اما به برکت دوران سازندگی و بر اساس تجربه ساخت دانشگاه آزاد، مدارس آزاد هم برای بچه مایهدارها ساخته شد تا آرام آرام سیاسیون و حکومتیها هم به فکر افتاده و برای خود مدرسه بسازندکه نمونه عالی و عینی آن مدرسه فرهنگ غلامعلی حداد عادل است که یکی از بدترین شیوههای اداره مدارس در کشور را دارد و بچههای سیاسیون کشور در آنجا درس میخوانند و هیچوقت با کف و میانه جامعه و خردهفرهنگهای اجتماعی آشنا نمیگردند.
این بیعدالتی اجتماعی خروجیاش را در حوادث پاییز سال 1401 به عینه میتوان دید، جایی که بچه مایهدارهای غیرانتفاعی رفته به ضرب کلاس کنکور و خرید سوالات کنکور وارد دانشگاههای نمره یک کشور شدند و تمام حیثیت کشور را بر باد دادند. یکی از دلایلی که در دانشگاههای نمره دو و سه کشور حوادث تلخ کمتری روی داد، ناشی از این بود که این طیف پولدارِ غیرانتفاعی رفته در آنجا کمتر حضور داشتند. این جماعت در همان مدرسهای که درس میخوانند با مبانی دشمنی با نظام آشنا شده و به دلیل نظارتی که بر این مدارس وجود ندارد، میتوانند دشمنان بالقوهای را تحویل دهند.
اینکه بارها نوشتیم بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی ظاهری است ناشی از وجود چنین تصمیمات شاذ و بنیانافکنی است که توسط مقامات دولتهای قبل در راستای توسعه مدارس غیرانتفاعی گرفته شد و هنوز هم به صورت قارچگونه در سراسر کشور در حال نمایان شدن هستند. متاسفانه این درک و فهم تاکنون در میان مسئولان عالی کشور وجود نداشته که افساری بر دهان مدارس غیرانتفاعی زده و آنها را محدود کرده و یا نظارت را بر آن به شکلی گسترش دهند که بچه را در همان سنین کودکی با مبانی دشمنی با کشور آشنا نکنند.
تا زمانی که خود مسئولان کشوری به خود نیامده و بچهها و نوههایشان را به مدارس دولتی عادی نفرستند، نه سطح این مدارس رشد خواهد کرد، نه کسی به معلمان توجهی میکند و نه جامعه در آینده شکل و شمایل درستی بر اساس عادات اجتماعی و سنتهای تاریخی و خواستهای فرهنگی کشورمان خواهند گرفت. در گام اول دولت باید همه مجریان خود را مجبور کند تا بچههایشان را به مدارس دولتی بفرستند و خود همین مساله باعث توجه بیش از پیش به افزایش سطح مدارس دولتی خواهد شد. افزایش کیفیت مدارس دولتی باعث میشود که استقبال به خودی خود از مدارس غیرانتفاعی کم شده و بساط این مافیای پول و نمره و مدرک یک بار برای همیشه به پایان برسد.
در کنار مدارس غیرانتفاعی باید بساط کلاسهای کنکور و موسسات آموزشی هم جمع شود. میدانم که این موسسات سهامداران قدرتمندی در ساختار دولت و حکومت دارند، همانهایی که تا به امروز مانع از حذف کنکور در کشور شدهاند کسانی هستند که از این درآمد هنگفت چند هزار میلیاردی سود سرشاری میبرند. ورود به دانشگاههای نمره یک کشور که باید مدیران و مسئولان، متخصصان و دانشمندان آینده ایران را در خود تربیت کند از این مسیر، جز منهدم کردن ریشهای همه دارایی میهنمان که همان سرمایه انسانی کارآمد، دلسوز، مبادی آداب، متقی و به ویه متخصص باشد نخواهد بود.
گناه این همه این مسائل و مشکلات بر عهده نهاد دولت و به ویژه نهاد قانونگذاری است. به عنوان یک پدر، فرزندم را در مدرسه دولتی ثبتنام کردهام در حالی که مدارس غیرانتفاعی متعددی دراین چند سال پیشنهاد شدند. دلیلش هم این بود که دوست داشتم به عنوان یک شهروند متوسط به پایین، فرزندم با افرادی که هم اندازه خودش و حتی پایینتر هستند بزرگ شود. این علاوه بر این مساله بود که از فضای پر از حاشیه برخی مدارس غیرانتفاعی هم خوشم نمیآمد چرا که از همان ابتدا کودک را با فرهنگ بیگانه و غربی آشنا کرده و به شکلی با او رفتار میکنند که از ایرانی بودن خودش هم بیزار میشود!!
اینکه معاون امور متوسطه وزارت آموزش و پرورش وعده گسترش مدارس دولتی را داده، خبر خوبی است و میتواند نویدبخش روزهای خوبی در آموزش و پرورش کشور باشد. این گسترش البته بایدهایی دارد که شاید مهمترین آن، کیفیت این مدارس است. سطح آموزش در این مدارس باید به گونهای باشد که والدین هیچ دلنگرانی از آموزش فرزند خود نداشته باشند و نخواهند دوباره معلم خصوصی بگیرند، چرا که به جای معلم خصوصی، فرزند خود را از همان ابتدا به مدرسه خصوصی میفرستادند. گسترش باید در کنار تقویت و مهمتر از همه رسیدگی ویژه به معلمها و در نهایت نیز تغییر کتب درسی باشد.
یکی دیگر از مسائلی که باید به آن توجه و دقت لازم را داشت، تغییر اساسی در کتب درسی به ویژه در پایه اول است. متاسفانه گروهی از نویسندگان به شدت ضدایرانی در طول این سالها آرام آرام مظاهر میهن دوستی، خدمت به کشور، تاریخ ایران و سرگذشت غمبار و پر از عبرت آن را حذف کردند تا دانشآموز نیازهای تاریخی خود را منابعی دیگر به دست بیاورد. تا زمانی که این گروه از نویسندگان و طراحان به باور من «بیمار» در خیابان ایرانشهر پلاس هستند، حتی اگر مدارش را به پیشرفتهترین سیستم ها هم مجهز کنید، آب در هاون کوبیدهاید. /جعفری
مطمئنا اگر مشکلات مدارس غیرانتفاعی رفع نشود کشور ما دچار مشکلات بسیار زیادی می شود و مدارس غیرانتفاعی با عدالت در مقابل یکدیگر قرار می گیرند.
تقابل مدارس غیر انتفاعی با عدالت در دو زمینه مهم مطرح میشود:
عدالت آموزشی؛ تعریف: عدالت آموزشی به تساوی فرصتهای آموزشی برای همه افراد اشاره دارد. تضاد با مدارس غیر انتفاعی؛ وجود مدارس غیر انتفاعی به شدت با عدالت آموزشی در بُعد فردی و اجتماعی ناسازگار است. این مدارس ممکن است موجب تبعیض و بیعدالتی اجتماعی شوند، زیرا خروجی نظام های آموزشی، عبور از سد کنکور و ورود به دانشگاه است. این مدارس موجبات تبعیض و بیعدالتی در انتخاب رشتههای با اولویت و اهمیت را فراهم می کنند.عدم عدالت آموزشی: تعریف: عدم عدالت آموزشی به تفاوت های ناعادلانه در دسترسی به آموزش و کیفیت آموزش اشاره دارد.
راه حل: برای ایجاد احساس عدالت، می توان مدارس غیر انتفاعی را به مناطق محروم هم برد و آنها را عادیسازی کرد. این اقدام می تواند کیفیت اخلاقی و آموزشی مدارس غیر انتفاعی را افزایش دهد. به طور کلی، تقابل مدارس غیر انتفاعی با عدالت در زمینههای آموزشی و اجتماعی مطرح است و نیاز به تلاشهای برای ایجاد عدالت آموزشی دارد.
حال چه راهحلی برای حل تقابل مدارس غیر انتفاعی با عدالت وجود دارد؟
تقابل مدارس غیر انتفاعی با عدالت یک مسئله مهم است که نیاز به توجه و تلاش های جامعه دارد. در ادامه، چند راه حل برای حل این تقابل را مطرح میکنم:تساوی دسترسی به آموزش: ایجاد تساوی در دسترسی به آموزش برای همه افراد، از جمله کودکان از خانوادههای کمدرآمد، میتواند به حل این تقابل کمک کند. این شامل تأمین منابع مالی، کتابها، تجهیزات آموزشی و دسترسی به فضاهای آموزشی است.
تقویت مدارس غیر انتفاعی: ارتقاء کیفیت مدارس غیر انتفاعی و تأمین منابع محتوایی و معنوی لازم برای آنها، می تواند به افزایش عدالت آموزشی کمک کند. این شامل توسعه زیرساخت های فکری و اخلاقی دانش آموزان، آموزش معلمان و بهروزرسانی محتوا است. به طوری که دانش آموز پس از فراغت از تحصیل برای ارتقاء سطح کیفی مادی و معنوی، ارتقاء قدرت صنعتی، فنی، سیاسی و فرهنگی بکوشد نه آنکه تبدیل شود به دیوی برای بلعیدن سرمایه های مردم و کشورش؛
تعامل با جامعه محلی: مدارس غیر انتفاعی باید با جامعه محلی همکاری کنند تا نیازها و مشکلات محلی را شناسایی کنند و برای حل آنها اقدام کنند. این شامل مشارکت والدین، مشاوره تربیتی و تعامل با سایر نهادهای اجتماعی است.
توجه به تفاوتها: مدارس غیر انتفاعی باید توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان داشته باشند. این شامل نیازهای خاص دانش آموزان با نیازهای ویژه، کودکان مهاجر و زبان آموزان است.
ترویج فرهنگ عدالت: آموزش و ترویج ارزش های عدالت در مدارس غیر انتفاعی می تواند به تشکیل نگرش های مثبت نسبت به عدالت اجتماعی کمک کند. این شامل آموزش اخلاقی، تاریخچه حرکت های اجتماعی و ترویج انصاف است. به طور کلی، ترکیب این راه حل ها می تواند به حل تقابل مدارس غیر انتفاعی با عدالت کمک کند.