ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

بعد از امام رضا علیه‌السلام شیعه ظرفیت پیدا کرد و زیارت جامعه کبیره را به او دادند. زیارت جامعه کبیره از زمان امام هادی علیه‌السلام در بین شیعه پا گرفت. بعد از امام رضا علیه‌السلام خدا شیعیان را به یک امتحان دیگری مبتلا کرد و آن هم امامت در سن خردسالی بود. امام جواد علیه‌السلام ۸ سالش بود که برای امامت انتخاب شد اما شیعه منشعب نشد و امامت ایشان را پذیرفتند و این معلوم می‌شود ظرفیت‌شان بالا رفته بود. این کارها را امام رضا علیه‌السلام با سختی و مشقت توانستند بکنند. سعی کنیم هر روز یک سلام به امام رضا علیه‌السلام داشته باشیم. هر رزقی که به ما می‌رسد، به واسطه امام رضا علیه‌السلام است.
شنبه، 21 خرداد 1401
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی
سلسله‌ها از پی یکدیگر می‌روند و می‌آیند، شاهان قدرتمند و شاهان ضعیف تاج بر سر می‌گذارند، ایران مورد حمله قرار می‌گیرد و اشغال می‌شود، ایران کم و زیاد می‌شود، جنگ می‌شود، صلح می‌شود و این خلاصه‌ای است از تاریخ ایران. اما مهم‌ترین رخداد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران، ورود مردی است به این دیار که تمام پادشاهان ایران ذیل سلطنت او شاه شدند.

مردم ایران علاقه داشتند او را سلطان بخوانند، در کنار امام. مردم او را شاه و سلطان می‌دانستند و حرمش را نه‌تنها به‌عنوان پایگاهی معنوی و مقدس، که همچون تختگاه سلطان کشورشان ارج می‌نهادند. این حرم برای آن‌ها مأمن دعا و حاجت‌گیری بود، برای آن‌ها جایی برای ارتباط با خدا و عالم غیب بود و مکانی هم بود برای دستور گرفتن. برای به‌یاد آوردن اینکه سلطان کیست.

نمی‌دانم این رسم در دیگر آیین یا جغرافیاها نیز به چشم می‌خورد که مردمی قدیس خدانشان خود را شاه و سلطان بخوانند و درگاهش را ببوسند و رابطه‌شان نه تنها محبت‌آمیز، که دستکم در ظاهر شبیه رابطه مطیع و مولا باشد. حرم امام علی بن موسی الرضا، قلبی هویت‌بخش در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در تاریخ ایران بوده است. آنچه هویت دینی و شیعی مردم ایران را تضمین می‌کند، وجود مبارک علی بن موسی الرضا در این کشور است و از همین رو هر که می‌خواهد در این کشور به قدرتی برسد، ابتدا آستان او را بنده می‌شود و کسی که با او عداوت کرده و به او توهین کند، حکم اسقاط ابدی خود از چشم جامعه ایران را مهر کرده است.

حرم امام رضا ستونی است که آسمان معنویت و دین و خداباوری را بر سر این کشور نگاه می‌دارد. این شاید هدیه‌ای بود از سمت خداوند به مردم این سرزمین که برای سال‌ها احیاگر تشیع و اسلام ناب محمدی بودند. حرم امام رضا جای بوسه خداوند است بر پیشانی ایران. دیوارهای این حرم، مرزهای اعتقاد مردم‌اند. 

او را به خورشید می‌شناسیم و رأفت و جالب آنکه در زبان فارسی برای این دو، یک کلمه وجود دارد: مهر. او شمس‌الشموس است و امام‌الرئوف و ایران نیز از دیرباز دیار خورشید و مهر بوده است. عاطفه، عنصری اساسی است که در کالبد فرهنگ ایرانی و تبلور غزل به عنوان مهم‌ترین جلوه هنر فارسی گواه این است. عشق و عرفان پی رنگ بوم فرهنگ ایرانند و این مردم زبان عاطفه را از هر زبان دیگر بهتر می‌شناسند. در طول تاریخ ایرانیان آهویی بوده‌اند که شکارچی روزگار به ستوه شان آورده و آنان آغوشی جز دامن ضامن آهو نشناخته‌اند. خورشید نیز از دیرباز دوست این مردم است. در این دیار آیین باستانی داشته‌ایم به نام میترائیسم یا مهرپرستی که خورشید را ستایش می‌کرده.

همچنین بخش وسیعی از ایران همواره خراسان نام داشته، یعنی آستان خورشید و عجب آنکه شمس‌الشموس نیز ساکن این منطقه شد تا نام خراسان از هر زمان دیگری با مسمی‌تر شود. آری مردمی که با تابش و درخشش قدرتمند انوار خورشید بر فلات ایران آشنا باشند می‎فهمند معنای شمس‌الشموس را. ایران، سرزمین عشق و اشراق است و خدا درست در شرق این سرزمین طلوعی ابدی از معنویت و مهربانی را برای مردم برپا کرد. آه که چه چیره‌دست شاعری است خداوند و آه که چه زیبا تقدیری دارند ایرانیان. خورشید بودن و مهر تابیدن در ذات مبارک امام هشتم، این ذات درک ناشدنی نهفته است؛ و ما زیر سایه خورشیدیم.
 

دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی
ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی
ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی
 

ولایت عشق

اشکان صدیق: امام رضا برای ایرانی‌ها، موضوعی ورای اعتقادات دینی است. امام رضا دیگر یک عنصر فرهنگی نهادینه شده برای هر ایرانی با هر دین و مسلکی است؛ فرقی نمی‌کند مسیحی باشی یا یهودی یا زرتشتی، همین که ایرانی باشی و دلت بگیرد و همه راه‌ها بسته باشد، کبوتر دلت پر می‌کشد به سمت مشهد. از امام رضا گفتن و شنیدن تمامی ندارد، چرا که دریای عشق کناره و ساحلی ندارد اما به هر حال به میزان توان خود در این شماره به مناسبت میلاد فرخنده امام رضا(علیه‌السلام) نمی ‌از یم فضایل حضرت را در گفت‌وگو با دکتر محمدحسین رجبی‌دوانی، استاد تاریخ و گفتارهایی از حجج اسلام سیدجلال رضوی‌همدانی و مسعود عالی چشیدیم.

* آقای دکتر رجبی‌دوانی! چرا حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع) در زمان خود ملقب به رضا بودند و اساساً این لقب از جانب چه کسی یا گروهی به حضرت داده شد؟
لقب رضا برای امام هشتم مشهورترین لقب آن وجود مقدس برای ما است، البته القاب دیگری هم آن حضرت داشتند اما این لقب بیش از همه درباره آن حضرت به کار برده شده و عمدتا با این عنوان حضرت شناخته می‌شوند. رضا به معنای مورد پسند و پسندیده است، آن صفای باطن حضرت، روی گشاده و تلاش برای رفع حوائج مردم، باعث شده بود ایشان مورد پسند و رضای همگان واقع شوند.

آنقدر این محبوبیت عمومی زیاد بود که برخی معتقدند این لقب را مأمون به آن وجود مقدس داده است ولی آنچه مسلم است اینکه آن حضرت بیش از ائمه دیگر در میان جامعه مورد توجه و احترام و مورد پسند مردم، حتی کسانی که اعتقادی به ولایت و امامت آن حضرت نداشتند واقع شده بود. زمانی که مأمون اصرار ‌کرد حضرت ولایتعهدی را بپذیرد و ایشان استنکاف می‌کرد، جمله‌ای به مأمون فرمود با این مضمون که پیش از آنکه تو بخواهی چنین اقدامی کنی، امضای من در سراسر عالم اسلام مورد توجه و قبول است.

یعنی با کاری که تو می‌کنی اعتباری بر من افزوده نمی‌شود. امام تقریبا در بخش مهم عالم اسلام شناخته‌شده و مورد احترام بودند و آنچه مسلم است اینکه هیچ کسی چه شیعه و چه غیرشیعه وقتی با آن حضرت مقابل می‌شدند و برخورد و دیداری داشتند، ناراضی از آن حضرت برنمی‌گشت. 
 
* در تاریخ منسوب به عصر حضرت رضا(ع) آمده است حضرت با گروه‌های مختلف عقیدتی به بحث و گفت‌وگو می‌پرداختند. لقب رضا در این عرصه چگونه خودش را در آن زمان نشان می‌داد؟
امام رضا(علیه‌السلام) زمانی که در مرو خراسان تشریف داشتند، می‌فرمایند: زمانی که من در مدینه بودم بعدازظهرها به مسجد‌النبی می‌رفتم و تا هنگام غروب آفتاب، انبوه علمای عامه یعنی اهل تسنن گرد من جمع می‌شدند و مسائل شرعی و فقهی را از من جویا می‌شدند. یعنی شیعه که جای خود دارد، حتی علمای اهل تسنن نیز حضرت را به عنوان عالم آل‌محمد(ص) می‌شناختند؛ یعنی ایشان را به‌مثابه دریای عمیقی از معارف دینی و بویژه فقه قبول داشتند.

فقها عمدتا خدمت امام رضا(علیه‌السلام) می‌رسیدند و امام هم با رویی گشاده کسانی را که به ولایت و امامت ایشان اعتقاد نداشتند، از دریای بیکران علم خود نه‌‌تنها محروم نمی‌کردند، بلکه بسیار هم سیراب می‌کردند. البته بعد که حضرت به ناچار به مرو آورده شدند، ارتباطات مردمی حضرت توسط مأمون محدود و محصور شد. در آن برهه ارتباطات و جلساتی توسط دولت و حاکمیت برای حضرت برقرار می‌شود که حضرت مجبور بودند در آن محافل حضور پیدا کنند.

دلایلی را برای این اقدامات مأمون گفته‌اند از جمله اینکه می‌خواسته علما، اندیشمندان و دانشمندان حوزه‌های گوناگون فکری و علمی و حتی از ادیان گوناگون را به نظر خود در مقابل امام رضا(علیه‌السلام) قرار بدهد تا شاید حضرت نتواند بعضی از این سوالات را پاسخ گویند. یا اینکه مأمون خود بر علم بی‌پایان امام رضا(علیه‌السلام) واقف بود و می‌خواست افتخار کند و به دیگران فخر بفروشد که چنین شخصیت عظیم علمی در حکومت ما وجود دارد و ولیعهد ما است.

به هر صورت در آن جلساتی که مأمون هدایت‌گر آنها بود و تشکیل شده بود، آنجا هم حضرت بدون هیچ‌گونه تعصب و رفتاری که بخواهد صرفا حریف را منکوب خود کند -بلکه بر مبنا و روشی کاملا عالمانه و حکیمانه- با آنان بحث می‌کردند و همه آنها را مغلوب می‌کردند. همه آن دانشمندان مقهور علم بیکران حضرت می‌شدند و بسیاری از آنها بر این حقیقت معترف بودند. البته این روش همه امامان ما تا جایی که موقعیت برایشان فراهم می‌شد بوده است کما اینکه وجود مقدس جد آن حضرت امام صادق(علیه‌السلام) هم همین‌گونه بود.

امام صادق(علیه‌السلام) در مناظره و بحث حتی با ملحدان و کسانی که منکر مبدأ و معاد بودند، بدون هیچ‌گونه تعصب و سخن تحقیرآمیزی در مقدس‌ترین اماکن مثل مسجد‌النبی و مسجدالحرام با آنان به بحث و مناظره می‌نشست و به آنها جواب می‌داد و آنها را محکوم می‌کرد. 

* جناب دکتر! متأسفانه اخیرا شاهد رونمایی از فیلمی بودیم که تیتراژ موهن آن به ساحت مقدس حضرت رضا(ع) موجب خشم و ناراحتی جمعیت میلیونی ارادتمندان امام رضا شد، به نظر حضرتعالی چرا دشمن سناریوی هتاکی به مقدسات اسلامی را در پیش گرفته است؟
 پیروزی انقلاب اسلامی که انقلابی بر مبنای دین و باورهای دینی و ارزش‌های الهی بود، در دورانی اتفاق افتاد که بی‌دینی و لامذهبی بر دنیا حاکم بود و لذا انقلاب اسلامی توانست جو حاکم غرب بر جهان را بشکند و دین را به عرصه سیاست و اداره جامعه بازگرداند و حتی در این راه موفق هم شود و بتواند غرب را به چالش بکشد.

مراد از غرب هم یعنی دنیای استکبار و فرقی هم نمی‌کند سرمایه‌داری آمریکایی و اروپایی باشد یا مارکسیسم و کمونیسم شوروی و اروپای شرقی، هر ۲ جریان فاسد از غرب برخاسته بود و انقلاب اسلامی هر 2 جریان را به چالش کشید و شکست داد لذا بعد از مدتی که نتوانستند از حربه‌های دیگر مثل جنگ تحمیلی و حمایت‌های گسترده از گروه‌های تبهکار و جنایتکار مثل کومله و دموکرات در تجزیه‌طلبی و جنایتکاران خونخواری مثل منافقین، برای از بین بردن این انقلاب بهره ببرند، راه دیگری را در پیش گرفتند. آنها دیدند مردم به خاطر اعتقادات دینی و مذهبی پای نظام ایستاده‌اند، لذا تلاش کردند این اعتقادات را مورد خدشه و حمله قرار دهند و مردم و باورهای آنها را هدف قرار دهند تا دست از حمایت نظام بردارند.

بنابراین می‌بینیم که بویژه در ۲ دهه اخیر یک برنامه خائنانه و هماهنگی را بر ضد ارزش‌های دینی رقم زده و اجرا می‌کنند؛ از توهین و جسارت به ساحت قدسی پیامبر اکرم(ص) گرفته تا قرآن مجید و به بهانه دروغین و مسخره‌ای مثل آزادی بیان به مقدسات مسلمانان و بویژه در چند سال اخیر به مقدسات شیعه، حملاتی را سازماندهی کردند تا از طرفی هم باعث مرعوب شدن مردم و هم سست شدن اعتقادات آنها شوند. تا به حال این اعمال توسط خود غربی‌ها صورت می‌گرفت و جسارت‌ها به بهانه دروغین آزادی بیان انجام می‌شد اما این حرکت یعنی ساخت چنین فیلمی و جسارت به ساحت قدسی امام رضا(علیه‌السلام) با همراهی برخی افراد ایرانی بی‌سابقه بود.

اما این احمق‌ها که به تعبیر امام سجاد(علیه‌السلام) «سپاس خدا را که دشمنان ما را از احمق‌ها قرار داد»، فکر این را نکردند که حتی کسانی که در داخل ایران با نظام مساله دارند، اما عشق به امام رضا(علیه‌السلام) در دل ایرانیان حتی ایرانیان غیرمسلمان هم نهادینه است. ما از هموطنان زرتشتی، کلیمی و مسیحی سراغ داریم که عرض ارادات به امام رضا(علیه‌السلام) می‌کنند و به زیارت آن حضرت می‌روند، مسلمانان و شیعیان که جای خود دارند.

اهل تسنن هم چند سال است که با پای پیاده به زیارت امام رضا(علیه‌السلام) می‌روند، لذا آنقدر جاهل بودند که خیلی احمقانه وجود مقدس امام رضاررا مورد هتک قرار دادند؛ قطعا این قضیه نه‌تنها باعث سست شدن اعتقادات مردم نمی‌شود، بلکه ارادت آنها را به ساحت امام رضا(علیه‌السلام) مضاعف می‌کند و خشم، نفرت و کینه مقدسی را بر ضد این تبهکاران خائنی که چنین جسارتی را کرده‌اند، برمی‌انگیزد.

چه آن کارگردان خبیث و پلید و وطن‌فروش این فیلم که علاوه بر ساحت قدسی امام رضا(علیه‌السلام)، کل جامعه امام رضایی ایران را مورد اهانت قرار داده و چه بازیگران وطن‌فروش این فیلم و چه هنرمندان مغرض یا جاهل یا بی‌اطلاعی که در داخل از این فیلم و جوایزی که آن فیلم موهن گرفته حمایت کردند، همه اینها خود را در چشم مردم ایران خوار و رسوا و بدبخت کردند.
 

گذری بر سیره اولیای خدا در توسل به امام رضا(ع)

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

اسرار  رضوی
حجت‌الاسلام والمسلمین سیدجلال رضوی همدانی*: خوب است این نکته را برای اهلش بیان کنم که در صلوات خاصه امام رضا(علیه‌السلام) اسراری است که حتی برخی بزرگان فرمودند مرور کردن و خواندن و فرستادن این صلوات از مجربات برای رفع مشکلات است. یکی از مهم‌ترین سخنان امام هشتم علی بن موسی‌الرضا(علیه السلام) خطاب به شخص یونس نامی است که فرمودند: اگر قطعه طلایی در دست تو باشد و گمان مردم این باشد که این کلوخ است، آیا از ارزش این طلا می‌کاهد؟ گفت خیر یابن رسول‌الله. گفتند: اگر کلوخی دست تو باشد و مردم این قطعه کلوخ در دست تو را طلا بدانند، آیا قضاوت آنها در طلا بودن این کلوخ بر این کلوخ در دست تو می‌افزاید، گفت: خیر! لذا به او گفتند: ‌ای یونس! دنبال رضایت امام عصر خویش باش، نه گفته و قضاوت مردم. 

همان‌گونه که قرآن می‌فرماید: وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّه یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاه وَإِیتَاءَ الزَّکَاه وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ.  امام به اذن الهی هدایت قافله بشریت را عهده‌دار شده و با ملهم شدن از آسمان توسط هاتف غیبی، امام، خوبی‌ها را دریافت می‌کند و این خوبی‌ها را به مردم معرفی می‌کند. وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ. 

امام هم به احکام و هم به اخلاق و هم به اعتقادات تأکید فراوان دارد. از اموری که از امام نقل شده است این است که فرمودند: «اَلَّذینَ اِذا اَحسَنُوا أَستَبشَروُا وَ اِذا اَسائُوا اِستَغفَروُا وَ اِذا اُعطوُا شَکَروُا وَ اِذَا ابتَلَوا صَبَرُوا وَ اِذا غَضِبُوا عَفَوا»؛ این در مسند امام رضا(علیه‌السلام) جلد یک صفحه 284 هست. امام می‌فرمایند از علائم انسان و بنده نیک این است که وقتی کار خیری انجام می‌دهد، خوشحال می‌شود. وقتی در جامعه دست فقیری را می‌گیرد، از دستگیری او خرسند است. البته این به معنی خودشیفتگی و غرور و ریا نیست، بلکه یک رضایت باطنی است که بین او و خدای خود ایجاد می‌شود. اینها آموزه‌های امام رضا(علیه‌السلام) است. 

شخصی اهل بصره (که این داستان در مسند امام رضا(علیه‌السلام) آمده)، می‌گوید: در عالم رویا دیدم پیامبر(صلی الله علیه و آله) به مسجد جامع بصره آمده‌اند، به محضر پیامبر رفتم و دیدم سبدی از خرما محضر پیامبر(صلی الله علیه و آله) است. قبل از اینکه سخنی بگویم، پیامبر مشتی از آن خرما را به دست من ریختند؛ شمردم و دیدم 18 عدد است. در تعبیر این مانده بودم که آیا 18 بار مکه می‌روم؟ 18 روز دیگر زنده هستم؟ دارای 18 فرزند می‌شوم؟ نمی‌دانستم.

تا گذشت در عالم واقع و بیداری به من خبر دادند علی بن موسی‌الرضا(علیه‌السلام) برای هجرت از مدینه به طوس در مسجد جامع بصره اقامت گزیده و مردم گروه گروه به خدمت ایشان می‌روند. من هم رفتم و دیدم امام در همان مکانی که در عالم رویا دیده بودم که پیامبر(صلی الله علیه و آله) نشسته‌اند، در همان جا نشسته‌اند و اتفاقا سبدی از خرما مثل همان خرما بافته شده از لیف خرما جلوی امام هست. بدون اینکه کلامی بگویم، امام مشتی خرما به من دادند، وقتی دانه دانه خرماها را شمردم، دیدم 18 عدد خرماست.

عرض کردم آقا بیشتر به من بدهید، تبسمی کردند و فرمودند: اگر جدم به شما بیشتر می‌داد، من هم به شما بیشتر می‌دادم. یعنی امام رویای ما را هم می‌داند، امام حرکت خون در قلب ما و جریان خون پیکر ما را هم می‌داند و این علم امام است. 

از همین امام بزرگوار این حدیث در (تحفه‌العقول صفحه 443) وارد شده است که فرمودند: عقل شخص مسلمان تمام نیست مگر دارای این خصایص باشد؛ از او امید خیر توقع باشد، مردم از بدی او در امان باشند، خیر اندک دیگران را بسیار و فزون بشمارد و خیر بسیار خود را اندک، هر چه حاجت از او خواهند، دلتنگ نشود، در عمر خود از دانش‌طلبی خسته و ملول نشود، فقر در راه خدا از توانگری برای او محبوب‌تر باشد، خاری در راه خدا از عزت با دشمنان برای او محبوب‌تر باشد و گمنامی را از پرنامی بیشتر بخواهد. سپس فرمودند: دهمین و چیست دهمین به او گفته شد، یابن رسول‌الله چیست، فرمود: مگر اینکه به عهدی نگاه نکند و عهدی را ننگرد جز اینکه بگوید او از من بهتر است و پرهیزکارتر است. 

حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت که معمول بود تابستان‌ها سالیان سال مشرف می‌شدند و از این دریای رحمت جرعه‌نوشی کرده بودند، برکات معنوی خود را از ۲ خواهر و برادر بیت موسی بن جعفر یعنی امام رضا(علیه‌السلام) و حضرت معصومه(علیهاالسلام) می‌دانستند. ایشان در نمازها و قنوت‌های طولانی خود در کنار ضریح امام رضا(علیه‌السلام)، و ختم قرآن‌های فراوان بهره‌های وافر معنوی از این خرمن معنویت نصیب خود ساختند. 

حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت تأکید به خواندن نماز جعفر طیار برای حوائج در حرم امام رضا(علیه‌السلام) داشتند. مرحوم آیت‌الله شیخ حسن معزی‌تهرانی می‌فرمود همان‌طور که در متن زیارت امام رضا(علیه‌السلام) وارد شده، «السلام علیک هادی المرشد»، امام رضا(علیه‌السلام) هدایت و ارشاد می‌کند. در متن دعایش و زیارت امام وارد شده «ملائک وافین»؛ فرشتگان در این صحن مبارک پابرهنه هستند، لذا ایشان را با یک حالت و اخلاصی لحظاتی مقابل ضریح مطهر دیدم که به پهنای صورت مبارک اشک می‌ریختند و قبای ایشان از اشک چشمانش خیس شده بود. دائم لاحول و لا قوه الا باالله العلی العظیم می‌فرمودند. تسبیحات و سبحان‌الله و‌الله اکبر را ایشان فراوان در آن مضجع نورانی بر زبان جاری می‌ساختند. 

مرحوم آیت‌الله محسنی که صاحب استخاره بودند فرمودند این استخاره را به خاطر ۳ سالی که من در مدرسه پریزاد حجره بودم به من دادند، چون این حجره مشرف به مضجع نورانی امام رضا(علیه‌السلام) بود و جرأت نمی‌کردم در آن حجره بی‌وضو باشم یا پای خودم را دراز کنم، مودب نشسته و تکیه به دیوار تا خوابم ببرد و اگر پاهایم و دستم بی‌اختیار روی زمین ولو شد بر من چیزی نباشد و این استخاره با آمدن امام رضا(علیه‌السلام) ر در رویایی به من ارزانی شد، لذا ایشان استخاره‌های عجیبی داشت که اسرار افراد را برای افراد بازگو می‌کرد. 

فراموش نمی‌کنم روزی که نیروهای آمریکا و انگلیس به افغانستان حمله کردند، صبح آن روز من در قم محضر آیت‌الله سیدعباس کاشانی بودم، شخصی به نام آیت‌الله جعفری‌ اشتهاردی وارد شدند و بسیار سراسیمه گفتند که من دیشب خواب هولناکی دیدم، آقا فرمود چه خوابی دیدی؟ گفت خواب دیدم که امام رضا(علیه السلام) از داخل مضجع شریف‌شان بیرون آمدند، یک چوب دستی دست‌شان هست و من به امام عرض کردم که چرا سراسیمه اینگونه هستید، امام گفتند سگان و گرگان می‌خواهند به مملکت ما حمله کنند و من با این چوب‌دستی آنها را بیرون کردم. ایشان می‌فرمود، وقتی امام فرمودند به مملکت و کشور ما، نقشه ایران در آن صحنه با صفا منقوش شد.

این وجود نازنین امام ماست. امام خمینی(ره) مرکز ایران را آستان قدس می‌داند. پایتخت معنویت می‌داند، تضرع و نمازهای شب مقام معظم رهبری در پشت بام مجاور گنبد نورانی امام رضا(علیه السلام) از توفیقاتی است که خداوند به این پرورش‌یافته مکتب امام رضا(علیه‌السلام) ارزانی داشته است. شخصیتی که در همان حرم برای این روز مبادا در عصر غیبت ساخته شده، شخصیتی که بو و رنگ و کلام و حکمت و اندیشه او برگرفته از کتاب الهی و سخنان عترت معصومین است. بنابراین این ولی‌نعمت‌مان را که مقامی بس والا دارد و این حروف محدود 32 گانه فارسی نمی‌تواند این امر نامحدود را بیان کند، قدردانی کنیم و قدرشناسی کنیم. 

اگر نخودکی‌اصفهانی آن همه از او کرامات نقل می‌شود، آن کرامات رطوبتی از قطره‌ای در مقابل دریای کرامات امام رضاست و او همه آنها را ارزانی داشته سفره با عظمت امام رضا(علیه‌السلام) می‌داند. مجتهدان بزرگی در مجاور حرم امام رضا(علیه‌السلام) قرار گرفته‌اند. بزرگان اهل معنا و معرفت و آیات عظمایی در کنار آن قبه نورانی رشد و نمو و تربیت دیده‌اند. آنجا ملجأ و ملاذ شیعیان امام رضا(علیه‌السلام) است. از این باب است که امام رضا(علیه‌السلام) با عنایت به همه قافله بشریت مورد مهر و دوستی و علاقه ملت‌های آزاده عالم است. * استاد حوزه و دانشگاه
 

امام رضا(ع) در بیان آیت‌الله‌العظمی بهجت

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

قبله اهل معنا
به مناسبت ولادت با سعادت حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام ۸ نکته از بیانات عارف واصل، مرحوم حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت درباره مقام این همام را بازخوانی می‌کنیم. 

1- زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید. اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه‌السلام اذن دخول می‌طلبید و می‌گویید: «أ أدخُلُ یا حجه‌الله؛‌ ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟» به قلب‌تان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت(علیه‌السلام) به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) گریه است؛ اگر اشک آمد، امام حسین(علیه‌السلام) اذن دخول داده‌اند و وارد شوید. اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حا‌ل‌تان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. ۳ روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید. 

٢- زیارت امام رضا(علیه‌السلام) از زیارت امام حسین(علیه‌السلام) بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین(علیه‌السلام) می‌روند ولی فقط شیعیان اثناعشری به زیارت حضرت امام ‌رضا(علیه‌السلام) می‌آیند. 

٣- بسیاری از حضرت رضا(علیه‌السلام) سوال کردند و خواستند و جواب شنیدند؛ در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس، کسی مادرش را به کول می‌گرفت و به حرم می‌برد. چیزهای عجیبی را می‌دید. 

۴- ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ما‌شاء‌الله به تحقق پیوسته! یکی از معاودین عراقی غده‌ای داشت و ‌باید مورد عمل جراحی قرار می‌گرفت. خطرناک بود. از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیها‌السلام را در خواب دید که به وی فرمود: «غده خوب می‌شود؛ احتیاج به عمل ندارد». ارتباط خواهر و برادر را ببینید! از برادر خواسته، خواهر جوابش را داده است. 

۵- همه زیارتنامه‌ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین‌الله مهم است. قلب شما بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. 

۶- پس از حادثه بمب‌گذاری در حرم مطهر حضرت رضا(علیه‌السلام) حضرت به خواب کسی آمدند؛ سوال شد: «در آن زمان شما کجا بودید؟» فرمودند: «کربلا بودم». این جمله ۲ معنی دارد: معنی اول اینکه حضرت رضا علیه‌السلام آن روز به کربلا رفته بودند. معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه‌السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آنجا آتش روشن کردند!

٧- کسی وارد حرم حضرت رضا(علیه‌السلام) شد، متوجه شد سیدی نورانی جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه است. نزدیک او شد و متوجه شد ایشان اسامی معصومین(سلام‌الله‌علیهم) را یک‌یک با سلام ذکر می‌فرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف رسیدند، سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار، خود مولای‌مان امام زمان(سلام‌الله‌علیه) و ارواحنا له الفداست. 
***
٨- در همین حرم حضرت رضا(علیه‌السلام) چه کراماتی مشاهده شده است! کسی در رؤیا دید به حرم حضرت رضا(علیه‌السلام) مشرف شده و متوجه شد گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهما‌السلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا(علیه‌السلام) را زیارت کردند. روز بعد، آن کس در بیداری به حرم مشرف شد ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت است! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا(علیه‌السلام) را زیارت کردند. زیارتنامه می‌خواندند. همین زیارتنامه معمولی را می‌خواندند. پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع شد. حال، آیا حضرت رضا(علیه‌السلام) وفات کرده است؟
 

برکات هجرت امام رضا(ع) به ایران

بنیانگذاری ایران شیعی 
حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود عالی*: ورود امام رضا به ایران ۲ خاصیت داشت. حضرت، ایران را به یک پایگاه بزرگ برای شیعه تبدیل کردند. قبل از آمدن امام رضا علیه‌السلام هم به صورت پراکنده در قم و سبزوار شیعیان بودند ولی با آمدن ایشان به طور گسترده ایرانی‌ها به تشیع گرایش پیدا کردند. حضرت این قصد را داشتند که ایران را به یک پایگاه بزرگ تبدیل کنند. ما در روایات‌مان متعدد داریم که زمینه‌ساز ظهور، ایرانیان هستند. گروهی از مشرق‌زمین برمی‌خیزند. دنیای غرب آن زمان روم بود و دنیای شرق ایران بود. پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرموده بودند از شرق عده‌ای پیدا می‌شوند و امر ما را زنده می‌کنند. ارادت ایرانیان از اول نسبت به اهل بیت علیهم‌السلام خالصانه بوده است.

اینکه ایران پایتخت شیعه شود و زمینه ظهور امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه را فراهم کنند کم چیزی است؟ دومین جهت آمدن امام رضا(علیه‌السلام) به ایران هم این بود که معارف امامت و ولایت با آمدن امام رضا(علیه‌السلام) عمومی شد. قبل از آن خواص فقط از اهل بیت(علیهم‌السلام) خبر داشتند و راجع به امامت و ولایت چیزی می‌دانستند. وقتی امام رضا(علیه‌السلام) آمد با سخنرانی‌هایی که در مناظرات و... می‌کردند، کم‌کم معرفت نسبت به امامت در بین خود مردم بالا رفت. در جلسات مناظره، مأمون بزرگان و علمای همه فرقه‌ها را دعوت می‌کرد و همه را در مقابل امام رضا علیه‌السلام قرار می‌داد، بلکه امام زمین بخورند.

در مقابل تمام رؤسای فرقه‌ها و ادیان مختلف فقط یک نفر می‌نشستند و همگی آنها را بدنام می‌کردند. هر کدام از آنها را با کتاب خودشان با آنها بحث می‌کردند. بسیاری از مباحث امامت را در آنجا مطرح کردند. 

بعد از امام رضا علیه‌السلام شیعه ظرفیت پیدا کرد و زیارت جامعه کبیره را به او دادند. زیارت جامعه کبیره از زمان امام هادی علیه‌السلام در بین شیعه پا گرفت. بعد از امام رضا علیه‌السلام خدا شیعیان را به یک امتحان دیگری مبتلا کرد و آن هم امامت در سن خردسالی بود. امام جواد علیه‌السلام ۸ سالش بود که برای امامت انتخاب شد اما شیعه منشعب نشد و امامت ایشان را پذیرفتند و این معلوم می‌شود ظرفیت‌شان بالا رفته بود. این کارها را امام رضا(علیه‌السلام) با سختی و مشقت توانستند بکنند. سعی کنیم هر روز یک سلام به امام رضا علیه‌السلام داشته باشیم. هر رزقی که به ما می‌رسد، به واسطه امام رضا علیه‌السلام است.
 

تحلیل تاریخی وضعیت جهان اسلام از نگاه آقاموسی صدر

ایران زیر سایه خورشید! به همراه دلنوشته های کاربران فضای مجازی

هدف امام رضا(ع) از پذیرش جانشینی حکومت چه بود؟
تحلیل تاریخی وضعیت جهان اسلام در دوران امام هشتم(ع)، گزیده خبرآنلاین از یک سخنرانی قدیمی آقاموسی صدر است که به مناسبت ولادت امام رضا(ع) در منزل یکی از لبنانی های مقیم شهر کانو در نیجریه در ماه فوریه ۱۹۶۷ ایراد شده است. امام موسی صدر می گوید: «مردم درباره دین سخن زیاد می‌گویند، اما زمانی که مصالح و منافعشان با دین در تعارض باشد، دینداران اندکند. امام رضا(ع) نیز می‌دانست این مردمی که از او تعریف و تمجید می‌کنند توان تحمل حکومت حق را ندارند، لذا پیشنهاد مامون را پذیرفت.»

به گزارش خبرآنلاین؛ آنچه در ادامه می خوانید گزیده ای از سخنرانی آقا سیدموسی صدر است که به مناسبت ولادت امام رضا(ع) در منزل یکی از لبنانی های مقیم شهر کانو در نیجریه در ماه فوریه ۱۹۶۷ ایراد شده است.

متن کامل این سخنرانی که در کتاب "مسیره الامام السید موسی الصدر" منتشر شده، توسط محمد مهدی خلیفه سلطانی ترجمه شده است:
پرچم های هدایت
«ایشان پرچم‌های هدایت و چراغ تاریکی‌ها هستند. آنان یکی پس از دیگری آمدند تا نوبت به امام علی بن موسی الرضا (ع) رسید. در زمان امام حادثه‌ جدیدی اتفاق افتاد.‌ همان طور که می‌دانیم این امام همام در زمان مأمون، خلیفه‌ عباسی، می‌زیست. در آن زمان اسلام در اوج تمدن و گسترش خود بود و جهان عرب در دنیا از نظر اندیشه و افکار در حال توسعه بود.

دغدغه مامون برای حفظ همزمان بغداد و خراسان و پیشنهاد ولایتعهدی به امام
مأمون مشکلی داشت، زیرا هارون الرشید ارث خویش را میان فرزنداش تقسیم کرده بود و مأمون را حاکم و والی شرق، یعنی ایران و بخش بزرگی از روسیه امروز و افغانستان کرده بود و ولایت بغداد را به پسر بزرگ‌تر خویش امین داده بود. هارون به آنان سفارش کرده بود که با یکدیگر متحد باشند. اما هیهات که ملک عقیم است.

امین به ملک مأمون تجاوز و وی را عزل کرد. سپس مأمون بر ضد برادرش قیام و با کمک اهالی خراسان، بغداد را فتح کرد. او برادرش امین را کشت و خلیفه همه جهان اسلام شد. او به فکر فرو رفت که آیا در بغداد که پایتخت جهان اسلام است اقامت کند و خراسان را که محل سربازان و سپاهیان و قلعه پهلوانان بود ترک کند؟ آیا پایگاه نظامی خود را رها کند؟‌ همان طور که می‌دانیم وسایل نقلیه آن روز توان جابجایی سپاه را نداشت. اگر خراسان را رها می‌کرد، امکان شورش بر ضد وی وجود داشت.

ممکن بود اهالی خراسان به‌ همان شکل که امین را عزل کردند، مأمون را نیز عزل کنند، یا اینکه به خراسان برود و بغداد و علوی های بسیار و عباسیانی را که در آنجا زندگی می‌کردند به حال خود رها کند؟ در این صورت امکان داشت آنان با کسی که بر خلاف امین اراده‌ای قوی داشته باشد، بیعت کنند و با تبانی خلافت را از دست مأمون بگیرند و او را با مشکل جدیدی مواجه کنند و شاید حتی او را بکشند. مأمون اندیشید و به این نتیجه رسید که پایگاه خویش را خراسان قرار دهد و قدرتمندترین شخصیت علویان و عباسیان، یعنی امام علی بن موسی الرضا (ع)، را که همه علویان و عباسیان به برتری وی معترف بودند، از مدینه به خراسان دعوت کند و از وی بخواهد که خلیفه‌ مسلمین شود.

بسیاری از سیره نویسان و مورخین این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند. آنان بحث کردنده‌اند که‌ آیا پیشنهاد مأمون به علی بن موسی الرضا پیشنهاد واقعی بود یا تنها تعارف بود؟ البته، من نمی‌خواهم وارد این بحث شوم. هنگامی که مأمون می‌خواست پیشنهاد این مسئولیت را به امام بدهد، به وی گفت: اگر خلافت را نمی‌خواهی پس ولایتعهدی را قبول کن. امام ابتدا نپذیرفت، اما پس از گفت و گوهای طولانی، امام این مسئولیت را با این شرط که مسئولیت خلافت را نپذیرد و در حکومت مشارکت نداشته باشد، پذیرفت و بدین ترتیب خلافت مأمون استقرار پیدا کرد و جهان اسلام آرام شد....

امام رضا(ع) به چه دلیلی پیشنهاد مامون را پذیرفت؟
چرا امام رضا مسئولیت را پذیرفت؟ زیرا جامعه اسلامی به علت وجود سیاستمداران و سوءاستفاده‌کنندگان نمی‌تواند حکومت اسلامی حقیقی و جدی آن را در اقامهٔ حق تحمل کند. امام حسین (ع) می‌فرماید: «الناس عبید الدنیا و الدین لحق علی السنتهم یحوطونه مادرت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون.» (مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقهٔ زبان آنان است، تا زمانی که معیشت آنان را تأمین کند، گرد آن جمع‌اند اما زمانی که آزمایش شوند، دینداران حقیقی ‌اندکند.)

مردم درباره دین سخن زیاد می‌گویند، اما زمانی که مصالح و منافعشان با دین در تعارض باشد، دینداران اندکند. اینجا دین از غیر دین تشخیص داده می‌شود. امام می‌دانست این مردمی که از او تعریف و تمجید می‌کنند توان تحمل حکومت حق را ندارند، حتی مأمون نیز چنین تحملی ندارد. مأمون در مقام امتحان امام به او گفت: مایلم امامت نماز عید را بپذیری. امام ابتدا عذرخواست، اما به دنبال اصرار مأمون پذیرفت و فرمود: امامت را به این شرط می‌پذیرم که آن را به شیوه رسول خدا (ص) اقامه ‌کنم. مأمون پذیرفت.

در نتیجه، اعلام شد که امام نماز عید را در خارج شهر اقامه خواهد کرد. سپاهیان به حسب عادت خویش در زمانه ایی که خلیفه می‌خواست نماز عید بخواند، لباس های فاخر خویش را به تن کردند و بر اسبان قیمتی خویش سوار شدند و آماده جلوی در منزل امام ایستادند. پس از مدت زمانی در باز شد و امام پا برهنه از خانه بیرون آمد، در حالی که عبای خویش را وارونه پوشیده بود و خاشعانه حرکت می‌کرد و پشت سر وی غلامان نیز پابرهنه و خاشع به سوی جایگاه اقامه نماز حرکت می‌کردند.

امام الله اکبر می‌گفت و غلامان نیز به تبعیت از وی شعار الله اکبر سرمی‌دادند. وقتی سپاهیان امام را با این حالت دیدند، از اسب های خویش پیاده شدند و کفش های خود را کندند. اگر فردی از آنان چاقو به همراه داشت، با آن بند کفش های خود را پاره می‌کرد. همه پابرهنه شدند و پشت سر امام به راه افتادند. امام الله اکبر می‌گفت و غلامان و سپاهیان بانگ الله اکبر سر می‌دادند. راوی حدیث می‌گوید: «گویا آسمان و زمین و کوه و دشت و همه‌ اشیا بانگ الله اکبر می‌زدند.

گویی رسول خدا هنگام حرکت برای نماز عید در برابر ما ظاهر شد.» این چنین، عظمت نواده پیامبر ظاهر گشت. خبر به مأمون رسید. وزیر او فضل به وی گفت: یا امیرالمؤمنین، اگر می‌خواهی خلافت پایدار بماند باید امام رضا را به خانه‌اش بازگردانی. در غیر این صورت، اگر با این حال نماز بخواند، مردم مجذوب او خواهند شد. مأمون به دنبال امام دوید و گفت: پسر عمو، تو خود را به زحمت انداخته‌ای، من راضی به زحمت شما نیستم، از شما می‌خواهم که به خانه باز گردید...»


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط