی که کشورشان را اداره میکنند به هیچ عنوان راضی نیستند. با توجه به اینکه لبنان یکی از بدترین بحرانهای اقتصادی جهان را سپری میکند.
در شرایط کنونی، یک سؤال لبنان را بیش از پیش به خود مشغول کرده: آیا مدل اقتصادی و سیاسی که لبنان پس از جنگهای داخلی این کشور آن را اتخاذ کرد و در قالب آن، به وامهایی از عربستان سعودی و حمایتهای آمریکا و اتحادیه اروپا وابسته بود، میتواند همچنان ادامه یابد؟ در ادامه این سؤال مطرح میشود که چه گزینه مناسبی میتواند جایگزین این مدل باشد؟ چه بخواهیم چه نخواهیم (اگرچه بعضیها این موضوع را نمیپسندند)، تنها یک سازمان و گروه توانسته از دل بحران کنونی لبنان، با قدرت برخیزد و بیش از انتظارها کنشورزی کند: «حزبالله لبنان». دراین رابطه تنها یک چهره برجسته وجود دارد: «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان. در شرایطی که نظامِ سیاسی لبنان با توجه به بحران سوختی، فلج شده، نصرالله شخصا جهت واردات سوخت از ایران و رفع مشکلات لبنان وارد عمل شد. در ابتدا، بسیاری وی را مسخره کردند با این حال اکنونتانکرهای سوختی ایران از طریق سوریه، وارد خاک لبنان میشوند. باید پذیرفت که آمریکا در جریان بحران اخیر لبنان، تسلیم حزبالله شد. حزبالله به لبنان در شرایط وخیم آن کمک قابل توجهی کرد.
حزبالله لبنان اقدام خود در وارد کردن سوخت ایران از طریق سوریه را بر خلاف آمال و خواستههای طبقه سیاسی حاکم در لبنان و همچنین دولت آمریکا انجام داد. حزبالله لبنان با این اقدام خود عملا قانون تحریمی سزارِ آمریکا علیه سوریه را مورد بیاعتنایی قرار داد. جسارت سید حسن نصرالله کارساز بوده و از اکنون میتوان چشمانداز سیاسی جدیدی را که به سرعت در خاورمیانه پدیدار میشود مشاهده کرد. یک معماری منطقهای جدید به سرعت در حال ظاهر شدن است و افرادی که در صفهای طولانیِ بنزین در لبنان منتظر میمانند، سرانجام با بارقهای از امید رو به رو میشوند.»
اوراسیا نت: دولت باکو متهم ایجاد تنش با ایران است
پایگاه خبری «اوراسیا نِت» درباره تنشهای اخیر در روابط ایران و جمهوری آذربایجان نوشت: دولت باکو ایران را به جانبداری متهم میکند و این در حالی است که خود پای اسرائیل را به منطقه باز کرده و ضمن از تحرکات تجزیهطلبانه در ایران حمایت میکند. «اوراسیا نِت» مینویسد: «روابط جمهوری آذربایجان با ایران بهعنوان بزرگترین همسایه جنوبی این کشور، از سال گذشته و پس از پایان جنگ قرهباغ، دستخوش فراز و نشیبهای زیادی بوده است. در روزهای اخیر، دولت آذربایجان با تعیینِ عوارض ورود و خروج به کامیونهای ایرانی که عازم بخشهای جنوبی ارمنستان هستد و باید از بخشهایی از قلمروِ کنونی آذربایجان عبور کنند، عملاً موجب تشدید تنشها با ایران شده است.در ابتدا، دولت ایران علیرغمِ تاییدیه مقامهای پلیس و گمرک آذربایجان مبنی بر برقراری موانع برای کامیونهای ایرانی و اخذ وجه از آنها، سکوت کرد. در این رابطه، برخی رسانههای ارمنستان گزارش دادند که کامیونهای ایرانی حاملِ سیمان برای «ایروان» و «استپاناکرت» (شهری که بهعنوان پایتخت منطقه قره باغ شناخته میشود) ارمنستان بودهاند. این منطقه از دهه ۱۹۹۰ میلادی در کنترل نیروهای ارمنستان است. همچنین سخنگوی وزارت کشور آذربایجان از بازداشت دو تن از راننده کامیونهای ایرانی بهدلیل آنچه ورود غیرقانونی از خاک ارمنستان به داخل خاک آذربایجان عنوان شده، خبر داد. در این رابطه، وزارت خارجه ایران قویا از مقامهای آذربایجانی درخواست کرده تا راننده کامیونهای ایرانی را آزاد کند.
تنشها میان تهران و باکو، در پی برگزاری یک مانور نظامی دریایی مشترک با حضور آذربایجان و ترکیه و پاکستان در دریای خزر، تشدید شده است. وزارت خارجه ایران دراین رابطه گفته که برگزاری این مانور، عملاً یکی از تعهدات بینالمللی را که نیروهای خارجی را از ورود به دریای خزر منع میکند، نقض کرده است. در این راستا، ایران نیز بهصورت متقابل اقدام به برگزاری یک رزمایش نظامی در نزدیکی مرزهای خود با آذربایجان کرده است.
در این رابطه، برخی مقامهای ایرانی حملات شدیدی را علیه آذربایجان انجام دادهاند. بهعنوان مثال، «احمد نادری» از نمایندگان مجلس ایران گفته است «موضعگیریهای اخیر آذربایجان علیه ایران، بزرگتر از اندازه و ظرفیتهای این کشور بوده است». محمدرضا احمدی سنگری یکی دیگر از نمایندگان مجلس ایران نیز گفته است «آذربایجان در پی پیروزی نظامی خود بر ارمنستان، مغرور شده است. تاریخِ کشور کوچک آذربایجان، کمتر از سنِ کمسن و سالترین نماینده مجلس ایران است».
در پی جنگ اخیر آذربایجان با ارمنستان و به دست گرفتنِ کنترل بخشهایی از جاده ترانزیتی ایران به ارمنستان (محور مواصلاتی که عملاً ایران را به بخشهای جنوبی ارمنستان متصل میکند)، عملاً موجب شده تا دولت آذربایجان بر روند مراودات خارجی ایران با ارمنستان اثرگذاری کند. در شرایط کنونی، اغلب رسانههای باکو مدعی هستند که ایران در جریان منازعات آذربایجان با ارمنستان، جانبِ ارمنستان را میگیرد. این نوعِ نگاه، برخی مولفههای سیاسی و امنیتی را نادیده میگیرد. ایران تاکنون بارها و بارها از حاکمیت ملی آذربایجان در سطوح سیاسی و مذهبی، حمایت کرده است. «اِلدار ممدوف» کارشناس و تحلیلگر سیاسی میگوید: «وقتی آذربایجان، ایران را به اتخاذ مواضع حمایت از ارمنستان متهم میکند، باید تصویری بزرگتر را در ذهن خود داشته باشد: برای مثال، روابط نزدیک آذربایجان با اسرائیل یا تأکیدات پیدا و پنهان در آذربایجان که اشاره به برخی مباحث جداییطالبانه در ایران دارند، همه و همه موجب ایجاد بدبینیهای گسترده از سوی تهران شدهاند.».
آفتاب یزد: برخلاف روحانی رئیسی کنار مردم ایستاده است
یک روزنامه اصلاحطلب تصریح کرد: فرمان اداره کشور به جای نگاه به خارج در حال چرخیدن به داخل و سمت مردم است و مدیریت جدید دولت به جای پشت میز نشینی، در حال مدیریت در میان مردم است.روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشت: «صبر کن مردم اذیت میشوند!» این همه همان چیزی است که این روزها عموم ملت خواهان آن هستند. کسی که معنا و مفهوم درد و اذیت شدن را حتی کوچک متوجه شود. سیدابراهیم رئیسی در جریان سفر اخیر خود به کهگیلویه و بویراحمد به راننده شخصی خود که قصد داشت در مقابل عدهای از مردم که به استقبال رئیسجمهور آمده بودند توقف نکند، تذکر جدی داده و گفته است: «صبر کن مردم اذیت میشوند! دفعه بعد خودم پشت فرمان مینشینم.»
قطعا این حضور مردمی و بدون تشریفات اعتماد بیشتر مردم را به دنبال دارد و آنها را در همراهی مسئولان کشور برای رسیدن به اهداف انقلاب و کشور دلگرم خواهد کرد. سادهزیستی یکی از شعارهای اصلی و اولیه انقلاب اسلامی بوده است. شعاری که در دل آن مردمی بودن قرار دارد. گویی سالها گذشت از آن زمان که مسئولان بدون رعایت تشریفات بیواسطه با مردم حرف میزنند.
یکی از انتقادات جدی نسبت به دولت قبل این بود که در برخورد با مردم ضعیف است و هرگز در جمع مردم حاضر نمیشود. این انتقادات همزمان با شیوع بیماری کرونا شدت بیشتری هم گرفته بود. دوری رئیسجمهور اسبق از مردم، گویی از وی فرد بیتفاوتی نزد افکارعمومی ساخته بود. [اما]آیتالله رئیسی از همان ابتدا اثبات کرد برای حضور در جمع مردم حتی منتظر تشکیل کابینه و آغاز به کار وزرای جدید نمیماند. بازدید سرزده از داروخانه ۲۹ فروردین تنها کمیپس از تنفیذ و تحلیف و در اوج پیک پنجم بیماری منحوس کرونا حکایت از این داشت این شخص برای ارتباط نزدیک با مردم و تحقق شعار انتخاباتی تعلل نمیکند.
وی همان فردی است که در زمان ریاست دستگاه قضا و حتی قبلتر از آن تولیت آستان قدس رضوی در جمع مردم حاضر و گفتوگوی چهره به چهره داشت، گویی واقعاً فردی از جنس مردم و در میان مردم است. بیشک میتوان گفت تغییرات چشمگیر در نهاد قضایی کشور در دوران تحول و ریاست آیتالله رئیسی نتیجه همان حضور وی در میان مردم بود.
نویسنده میافزاید: پیش از این بارها و بارها مردم انتقاد کردند که کاش در میان این همه گرانی و مشکلات کسی بود تا از نزدیک صدای آنها را میشنید و پای درد و دلشان مینشست، هنوز یادگاری روسایی که از داخل خودروی خود به دیدار کارگران و مردم میرفتند بر پیشانی فضای مجازی نشسته است و با یک جستوجوی ساده زنده خواهد شد. کم نبود بلایای طبیعی نظیر سیل و زلزله خبری که از حضور اولیه رئیسجمهور در عرصه نبود، در حالی که مردم، نوروز خود را در وضعیت دشوار سیل سپری میکردند. مسئولانی که در اوج گرفتاری مردم اصلا پای میز کار خود حاضر نبودند و در خارج از کشور به سر میبردند.
در نقطه مقابل ما شاهد هستیم این میدانداری برای مردم در حد شخص رئیس دولت به سایر وزرا هم تسری پیدا کرده است. حاصل چنین رویکردی در عمل نیز به منصه بروز رسیده است. در همین مدت کوتاه اقداماتی انجام شده است که پیشتر منوط به لغو تحریمها و تصویب FATF شده بود. مدیریت بحران کرونا، تامین میلیونها دُز واکسن و رساندن تزریق روزانه به نزدیک دو میلیون نفر از جمله این موارد است. چندی پیش حتی ایران به رتبه نخست جهان در تزریق واکسن رسید. کاهش قیمت سیمان بیش از ۵۰ درصد و کاهش قیمت آهن و فولاد تا ده درصد، حذف دلار از برخی مبادلات تجاری (این اقدام منجر به کماثر شدن برخی تحریمها در این مبادلات شد)، عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای و ایجاد ظرفیتهای اقتصادی در تجارت جهانی، بازدید از مناطق محروم و ارتباط مستقیم با مردم و ابلاغ دستورات کاربردی برای مبارزه با فساد و پیشگیری از وقوع آن در دستگاههای دولتی از جمله اقدامات مهم رئیسجمهور در همین مدت کوتاه بوده است.
حالا این عملکرد دولت است که نشان میدهد میتوان در کنار مردم ایستاد. رئیسی در حال مخابره ۲ پیام مهم است. ابتدا اینکه فرمان اداره کشور از نگاه به خارج و چشم انتظار گذاشتن مردم به توافقهای خارجی، به سمت مردم در حال چرخیدن است. دوم اینکه به جای مدیریت پشت میز و نظرسنجی از داخل خودرو، میتوان از راه همنشینی با مردم به مشکلات رسیدگی کرد و در حداقلترین نتیجه التیامی بر زخمهای آنان بود. گویی دیگر فرقی ندارد، ماشین شاسی باشد یا خیر، ضدگلوله باشد یا نباشد و حتی کرونا و پیکهای مختلف میان مردم خطرآفرین باشد. سفر استان به استان و آشنایی با مشکلات و واقعیتها از نزدیک حل آنها را سادهتر و چهبسا جدیتر میکند.
شاخصهای اقتصادی پیش از برجام با پسابرجام قابل مقایسه نیست
روزنامه زنجیرهای اصلاحطلب در پایان ۸ سال دولت مدعی تدبیر و امید تصریح کرد: شاخصهای اقتصادی، فاصله نجومی با اهداف برنامه ششم توسعه دارد. روزنامه اعتماد با اشاره به گزارش مرکز آمار نوشت: مرکز آمار در گزارشی به بررسی متغیرهای اقتصادی در سه ماهه اول امسال پرداخت. در قسمتی از این گزارش مقایسهای بین اعداد و ارقام متغیرها در پایان سـال ۹۹ و آنچه که باید در برنامه ششم توسعه محقق میشد، صورت گرفته که براساس آن فاصله میان نرخ تورم و رشـد اقتصادی در سـال ۹۹ و آنچه در برنامه ششم توسعه پیشبینی شده بود، بیشتر از سایر متغیرهای اقتصادی است، بهگونهای که قرار بود نرخ تورم به ۸/۸ درصد برسد که ۳۶/۴ درصد گزارش شده است. از سوی دیگر نرخ رشد اقتصادی نیز ۸ درصد پیشبینی شد که رقم آن برای سال ۹۹ تنها یک درصد و برای کل دهه ۹۰ تقریبا صفر بوده است.روزنامه زنجیرهای با ادعای اینکه بازگشت تحریمها علت عدم تحقق پیشبینیهای برنامه توسعه ششم شده، میافزاید: قرار بود در پایان برنامه ششم توسعه که سال جاری است ضریب جینی کشور به ۰/۳۴ برسد در حالی که تا پایان سال ۹۹ این رقم ۰/۴ شد که نشاندهنده توزیع بدتر در درآمد است. اگرچه روند این ضریب از پیش از شروع برنامه ششم در سـال ۹۶ نیز وضعیت خوبی نداشت. آمارهای رسمی نشان میدهد که این ضریب در سال ۹۵ به ۰/۴۰۴ رسیده بود که بالاترین رقم از سال ۸۲ بود. بدین معنا که وضعیت شکاف طبقانی میان ثروتمندترین و فقیرترین افراد جامعه از سال ۸۲ تا ۹۵ بدتر شده بود. البته که روند افزایشی این ضریب در سالهای برنامه ششم توسعه نیز ادامه یافت، بهگونهای که در سال ۹۷، ۰/۴۰۹ بود که حتی از سال ۹۵ نیز فراتر رفته بود. برآیند آنچه در سالهای اجرایی شدن برنامه ششم توسعه تا بهار سال جاری رخ داد این را نشان میدهد که وضعیت نابرابری و شکاف طبقاتی در کشور بدتر شده و با وجود پیشبینی برنامه ششم مبنی بر رسیدن به ضریب جینی ۰/۳۴، اما به نظر نمیرسد نه تنها در سال جاری که در سالهای ابتدایی برنامه هفتم توسعهای نیز حاصل شود.
بخش دیگری از آنچه قرار بود تا پایان سـال جاری به آن دسـت یافت، نقدینگی حدود ۲۸۵۰ هزار میلیاردی بود. براساس قانون برنامه ششم توسعه رشد سالانه نقدینگی هر سال باید ۱۷ درصد میبود که این رقم پس از بازگشت دور جدید تحریمها در سال ۹۷ همچنین مشکل پیشآمده در پی شیوع کرونا در کشور و نیز کسری بودجه چندصد هزار میلیارد تومانی دولت، با رشدی بیسابقه افزایش یافت.
گزارش روزنامه اعتماد از چند جهت قابل تامل است. اولا؛ ادعا و اذعان میکند دولت متبوع آنها، توسعه اقتصادی را متوقف و معطل برجام و رویکرد غرب کرده است و حال آنکه برنامه توسعه اقتصادی باید درونزا باشد و نه متکی به خارج. ثانیا؛ در موضوع ضریبجینی و رشد اقتصادی رشد نقدینگی باید با تاسف تمام گفت که بازگشت به رشد اقتصادی سال ۹۰ (پیش از برجام)، در سالهای آخر دولت روحانی تبدیل به آرزوی دولتمردان و نشریات حامی آنها شده بود و حال آنکه همین طیف ادعا میکردند دولت قبل از آنها، اقتصاد را به ته دره برده است. جالب اینکه حجم نقدینگی در سال ۹۲ (در اوج تحریمها و بدون برجام) ۴۳۰ هزار میلیارد تومان بود، اما در دولت روحانی بیش از ۷ برابر شد!
همچنین اقتصاد ایران در رتبهبندی جهانی، پیش از برجام در رتبه هجدهم بود که پس از دولت روحانی، شش پله سقوط را تجربه کرد. در موضوع ضریب جینی هم روزنامه زنجیرهای اذعان دارد که پیش از برجام، این ضریب در محدوده ۰/۳۴ بود، اما در دولت روحانی، به رقم ۰/۴۰۴ افزایش پیدا کرد. به عبارت دیگر، در اوج تحریمهای فلجکننده، دولت نهم و دهم توانسته بود روند افزایش شکاف طبقاتی را معکوش کند و ضریب جینی را کاهش دهد.
روزنامه وطن امروز
سیدحسن نصرالله: ایران ثابت کرد همپیمانی صادق و دوستی وفادار است
دبیرکل حزبالله لبنان تاکید کرد جمهوری اسلامی ایران ثابت کرد همپیمانی صادق و دوستی وفادار است. به گزارش پایگاه العهد، سیدحسن نصرالله در دیدار حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان از ایستادگی و حمایت دولت و ملت ایران از لبنان در دهههای گذشته تقدیر و تشکر کرد. نصرالله تاکید کرد: ایران ثابت کرد همپیمانی صادق و دوستی وفادار است که هر چقدر شرایط سخت باشد، دوستانش را ناامید نمیکند. دبیرکل حزبالله لبنان همچنین گفت انشاءالله با همکاری همه، امیدهای زیادی برای خروج لبنان از بحران وجود دارد. حسین امیرعبداللهیان نیز بر مواضع ثابت ایران درباره لبنان و ایستادگی و حمایت از این کشور در تمام زمینهها تاکید کرد.امیرعبداللهیان: وقت خود را در مذاکرات وین تلف نخواهیم کرد
وزیر امور خارجه با بیان اینکه به مذاکرات وین باز خواهیم گشت و در حال نزدیک شدن به جمعبندی نهایی در دولت جدید هستیم، گفت: وقت خود را در مذاکرات تلف نخواهیم کرد. حسین امیرعبداللهیان در نشستی مطبوعاتی در پایان سفرش به بیروت در محل سفارت کشورمان در پاسخ به سؤالی درباره مذاکرات وین با اعلام این نکته که ما به مذاکرات وین باز خواهیم گشت، اظهار داشت: در حال نزدیک شدن به جمعبندی نهایی در دولت جدید (دولت سیزدهم) هستیم.وی یادآور شد: برای دولت جدید که دولت عملگرا و نتیجهگراست، بسیار مهم است که در مذاکرات منافع و حقوق ملت ایران به طور کامل تامین شود. وزیر امور خارجه کشورمان با تأکید بر اینکه ما وقت خودمان را در مذاکرات تلف نخواهیم کرد، گفت: برای ما مهم است که نشانههایی از طرف مقابل از جمله آمریکا دریافت کنیم که نشاندهنده نیت جدی آمریکاییها برای بازگشت کامل به تعهداتشان باشد. وزیر امور خارجه همچنین بیان کرد: ما رفتار آمریکاییها را ملاک قرار میدهیم و این رفتار را اندازهگیری میکنیم و اگر رفتار آمریکاییها مبتنی بر بازگشت کامل به تعهداتشان باشد، میتوان نسبت به مذاکرات وین خوشبین بود. وی یادآور شد: البته ما در دولت جدید برنامه توسعه اقتصادی پایدار ایران را به عنوان مسیر اصلی توسعه کشور دنبال میکنیم و اجرا و پیاده کردن برنامه توسعه اقتصادی پایدار را به مذاکرات وین گره نخواهیم زد و ربط نخواهیم داد.
امیرعبداللهیان همچنین در پاسخ به سؤالی درباره روند مذاکرات ایران و عربستان عنوان کرد که گفتوگوهای ایرانی و سعودی در مسیر درست خودش قرار دارد و افزود: نیازمند گفتوگوهای بیشتر هستیم و تا این مرحله به نتایج و توافقاتی رسیدهایم و ۲ طرف نسبت به اجرای توافقات در زمان مناسب خودش اقدام و اطلاعرسانی خواهند کرد. وی خاطرنشان کرد: ما از استمرار گفتوگوها و نتایج عملی که به نفع ۲ طرف باشد و به نفع منطقه خواهد بود، استقبال میکنیم. رئیس دستگاه دیپلماسی همچنین یادآور شد: ما قطعکننده رابطه دیپلماتیک با عربستان سعودی نبودیم، این تصمیمی بود که عربستان سعودی چند سال پیش اتخاذ کرد. وزیر امور خارجه کشورمان ادامه داد: مذاکرات موجود را سازنده میدانیم و امیدواریم ۲ طرف به نتایج مناسب نائل شوند.
سرکنسول ایران در ارزروم: اخبار مربوط به بسته شدن مرزهای تجاری ایران و ترکیه بیپایه است
سرکنسول ایران در ارزروم ترکیه گفت: اخبار مربوط به بسته شدن مرزهای تجاری ایران و ترکیه و ممنوعیت ورود کامیونهای ۲ کشور کاملا بیپایه است. به گزارش ایسنا، سجاد سلطانزاده گفت: از ۱۶ مهرماه دروازههای مرزی سهگانه کشورمان با ترکیه جهت تردد مسافری نیز با رعایت پروتکلهای بهداشتی (ارائه گواهی واکسن و تست منفی PCR) به صورت دوطرفه بازگشایی شد. وی افزود: روزانه به طور معمول حدود ۹۰۰ کامیون از مرزهای ایران و ترکیه تردد میکنند و در حال حاضر این تردد به روال عادی در جریان است.سلطانزاده خاطرنشان کرد: آقای اوزجان آراش که خبرگزاری اسپوتنیک از نامبرده به عنوان رئیس انجمن توسعه روابط تجاری ترکیه و ایران یاد کرده و خبر ممنوعیت تردد کامیونها در مرزهای ۲ کشور را به نقل از وی منتشر کرده بود، با انتشار پیامی اظهارات منتسب به خود را رسما تکذیب کرد و بر هدف انجمن خود مبنی بر کمک به توسعه تجارت بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه و خدمات چندین سالهاش در این راستا تاکید کرد.
فرمانده نیروی دریایی سپاه: برای انجام هر مأموریت سختی آمادهایم
دریادار پاسدار علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه به مناسبت فرا رسیدن 16 مهر سالروز شهادت شهید مهدوی و همرزمانش و بزرگداشت روز نیروی دریایی سپاه پیامی صادر کرد. در بخشی از این پیام آمده است: «جمهوری اسلامی ایران مفتخر است ۲ نیروی دریایی مقتدر، پرتوان و همافزا با ظرفیت راهبردی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش قهرمان جمهوری اسلامی ایران دوشادوش هم، با تبعیت محض از فرمانده معظم کل قوا، حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای (حفظهالله) و سلسله مراتب فرماندهی برای ایجاد امنیت پایدار در آبهای سرزمینی و فراسرزمینی در خلیجفارس، دریای عمان و دریای خزر در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی در گام دوم انقلاب، ایفای نقش مینمایند و اعلام میداریم برای انجام هر ماموریت سختی برای سربلندی ملت عزیز ایران اسلامی و حفظ عزت و کرامت آنان با آمادگی کامل، آماده جانفشانی و ایثارگری هستیم».روزنامه خراسان
کمک ودیعه مسکن به ۳ درصد متقاضیان رسید!
ایسنا - تاکنون از یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفری که برای دریافت وام کمک ودیعه مسکن ثبت نام کردهاند به دلیل شرایط سختی که بانکها پیش پای متقاضیان میگذارند کمتر از ۳ درصد افراد این وام را دریافت کردهاند.رکوردشکنی نفت و بیت کوین
خراسان - قیمت جهانی نفت رکورد هفت ساله خود را شکست و نفت برنت به بالاتر از ۸۳ دلار رسید. این نرخ بالاترین نرخ ثبت شده برای نفت خام در هفت سال اخیر است. همچنین بیت کوین نیز به روند صعودی روزهای اخیر خود ادامه داد و به بالاتر از ۵۴ هزار دلار صعود کرد که بالاترین رقم در شش ماه اخیر است. به دنبال این اتفاق قیمت بنزین در آمریکا به ۳ دلار و ۲۰ سنت در هر گالن، بالاترین رقم از اکتبر ۲۰۱۴ رسید. همچنین در بحبوحه بحران انرژی جهان و ذخایر کم گاز، قیمت گاز طبیعی مایع (LNG) در آسیا رکورد زد و ۴۰ درصد افزایش یافت و قیمت آن به معادل نفت ۳۲۰ دلاری رسید. قیمت گاز در اروپا نیز رکورد تاریخ این قاره را ثبت کرد و نرخ آن متناسب با نفت ۲۰۵ دلاری شد!روزنامه ایران
بسته شدن مرزهای تجاری ایران و ترکیه بیپایه است
خبر اول اینکه، باوجود انتشار اخبار غیررسمی مبنی بر بسته شدن مرزهای ترکیه به روی کامیونهای ایرانی، روز گذشته سرکنسول ایران در ارزروم ترکیه اعلام کرد که اخبار مربوطه به بسته شدن مرزهای تجاری ایران و ترکیه و ممنوعیت ورود کامیونهای دو کشور کاملاً بیپایه است. به گزارش ایسنا، سجاد سلطانزاده گفت: از ۱۶ مهرماه دروازههای مرزی سه گانه کشورمان با ترکیه برای تردد مسافری نیز با رعایت پروتکلهای بهداشتی بهصورت دوطرفه بازگشایی شد. وی افزود: روزانه ۹۰۰ کامیون از مرزهای ایران و ترکیه تردد میکنند و در حال حاضر این تردد به روال عادی در جریان است. سلطانزاده درباره منشأ انتشار این خبر نیز گفت: آقای اوزجان آراش که خبرگزاری اسپوتنیک از نامبرده بهعنوان رئیس انجمن توسعه روابط تجاری ترکیه و ایران یاد کرده و خبر ممنوعیت تردد کامیونها در مرزهای دو کشور را به نقل از وی منتشر کرده بود، با انتشار پیامی اظهارات منتسب به خود را رسماً تکذیب و بر هدف انجمن خود مبنی بر کمک به توسعه تجارت بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه و خدمات چندین سالهاش در این راستا تأکید کرد. این درحالی است که اخبار غیررسمی مبنی بر بسته شدن مرزها، از سوی برخی رسانههای فارسی زبان خارجی نیز منتشر شد. بهنظر میرسد هدف از انتشار این اخبار، دامن زدن به جو روانی و رسانهای، پس از بروز برخی ملاحظات در مرزهای شمالغربی کشور بوده است.احتمال دیدار پوتین و رئیسی تا پایان سال جاری میلادی
خبر دیگر اینکه، سخنگوی کرملین از احتمال دیدار رؤسای جمهوری ایران و روسیه تا پایان سال جاری میلادی و آمادگی دو طرف برای این امر خبر داد. بهگزارش ایسنا «دمیتری پسکوف» سخنگوی کرملین گفت که روسیه و ایران برای دیدار سید ابراهیم رئیسی و ولادیمیر پوتین رؤسای جمهوری دو کشور آمادگی دارند و زمان دقیق این دیدار با توجه به وضعیتی که با وجود بیماری همهگیر کرونا حاکم است، تعیین خواهد شد. به گفته پسکوف، دو طرف در زمینه احساس نیاز برای برگزاری این نشست دوجانبه تفاهم داشته و هر دو طرف برای آن آمادگی دارند. او در پاسخ به اینکه آیا این دیدار قبل از پایان سال جاری میلادی برگزار خواهد شد یا نه، گفت: «درباره اینکه دقیقاً چه زمانی برگزار خواهد شد از طرق کانالهای دیپلماتیک تصمیمگیری خواهد شد.» این درحالی است که پیش از حضور رئیسی در اجلاس سازمان شانگهای، ولادیمیر پوتین طی تماس تلفنی با او، اعلام کرد که بهدلیل ابتلای برخی نزدیکانش به کرونا، قادر به انجام دیدار در این سفر رئیسی نیست.تماس کره جنوبی با امریکا پس از تذکر ایران
دست آخر اینکه، پس از تماسها و فشارهای وزارت امور خارجه با مسئولان کرهای مبنی بر پرداخت تعهدات مالی خود به ایران، به تازگی اعلام شده است که معاون وزارت امور خارجه کره جنوبی در مکالمهای تلفنی با نماینده ویژه امریکا در امور ایران درباره از سرگیری مذاکرات احیای توافق هستهای در وین گفتگو کرده است. به گزارش روزنامه «کره هرالد» «چوی جونگ کان» معاون وزیر امور خارجه کرهجنوبی و رابرت مالی نماینده ویژه امریکا در امور ایران روز پنجشنبه مکالمهای تلفنی داشتند که در آن درباره همکاریها در زمینه مذاکرات احیای توافق هستهای گفتگو کردند. در بیانیه وزارت خارجه کره آمده که «چوی» «با توجه به اهمیت داشتن روابط سئول- تهران» بر تعهد کره نسبت به ارائه حمایت لازم برای از سرگیری مذاکرات، تأکید کرد. رابرت مالی هم از سئول خواست به ایفای نقشی «سازنده» در تلاشها برای از سرگیری مذاکرات ادامه دهد. این تماسها پس از آن صورت گرفت که امیرعبداللهیان وزیر امورخارجه کشورمان در دیدار اخیر خود با وزیر خارجه کره جنوبی، خواستار پرداخت پولهای بلوکه شده ایران در این کشور شده و نسبت به پیامدهای سوء انجام نشدن تعهدات بر روابط دو کشور هشدار داد. همچنین به تازگی واردات لوازم خانگی از کره جنوبی به ایران ممنوع شده است.روزنامه شرق
دهها کشته و زخمی در انفجار قندوز افغانستان
منابع خبری از وقوع یک انفجار در داخل مسجدی در ولایت قندوز افغانستان خبر دادند. شبکه روسیا الیوم روز گذشته به نقل از منابع خبری محلی افغانستان اعلام کرد یک انفجار در داخل یک مسجد در ولایت قندوز در جریان برپایی نماز جمعه در مسجد شیعیان رخ داده است. در همین حال منابع محلی از ولایت قندوز در شمال افغانستان خبر میدهند انفجار در مسجد «سیدآباد» در منطقه «خانآباد» این ولایت رخ داده است. برخی منابع از کشتهشدن نزدیک به ۵۰ نفر و زخمیشدن ۷۰ شهروند دیگر در این انفجار خبر میدهند.ذبیحالله مجاهد، سخنگوی امارت طالبان، درباره جزئیات این حادثه در پیامی در صفحه توییتر خود نوشت: ظهر امروز در منطقه خانآباد مرکز ولایت قندوز در مسجد هموطنان اهل تشیع انفجاری رخ داده که بر اثر آن تعدادی از هموطنان ما شهید و زخمی شدند. او افزود: واحد ویژه طالبان در منطقه حضور داشته و بررسی در این رابطه آغاز شده است. تا لحظه تنظیم خبر، مشخص نشده که چه گروهی پشت این انفجار بوده است، اما از زمان رویکارآمدن طالبان، این اقدامات به شاخه افغانستان داعش نسبت داده میشود. هفته گذشته نیز انفجاری در نزدیک مسجد عیدگاه در کابل رخ داد که در نتیجه آن دستکم هشت نفر کشته و ۲۰ نفر دیگر زخمی شدند.
در بیش از دو ماهی که گروه طالبان قدرت را در کابل به دست گرفته، این چندمین حمله خونین انتحاری است که در این کشور رخ میدهد. نخستین انفجار در هفته دوم تسلط طالبان بر افغانستان، در نزدیک میدان هوایی/ فرودگاه کابل، زمانی به وقوع پیوست که هزاران نفر تلاش داشتند وارد این فرودگاه شوند. در آن زمان عملیات تخلیه شهروندان خارجی و همکاران افغانشان جریان داشت و بسیاری تلاش داشتند طی همان روند از افغانستان فرار کنند. در آن حمله انتحاری که مسئولیت آن را شاخه خراسان داعش بر عهده گرفت، حدود ۲۰۰ نفر ازجمله کودکان و زنان باختند.