از مهمترین اقدامات پیامبر خدا(صلیاللهعلیهآلهوسلم) ایجاد وحدت و وفاق مسلمانان با یکدیگر بود که این اصل مهم برای همه بشریت هم یک نسخه نجاتبخش دیده میشود. جمع شدن مردم حول کلمه «الله» و اطاعت از دستورات و فرامین الهی است که میتواند بهترین زندگی را برای آنها به ارمغان بیاورد. هر فعلی که رسول خدا(صلیاللهعلیهآلهوسلم) پس از بعثتشان انجام دادند معطوف به وحدت، یکرنگی، عدالت، برابری، برادری و دوستی بود. رسول خدا(صلیاللهعلیهآلهوسلم) حتی در جنگ با مشرکین و کفار هم این اصل را فراموش نفرمودند و بهدنبال حفظ وحدت و وفاق مسلمانان بودند و مسائل تربیتیِ اجتماعی را مورد توجه قرار میدادند.
پیامبر خدا(صلیاللهعلیهآلهوسلم) تعاون و همکاری را لازمه زندگی اجتماعی میدانستند و مردم را تشویق به همکاری و همیاری با یکدیگر در تمام مراحل زندگی میفرمودند. حضور در جمع، ایجاد یک اجتماع قوی، دوری از تعصب، دوری از قبیله و قومیت پرستی در عین احترام به اقوام و قبایل از توصیههای ایشان بود. از جمله سیاستهای ایشان این بود که اجازه سرکشی و برتری جویی و بالا نشینی به کسی نمیدادند و طوری رفتار میفرمودند که اینگونه کارها در میان مردم به یک امر قبیح تبدیل شود. در مقابل هرگونه فعالیت اجتماعی و کمک به همنوع تبدیل به ارزش شد و جزء محاسن اخلاقی قرار گرفت.
از مهترین این اقدامات ساخت مسجد بود که حتی در حین ساختن مسجد هم تمام افراد را تحسین میفرمود و با سخنانشان ایجاد همدلی و محبت میفرمود. بهطور مثال در موقع ساخت مسجد این سرود را زمزمه میفرمودند: «لا عیش الاّ عیش الاخرة اللهم ارحم الانصار و المهاجرة»؛ زندگیای جز زندگی آخرت نیست، خدایا! مهاجران و انصار را رحمت کن.(سیره ابن هشام، ج 2، ص116) یکی دیگر از اقدامات ایشان دستور به عقد اخوت میان انصار و مهاجر بود که سنتی بود از سنتهای ارزشمند پیامبر گرامی اسلام(صلیاللهعلیهآلهوسلم)؛ رسول الله به انصار و مهاجر فرمودند: «تأخوا فی اللّه، اخوین اخوین»؛ در راه خدا، دو نفر دو نفر با هم برادری کنید. پیامبر(صلیاللهعلیهآلهوسلم) سپس دست علی(علیهالسلام) را گرفته و فرمودند: «این، برادر من است.»(امتاع الاسماع، ص49)
در تمام این اقدامات اثرات اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی زیبایی وجود داشت و مهم آنکه مردم آن زمان آن را لمس کردند و از نتایج مطلوبش راضی بودند. این خُلق نیکوی رسول خدا(صلیاللهعلیهآلهوسلم) یک اصل اساسی را مورد اشاره قرار میداد و آن این بود که هرگاه فرامین و دستورات و توصیههای پیامبر خدا(صلیاللهعلیهآلهوسلم) اطاعت شود خیر و برکات مادی و معنوی بر مسلمانان جاری میگردد و آنانرا متنعم به نعمتهای مادی و معنوی میگرداند و به عکس اگر اطاعت نباشد گمراهی بهوجود میآید.
بنابراین وقتی خداوند در قرآن مردم را به اطاعت از ایشان امر میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ...» و راه حل هر اختلافی را رجوع به پیامبر(صلیاللهعلیهآلهوسلم) میداند؛ «...فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ»؛ یعنی با اطاعت محض میتوانید پیشرفت کنید و هر روز با برکات مادی و معنوی زیادی مواجه شوید. البته با توجه به آیات قرآن هم رجوع به رسول الله(صلیاللهعلیهآلهوسلم) پس از حیات ظاهری هم ضروری است و تفاوتی با حضور در حیات ظاهری ایشان نداشت. این همان نکته اصلی و اساسی بود که مردم صدر اسلام به آن توجه نکردند. اول اینکه به چشم خود دیدند که اطاعت از رسول خدا(صلیاللهعلیهآلهوسلم) چقدر میتواند راهگشا باشد، دوم اینکه به یقین خود و حتی تجربه خود هم توجه نکردند و پس از ایشان دستورشان را وانهادند و مسیری دیگر را انتخاب کردند.
آنچه که ایشان را نگران میکرد آیندهای بود بدون حضور ایشان و اطاعت از دستوراتشان. آیندهای منافقان و مشرکان بشوند محل رجوع مردم؛ اخطارهای متعدد قرآن و رسول خدا(صلیاللهعلیهآلهوسلم) در شناخت دشمنان و منافقان به این دلیل بود که آنها بهدنبال عملی کردن دستورات پیامبر(صلیاللهعلیهآلهوسلم) نبودند و کمترین شناخت را به دین و پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهآلهوسلم) نداشتند و فقط پیرو افکار باطلشان هستند؛ پیامبر رحمت(صلیاللهعلیهآلهوسلم) در برخورد با منافقان که وحدت و وفاق و سعادت مسلمانان را هدف گرفته بودند، سختترین مواجهه را داشتند و در این مورد بنا بهدستور قرآن برخورد میفرمودند.
مانند آنچه که در سوره احزاب آیه60 و61 آمده است که میفرماید: «لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلا، مَلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِیلا؛ اگر منافقان و کسانى که در دلهایشان مرضى هست و شایعه افکنان در مدینه [از کارشان] باز نایستند تو را سخت بر آنان مسلط مى کنیم تا جز [مدتى] اندک در همسایگى تو نپایند از رحمت خدا دور گردیده و هر کجا یافته شوند گرفته و سخت کشته خواهند شد. مؤمنان نیز در پی پیروی از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهآلهوسلم) موظف شدند تا در برابر فتنهانگیزی جبهه نفاق و بیمار دل، هم داستان شوند؛ آنگونه که در پیمان مدینه درج گردید: «همه مؤمنان باید در برابر هر مسلمانی که ستم کند یا از راه ستمگری چیزی از ایشان بخواهد و یا آهنگ دشمنی و تباهی میان مؤمنان را در سر بپروراند، به ستیز برخیزند، هرچند وی فرزند یکی از ایشان باشد»(مکاتیبالرسول، ص241–248)
متأسفانه مردم به دستورات پیامبر(صلیاللهعلیهآلهوسلم) که قبل از رحلتشان فرموده بودند عمل نکردند و آنچه که نباید اتفاق افتاد. امروزه هم نباید روش و منش و دستور پیامبر(صلیاللهعلیهآلهوسلم) را وانهیم و به افکار خودمان عمل کنیم چه آنکه هرگاه از ایشان اطاعت شود نعمات الهی بر زندگی ما جاری گردیده، غبار جهل فرو مینشیند و مسیر حقیقی در مقابل ما قرار میگیرد.
اطاعت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله):
با اطاعت از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و پیروی از آموزههای او، میتوانیم نعمتهای الهی را بیشتر کنیم و زندگی بهتری داشته باشیم. در این راستا، میتوان به نکات زیر توجه کرد:اطاعت:
اطاعت از پیامبر اسلام، به عنوان رسول خدا، از مهمترین وظایف ماست.
با پیروی از آموزههای او، میتوانیم به راهی که خداوند برای ما تعیین کرده است، پی ببریم.
شکرگزاری و توجه به نعمتها:
باید شکرگزار خدا باشیم و درباره نعمتهای او بیندیشیم.
از کفران نعمتها جلوگیری کنیم و همواره روح اطاعت از خدا و ترک گناه و معصیت در ما وجود داشته باشد1.
دعا و استغفار:
دعا و استغفار از راههایی است که میتواند به بیشتر شدن نعمتها کمک کند.
در دعاها، از خداوند برای اطاعت از او و توسعه نعمتها خواسته شود2.
با توجه به این نکات، اطاعت از رسول خدا و پیروی از آموزههای او، میتواند به رشد روحی و بهبود زندگی کمک کند.