حاشیه ای بر همخوانی ترانه ای مبتذل در یک کلاس درس؛
در روزهایی که گذشت انتشار یک ویدیو از کلاس درس ابتدایی معلم قائمشهری خبرساز شد و واکنش های مثبت و منفی بسیاری به همراه داشت و موجب طرح انتقادات و سوالات جدی از وزارت آموزش و پرورش در حوزه تربیتی و عملکردی شد؛ سوالاتی که به نظر می رسد زمان پاسخ به آنها مدت هاست که فرا رسیده است.انتشار ویدئوهایی از همخوانی چند ترانه مبتذل توسط دانش آموزان در فضای مدرسه، مسبوق به سابقه است و اتفاقا در سال ۹۸ که دابسمش هایی از ترانه مبتذل «ساسی مانکن» در فضای مجازی به صورت گسترده دست به دست می شد، حواشی بسیاری را برای آموزش و پرورش رقم زد و حتی منجر به لغو ابلاغ چند مدیر مدرسه شد.
انتشار این کلیپ ها، این نکته را یادآوری می کرد که جای شادی و فعالیتهای نشاط آمیز در مدارس خالی است؛ هرچند فارغ از مباحث حقوقی انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی که باید در جای دیگری به آن پرداخت، پیش از این و در دوران کرونا شاهد وجه مثبت همخوانی و ایجاد نشاط در کلاس های درس و انتشار ویدئوهایی از روش های خلاقانه تدریس معلمان به ویژه در مقطع ابتدایی با کمک موسیقی و ترانه هایی بودیم که خودشان ساخته بودند.
فعالیت های معلمان در آن روزها بارها مورد قدردانی از سوی نهادهای مختلف و به ویژه آموزش و پرورش قرار گرفت و دور از انصاف است که دستگاه تعلیم و تربیت را به کلی مخالف شادی، ایجاد نشاط و به کارگیری روش های خلاقانه تدریس در کلاس های درس بدانیم، اما موج واکنش های منفی نسبت به وزارت آموزش و پرورش درباره پخش کلیپ معلم قائمشهری و دانش آموزانش که مشغول همخوانی یک ترانه محلی بودند، از جایی به راه افتاد که دستور اخراج این معلم از سوی مدیرکل آموزش و پرورش استان صادر و برخورد با وی از سوی رئیس مرکز روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش اطلاع رسانی شد.
اگرچه محتوای ترانه مذکور برای گروه سنی دانش آموزان به ویژه در دوره دبستان، نامناسب و مبتذل است و برخورد با مدرسه و این معلم که برخی اقدام او را در راستای بلاگری و افزایش مخاطبانش در فضای مجازی دانسته اند، از سوی آموزش و پرورش ضروری بود، اما اقدام سلبی و یکباره در صدور دستور اخراج، ورق ها را برگرداند و بار دیگر آموزش و پرورش را که هنوز نتوانسته خود را با نیازهای روز کودکان و نوجوانان نسل جدید همسو کند، روش های تربیتی کارآمد را به کار بگیرد و با زبان نسل جدید با آنها سخن بگوید در سیبل انتقادات قرار داد.
اطلاعیه آموزش و پرورش در مورد خانم معلم قائمشهری
با توجه به اهمیت و حساسیت مدرسه و ماموریت آموزش و پرورش در جهت آگاهی بخشی و تعلیم ارزشهای انسانی، نقش مربیان و معلمان در تبیین و تشریح و تربیت اخلاقی و انسانی دانش آموزان مخصوصاً در دوره ابتدایی از اهمیت بسزایی برخوردار است و بر کسی پوشیده نیست که آموزش و پرورش در الگوسازی و تربیت انسانیهایی کارامد و مسئولیت پذیر در تراز انقلاب اسلامی نقش مهمی دارد.لازم به ذکر است اگر در مدرسهای رفتار غیر حرفهای از معلمی سر بزند طبیعی است آموزش و پرورش طبق ضوابط و مقررات در خصوص آن فرد و مدرسه تصمیم گیری نماید و این خواسته بحق مردم شریف ایران است که در لحظه لحظه شکل گیری شخصیت دانش آموزان، از روح و جان امیدهای ارزشمند این دیار پر گهر امانتداری و حفاظت گردد.
در مورد مسئلهی مدرسه مورد نظر، تنها برخورد صورت گرفته به خاطر پخش موسیقی یا استفاده از روشهای فرح بخش تدریس نبوده است، بلکه فعالیتهایی همچون «آغاز با نشاط» که تاکید بر ساماندهی مراسم صبحگاه مدارس با رویکرد استفاده از توانمندیهای دانش آموزان داشته و یا طرح «سه دقیقه با نشاط» که در کلاس درس موجب ایجاد موجی از شور و نشاط در دانش آموزان میگردد با قوت و به شکل وسیعی در حال اجرا میباشد.
ایجاد رشتههای تخصصی موسیقی در هنرستان ها، برگزاری سرودهای همگانی و گروهی و همچنین برگزاری دورهها و جشنوارههای روشهای برتر تدریس با رویکرد آموزش روشهای خلاقانه و اثربخش تدریس نیز از دیگر اقدامات تحول آفرین در آموزش و پرورش استان است که خود مبین نگرش این نظام پویا در مسیر ایجاد رشد و پیشرفت در مسیر هدایت و تعالی دانش آموزان عزیز است.
مع الوصف با توجه به اینکه مدیر مدرسه طی نامه ای؛ کتباً درخواست تجدید نظر و مساعدت در خصوص ادامه همکاری این معلم را نموده اند و معلم مربوطه هم با اعلام ندامت و اذعان به عدم توجه به آثار سوء شانیت بخشی به برخی رفتارهای غیر اخلاقی و هنجار شکن موجود در متن این ترانه، درخواست مساعدت جهت جبران اتفاقات اخیر را داشته است، تجدید نظر خواهی آنان با حضور همه اعضای شورای نظارت مطرح و در خصوص ادامه همکاری وی تصمیم گیری خواهد شد.
لازم به ذکر است از آنجائیکه یکی از وظایف اصلی شورای نظارت بر مدارس غیر دولتی، نظارت و ارزیابی بر امور تربیتی و آموزشی مدارس غیردولتی میباشد؛ به همین منظور در اسرع وقت موضوع تجدید نظر خواهی این معلم و مدیر در شورای نظارت، با حضور تمامی اعضاء مطرح و با نگاه رافت اسلامی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. امید است با تلاشهای بی وقفه و تأثیرگذار معلمان عزیز و ارزشمند شاهد برداشتن گامهایی بلند در جهت شکوفایی استعدادهای دانش آموزان و پرورش مدیرانی ارزنده برای آینده این کشور باصلابت باشیم.
اخراج معلم قائمشهری به دلیل پخش "موسیقی مبتذل" در مدرسه/ احتمالا مجوز فعالیت مدرسه لغو خواهد شد
ایرنا نوشت: مدیر کل آموزش و پرورش مازندران گفت: بهدنبال پخش آهنگ مبتذل توسط معلم یک مدرسه در شهرستان قائمشهر برخورد اداری لازم انجام شد و ضمن قطع همکاری با وی، به احتمال مجوز فعالیت مدرسه نیز لغو خواهد شد. روز گذشته تاکنون فیلمی از یک مدرسه غیرانتفاعی در شهرستان قائمشهر در فضای مجازی در حال انتشار و دست به دست شدن است که در آن همخوانی آهنگ تعدادی از دانش آموزان در این مدرسه را نشان می دهد.استخدام در باشگاه نساجی!
روابط عمومی باشگاه نساجی مازندران، ضمن تبریک عید مبعث، باشگاه نساجی در راستای وظایف و مسئولیتهای اجتماعی، سرکار خانم صفرزاده، آموزگار قائمشهری که اخیراً به دلایلی مورد بیمهری قرار گرفته را به استخدام باشگاه در میآورد تا از توانایی او در امور فرهنگی بهره ببرد.باشگاه نساجی متعلق به مردم قائمشهر، مازندران و همه نقاط ایران است و وظیفه حمایت از مردم ایران را روی دوش خود میبیند و تا حد توان برای دستیابی به این هدف تلاش خود را ادامه خواهد داد.
نامه آیت الله معلمی برای بازگشت معلم قائمشهری | خانم صدف صفرزاده از همخوانی موسیقی نامناسب متاسف است
آیتالله معلمی برای بخشش معلم قائمشهری بهصورت کتبی و شفاهی پیگیر این موضوع شدند تا به مناسبت عید مبعث، مسئولان او را مورد بخشش قرار دهند تا به مدرسه بازگردد و به کار خود ادامه دهد.
بازگشت خانم معلم به مدرسه
با توجه به ابراز پشیمانی خانم صدف صفرزاده، آیتا... علی معلمی، نماینده پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری بهصورت کتبی و شفاهی پیگیر این موضوع شدند تا به مناسبت عید مبعث، مسئولان او را مورد بخشش قرار دهند تا به مدرسه بازگردد و به کار خود ادامه دهد.آیتا.. علی معلمی در نامهای به استاندار مازندران نوشت: «جناب دکتر حسینیپور با اهدای سلام و تحیات و تبریک عید مبارک مبعث به عرض میرسد خانم صدف صفرزاده که در یکی از مدارس غیرانتفاعی با حضور ایشان، موسیقی نامناسبی پخش شده بود؛ از این پیش آمده متاسف است و از مسئولان محترم ذیربط تقاضای عفو و بخشش دارد و قول میدهد در انجام وظیفه با تعهدات دینی و الزام عملی به ارزشهای اسلامی و انقلابی عمل کند، لذا انتظار میرود با پیگیری جنابعالی حل مشکل گردد و مشارالیه به کارش ادامه دهد.»
عذرخواهی باشگاه نساجی مازندران بعد از استخدام معلم قائمشهری!
به گزارش روابط عمومی باشگاه نساجی مازندران، در این نامه آمده است؛بسمه تعالی
بدینوسیله به استحضار عموم می رساند؛
باشگاه نساجی مازندران ضمن احترام به فرهنگ و عرف عمومی کشور ، همواره در چارچوب قوانین گام برداشته و ملزم به رعایت تصمیمات نهادهای ذی صلاح کشور است. لذا من باب برخی برداشتهای نادرست درخصوص استخدام یک معلم جوان مازندرانی و هوادار نساجی که موجب سوء تفاهم گردیده، صمیمانه پوزش میخواهیم. بدیهی است احسان و نیکوکاری از جمله مفاهیم ارزشمندی است که در آموزههای دینی و حتی فرهنگ پهلوانی ورزشی، مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است. در عرصههای فرهنگی و اجتماعی نیز کاربرد زیادی داشته و باشگاه نساجی نیز در راستای پیشوند فرهنگی خود، اقدام نمود. جا دارد در پایان خاطر نشان کنیم رسانه های معاند حق ندارند و اجازه هم نمیدهیم از این بابت سوءاستفاده کنند.
واکنش کاربران شبکه های اجتماعی
در این میان حرکت عجولانه و سخیف مدیران تیم نساجی که خودش لگدپرانی بود به تصمیم مسئولان آموزش و پرورش در برخورد با ناهنجاری ها آسیب بیشتری به دنبال دارد. اینکه عده ای باشند در مقابل برخوردهای قانونی بایستند و سعی کنند آن را بی اثر کنند تا به ترویج بی قانونی توسط افراد کمک کنند خود معضلی است که باید برای آن فکر شود. این کار مانند دروازه باز کانادا در پذیرایی از متخلفان مالی است و افرادی که هر کاری میکنند تا دولت های غربی را مجبور کنند به اعطای پناهندگی به آنان؛ مانند دختری که روسری اش را به چوب آویزان کرد و راه پناهنده شدن را برای خود هموار کرد یا فردی که قاتل ندا آقاسلطان بود ولی با دسیسه و برنامه اقامت کشورهای غربی را گرفت...
این یعنی بی اعتبار کردن قانون و ترویج بی اخلاقی که شاید در مورد معلم قائمشهری مورد بزرگ و خاصی نباشد اما در آینده می تواند معضلات زیادی را به همراه بیاورد. برای نمونه می توانید توییت زیر را بخوانید که تهییج، تشجیع، اعتبار بخشی و ترغیب شرکت ها و افراد در بخش خصوصی یا غیردولتی است.
گفتگو با رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
کورش محمدی، در گفت وگو با ایسنا، در این باره اظهار کرد: تردیدی نیست که در همه نظام های اموزشی دنیا، اصول مراقبتی ویژه ای برای سنین اموزشی مختلف به ویژه دوره ابتدایی دارند و این ویژگیهای تربیتی برایشان مهم است. این یک اصل مهم و پذیرفته شده در نظام تعلیم و تربیت کشورهای مختلف است که باید اصولی را در حیطه رفتارهایی که از طرف معلمین و نظام آموزشی به دانش آموزان منتقل می شود وضع کرده و رعایت کنند.وی افزود: اما در باب اینکه آموزش و پرورش ما در این قضیه چگونه عمل کرد، دو نکته وجود دارد. نکته نخست اینکه این قضیه برای بار اول نبود که اتفاق می افتاد و در گذشته هم شاهد پخش موزیک هایی چون «آقامون جنتلمنه» بودیم که در سطح گسترده و در حیاط مدارس همخوانی می شد که برای منِ کارشناس بسیار نگران کننده بود و همان موقع هم هشدارهایی به آموزش و پرورش داده شد که این موضوع را به صورت جدی آسیب شناسی کند، اما حرکت جدی در این زمینه صورت نگرفت.
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران با بیان اینکه گویی آموزش و پرورش نمی خواهد حرکتی در خور و درست در این زمینه داشته باشد و تغییری در روش های آموزشی اش ایجاد کند گفت: اگر امروز کودکان ما در سن دبستان، ترانه ای که ویژه بزرگسالان است را حفظ کرده و لزوما هم در مدرسه یاد نگرفته بلکه الگوهای خودش را در خانواده و جامعه هم داشته باید از آموزش و پرورش انتظار پاسخ به سوالات جدی در حوزه تربیتی داشت.
چه خوراکی آموزشی و تربیتی برای دانش آموزان سنین پایه در کشور تدارک دیده ایم؟
محمدی ادامه داد: وقتی خوراک تربیتی ندارید، نظام تعلیم و تربیت را هر روز ناکارآمدتر می کنید، نظام تعلیم و تربیتی که از آن چیزی جز رقابت و هیچان خارج نمی شود. در چنین شرایطی طبیعی است کودکی که در خانه و بیرون از مدرسه، الگوهای قوی تری دارد، یک موزیک را که با هیجان و جذابیت های مورد نیازش انطباق دارد حفظ کند و سرکلاس بخواند.
آموزش و پرورش محل رفتارهای هیجانی نیست
وی به برخورد نامناسب با معلم این مدرسه که اقدام به تهیه ویدئو از دانش آموزانش کرده و در فضای مجازی منتشر کرده بود نیز اشاره کرد و گفت: نکته دوم در این ماجرا این است که آموزش و پرورش محل رفتارهای هیجانی نیست. سوالم این است که آیا برای این معلم که اتفاقا جوان هم هست و تجربه ای ندارد، دوره های بازآموزی و آموزشی که اصول تربیتی ارتباط با دانش آموزان را فرابگیرد برگزار شده است؟
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران اضافه کرد: این خطا اتفاق افتاده، اما آموزش و پرورش صورت مسئله را پاک می کند و با برخورد هیجانی، دستور اخراج صادر می کند عنوان کرد: آنچه که برای ما مهمتر از داستان این کلاس و این معلم است، تداوم این رفتارها در آموزش و پرورش و بی توجهی و غفلت از اصول حوزه یادگیری است. با این کاری که آموزش و پرورش انجام داد که معتقدم یک رفتار هیجانی، بدون بررسی و بدون آسیب شناسی بوده، یک نیروی جوان از دست رفته و از سیستم آموزشی خارج شده است.
محمدی با بیان اینکه این در حالی است که می شد مشکل را با یک تذکر و یک بازآموزی برطرف کرد گفت: با این رفتار آموزش و پرورش، فضای مجازی از این معلم، قهرمان ساخته و ملکه ذهن کودکان و نوجوانان می شود و اثرات منفی این رفتار آموزش و پرورش به مراتب بسیار بیشتر از آن چیزی است که مدنظرش بوده است.
نظام تعلیم و تربیت فاقد برنامه، استراتژی و ایدئولوژی تربیتی برای نسل پایه است
وی ادامه اد: این معلم توانسته با شاگردانش ارتباط موثر برقرار کند که نکته مهمی است. در حوزه مسائل تربیتی و اصول مترتب بر حوزه یادگیری، جذابیت و منطبق بودن آموزش با هیجانات کودک بسیار مهم است. آیا در جریان یادگیری امروز جذابیتی تعریف کرده ایم که در کنار اصول اصیل و منطبق با مسائل دیتی و تربیتی خودمان قرار بگیرد؟ در آموزش و پرورش چنین چیزی نداریم و برای نظام تعلیم و تربیتی که فاقد برنامه، استراتژی و ایدئولوژی تربیتی برای نسل پایه است، طبیعی است که این اتفاقات می افتد و این بار اول نبود، آخرین بار هم نخواهد بود.
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران با تاکید براینکه با این برخورد سلبی مشکلی حل نمی شود گفت: بهتر بود که آموزش و پرورش به جای برخورد سلبی و چکشی، شرایطی را ایجاد می کرد که با گروهی از کارشناسان، وضعیت را آسیب شناسی کند. پس این حوزه کی قرار است به تحول برسد؟ این اتفاقات نشانه هایی از نارکارآمدی اهداف تعلیم تربیتی است که مدنظر خود آموزش و پرورش است.
محمدی با بیان اینکه اگر یک معلم نتواند ارتباط موثری با شاگردانش برقرار کند در انتقال مفاهیم تربیتی و آموزشی موفق نخواهد بود گفت: وی نمونه ای از جامعه معلمین ماست، جامعه ای پرانرژی و ارزشمند که ظرفیت های بسیار خوبی دارند و اگر برنامه ریزی و از این ظرفیت ها به خوبی استفاده شود شاید خیلی از مشکلات ما درد جامعه توسط معلمان خوب و متعهد حل شود. همانطور که گفته شد امروز روش اخراج جواب نمی دهد و بهتر بود که آموزش و پرورش روش اصلاحی را در پیش بگیرد.
طی دو روز گذشته اخبار مختلفی پیرامون وضعیت فعلی این معلم منتشر شد؛ از استخدام او توسط یک باشگاه ورزشی گرفته تا نامه یک عضو مجلس خبرگان رهبری خطاب به استاندار مازندران برای بازگشت او به کلاس درس به مناسبت عید سعید مبعث. همچنین اموزش و پرورش مازند ان در اطلاعیه ای اعلام کرده است که «مدیر مدرسه طی نامه ای درخواست تجدیدنظر کرده و معلم مربوطه نیز با اعلام ندامت و اذعان به عدم توجه به آثار سوء شانیت بخشی به برخی رفتارهای غیراخلاقی و هنجار شکن موجود در متن این ترانه، درخواست مساعدت جهت جبران اتفاقات اخیر را داشته است.» در خاتمه اطلاعیه مزبور، آموزش و پرورش این استان از بررسی موضوع تجدیدنظر خواهی در شورای نظارت برمدارس غیردولتی خبر داده است. علاوه براین مدیرکل اموزش و پرورش استان از حل مشکل و بازگشت معلم قائمشهری به کلاس درس خبر داده است.
مشکل با اخراج معلم قائمشهری حل میشود؟/ از «آقامون جنتلمنه» تا «گنگستر آمل»
انتشار یک ویدیو از کلاس درس ابتدایی معلم قائمشهری موجی از واکنشها را در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به راه انداخت. از نقدها به کار و روش این خانم معلم تا محتوای مبتذل و نامناسب این آهنگ برای دانش آموزان. اما چرا باید چنین اتفاقی از سوی یک معلم مدرسه بیفتد؟ایسناپلاس: استفاده ابزاری از کودکان در شبکههای اجتماعی دیگر موضوع تازهای در کشور ما نیست. سالهاست روانشناسان و کارشناسان فضای مجازی و کودکان هشدار میدهند که حتی والدین کودکان حق استفاده از عکس و ویدیو از کودکان خود در فضای مجازی به منظور جذب مخاطب ندارند و حتی بهتر است عکسهایی از کودکانشان منتشر کنند که چهره آنها چندان مشخص نباشد. این در حالیست که بارها و بارها شاهد صفحاتی بودهایم که مادران حتی از بدو تولد با کودکان خود ویدیو تولید میکردند و حتی آنها را برای تبلیغات به کار میگرفتند. این موضوع در سالهای اخیر در رسانههای کشور به قدری پررنگ شد که عبارت «کودکان کار مجازی» تبدیل به یکی عبارات مهم در آسیبشناسیهای حوزه کودک شد.
آسیبی که خوشبختانه در چندماه اخیر با ورود برخی نهادهای نظارتی مانند پلیس فتا کمی کنترلشدهتر پیش میرود. به گونهای که در ابتدای امسال ویدیوی دو دختر و پسر نوجوان اینستاگرامی با واکنش پلیس فتا مواجه شد و بحث جرایم مربوط به استفاده ابزاری از کودکان در فضای مجازی را این بار به شکل جدیتری به میان آورد.
همچنین پلیس فتا در اقدامی صفحات برخی مادران فعال در اینستاگرام که محتوای آنها از طریق کودکانشان مجرمانه و شامل بهرهکشی بود از اختیارشان در آورد و به جای آن پستهایی در مخالفات با این سبک زندگی منتشر کرد. اقدامی که هرچند دیر انجام شد. اما میتواند روند رشد و الگوسازی این مادران را متوقف کند و حتی شاید جلوی رشد قارچگونه این قبیل مادران را در شبکه اجتماعی تا حدی کاهش دهد.
آیا معلم قائمشهری مجرم است؟
طبق بندهای صریح قانون حمایت از کودکان و نوجوان مصوبه ۲۳/۰۲/۹۹ ویدیوی تولید و منتشر شده از معلم قائمشهری یک اقدام مجرمانه است.
در بندهای ۶ تا ۹ ماده ۱۰ این قانون آمدهاست:
- ۶در دسترس قراردادن یا ارائه محتوا یا اثر مستهجن یا مبتذل به طفل یا نوجوان به یک یا چند مجازات درجه هشت قانون مجازات اسلامی؛
۷- استفاده از طفل و نوجوان برای تهیه، تولید، توزیع، تکثیر، نمایش، فروش و نگهداری آثار سمعی و بصری مستهجن یا مبتذل، حسب مورد به میانگین حداقل و حداکثر تا حداکثر مجازات مقرر در قانون مربوط؛
۸- واردات، صادرات، تکثیر، انتشار، عرضه، معامله یا بارگذاری محتوا یا اثر مستهجن یا مبتذل که در آنها از اطفال و نوجوانان بهرهگیری شده و یا حمل و نگهداری آنها به یکی از مجازاتهای درجه شش قانون مجازات اسلامی؛
۹- برقراری ارتباط با طفل و نوجوان در فضای مجازی بهمنظور هرگونه آزار جنسی یا ارتباط جنسی نامشروع به یکی از مجازاتهای درجه شش قانون مجازات اسلامی.
چرا ماجرای معلم قائمشهری به وجود آمد؟
در چندسال گذشته پخش آهنگهای ویروسی شده در شبکههای اجتماعی تبدیل به یکی از رفتارهای ساده اما خطرناک برخی جمعهای نوجوانانه شد. در فیلمهای منتشر شده از کودکان و نوجوانان بارها دیدهایم بچهها در حال همخوانی برخی آهنگهای مبتذل و به اصطلاح هیت شده هستند و تصمیم دارند آن را برای آن خواننده بفرستند. این موضوع گاهی پا را فراتر گذاشت و در اقدامهایی باور نکردنی برخی از دانش آموزان با فرم و روپوش مدرسه برخی از این آهنگها را سر صف همخوانی کردند و یا در برخی مهدکودکها به عنوان آهنگی برای ورزش و رقص کودکان از آن استفاده کردند.
اتفاقی که نوعی شوک فرهنگی بود اما اقداماتی برای آن صورت نگرفت و موضوع بیشتر از نقد و محکومیت کلامی پیش نرفت و حالا به نظر میرسد در راستای همان ماجرا پخش چنین آهنگی در کلاس درس یک خانم معلم عجیب به نظر نرسد بلکه ادامه مسیر همان همخوانی آهنگهایی نظیر «جنتلمنه» ساسی مانکن باشد.
در ادامه این ماجرا خوی بلاگری و فرهنگ بلاگرپروری در سالهای گذشته باعث شده بسیاری از صاحبان مشاغل، از آبدارچی تا معلم و کارمند و... تلاش کنند برای جذب مخاطب بیشتر رفتاری متفاوت از خود در شبکه اجتماعی نشان دهند. این تفاوت گاهی برای سایر همصنفها مثبت و گاهی مثل ماجرای معلم قائمشهری منفی خواهد بود.
چرا معلم و کادر مدرسه قائمشهری متوجه بدی ماجرا نبودهاند؟
آنچه مسلم است نه معلم قائمشهری، نه کودکان کلاس درس و نه حتی والدین آنها که احتمالا همگی اکانت اینستاگرامی معلم فرزندانشان را داشتهاند و نه حتی کادر مدرسه متوجه قبح و بدی این ماجرا نبودهاند. بیاطلاعی یک معلم جوان از قوانین حقوق کودکان و حتی درک وی از محتوای نامناسب موسیقی استفاده شده در کلاس درسش نشان میدهد علت این معلول جایی فراتر از کلاس درس و حتی آن مدرسه است. اگرچه معلم دارد به نشانه تاسف در ویدیوی منتشر شده سرتکان میدهد اما این تاسف همراه با ضبط فیلم بیشتر شبیه یک اقدام نمایشی است تا یک تاسف معلمانه.
معلم و مدرسه قائمشهری اولین متخلفان رفتارهای نامناسب با کودکان به لحاظ فرهنگی نیستند. آخرین هم نخواهند بود. مشکل فرآیند آموزشی معلمهاست که تعدد نمونههای مشابه نیز نشان میدهد چیزی در مورد حقوق کودکان نه تنها به والدین آموزش داده نشده بلکه حتی معلمان مدارس نیز از این موضوع بیخبرند و مسئولین آموزش و پرورشی باید چارهای برای این موضوع بیندیشند. سواد رسانهای حالا چیزی فراتر از سواد اینترنت و کامپیوتر است و اینطور که پیداست باید آموزشهای ضمن خدمت ادامهداری همراه با قوانین جدید که هرساله ممکن است اضافه و یا دچار تغییراتی شوند به معلمان و کادر آموزشی مدرسه داده شود. مثل قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که برای جلوگیری از بهرهکشی از کودکان و نوجوانان در خردادماه 99 تنظیم شد و نیازمند توضیح، تفسیر و مثال مصادیق است.
چرا معلم قائمشهری این شیوه را انتخاب کرد؟
شکایت از فضای خشک آموزشی در مدارس گله همه کسانی است که ۱۲سال پشت میز و نیمکتهای مدرسه نشستهاند و حتی برخی به آن مدل پادگانی میگویند. شکستن این فضای خشک و بسته در مدارس کشور به خصوص در مراکز دولتی که حتی مساحت کلاسش به نسبت تعداد دانش آموزان مناسب نیست، باعث میشود برخی معلمان تصمیم بگیرند برای شکستن این فضا از مدلهای مختلف دیگری برای تدریس استفاده کنند. مدلی که رابطه عمودی معلم- دانش آموزی را حتی بشکند و معلم را به جای یک آموزشدهنده صرف تبدیل به یک همراه آموزشی و حتی همبازی و دوست برای بچهها کند.
برگزاری کلاس درس در حیاط مدرسه و یا حتی تغییر چینش میز و نیمکت کلاس از جمله رفتارهایی بوده که سالهای اخیر از بعضی معلمان برای تغییر فضای خشک و جدی مدرسه دیدهایم. دیگر ویدیوهای منتشر شده از معلم قائمشهری فارغ از درست و غلط بودن آنها نشان میدهد این معلم جوان نیز سعی بر طراوت بیشتر در کلاسهای درسیاش داشتهاست و دوست داشتهاست معلم بهتری برای دانش آموزانش باشد. حال اینکه چقدر برخی از آنها درست یا غلط بوده سوالیاست که متخصصین آموزشی باید به آن پاسخ بدهند.
اما نکته نهفته در این ویدیوها خلاء طرح درس و شیوههای آموزشی برای معلمان است و اگر معلمی بخواهد تغییری در راستای شادی کلاسش انجام بدهد همه بار خلاقیت به دوش خود اوست. نبود آهنگ و موسیقیهای آموزشی برای کلاسهای درس، عدم طراحی بازیهای عملی برای برگزاری کلاسهای درس باعث شده که برخی از معلمان در ابتکاراتشان برای شکستن این فضا دچار اشتباه شوند. معلمهایی که نخواهند به شیوه سنتی چندصدساله و با ادبیات و شیوه «از جلو نظام» و صفهای طویل دانش آموزانشان وارد کلاس شوند.
آیا معلم قائمشهری باید اخراج شود؟
چندی بعد از انتشار ویدیوی کلاس درس معلم قائمشهری و همخوانی آنها با آهنگ نامناسب؛ از آموزش و پرورش استان مازندران خبر رسید که این معلم مدرسه اخراج و احتمالا این مدرسه ابتدایی لغو مجوز خواهد شد. خبری که بلافاصله همپای ویدیوی اصلی دست به دست شد و دوباره موجی از واکنشهای موافق و مخالف را به همراه داشت.آنچه که مسلم است اشتباه معلم قائمشهری در رفتار خود با دانش آموزان است. پخش آهنگ و حتی همراهی معلم با محتوای مبتذل قطعا چارچوبهای اخلاقی یک دانش آموز را دچار اشکال میکند چون او بابت گوش دادن و حتی حفظ و همخوانی یک آهنگ با محتوای نامناسب از معلم کلاس درس خود تایید گرفتهاست و همین مجوزی بر محتواهای نامناسب دیگری که احتمالا در آینده منتشر خواهد شد و در پلیلیست او قرار خواهد گرفت.
اما آیا کسانی که از روی دلسوزی حکم به اخراج این معلم دادهاند و حتی پا را فراتر گذاشتند از لغو مجوز مدرسه حرف زدند به آوارگی این دانش آموزان و بلاتکلیفی آنها در روزهای پایانی سال فکر کردهاند؟ آیا اخراج معلم قائمشهری که به هر دلیلی ولو غلط توانسته بود همراهی دانش آموزانش را داشته باشد به سلامت روح و روان آنان ضربه نخواهد زد؟ آیا این دانش آموزان را متوجه اشتباه صورت گرفته میکند؟ اثراث آموزشی مثبت این اخراج و این لغو مجوز چه خواهد بود؟ اینها همه سوالاتیست که مسئولان آموزش و پرورشی و حتی کسانی که موافق حکم صادر شده بودند باید به آن جواب منطقی و عقلانی بدهند.
گروگانگیری با اخبار حاشیهای
محسن مهدیان: کسی هست خبر خانم معلم قائمشهری و خبر کشف حجاب نامزد نظام مهندسی را نشنیده باشد؟ درست یا غلط محتوای این اخبار بماند. از واکنش مسئولان نیز عبور کنیم. اما به واقع چه بر سر خود و افکارعمومی با این اخبار میآوریم؟ از این دو خبر بگذریم؛ از مهمترین دستاوردهای سفر دوروزه آقای رئیسجمهور به چین چه میدانیم؟ از تولید مشترک هواپیما با چین باخبر شدیم؟ از امضای سند 3.5میلیاردی سرمایهگذاری صنعتی چه؟ از توافق 12میلیارد دلاری در صنعت حملونقل و ساخت خودرو چطور؟ از بسته 40میلیارد دلاری در صنعت نفت خبر گرفتیم؟مشکل کجاست؟
قدیم اتاقهای شیشهای رسانهها محل تشکیل شورایی بود تا ضرایب اخبار را تعیین کنند. کدام خبر تیتر یک شود و کدام تیتر دوم و کدام گوشوارهها و... . به این فهم، مهمترین ویژگی سردبیر یک رسانه، ضریبدهی اخبار است. اما امروز ضرایب اخبار را شبکههای اجتماعی تعیین میکنند. کدام بیشتر لایک خورده، بیشتر به اشتراک گذاشته شده و بیشتر واکنش گرفته است. اما آیا هر خبری بیشتر دست بهدست شد یعنی مهمتر است؟
ثمره این ضرایب غیرواقعی چیست؟
اول مسئلهسازی برای مسئولان و ورود آنها به چرخه باطل واکنشهای شتابزده است؛ یکبار خانم معلم اخراج و یکبار مورد پادرمیانی و یکبار گذشت و... مهمتر از این افکار عمومی است که ضرر میکند و از اخبار اصلی فاصله میگیرد. ما کمکم گرفتار یک بیخبری مدرن شدهایم. بیخبری ناشی از شبکهها. همه میدانند و نمیدانند. باخبرند و بیخبر. به واقع فکر میکنند میدانند و باخبرند. مخاطب در گروگان اخبار حاشیهای و بیثمر است. اساسا چرا باید خبر یک کلاس درس، مدیر و مسئول و امام جمعه و استاندار را بهخط کند؟ اساسا این خبر چه نسبتی از واقعیت مدارس ما دارد؟ چرا فکر کردیم خطای خانم معلم آنقدر بزرگ است که لازم است همه مسئولان شهر درگیر شوند؟
مسئله این مصداق مشخص نیست. مسئله دوران بیخبری جدید است که کمکم در حال شکلگیری است. وقتی افکار عمومی را از اخبار اصلی دور نگه داشتیم و درگیر حواشی و اخبار زرد و بیثمر کردیم طبیعی است که رسانه دشمن رهزن ذهنهای بیخبر میشود. چنانچه جنونوار مینویسند کیش و دریای خزر را به چین فروختند و ایران طی یک قرارداد 25ساله مستعمره چین شد و عدهای چنان مسخ میشوند که علیه این خبر اعتراض خیابانی به راه میاندازند. این ثمره عصر بیخبری است. نسبت به پرسش ذهن مخاطب در هر سطحی سکوت نکنیم و پاسخگو باشیم. اما مراقبت کنیم هیجان اخبار حاشیهای، مسئولان و رسانههای مرجع را به گروگان نبرد و به انفعال نکشد.
گنگستربازی در فرهنگ
آرمان ملی: «گنگستر شهر آمل» هم رنگ و بوی سیاسی بهخود گرفت؛ از اخراج خانم معلم تا بازگشت او بهکار و نظرات موافق و مخالف مردم و مسئولان! طی روزهای اخیر ویدئویی از یک مدرسه غیرانتفاعی در شهرستان قائمشهر در فضای مجازی منتشر شد که در آن تعدادی از دانشآموزان در حال خواندن آهنگی بودند که محتوای آن مناسب و فرهنگی نبود. پس از آن بود که مدیرکل آموزشوپرورش مازندران اعلام کرد که برخورد اداری لازم انجام شد و ضمن قطع همکاری با معلم، به احتمال مجوز فعالیت مدرسه نیز لغو خواهد شد. اما ظاهرا مسئولان نمیتوانستند تصمیم واحدی داشته باشند چنانکه شامگاه جمعه معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران بدون توجه به اظهارات مدیرکل آموزشوپرورش این استان درباره اقدام معلم قائمشهری و انتشار موسیقی ناهنجار در کلاس درس بیان داشت: «در خصوص این معلم هفته جاری تصمیمگیری میکنیم.» این مواضع با واکشنهایی مواجه شد چنانکه محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات سابق در حساب توئیتری خودش نوشت: «یک سوال مهم حاشیهای در قضیه قطعه موسیقی «گنگستر شهر آمل» این است که این موسیقی با توجه به اعمال محدودیتهای متعدد بر اینترنت، چگونه بین مردم فراگیر شده است؟».....ساسی مانکن فراموش نشود!
نباید فراموش شود که همخوانی دانشآموزان و انتشار تصاویر آنها از یک موسیقی جنجالبرانگیز شده است، سال 1398 ویدئوهایی از مدارس مختلف منتشر شد که دانشآموزان مشغول خواندن یک موسیقی از خوانندهای لسآنجلسی بودند، تکرار همخوانی قطعه «آقامون جنتلمنه» سبب شد، علی مطهری، نایبرئیس وقت مجلس شورای اسلامی در واکنشی به آن خطاب به وزیر آموزشوپرورش وقت بگوید: «وزیر آموزش و پرورش باید پاسخگو بوده و مدیران اینگونه مدارس نیز برکنار شوند.» سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش وقت هم در واکنش به پخش کلیپ آهنگهای مبتذل در مدارس اظهارکرد: امروز در دنیای آشفته و شلوغ شاهد این هستیم که مهمترین هدف دشمنان تغییر هویت فرزندان ماست؛ هویتی که با آموزههای ایرانی و اسلامی عجین شده است. در این کلیپها اغراض سیاسی کاملا مشهود است، سه نفر از دوستان مختصص را مامور بررسی این موضوع کردم تا ریشه تولید این کلیپها مشخص شود.» اما در سوی دیگر محمدعلی بهمنی، شاعر، در پاسخ به سوالی درباره اینکه چرا پای «آقامون جنتلمنه» به مدارس باز شد؟ گفت: «این نسل گناهکار نیست. شرایطی که برای نسل فراهم میشود مهم است. البته ذاتا هم فراهم نیست. چون فراهم را موقعی میتوان بهکار برد که رهآوردی برای نسلهای بعدی داشته باشد.» معلم و مدرسه قائمشهری اولین متخلفان رفتارهای نامناسب با کودکان به لحاظ فرهنگی نیستند. آخرین هم نخواهند بود. مشکل فرآیند آموزشی معلمهاست که تعدد نمونههای مشابه نیز نشان میدهد چیزی در مورد حقوق کودکان نه تنها به والدین آموزش داده نشده بلکه حتی معلمان مدارس نیز از این موضوع بیخبرند و مسئولان آموزش و پرورش باید چارهای برای این موضوع بیندیشند.
چرا شوکه شدند
در پیج اینستاگرام معلم قائمشهری، استوری نوازندگی و فیلم تدریس ریاضی او در شبکههای اجتماعی دست به دست دانشآموزان برای تدریس بهتر میچرخد. او اخیرا در صفحه شخصی خود موزیک و آواز منتشر کرده که مورد توجه کاربران قرار گرفته است. این معلم به دانشآموزان خود یاد میدهد که چگونه اعداد مخلوط را بهصورت خلاقانه به کسر تبدیل کنند. اکنون هم ظاهرا او قصد ایجاد نشاط در تدریس را داشته اما به محتوای آهنگی که انتخاب کرد، توجه نداشته است. از سوی دیگر موسیقی برنامههای کودک از زمان دهه 60 با کودکان ما خداحافظی کرده است، در مدارس نیز خبری از آموزش موسیقی به کودکان نیست تا فرق موسیقی خوب تا مبتذل برای آنها شناخته شود. ما در کشور تولیدات موسیقی شاد داریم اما در مدارس پخش نمیشود. «عصرایران» هم چنین به این موضوع اشاره کرده است که مردم و البته بچههای آنان در فضایی زندگی می کنند و برخی مسئولان در اتمسفری دیگر. به همین دلیل است که دانشآموزان یک شهر ترانهای را حفظ هستند و بدون این که منظور خاصی هم داشته باشند همخوانیاش میکنند.
معلمانی که آموزش ندیده اند
آفتاب یزد: در همه جای جهان مدرسه باید نقطه امنی باشد که حقوق دانشآموزان در آن به صورت کامل رعایت شود. به عبارتی دیگر علاوه بر اینکه آموزش و پرورش توامان در مدارس باید مورد توجه قرار بگیرد، کادر مدرسه و معلمان نیز باید آموزش کافی در خصوص رعایت حقوق دانشآموزان را دریافت کرده باشند. زیرا هر نوع عدم آگاهی در این باره میتواند تبعات بسیار بدی را به جای گذارد.مدتی است که در فضای مجازی خصوصا اینستاگرام این موضوع رواج پیدا کرده است که معلمان از کلاس درس خود تولید محتوا میکنند و برخی از آنها از این روش برای جذب فالور بهره میگیرند که این کاملا مصداق استفاده ابزاری از دانشآموزان است. عدهای از آنها ضمن احترام به حقوق دانشآموزان از انتشار عکسهایی که چهره آنها مشخص باشد خودداری میکنند و صرفا شیوه تدریس خود را به اشتراک میگذارند. اما عدهای به دلیل عدم آگاهی از این موضوع چهره دانشآموزان را در عکسها و فیلمها نشان میدهند و حتی دیده شده است که برخی از اشتباهات دانشآموزان در این فضا به اشتراک گذاشته میشود بدون در نظر گرفتن این موضوع که این کار میتواند تبعات بدی برای افراد داشته باشد. برای مثال دانشآموزان میتوانند به صفحات معلمین خود مراجعه کنند و در آن با کامنتهای بدی که افراد در فضای بیرحم مجازی منتشر میکنند برخورد کنند.
به عبارتی دیگر اگر برای مثال در این فضا چهره یک دانشآموز مورد تمسخر کاربران قرار بگیرد چه کسی پاسخگوی آثار روانی به جای گذاشته خواهد بود؟ ماجرای اخراج معلم قائمشهری به دلیل پخش موسیقی نامناسب در کلاس درس این روزها مطرح شده و واکنشهای بسیار زیادی را به همراه داشته است. عدهای بر این اعتقاد هستند که اخراج این معلم کار بسیار نادرستی بوده است و این نحوه مجازات تناسبی با جرم ندارد. اما متاسفانه عدهای دیگر خصوصا در فضای مجازی بر این اعتقاد هستند که این کار معلم اصلا کار نادرستی نبوده است زیرا دانشآموزان این آهنگ را حفظ بودهاند و در خارج از فضای مدرسه با آن مواجه شده اند.
به نظر میرسد این گروه درگیر نوعی اشتباه شده اند؛ درست است بسیاری از دادههای نامناسب در خارج از مدرسه به دانشآموزان میرسد اما اینکه در مدرسه و کلاس درس به آن رسمیت داده شود کار اشتباهی است. به عبارتی دیگر یکی از وظایف معلم همین است که دانشآموزان را نسبت به چنین موضوعاتی آگاه سازد و هشدارهای لازم را به آنها منتقل کند. لذا قطعا اقدام معلم مورد بحث نادرست بوده است اگرچه شیوه برخورد با او شیوه نامناسبی است. در همه جای دنیا با هر نوع فرهنگ مدرن و پست مدرنی استفاده ابزاری از کودک برای جذب فالور با چنین محتوایی مذموم است.
والدین، دانشآموزان، معلمین و کادر مدرسه باید نسبت به حقوق کودکان و نوجوان آگاهی لازم را داشته باشند. از سوی دیگر یکی از بحثهای بسیار مهمی که در این باره مطرح میشود این موضوع است که آیا معلمان برای خطا نکردن و در راه اشتباه قدم نگذاشتن آموزشی دریافت کرده اند؟ گزینشهایی که در طول این سالها در وزارت آموزش و پرورش صورت میگیرد آیا چنین موضوعاتی را اصلا مورد توجه قرار میدهد؟ در ادامه ضمن اشاره به جزئیات اخبار مرتبط با معلم قائمشهری با محمدرضا نیک نژاد کارشناس آموزشی در خصوص برخی از مسائل گفتگو کرده ایم.
بازگشت به کار معلم قائمشهری
روز گذشته برخی از خبرگزاریها از «بازگشت به کار» خانم معلم پخشکننده موسیقی «گنگستر شهر آمل» به مدرسه خبر دادند. پس از انتشار فیلم پخش موسیقی در مدرسهای در قائمشهر که در پی آن خبر اخراج معلم جوان را در پی داشت، باتوجه به ابراز پشیمانی خانم صفرزاده، آیت الله معلمی بصورت کتبی و شفاهی پیگیر این موضوع شد و به مناسبت عید مبعث معلم قائمشهری به مدرسه خود بازمی گردد.به نظر میرسد این کار اقدامی مناسب است زیرا اخراج معلم در میانه سال تحصیلی میتواند تبعات روانی برای دانشآموزان به همراه داشته باشد ضمن اینکه اخراج راه حل مناسبی برای برخورد با این موضوع که بسیار رواج یافته ، نیست.
در همه موارد گزینشها دقیق باشند
این در حالی است که اخیرا وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد که در اولین جلسه شورای نظارت بر مدارس درمورد موضوع معلم قائمشهری تصمیمگیری خواهیم کرد.به گزارش فارس؛ یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش در رابطه با موضوع تخلف معلم قائمشهری هم گفت: برای مدارس غیردولتی و مراکز غیردولتی یک شورایی به نام شورای نظارت بر مراکز و مدارس غیردولتی داریم که در این شورا در این باره تصمیمگیری خواهد شد و در اولین جلسه شورا در رابطه با موضوع معلم قائمشهری تصمیمگیری خواهیم کرد و این موضوع بررسی خواهد شد.نوری خاطرنشان کرد: در بحث گزینشها هم باید به طور کامل و در همه موارد گزینشها دقیق باشند و افرادی که وارد آموزش و پرورش میشوند و در مدارس غیر دولتی معلم میشوند، باید براساس دستورالعملهایی که برای معلمین هست، رفتار کنند و در رابطه با موضوع معلم قائمشهری هم باید تحقیقات کامل انجام بشود و شورای نظارت در مورد آن بحث و تبادل نظر کند و در نهایت تصمیم نهایی درباره آن گرفته خواهد شد.
کلاسهای توجیهی برای معلمان
محمدرضا نیک نژاد کارشناس آموزشی و فعال این حوزه در گفتگو با آفتاب یزد گفت:« معلم به عنوان فردی که در کلاس درس با سلایق مختلف برخورد دارد، باید نسبت به اوضاع به صورت نسبی چیرگی داشته باشد. به عبارتی دیگر معلم باید نسبت به موضوعات روز جامعه آگاهی داشته باشد زیرا نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد. برای مثال من به عنوان شخصی که منتقد برخی از خوانندهها هستم سعی دارم به یک شکلی دانشآموزان را نسبت به نامناسب بودن محتوای تولید شده توسط آنها آگاه سازم. اما واقعیت جامعه این است که بسیاری از دانشآموزان طرفدار مثلا تتلو هستند و من به عنوان یک معلم وقتی میخواهم این شخص را نقد کنم نمیتوانم از ابتدا همه چی را از ریشه از بین ببرم.
زمانی که میخواهیم چیزی را نقد کنیم باید در خصوص موضوع اطلاعات دقیقی داشته باشیم و بعد به گونهای نقد را مطرح کنیم که مورد پذیرش دانشآموزان قرار بگیرد. البته در این خصوص من میتوانم داوری داشته باشم و این موضوع را به دانشآموزان منتقل کنم. الان گاهی وقتی برای خرید به فروشگاهها میرویم آهنگهایی را میشنویم که بسیار مبتذل هستند و پخش آن بسیار عادی است.
من به عنوان یک مشتری نمیتوانم دراین باره اعمال سلیقه کنم اما ممکن است فرزند نوجوان همراه من باشد و این آهنگ را بشنود. به هر حال این موارد وضعیتهای پیچیدهای هستند که در جامعه ما وجود دارند. اما من به عنوان یک فرد منتقد منشها و رفتارهای فردی مانند تتلو باید نقدهای خود را به دانشآموزان با شیوه مناسب منتقل کنم. باید برای معلم فرصت رسیدن به راهکار مناسب فراهم شود. قطعا به جای اخراج این راهکار وجود دارد که برای این معلم کلاسهای توجیهی برگزار و آگاهیهای لازم به او داده شود.
هرکسی سزاوار این ارفاق و گذشت است و اخراج قطعا راه حل نیست. اگر این معلم خطایی کرده است روشهای گوناگونی برای جلوگیری از تکرار چنین مواردی وجود دارد. من مخالف اخراج این فرد هستم و این موضوع باید به صورت عمیق مورد بررسی
قرار بگیرد.»
مشکلات آموزش و پرورش بخشی از مشکلات جامعه است
وی در ادامه تصریح کرد:« نیاز است یک تجربه واقعی را در این جا ذکر کنم؛ من یک دوست معلمی داشتم که به سوئد مهاجرت و حرفه معلمی را در آنجا دنبال کرد. یکبار من در فضای مجازی از ایشان درخواست کردم که از کلاس درس خود برای ما عکس بگیرد تا فضای کلاس درس در آن کشور را ببینیم. ایشان تعدادی عکس برای ما ارسال و این نکته را یادآوری کرد که برای دریافت مجوز ارسال این عکسها بسیار زحمت کشیده است.
چون آنها اجازه انتشار تصویر دانشآموزان را نداشتند. لذا در کشورهای دیگر محدودیت انتشار تصاویر افراد زیر 18 سال وجود دارد و این موضوع در تمام سطوح رعایت میشود. اما در کشور ما اگر قانونی در این زمینه وجود دارد به صورت سفت و سخت اجرا نمیشود. ظاهرا این قانون وجود دارد و تولید محتوا از کلاس درس به نوعی سوء استفاده محسوب میشود. در این خصوص لازم است آگاهیهای لازم به معلمان، خانوادهها و دانشآموزان داده شود. البته نیاز است که در این خصوص به یک نکته اشاره کنیم؛
بسیاری از گزارشهایی که مدارس به نهادهای بالادستی خود از فعالیتهای انجام گرفته ارسال میکنند به صورت تصویری است. یعنی بسیاری از اوقات این گزارشات تصویری به ادارات فرستاده میشود و حتی در سایت و فضای مجازی مرتبط با مدرسه منتشر میشود. لذا این موضوع تنها مختص به کلاس نیست. لذا مشکلات آموزش و پرورش بخشی از مشکلات جامعه است و در سایر بخشهای جامعه بیتوجهی نسبت به این موضوع دیده میشود.»
بحث جدی کمبود معلم
این کارشناس در خصوص آموزش معلمان ادامه داد:« من به عنوان یک معلم رسمی در کنکور برای دبیری فیزیک پذیرفته شدم و 4 سال در دوره لیسانس آموزش و پرورش بر من نظارت داشت و ما به ازای اینکه درس میخواندم به من پول میداد. در آن زمان حدود 24 واحد ما آموزش علوم تربیتی داشتیم مانند مدیریت آموزشی و روشهای تدریس. اما الان به خاطر صرفه جویی و نگاه پولی به آموزش و پرورش این موارد اصلا مورد توجه قرار نمیگیرد و همه در قالب دانشگاه فرهنگیان قرار گرفته اند. این دانشگاه هم به درد تربیت معلم نمیخورد و در مقایسه با سایر کشورها بسیار ضعیف است.
باز عدهای به این دانشگاه میروند و در فضای معلمی قرار میگیرند اما برخی حتی در این فضا قرار نمیگیرند و معلم میشوند. طبق آمارها سالانه نزدیک 60 الی 70 هزارنفر از معلمان بازنشسته میشوند اما دانشگاه فرهنگیان در سال حدود 20 الی 25 هزارنفر فارغ التحصیل دارد لذا در سال ما با کمبود 50 هزارنفر معلم مواجه هستیم که این کمبود از کجا تامین میشود؟ از نیروهایی که یک آزمون میدهند و بعد از دو سه ماه آموزش به کلاسهای درس روانه میشوند.
این عده از معلمین مهارتهای معلمی و آگاهی اجتماعی لازم را ندارند. همچنین این افراد تجربه کافی برای معلمی ندارند و این میتواند مشکلات زیادی را ایجاد کند. بحث ضمن خدمت در این مورد بسیار مهم است برای مثال من سالها ضمن خدمت رفتم که کلاس تشکیل میشد و اساتید تجربیات خود را با ما به اشتراک میگذاشتند. الان ضمن خدمت به یک آزمون آنلاین تبدیل شده است که حتی برای شرکت در امتحان از معلم پول گرفته میشود و یعنی همه چیز به یک کاریکاتور تبدیل شده است.»
منابع:
ایسنا
ایران
جماران
همشهری
آرمان ملی
آفتاب یزد