در اینجا میخواهیم بگوییم عواملی که میتواند انسان را به موفقیت در زندگی برساند از کشفیات علوم امروز نیست، بلکه تمام دستورات خداوند در طول زندگی بشر که توسط پیامبران ابلاغ شده است، معطوف به موفقیت انسان در زندگی دنیایی و آخرتی بوده و هست. هزار و چهارصد سال پیش، قرآن کریم درباره یکی از موضوعات مهم که امروزه در دنیا جزء مباحث است، سخن گفته است. شاید زمان زیادی نیست که انسانها فهمیدهاند موفقیت اتفاقی نیست و باید برای کسب آن آموزش دید و تلاش کرد در حالی که قرآن کریم این موضوع را به وضوح در آیات خود آورده است.
موفقیت در لغت از ماده «وفق» و «وفاق» و به معنای سازگاری، انطباق و همراهی است. موفقیت در اصطلاح انسانی را موفق میگویند که توانسته باشد بین تلاشها و اهدافش سازگاری و انطباق ایجاد کند و سعی و کوشش خود را قرین و همراه اهداف خویش قرار دهد. بهعبارت دیگر، انسان به هدف رسیده را انسان موفق میگویند. اهداف انسان، متنوع و از سطوح و مراتب متعددی برخوردار است. بنابراین، موفقیّت یک تعریف ندارد؛ بلکه هر فرد، بسته به این که هدف او چه باشد، تعریف خاصی از آن به دست میآورد.
عواملی که در قرآن ذکر شده، بسیار فراوان است که در یک کلمه «عمل صالح» میتوان آن را جمع کرد. مواردی، مانند صبر، قناعت، عبادت، شکر، ادب، دوری از گناه، حسادت، بخل، کینه و... در قالب داستانهایی دیده میشوند که هم جنبه تعلیمی و تربیتی دارند و هم جنبه الزامی و اجباری. از این نظر که برای موفقیت ملزم هستیم این عوامل را رعایت کنیم تا موفقیت به دست بیاید.
توجه دین به موفقیت واقعی در دنیا و آخرت است و فقط بر موفقیت دنیایی و مادی نگاه نمیکند. ضمن آنکه میخواهد نگاهمان هم به دنیا صحیح باشد تا شکست را موفقیت نبینیم و پس از سال ها حرکت در مسیری که فکر می کنیم موفقیت است متوجه اشتباه مان نشویم. برای این کار باید ابتدا خودمان و ماهیت خودمان را بشناسیم. به اصطلاح شناخت ماهیت انسانی که همان «من عرف نفسه فقد عرف ربه» می باشد.
پس از آن باید خداوند را بشناسیم و با توجه به برهانهایی که در زندگی دنیایی وجود دارد به سمت معرفت بیشتر او برویم. تفاوت این نوع طی مسیر برای موفقیت با مسیرها و آموزشهای دیگر آن است که همیشه انسان احساس می کند به قدرتی که بالاترین قدرت باشد و در مواقع حساس او را کمک کند، نیاز دارد تا در مسیر بتواند چالشهای متعدد را پشت سر بگذارد. به عبارتی شاید فکر کنیم که وقتی راههای رسیدن به موفقیت را شناختیم کافیست شروع به حرکت کنیم اما حقیقت امر این است که در راه رسیدن به موفقیت هم با سختیهای زیادی مواجه میشویم که فقط «تکیه کردن به خداوند» میتواند ما را از آن گذرگاهها عبور دهد.
همه ما انسانهای موفقی دیدیم در اوج موفقیت و شرایط مطلوب، ناامید شدند و فعالیت خودشان را رها کردند و حتی به خودکشی هم رسیدهاند. این نرسیدن به مقصد و خسته شدن در میان راه لزوم همراهی همان قدرت را به ما ثابت میکند. همانطور که در آیه 60 سوره قصص فرموده است: «و آنچه به شما داده شده، بهره زندگى دنیا و زینت آن است (که فانى و زودگذر است)، در حالىکه آنچه نزد خداست، بهتر و پایدارتر است. پس آیا نمی اندیشید؟!»؛ شهید مطهرى در مجموعه آثار، جلد 7، صفحه 71 در تعریف سعادت و موفقیت، میگوید: «سعادت [و موفقیت]، عبارت است از لذت همه جانبه و نیل همه جانبه به همه کمالات، بهطوری که حداکثر کمالات و حظوظ فطرى و طبیعى استیفا گردد.»
چند راه کوتاه
راه های رسیدن به موفقیت از طریق دین و اخلاق بیشمار هستند اما کلیتهایی میتوان برای آن طرح کرد. امروزه اگر از هر کسی پله اول موفقیت را بپرسید همه آنها میگویند: «کسب علم»؛ بله، قرآن هم همین موضوع را بیان و کسب علم و دانش را برای موفقیت ضروری میداند و در سوره قصص آیه14 میفرماید: «وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ؛ و هنگامی که (موسی) نیرومند و کامل شد، حکمت و دانش به او دادیم؛ و این گونه نیکوکاران را جزا میدهیم!» «أشد» از «شدت»، به معنى نیرومند شدن و «اسْتَوى» از «استواء» به معناى کمال خلقت واعتدال آن است. عبارت «حُکْماً وَ عِلْماً» سه مرتبه در قرآن مجید آمده که در همه موارد، حُکم بر علم مقدّم شده است. «حکم» به معناى فهم درست و قدرت بر داورى صحیح و «علم» به معناى داشتن آگاهى و اطلاعات است.(تفسیر نور، ج7، ص28)نباید فکر کنیم بیشتر خواندن یعنی موفقیت بیشتر؛ باید با بیشتر خواندن و بیشتر فکر کردن و بیشتر فهمیدن و تجربه کردن به موفقیت برسیم. همچنین قرآن کریم میفرماید: «اسلام بر شما بهخاطر صبر و استقامتتان! چه نیکوست سرانجام آن سرای جاویدان» و نیز میفرماید: «آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن(و آرام) است آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش می یابد!» با قاطعیت کامل می گوییم اگر راه دیگری برای اطمینان قلب و دل وجود داشت خداوند آن راه را معرفی میفرمود و ما هم اگر راه دیگری میشناختیم سراغ آن میرفتیم.
در قرآن رمز بهکارگیری در یک کار را تخصص، توانایی و تعهد میداند و میفرماید: «یکى از آن دو (دختر شعیب)، خطاب به پدر گفت: اى پدر! او (موسی) را استخدام کن، زیرا بهترین کسی که (می توانى) استخدام کنى، شخصِ توانا و امین است.» اگر میخواهیم در کار مناسبی مشغول شویم، باید اعتماد کارفرما را جلب کنیم. حتی در یک آیه مهمترین عوامل موفقیت و عدم موفقیت را هم گفته است. خداوند در آیه 46 سوره انفال فرموده است: «وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»؛ و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامتکنندگان است.
یکی دیگر از نکاتی که باید برای موفقیت آن را رعایت کنیم، این است که با افراد نادان مشورت نکنیم و فکر و زندگی خود را به دست آنان نسپاریم. خداوند در آیه 55 سوره قصص میفرماید: «و هرگاه (سخن) لَغوى را بشنوند، از آن روى برگردانند و گویند: اعمال ما براى ما و کارهاى شما براى شما باشد، سلام (وِداعِ ما) بر شما باد، ما به سراغ جاهلان نمىرویم.» در کل، هر آیهای از قرآن را میتوان دستوری برای موفقیت انسان دانست و با عمل به آن در دنیا و آخرت به موفقیتی کامل و غیرفانی دست پیدا کرد. اگر مدرسان دروس موفقیت از دستورات قرآن برای الگوگیری استفاده میکردند، میتوانستند مهارتآموزان خود را با انسان الهی آشنا کرده و پایداری موفقیت را تضمین کنند. سوای آنکه دامنه موفقیت دینی به فرد محدود نیست، بلکه تمام بشریت را در کنار خود به بالاترین درجات دنیوی و اخروی میرساند.
یکی از راههای رسیدن به موفقیت کامل و سالم «تواضع و فروتنی» است. تواضع؛ یعنی در برابر مردم ادب، فروتنی و افتادگی را رعایت کردن و از خودبینی و خودپسندی دوری نمودن. تواضع یکی از صفات و حالات درونی انسان است که در اعمال و افعال او نمود پیدا میکند. بدون تردید فروتنی و افتادگی در برابر مردم و شهروندان، در دنیا محبوبیت اجتماعی را به دنبال دارد و در آخرت موجب رضایت الهی است و یکی از مسائل مهمی است که اولیای خدا همواره مردم را به آن سفارش نمودهاند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «همانا تواضع جز رفعت و بلندی مقام، چیز دیگری برای انسان نمیآورد. پس تواضع کنید رحمت خدا بر شما باد.»
حالا چرا از تواضع گفتیم؟ زیرا عدم تواضع و تکبر و خودپسندی یکی از آفات بزرگ موفقیت است. امروزه بسیاری از مخترعان، مبتکران، تولیدکنندگان و دانشمندان را میبینیم که بهدلیل متواضع نبود علم خود را و فرمولهای یک دستاورد را مخفی میکنند تا دست انسانها از آن کوتاه باشد و نتوانند بهراحتی به آن دست پیدا کنند. این موارد در جایی بوجود میآید که موفقان عرصههای مختلف دچار سودای ثروت و قدرت بیشتر میشوند. موفقیت همانطور که میتواند به کمک انسانها بیاید و زندگی آرامی را برای آنها رقم بزند میتواند زندگیشان را به خطر بیاندازد. اینجاست که موفقیت را باید موفقیتی دنیایی و آخرتی، مادی و معنوی ببینیم. موفقیتی که به تعالی و رشد انسان کمک میکند.