جزئیات پایان کار شبکه منوتو | پیامی که در کانال تلگرامی شبکه منتشر شد
براساس اطلاعیه صادر شده، این شبکه از اول ژانویه سال جدید میلادی به دلیل مشکل در تامین نیازهای مالی فعالیتش را متوقف خواهد کرد. مدیران این شبکه اعلام نکردند، در طول این چهارده سال، درآمد شبکهشان از کجا تامین میشده که حالا بعد از این همه سال، به مشکل مالی برخوردهاند!
شبکه منوتو در پیامی که در کانال تلگرامی خود منتشر کرد، از احتمال تعطیلی این شبکه تا پایان ژانویه سال میلادی آینده خبر داد. به گزارش همشهری آنلاین، شبکه منوتو که یکی از رسانههای جریان ضد ایران است و بهعنوان رسانه رپورتاژی سلطنتطلبان و بهائیت در ایران شناخته میشد، در پیامی که در کانال تلگرامی خود منتشر کرد، از احتمال تعطیلی این شبکه خبر داد. این پیام که با امضای کیوان و مرجان عباسی روسای بهایی این شبکه منتشر شده است، اعلام کرده احتمالاً تا آخر ماه ژانویه سال ۲۰۲۴ به پخش ادامه میدهند و در ادامه با این شبکه خداحافظی میکنند.
بعد از اغتشاشات سال گذشته که جبهه ضد ایران با ناکامی روبهرو شدند، رسانههای ضد انقلاب با بحران اعتبار و ریزش مخاطب روبهرو شدند. شبکه ایراناینترنشنال نیز که پیشتر از سوی سرمایهداران سعودی تأمین اعتبار میشد، مجبور شد با تغییر کارفرما به دامان صهیونیستها کوچ کند. همانطور که شبکه ایراناینترنشنال تلاش داشت تریبون دادن به گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب را عادی جلوه دهد، شبکه منوتو نیز در طول ۱۴ سال فعالیت خود در حوزههای اجتماعی و فرهنگی سعی در قبحزدایی از رفتارهای غیر اخلاقی و ضد ارزشی داشت و تولیدات این شبکه عمدتاً بر این نوع نگاه متمرکز بود.
تعطیلی رسانه جیره خوار
شبکه منوتو با انتشار اطلاعیهای، تعطیلی رسمیاش را در صورت تداوم آنچه بحران مالی خوانده شده، ژانویه ۲۰۲۳ (بهمن ۱۴۰۲) اعلام کرده است. عمده این بیانیه بر روشهایی که مدیران منوتو سعی کردهاند در چهارده سال فعالیت این شبکه به درآمدزایی برسند، متمرکز است و در نهایت با این جمع بندی که موفق نشدهاند شبکه را به درآمد برسانند، تعطیلی شبکه را اعلام کرده و گفتهاند در حال در میان گذاشتن ماجرا با کارمندانشان هستند.مدیران این شبکه اعلام نکردند، در این چهارده سال، درآمد شبکهشان از کجا تامین میشده که حالا بعد از این همه سال، به مشکل مالی برخوردهاند! شبکه منوتو در زمان انتشار این خبر، در حال پخش است و مشخص نیست این برنامهها، آخرین برنامههای این شبکه است یا به شیوه دیگری به پایان خواهد رسید!
شبکه منوتو که عملاً از ۲۰۱۰ راه اندازی شده، با تولید حجم بالایی از برنامههای سرگرمی، در لابلای آن، به ارائه یک تاریخ روتوش شده از دوره پهلوی میپرداخت و بدین ترتیب، به شدت دهه شصت، هفتاد و هشتادیها را ـ که درک مستقیمی از دوره پهلوی نداشتند ـ تحت تاثیر قرار داد.
آرشیو سرقتی صداوسیما که از این شبکه سردرآورد، در پخش نسخه باکیفیت برنامههای تلویزیون در دوران پیش از انقلاب و تولید برنامههای تاریخ سازی نظیر تونل زمان کمک ویژهای کرد. صداوسیما نیز نتوانست با مجموعه آثاری چون در برابر طوفان که اقدامی واکنشی بود، تاثیر مشابه داشته باشد و این آثار بیش از آنکه برای تلویزیون دستاوردی داشته باشد، برای سازندگانش آورده داشت!
به این ترتیب، هرچه پیش رفت، از حجم برنامههای سرگرمی این شبکه کاسته شد و بر حجم برنامههایی که صراحتاً سیاسی بودند، افزوده شد و به همین دلیل، بخشی از مخاطبانش که به دنبال سرگرمی سراغ منوتو آمده بودند، جذب سایر بستهها از جمله شبکه نمایش خانگی شدند. راه اندازی شبکه ایران اینترنشنال، تیر خلاص را به منوتو زد؛ شبکهای که با برخورداری از بودجه سالیانه ۲۰۰ میلیون پوندی، بسیاری از خبرنگاران بی بی سی فارسی، منوتو، رادیو فردا و دویچه وله فارسی را جذب کرد و در این میان، منوتو سهم عمدهای در از دست دادن منابع انسانیاش داشت.
این اطلاعیه در عین حال که از تعطیلی در بهمن ماه خبر داده، عملاً از حامیان سابقش خواسته با پرداخت رقمهای میلیون پوندی که سابقاً به این شبکه پرداخت میکردند و حالا با راه اندازی ایران اینترنشنال، مسیر تازهای یافته، مانع از تعطیلیاش شوند؛ خواستهای که غیرعلنی مطرح شده و پس از بینتیجه ماندن، در قالب این اطلاعیه به شکل علنی مطرح گشته است.
فیلم
اعتراف ضمنی شبکه بهایی منوتو از چرایی تعطیلی این شبکه؛ گویا حامیان مالی این شبکه درگیر جنگ هستند!🔹مجری شبکه منوتو ضمن اشاره به دلایل احتمالی تعطیلی شبکه به این موضوع هم اذعان میکند که بیثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی (بخوانید اوضاع وخیم اسرائیل) در منطقه منجر به بسته شدن این رسانه شده است.
لایههای پنهان اطلاعیۀ شبکۀ منوتو
افشاگری محمد منظرپور سردبیر سابق BBC از پشت پرده تعطیلی شبکه منوتو:
تازهترین افشاگری حسن اعتمادی، از بنیانگذاران منوتو درباره تعطیل شدن این شبکه: بودجه منوتو دولتی است و من تعجب میکنم از اصرار عوامل این شبکه مبنی بر خصوصی بودن این رسانه! انگلیسیها میآمدند و برای ما برنامه درست میکردند آنها حتی از غذای ما نمیخوردند! من نگران بیکاری عوامل منوتو پس از تعطیلی این تلویزیون هستم!
شوخی کاربران با خبر تعطیلی منتو
پشت پرده واقعی تعطیلی منوتو از زبان هم پیاله ها
نظر کاربران شبکه های اجتماعی
.
3 نکته درباره تعطیلی «من و تو»
شبکه من و تو پس از 13 سال فعالیت اعلام کرده اوایل سال آینده میلادی حدود 3 ماه دیگر تعطیل خواهد شد. مالکان این بنگاه رسانهای که سال 2010 فعالیت خود را آغاز کرده است ،طی بیانیهای در صفحه اینستاگرامی خود، درباره علل تعطیلی به شرایط اقتصادی و کاهش درآمدهای این شبکه اشاره و اعلام کرده اند«تداوم بیثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی در منطقه، ادامه این مدل تلویزیون تجاری را ناممکن کرد و ما را از رشد گسترش و درآمدزایی در این صنعت در حال تحول ناتوان ساخت.»شبکه «من وتو» گرچه در ابتدا بهعنوان رسانه ای در حوزه سبک زندگی و سرگرمی آغاز به فعالیت کرد و بر تغییر سبک زندگی و تطهیر پهلوی ها متمرکز بود اما هر چقدر گذشت سیاسی و سیاسی تر شد بهگونهای که در حوادث سال های 96 و 98 و پاییز 1401 عملا برای تبدیل اعتراضات به اغتشاش، بازوی عملیات رسانه ای براندازان شد. رسانهای که گرچه از ایران و ایرانی می گفت اما در عمل در خدمت منافع دشمنان این مرز و بوم بود.
مزدوری برای من و تو چنان است که در حالی که وجدان عمومی حتی در غرب علیه جنایات رژیم صهیونیستی بیدار شده است اینک در بحبوحه جنگ غزه عملا رسانه فارسی زبان صهیونیست هاست! اما حالا که ظاهرا پرونده شبکه من وتو در حال بسته شدن است چند نکته قابل تامل است:
1.با توجه به ماموریت شبکه من وتو در تطهیر پهلوی ها به نظر میرسد با وجود همه فعالیتهای انجام شده این شبکه اعم از ساخت مستندهای تاریخی تا ویژه برنامه مستمر در تطهیر پهلوی ها عملکرد من وتو برای سرمایه گذاران این شبکه در عملکرد یا نتیجه، به گونهای رضایت بخش نبوده که حاضر به ادامه سرمایه گذاری و هزینه کرد باشد. در واقع میتوان اینگونه استنباط کرد که پروژه تطهیر پهلویها نه الزاما در تمامی ابعاد اما به صورت برایندی عملا شکست خورده است که عملا نشانه های آن را به رغم سرمایه گذاری سنگین مالی و رسانه ای طی یک سال گذشته برای ربع پهلوی و عدم اقبال اجتماعی مشهود بود.
2. پس از تیرگی روابط ایران و عربستان از سال 1394 مجموعهای از سرمایه گذاری طرف سعودی در مجموعه ای از رسانه های فارسی زبان شکل گرفت رسانه هایی همچون من وتو و اینترنشنال نمونههایی از این رسانه ها بودند اما پس از توافق اسفند1401 ایران و عربستان و آغاز روند بهبود روابط دو کشور به نظر می رسد بر اساس توافقی اعلام نشده، عربستان دیگر تمایلی به تامین هزینه رسانهای فارسی زبان به عنوان سرمایه گذار ندارد. موضوعی که گرچه به صورت رسمی اعلام نشده اما براساس شواهد میدانی همچون مزدوری این دوشبکه اینترنشنال و من وتو برای طرف اسرائیلی و اعلام احتمال تعطیلی شبکه من وتو طی ماههای آینده می توان به این جمع بندی رسید که کارفرمایی شبکه های ضد ایرانی که تا دیروز عربستانی ها بودند پس از توافق ایران و عربستان یا تغییر کرده یا در دست تغییر است.
3.تقریبا همزمان با انتخابات سال 88 یعنی طی 14 سال گذشته مجموعه ای از شبکههای رسانه ای همچون تلویزیون بیبی سی، شبکه تلویزیونی اینترنشنال و من و تو و تلویزیون صدای آمریکا متولد شدند؛ رسانههایی که میدان دار تهاجم رسانه ای علیه کشور عزیزمان ایران در سالهای گذشته بوده اند. حال به نظر می رسد با توجه توسعه شبکههای اجتماعی و بسترهای نوین رسانهای، توسعه فرد رسانه ها و تغییر تاکتیکهای رسانه ای عربستان سعودی و حضور جدی رژیم صهیونیستی در کارفرمایی رسانه ای می بایست منتظر پیکربندی جدیدی در عرصه رسانه های فارسی زبان بیگانه در میدان تهاجم رسانه ای باشیم که نشانه های آن را شاید در تعطیلی شبکه منوتو انتقال کارفرمایی شبکه اینترنشنال از عربستال به رژیم صهیونیستی و بیطرف نمایی بی بی سی بتوان جستوجو کرد.
بیپولی تلآویو، تعطیلی منوتو؟
شبکه رسانهای تجزیهطلب دنبال صاحبکار جدید میگرددمیلاد جلیلزاده: همین حالا سری به ویکیپدیای شبکه فارسیزبان منوتو بزنید که به پنج زبان فارسی، انگلیسی، اوکراینی، تاجیکی، عربی و هلندی توضیحاتی را ارائه داده است. غیر از برگههای انگلیسی و فارسی در باقی زبانها، ویکیپدیای منوتو توضیحاتی چندخطی و گاه حتی یکخطی درباره این شبکه داده است که به هیچ جزئیاتی ورود نمیکند اما در برگههای فارسی و انگلیسی، به این اشاره شده که منابع مالی این شبکه هیچگاه مشخص نشدهاند. این بهواقع حیرتانگیز بود که شبکهای با این همه ساز و برگ و هزینه، بهطور رایگان در اختیار مخاطبان فارسیزبان قرار بگیرد و هرقدر هم از عوامل آن راجعبه منابع مالی شبکهشان بپرسند، هیچکس هیچ چیز به روی خودش نیاورد.
اگر به بخشی از ویکی پدیای فارسی و انگلیسی منوتو نگاه کنید که راجع به نامشخص بودن منابع مالی این شبکه جملاتی را نوشتهاند و به منابع این جملات در پایین برگه رجوع کنید که انگلیسیزبان هستند، با نکتهای عجیبتر مواجه خواهید شد. از آنجا که منوتو مثل اکثر شبکههای فارسیزبان ضدجمهوری اسلامی در لندن مستقر است و طبق قوانین آن کشور منشأ و منابع مالیاش باید مشخص باشند، توجه به این منابع بسیار اهمیت دارد؛ اما تکتک این لینکها را وقتی باز میکنید میبینید که مطالب داخلشان حذف شدهاند. چندسال پیش در شبکه اجتماعی توییتر که حالا با عنوان اکس شناخته میشود، کمپینی به راه افتاد با عنوان «مطالبه شفافیت مالی منوتو» و کاربران فراوانی از زاویههای مختلف و در مدت زمانی نسبتا طولانی عوامل منوتو را راجعبه منابع مالیشان به پرسش کشیدند.
همه اینها اما باعث نشد از جانب مدیران یا عوامل این شبکه کلمهای درباره منابع مالیشان بیان شود. بعد از ۱۳ سال که از تاسیس این شبکه گذشته بود، اعلام شده که منوتو در اول ژانویه تعطیل خواهد شد و دلایل این تعطیلی مسائل مالی عنوان شده است. بهعبارتی شبکه را تعطیل کردند اما بالاخره بهطور رسمی توضیح ندادهاند که منبع مالیشان کدام فرد، گروه، نهاد یا دولت بوده است. سوال اینجاست که مگر منوتو از ابتدا صرفه اقتصادی داشت که حالا صرفهاش را از دست داده باشد؟ حتی اگر این شبکه ۱۰ برابر جمعیت ایران مخاطب میداشت، باز هم صرفه مالی پیدا نمیکرد، چون نه تبلیغات چندانی پخش میکرد که هزینههایش را توجیهپذیر کنند و نه اشتراک میفروخت.
پس اینکه حالا با خبر تعطیلی شبکه مواجه میشویم هم به آن ایده و هدفگذاری اولیهای که از تاسیس آن وجود داشت برمیگردد، یعنی خرج کردن بدون بازگشت برای منوتو دیگر نمیصرفد، چون این شبکه تاثیرگذاریاش را از دست داده است. شبکه منوتو قرار بود چیزهای بهخصوصی را ترویج و تبلیغ کند و جا بیندازد. گفته میشود چندسال پیش کیوان عباسی بههمراه مرجان عباسی -که موسس شبکه مرجان است و منوتو زیرمجموعه آن محسوب میشود- در جلسهای عنوان کرد بیبیسی فارسی فقط به درد مواقع بحرانی میخورد که اتفاقاتی خاص در جامعه رخ دادهاند.
اشاره او- اگر این نقلقول واقعیت داشته باشد- به رویدادهای پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ است. عباسی طبق این نقلقول ادامه داده است که ما میخواهیم شبکهای برای باقی ایام عادی مردم ایران تاسیس کنیم. بهعبارتی او میخواست یک نوع خاص از سبک زندگی و تفکر را ترویج بدهد که خودبهخود شهروندانی با ذهنهای آماده برای رویدادهایی جدیتر از سال ۸۸ تربیت شده باشند.
اگر چنین نقلقول صحت داشته باشد- که احتمال آن بسیار بالاست- و چه نداشته باشد، بههرحال آنچه درواقع منوتو بر مدارش حرکت کرد، همین بود. منوتو تبلیغ تجمل بود و تصویری رویایی و بسیار زیبا از دوران پهلوی میساخت؛ چنانکه انگار مردم ایران در دهه ۵۰ همه ثروتمند و شیک و بهقول خودشان اروپایی بودند و حالا همه از ریخت افتادهاند و انگار تمام ساختمانها و خیابانهای ایران در آن دوره از شانگهای و دبی شیکتر بودند و حالا بهقول خودشان دهاتی شدهایم. نکته فاجعهآمیز اینجاست که گروه مخاطبان هدف منوتو همه از افراد کمهوش و کمسواد جامعه هستند و رفتهرفته با ریزش سایر مخاطبان تنها چنین افرادی باقی ماندند.
فاجعهای که شبکهای مثل منوتو میآفرید، بخشیدن اعتمادبهنفس به چنین افرادی برای اظهارنظرهای قاطع بود. دونالد ترامپ هم در جامعه آمریکا چنین کرد و از تختباوران زمین تا اهالی مکتب کیوانان و دیگر افراد فرودست فکری، به خیلیها اعتمادبهنفس جدی برای اظهارنظر و تاثیرگذاری اجتماعی داد و الیت نخبگان ایالاتمتحده، با کنار گذاشتن تمام رودربایستیهایشان در قبال شعارهای دموکراتیک، او را با خشونت تمام حذف کردند تا هرم عقلی جامعه بههم نخورد و آمریکا قابل اداره کردن بماند. در هر جای دنیا که چنین اتفاقی بیفتد و افراد کمسواد و بیعلم و کمبهره از هوش، جرأت پیدا کنند که خودشان را جدی بگیرند، آن جامعه دچار وضعیتی بغرنج و بحرانی میشود.
چند وقت پیش یکی از روزنامهنگاران حوزه اندیشه میگفت با شش نفر از مخاطبان شبکه منوتو بحثهای مفصل و جداگانهای کرده و آنها هیچکدام قبول نکردهاند هویدا را خود رژیم شاه به جرم فساد مالی دستگیر کرده بود و هنگام پیروزی انقلاب به همین جرم زندانی بود. به عبارتی منوتو با یارگیری از سطح پایینترین افراد جامعه به لحاظ فکری و دانشی، به آنها اعتمادبهنفسی برای ابراز وجود و اظهار نظر در برابر یک فرد آگاه میداد که علنا نصصریح تاریخ را نپذیرند و در مقابل آن دروغ محضی مثل ثابت ماندن قیمت خودکار بیک در دوران ۱۳ ساله نخستوزیری هویدا را باور کنند؛ بیاینکه یک خط در هیچ کتاب یا گزارشی نوشته شده باشد که خود او چنین ادعایی کرده یا یک ثانیه فیلم یا صوت از چنین ادعایی وجود داشته باشد که اگر هم داشت، چنین ادعایی با رکوردشکنی تورم ایران پس از جنگ جهانی (سال ۱۳۵۵) که بهرغم هزاربرابر شدن درآمد نفتی ایران در دوران هویدا رقم خورد، جور درنمیآمد.
دیگر چنان اعتمادبهنفسی پیدا کرده بودند که اعداد و ارقام رسمی یا نکات ثبتشده تاریخی را هم با گردن افراشته نمیپذیرفتند. از این دست مثالها زیاد است و شرح تنها بخشی از آنها از مثنوی هفتاد من کاغذ بیرون میزند اما بههرحال مجموع تمام اینها یک گزاره و یک نتیجهگیری را مرتبا تکرار خواهد کرد؛ اینکه منوتو روی لمپنها و بیسوادهای جامعه فارسیزبان حساب کرده بود و به آنها برای اظهار نظر اعتمادبهنفس میداد. چند سال پیش که شبکه فارسیزبان دیگری به نام ایراناینترنشنال تاسیس شد همین روند با شدت و شتاب بیشتری ادامه پیدا کرد. ایراناینترنشنال پا را از دایرهای که منوتو برای خودش تعریف کرده بود هم فراتر گذاشت و علنا به حمایت از چیزهایی مثل گروهک مجاهدینخلق، گروهکهای تروریست و تجزیهطلب و امثال آن پرداخت و اگرچه در یک مقطع زمانی بهخصوص توانست موج رسانهای قابلتوجهی به راه بیندازد بهسرعت بدنام شد و تنها دیوانگان و لجوجهای کمعقل و بیسواد دور و بر آن باقی ماندند.
منوتو هم در این میان هر روز کمفروغتر از دیروز میشد و عملا میشد گفت اگرچه هنوز بخشی از آدمهای لجوج و کمبهره از دانش و سواد را به عنوان مخاطبان خودش نگه داشته بود، اما دیگر آن ضریب نفوذ و تاثیرگذاری سابق را نداشت. توجه به این نکته هم مهم است که منوتو یک سبک زندگی لاکچری و غربگرا را ترویج میکرد و این ایده، بهخصوص بعد از دی ماه ۹۶ شدیدا در جامعه ایران به چالش کشیده شد.
وقتی جامعه ایران بهشدت تب ضدسرمایهداری پیدا کرده بود، مجریان منوتو به هر بهانه بیربطی سعی میکردند به منتقدان سرمایهداری حمله کنند؛ حال آنکه عموما حتی نام این افراد را نمیتوانستند درست تلفظ کنند. به عبارتی گفتمان منوتو خیلی قبلتر از نیمسال دوم ۱۴۰۱ صدمه خورده بود و رو به افول گذاشت و مدتها میشد که داشت باقی مسیر را نیمهجان ادامه میداد. وقتی در پاییز ۱۴۰۲ از طرف مدیریت این شبکه اطلاعیهای راجعبه تعطیلی آن منتشر شد باز هم ماجرا به همان سرفصل همیشگی پرسشها درباره منوتو رسید؛ منابع مالی این شبکه.
عوامل شبکه در این اطلاعیه اعلام کردند «تداوم بیثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی در منطقه ادامه این مدل تلویزیون تجاری را ناممکن کرد و ما را از رشد، گسترش و درآمدزایی در این صنعت در حال تحول ناتوان ساخت.» آیا این علامتی غیر از آن میدهد که منوتو را اسرائیلیها حمایت مالی میکردند و حالا که آنها به دلیل جنگ غزه گرفتار مشکلات مالی فراوانی شدهاند دیگر تمایلی ندارند که برای یک شبکه کماثر شده و نیمهجان هزینه کنند؟ به نظر میرسد منطقیترین و حتی قطعیترین پاسخ درباره منابع مالی منوتو با توجه به همین موضوعات و محمولات که کنار هم چیده میشوند این باشد که از ابتدا حامی مالی منوتو رژیمصهیونیستی بوده است.
اینکه صاحبان این شبکه یعنی مرجان و کیوان عباسی، بهایی هستند و در داخل مرزهای رژیمصهیونیستی (شهر حیفا) ازدواج کردهاند هم این ظن را به شدت پررنگتر میکند. بالاخره چرخ مکار و فلک کجمدار روزگار چنان گردید که با جملهای در بیانیه پایانی منوتو، ریشه اصلی شکلگیری و منابع مالیاش مشخص شوند و پایان کار این شبکه زرد تلویزیونی در کنار اتفاقات مختلف دیگری که بهواسطه طوفان الاقصی رقم خورد، یکی از تبعات و تاثیرات فعالیت میدانی جبهه مقاومت ارزیابی شود.
بلافاصله بعد از رخ دادن طوفان الاقصی، رژیمصهیونیستی اعلام کرد میخواهد جنگ را تا نابودی کامل حماس ادامه بدهد. آنها تصور میکردند حتی اگر نیمی از مردم غیرنظامی غزه را بکشند تا وقتی حماس همچنان وجود داشته باشد و تهدید رخداد مجددی مثل طوفان الاقصی از بین نرفته باشد تمام مناسبات اقتصادی و سیاسی رژیم اسرائیل با دنیا تحتالشعاع قرار خواهند گرفت اما در جریان این جنگ تمام رسانههای جریان اصلی دنیا هم نتوانستند جلوی بدنامی فزاینده اسرائیل را بگیرند و خیابانهای جهان پر شد از حامیان فلسطین. رژیمصهیونیستی به شکلی غافلگیرکننده و غولآسا جنگ روایتها را باخت و برخلاف آنچه خود سران این رژیم ادعا میکنند حماس ماند و میماند اما اعتبار رژیم فرو ریخت و منوتو هم احتمالا میرود.
اطلاعیهای برای تعطیلی یا ورشکستگی
روز گذشته 22آبانماه، شبکه ماهوارهای «منوتو» با صدور اطلاعیه رسمی از تعطیلیاش در ژانویه ۲۰۲4 (بهمن ۱۴۰۲) خبر داد. در متن این بیانیه آمده است: «درصورتیکه مجبور به پایان کار خود باشیم این اتفاق زودتر از آخرین روز ماه ژانویه سال آینده نخواهد افتاد.» عمده این بیانیه بر روشهایی که مدیران منوتو سعی کردهاند در 14 سال فعالیت این شبکه به درآمدزایی برسند، متمرکز است و درنهایت با این جمعبندی که موفق نشدهاند شبکه را به درآمد برسانند، تعطیلی شبکه را اعلام کرده و گفتهاند در حال در میان گذاشتن ماجرا با کارمندانشان هستند.
البته مدیران این شبکه اعلام نکردند در این 14 سال، درآمد شبکهشان از کجا تامین میشده که حالا بعد از این همه سال، به مشکل مالی برخوردهاند. برنامههای شبکه منوتو در زمان انتشار این خبر، در حال پخش است و مشخص نیست این برنامهها، آخرین برنامههای این شبکه است یا به شیوه دیگری به پایان خواهد رسید. در بخشی از بیانیه که به شرایط اقتصادی و کاهش درآمدهای این شبکه اشاره شده، آمده است: «تداوم بیثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی در منطقه، ادامه این مدل تلویزیون تجاری را ناممکن کرد و ما را از رشد گسترش و درآمدزایی در این صنعت در حال تحول ناتوان ساخت. طی همه این سالها ایدههای متفاوتی را برای کسب درآمد بهکار بردیم اما متاسفانه تا به امروز هیچ یک نتیجه بخش نبودهاند.»
این اطلاعیه در عین حال که از تعطیلی در بهمن ماه خبر داده، عملا از حامیان سابقش خواسته با پرداخت رقمهای میلیون پوندی که سابقا به این شبکه پرداخت میکردند و حالا با راهاندازی ایران اینترنشنال، مسیر تازهای یافته، مانع از تعطیلیاش شوند؛ خواستهای که غیرعلنی مطرح شده و پس از بینتیجه ماندن، در قالب این اطلاعیه به شکل علنی مطرح گشته است.
منابع مالی شبکه منوتو
سال 1398 حمید بعیدینژاد سفیر ایران در لندن با انتشار یک سند مالی در صفحه توییتر خود نوشت: «تراز مالی شبکه من و تو نشان میدهد که از نظر اقتصادی شرکتی کاملا ورشکسته است. از 95 میلیون پوند سرمایه، این شبکه فقط سه میلیون پوند درآمد داشته و بقیه ضرر بوده است.» در بخش دیگری از این توییت آمده است: «این شبکه از طریق تزریق اموال به غارت رفته ملت ایران توسط خانواده پهلوی اداره میشود و به دستگاه تبلیغاتی آنها مبدل شده است.»
تا به امروز مدیران کانال تلویزیونی منوتو، درباره هویت سرمایهگذاران این شبکه و منابع مالی آن اطلاعرسانی نکردهاند و اطلاعاتی که در فضای مجازی منتشر میشود مبتنیبر دادههای آشکاری است که درخصوص شرکتها باید منتشر شود. در همان سال 1398 گزارش دیگری از ژورنال ایرانیان کانادا منتشر شد که به بررسی هزینهها و درآمد این شبکه میپرداخت. براساس این پژوهش آمده بود: «آخرین گزارش مالی شرکت «شبکه تلویزیونی مرجان» یا Marjan Television Network Limited مالک کانال تلویزیونی منوتو برای سال مالی منتهی به سپتامبر ۲۰۱۸ چند ماه پیش در سایت ثبت شرکتهای انگلیس منتشر شد. بررسی آخرین گزارش مالی شبکه منوتو نشان میدهد که هزینههای این شرکت در سال مالی اخیر تقریبا ۲۰ برابر درآمد آن و در سال قبل از آن ۱۹ برابر درآمد آن بوده است.»
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «مجموع هزینههای عملیاتی شرکت طی سه سال مالی از مرز ۵۳ میلیون پوند گذشته است؛ حالآنکه مجموع درآمدهای سه سال گذشته آن به زحمت به 2.5 میلیون پوند میرسد. درآمد سال مالی اخیر شرکت (که مشخصا از طریق تبلیغات حاصل میشود) حتی کاهش قابل ملاحظه ۱۶ درصدی نسبت به سال قبل از آن داشته است. برخلاف وضعیت سالهای قبل، ترازنامه شرکت در سال مالی اخیر نشاندهنده بدهی ۲۵ میلیون پوندی در مقابل 4.7 میلیون پوند دارایی ثابت و ۴.۴ میلیون پوند داراییهای جاری است.» این گزارش در توضیح بدهیهای این شبکه تلویزیونی طی سه سال مالی 2016 تا 2018 آورده است: «بخش اعظم این بدهی ۲۵ میلیون پوندی (یعنی حدود ۹۴ درصد آن) بدهی به سهامداران و مدیران است. سهامداران شرکت مالک شبکه من و تو تا پایان ماه سپتامبر ۲۰۱۸ حدود ۱۱۹ میلیون پوند (۹۵ میلیون پوند سهام و مابقی به صورت قرض) به این موسسه تزریق کردهاند که ۱۱۱ میلیون پوند آن (یعنی ۹۴ درصد آن) تاکنون به ضرر انباشته تبدیل شده است.
عجیب است که علیرغم عملکرد مالی فوقالعاده ضعیف در سالهای متوالی، کماکان در آخرین پاراگرافهای گزارش استراتژیک هیاتمدیره (که به امضای تنها عضو هیاتمدیره کیوان عباسی رسیده است) این عبارات آمده که مدیران معتقدند شرکت با هیچ عدم اطمینان عمدهای مواجه نیست و منابع کافی برای ادامه فعالیت عملیاتی در آینده را دارد.» در گزارش ژورنال ایرانیان کانادا آمده است: «شرکت شبکه تلویزیونی مرجان زیرمجموعه بیواسطه شرکت هولدینگ مرجان (Marjan Holding Limited) است و بهطور غیرمستقیم توسط شرکت Castle Hill Nominees Limited کنترل میشود. هر دو این شرکتها در جزیره نیمه خودمختار Isle of Man در دریای ایرلند ثبت شدهاند. این جزیره تابع بریتانیا است ولی از جمله بهشتهای مالیاتی محسوب میشود. تاسیس شرکتهای Nominees در بهشتهای مالیاتی، روال معمول برای پنهان کردن هویت سهامداران و سرمایهگذاران حقیقی است.»
شبکه منوتو چگونه راهاندازی شد؟
25 اکتبر 2010 همزمان با ششم آبان 1389، شبکه من وتو با مدیریت کیوان و مرجان عباسی در لندن راهاندازی شد. اما کیوان عباسی کیست و چگونه این شبکه را راهندازی کرد؟ کیوان عباسی مارس سال ۱۹۷۱ در شهر سیدنی کشور استرالیا به دنیا آمد و تحصیلات دوران ابتدائی خود را در مدرسه بهائی ایرانیان مقیم استرالیا در شهر سیدنی گذرانده است. پدرش تا سال ۱۹۸۱ در یک رسانه استرالیایی فعالیت داشت و با تجربه کاری که در زمینه رسانه به دست آورد و به واسطه پیگیریهای بهروز عباسی، پسرعمویش (از گردانندگان بخش فارسی صدای آمریکا) به ایالات متحده رفت و در بخش فارسی صدای آمریکا بهعنوان یکی از اعضای اتاق فکر این رسانه مشغول به کار شد. کیوان عباسی سال ۱۹۹۶ برای ادامه تحصیل به دانشگاه بنگوریون تلاویو سفر میکند و همانجا با دختر فرهاد اسکندری از اساتید ایرانشناسی دانشگاه حیفا آشنا میشود. کیوان عباسی و مرجان اسکندری، دختر فرهاد اسکندری سال ۲۰۰۱ با حضور خانوادهاش در مشرق الاذکار شهر حیفا ازدواج کردند. بعدها مرجان اسکندری به خواسته شوهرش، نام خانوادگی خود را همنام با نامخانوادگی شوهرش کرد.
جولای سال 2006 نقطهعطف تلویزیونداری کیوان عباسی است. او که در اداره هاستلر تیوی، مشغول به کار بود اعتماد میشل کلین را به خود جلب کرد و توانست اولین تلویزیون اینترنتی فارسیزبان را تحت عنوان ببین تیوی راهاندازی کند. در آن سالها که آغاز زیست مجازی بین ایرانیها بود، تلویزیون اینترنتی ببین تیوی توانست بینندگان بسیاری را جذب کند تا آنجایی که هر کلیپ ببین تیوی، حدود 20 هزار بازدید داشت. همزمان با فیلتر شدن سایت ببین تیوی در سال 2008، تنها راه ارتباطی ببین تیوی با مردم ایران از دسترس کاربران ایرانی خارج شد و این شبکه تلویزیونی با شکست مواجه شد.
کیوان عباسی در جلسات سالانه رسانههای فارسی زبان در لندن، گزارشی از عملکرد چهار ساله ببین تیوی ارائه کرد و با اقناع هاستلر تیوی، منابع مالی مورد نیاز این شبکه در پوشش شرکتهای خصوصی تجاری تامین شد. عباسی در سال ۲۰۰۹ یک شرکت تلویزیونی به نام همسرش در لندن تاسیس کرد و به دنبال آن شبکه منوتو را در اکتبر سال ۲۰۱۰ روی ایر برد.
بنا به اطلاعاتی که سرویس سیاسی مشرق منتشر کرده است، کیوان عباسی در جلسه اقناع اسپانسرها برای راهندازی شبکه تلویزیونی ماهوارهای از نوع سیاسی-انترتینمنت گفته است: «شبکه بیبیسی فارسی شبکه دوران بحران است؛ شبکهای که مخاطبان آن در زمان وضعیت سفید و حالت عادی به حداقل میرسد. این مطلوب ما نیست، اگر حمایتهایی که از شبکه بیبیسی فارسی میشود، از من و دوستانم بشود شبکهای راهاندازی خواهیم کرد که در زمان عادی با پخش برنامههای فرهنگی و جذاب، جوانان و مخاطبان خود را جذب کند تا در زمان بحران و آشوب و به قولی وضعیت قرمز بتواند اثرگذاری خود را داشته باشد؛ برنامههای فرهنگی برای جذب در روزهای عادی و برنامههای سیاسی برای تخریب در زمان بحران و آشوب.» /فرهیختگان
کفگیر «من و تو» به ته دیگ خورد
این شبکه ماهوارهای احتمالاً تا آخر امسال تعطیل خواهد شدشبکه ماهوارهایضد ایرانی «من و تو» پس از 14سال با انتشار بیانیهای از تعطیلی در اواخر ژانویه 2024 ـ بهمن 1402ـ خبر داد. «من و تو» در 28اکتبر 2010 مصادف با 6آبان1392 در لندن با سرمایه کیوان و مرجان عباسی راهاندازی شد و با پخش برنامههای سرگرمکننده توانستمخاطبانی برای خود دست و پا کند.
این شبکه ضد ایرانی در سالهای نخست فعالیتش بیشتر روی برنامههای سرگرمی سرمایهگذاری کرده بود که جهتگیری فرهنگی خاصی را دنبال میکردند، اما زرق و برق این برنامهها و جذابیتهای ظاهریشان مانع از این میشد که رویکرد سیاسی این شبکه برای مخاطب عام قابل تشخیص باشد. در سالهای بعد، با افزایش نسبی مخاطبان این شبکه، ساخت مستندهای سیاسی درباره اوضاع سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ایران قبل از انقلاب و مقایسه آن با شرایط سالهای بعد از انقلاب بخش مهمی از تولیدات آن را بهخود اختصاص داد. این مستندها از دید سیاسی و ایدئولوژیک دیدگاهی عوامانه مبتنی بر نوستالژی داشتند و برای سالهای حکومت پهلوی اول و پهلوی دوم مدیحهسرایی میکردند.
هرچه در آن سالها رخ داده بود و هر که در آن سالها بر مسند امور بود، پاک و منزه بود و بعد از آن هر چه شد و هر که به روی کار آمد، سزاوار نقد و نکوهش بود. جداشدن گاه و بیگاه عوامل این شبکه به دلایل مختلف و مطرحشدن مسائل خصوصیشان در سپهر عمومی نیز ازجمله عواملی بود که به عامهپسندی بیشتر این شبکه دامن میزد. با راهاندازی شبکه تلویزیونی «ایران اینترنشنال» در سال1396 تعدادی از نیروهای «من و تو» به این شبکه کوچ کردند. از سوی دیگر، این شبکه از همان روز نخست فعالیتش تقریبا آگهی و تبلیغات زیادی نداشت و منبع تامین هزینههای آن همواره مورد سؤال بود. حالا این شبکه با انتشار بیانیهای از تعطیلی خود به دلایل مالی خبر داده است.
در بخشی از این بیانیه آمده: «در همان ماههای ابتدایی، درآمد تلویزیون ما از محل پخش تبلیغات فراتر از انتظارمان بود و بیش از پیش ما را به موفقیت مدل تجاری تلویزیون امیدوار کرد. اما تداوم بیثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی در منطقه، ادامه این مدل تلویزیون تجاری را ناممکن کرد و ما را از رشد، گسترش و درآمدزایی در این صنعت در حال تحول ناتوان ساخت.»
واقعیت باید چیز دیگری باشد. حجم تبلیغات این شبکه از ابتدا آنقدری نبود که تکافوی 14سال برنامهسازی یا خرید حق پخش آثار خارجی را کند. احتمالا در روزهای آتی چیزهای بیشتری از این موضوع شنیده خواهد شد. /همشهری
بیآبروها رفتند
شبکه بیآبرو و سلطنتطلب منوتو به پایان خط رسید. گردانندگان این شبکه اگرچه مشکلات مالی را بهانه این تعطیلی عنوان کردهاند، اما کیست که نداند آنها به دلیل مواضع ضدایرانی دیگر نزد ملت ایران جایگاهی نداشتند و شرافت و اخلاق حرفهای را با مزدوری برای بیگانه معاوضه کردند.زینب شریعتی: شبکه بیآبرو و سلطنتطلب منوتو به پایان خط رسید. گردانندگان این شبکه اگرچه مشکلات مالی را بهانه این تعطیلی عنوان کردهاند، اما کیست که نداند آنها به دلیل مواضع ضدایرانی دیگر نزد ملت ایران جایگاهی نداشتند و شرافت و اخلاق حرفهای را با مزدوری برای بیگانه معاوضه کردند. مرجان و کیوان عباسی، مدیران بهایی شبکه منوتو در بیانیهای که در کانال تلگرامی این شبکه منتشر شده، خبر از تعطیلی این تلویزیون دادهاند. عمده محتوای این بیانیه بر روشهایی متمرکز است که مدیران منوتو سعی کردهاند با آنها در طول ۱۴ سال فعالیت این شبکه به درآمدزایی برسند و در نهایت اعلام کردهاند که موفق نشدهاند شبکه را به درآمد برسانند و احتمالاً تا پایان ژانویه (اوایل بهمن) شبکه را تعطیل خواهند کرد.
آنها با اعلام اینکه «از امروز روندی را برای پایان فعالیت شبکه تلویزیونی منوتو آغاز میکنیم»، نوشتهاند «در صورتی که مجبور به پایان کار خود باشیم، این اتفاق زودتر از آخرین روز ماه ژانویه سال آینده نخواهد افتاد». در این بیانیه آمده که در آغاز کار شبکه تلویزیونی منوتو «خیلی زود بسیاری از برندهای مطرح بینالمللی برای پخش تبلیغات محصولات خود به سراغ تلویزیون منوتو آمدند» و تأکید اینکه درآمد شبکه از این مسیر فراتر از انتظارمان بوده است، اما «تداوم بیثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی در منطقه ادامه این مدل تجاری را ناممکن کرد».
منوتو از زمان آغاز به کار خود، شبکهای زرد و سطح پایین محسوب میشد که توانست مخاطبان عامهپسند را با خود همراه کند. منوتو در آغاز شبکهای ظاهراً غیرسیاسی و سرگرم کننده با رویکردهای اجتماعی و فرهنگی محسوب میشد. وقتی مخاطب خود را جذب کرد، همان زرد سازها و مبتذل نویسهای اجتماعی و فرهنگی را جای تحلیلگر سیاسی به خورد مخاطب مبتذل خود داد. همه کار سیاسی این جماعت، همرقاصی و طنازی با عروسکهای مقامات سیاسی بود و جز این بعید بود چیزی از سیاست بفهمند.
از بفرمایید شام و آکادمی گوگوش و سالی تاک و استیج به تحلیل سیاستهای منطقهای ایران و جنگ اوکراین و روسیه و در نهایت دلسوزی برای شهرکنشینان صهیونیست و دفاع از جنایات اسرائیل رسیدند. بسیاری از شایعات سخیفی که رسانههایی، چون بیبیسی و سیانان هم با همه موجسازیهای دروغین خود علیه ایران، از انتشار آن سرباز میزدند، از منوتو منتشر میشد. بخش گزارشگر منوتو هم چنان سخیف شده بود که حتی مثلاً در مورد عدم تخلیه سطل زباله سر کوچه هم فیلم پخش میکرد!
همین ابتذالات در کنار گافهایی همچون گاف معروف «دریای ایذه» باعث شده بود که این شبکه در میان افراد تحصیلکرده و آشنا به سیاست مخاطبی نداشته باشد. یکی از کارویژههای این شبکه هم که از زمان آغاز به کار آن مشهود بود، سفیدسازی و تطهیر دربار پهلوی بود و آنقدر این سلطنت طلبی علنی و گلدرشت انجام میگرفت که این تلویزیون در محافل و رسانههای سیاسی به شبکه پهلویچیها و سلطنتطلبان معروف بود.
چند نکته در مورد بیانیه تعطیلی این شبکه قابل ذکر است:
اول آنکه اگر درآمدزایی منوتو از تبلیغات تلویزیونی بود که همچنان هم میتوانست باشد. دوم آنکه این شبکه اسپانسر مالی داشت و از دربار شکست خورده شاه معدوم تا کارفرمایان غربی و صهیونیسم آنها را تأمین میکردند. اگر اکنون این روال تأمین مالی به مشکل خورده، باید دنبال دلیل آن گشت. به نظر میرسد تاریخ مصرف این شبکه تمام شده است و اسپانسرهای دولتی و درباری دیگر تمایلی به پشتیبانی آن ندارند. وگرنه هر کسی تا الان پول میداد، اگر عملکرد این شبکه را موفق میداند، پس از این هم پول خواهد داد. این شبکه تاکنون همه مطالبات برای شفافسازی منابع مالی خود را بیجواب گذاشته است.
سوم آنکه منوتو را شاید بتوان اولین قربانی رسانهای شکست انقلاب کذایی «زن، زندگی، آزادی» دانست؛ انقلابی که قرار بود با رسانه پیش برود، اما عملاً زمین خورد و در اولین سالگرد خود با همه تلاشهای کسانی همچون مجریان منوتو برای تهییج افراد و تشویق به حضور در خیابان و آشوبآفرینی، هیچ رویداد قابل ذکری را رقم نزد، تا جایی که مجریان منوتو به تخطئه ملت رو آوردند! چهارم هم باید به حال و روز مجریان و بازیگران و خوانندههایی تاسف خورد که طی یک سال گذشته ایران را ترک کردند و با ذوق در قاب سخیف منوتو ظاهر شدند. پیشتر به آنها گفته شده بود که روی دیوار در حال آوار شدن یادگاری ننویسید.
با این حال، این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که شاید آنچه مدیران منوتو منتشر کردهاند، بازارگرمی برای جذب اسپانسر جدید با ناامیدی از اسپانسرهای قدیمی باشد. خصوصاً که متن بیانیه بسیار شبیه «کاسه گدایی» دست گرفتن است. باید منتظر ماند و دید تا آخر ژانویه آنها و اوایل بهمن ما چه میشود. شاید هم منوتوییها سفره جدیدی یافتهاند.
اما روایت حمید بعیدینژاد، سفیر سابق ایران در لندن درباره پشتپرده حمایت مالی از شبکه «من و تو» نیز خواندنی است. سفیر سابق ایران در لندن سال ۱۳۹۸ با انتشار یک سند مالی در صفحه توئیتر خود نوشته بود «شبکه من و تو از طریق تزریق اموال به غارت رفته ملت ایران به دست خانواده پهلوی اداره میشود و به دستگاه تبلیغاتی آنها مبدل شده است». در جنگ رسانهای امروز شبکه «من و تو» یکی از حدود ۱۷ هزار شبکه ماهوارهای باز و بدون محدودیت در حال فعالیت است. شبکهای که هرچند از ابتدای ژانویه ۲۰۲۴ بنابر ادعای مالکانش به تاریخ خواهد پیوست، اما همین امروز ۳۸۰ کانال خاص موسیقی، ۲۵۲ کانال کودک و نوجوان و ۷۴ شبکه مد به زبان فارسی در حال فعالیت هستند که بیش از ۴۰ شبکه مشخصاً اهداف سیاسی- اجتماعی را دنبال میکنند.
دکتر امید کبیری، کارشناس و تحلیلگر رسانه در تحلیل رفتار مدیران شبکه من و تو میگوید که «نکته قابل تأمل در اطلاعیه مدیران این شبکه این است که چنین رفتاری پیش از این بارها و بارها از سوی شبکههای ورشکسته فارسیزبان خارج از کشور تکرار شده و هرگاه کفگیر این رسانهها به ته دیگ خورده با روی آنتن بردن برنامههایی به جمعآوری کمک مالی برای بقا پرداختهاند.» این کارشناس رسانه معتقد است که «با توجه به سبک و سیاق متفاوت مدیران این شبکه در برنامهسازی شاید اینگونه مطالبه پول را در کلاس خود نمیبینند و ترجیح دادهاند با راهاندازی یک بازی احساسی، منابع مالی جدیدی برای خود تأمین کنند.»
ایمان شمسایی، کارشناس و تحلیلگر ارشد حوزه رسانه نیز در این زمینه معتقد است که «بهنظرم دلیل اصلی تعطیلی شبکه من و تو پایان مأموریت آن است، این شبکه برای بزک کردن نظام سلطه در جامعه ایرانی تأسیس شد. امروز با وجود همکاری عیان امریکا با رژیم صهیونیستی و انزجار تمامی اقشار مردم از این رژیم و همچنین شکست و پایان اعتبار این شبکه برای مخاطبانش در شورش زن، زندگی، آزادی دیگر این مأموریت غیر قابل تحقق است.»
روز گذشته، اما فرداد فرحزاد از مجریان تلویزیون صهیونیستی اینترنشنال که اینروزها در تلآویو به ماشین توجیه جنایات این رژیم کودککش تبدیل شده است ناگهان از تعطیلی شبکه منوتو نگران شد و با اینکه این دو شبکه ضدانقلابی بارها روی آنتن از خجالت همدیگر درآمدند، اما با تعطیلی من و تو گویی مجریان اینترنشنال هم وضعیت آینده خود را در آیینه امروز منوتو میبینند. این است فرجام وطنفروشی. /جوان
تبعات جنگ غزه اپوزیسیون را بیپدر کرد
جنگ غزه و مشغولیت سرویسهای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی به این بحران در سرزمینهای اشغالی، باعث خالی شدن پشتوانه مالی و سیاسی اپوزیسیون خارجنشین علیه ملت ایران و تعطیلی بازوی رسانهای آنان شده است.در طی سال گذشته و با نابودی و از بین رفتن آمال و آرزوهای واهی اپوزیسیون در براندازی نظام جمهوری اسلامی و به موازات آن با قطع امیدی که سرویسهای اطلاعاتی- جاسوسی به تاثیرگذاری این اپوزیسیون سادهلوح پیدا کردهاند، بهتدریج بسیاری از بازوهای رسانهای و غوغاسالاران و سلبریتیهای به اصطلاح رسانهای ضدانقلاب حمایتهای مالی و سیاسی خود را از سوی غربیها از دست دادند.
تعطیلی شبکه منوتو
مدیران شبکه ضدایرانی «منوتو» در روز 22 آبانماه پس از 14 سال فعالیت با صدور اطلاعیهای از تعطیلی رسمی خود خبر دادند. بر اساس اطلاعیه صادر شده توسط مرجان و کیوان عباسی مالکان بهائی- یهودی شبکه «منوتو»، این شبکه از اول ژانویه سال جدید میلادی(2024) به دلیل مشکل در تامین نیازهای مالی فعالیتش را متوقف خواهد کرد.
این شبکه که در طی عمر کوتاه خود از دروغبافی خبری، تاریخی و... مضایقه نکرده بود اینک به پایان راه خود رسیده است. این پایان که به اذعان خودشان به دلیل مشکلات مالی بوده است بیش از پیش نشاندهنده و مقارن با مشغلههای سرویسهای جاسوسی صهیونیستی و غربی به واسطه عملیات طوفان الاقصی و جنگ غزه است. در همین زمینه «دیوید روزنبرگ» سردبیر اقتصادی هاآرتص نیز در یادداشت خود در «فارنپالیسی» عنوان میدارد؛ افزایش هزینهها بهویژه تخصیص از هزینههای عمومی برای بخش نظامی، بودجه اسرائیل را تحت فشار قرار داده است.
تعطیلی رادیو بیبیسی فارسی
در فروردینماه 1402 شبکه انگلیسی «بیبیسی» اعلام داشت، رادیوهای زبان فارسی و عربی خود را تعطیل کرده است. بیبی سی، علت تعطیلی این رادیو که از سال 1319 و پس از نزدیک به هشتاد و سه سال فعالیت و نقشآفرینی و بحرانآفرینیهای متعدد در تاریخ سیاسی ایران به سرانجام خود رسیده بود را مشکلات مالی و عدم توجیه عنوان داشت و صدها نفر از کارکنان رادیوهای فارسی و عربی خود را نیز تعدیل کرد.
از لندن به واشنگتن و به تلآویو اینترنشنال در جستوجوی ارباب جدید
با پایان اغتشاشات سال 1401 و افشای ماهیت ضدایرانی این شبکه و همچنین توافق ایران و عربستان، خبرهایی درباره تغییر اسپانسر مالی و سرپرستی آنها از سوی صهیونیستها منتشر شد؛ محمد منظرپور، سردبیر سابق شبکه اینترنشنال نیز اعتراف داشت که مدیریت این تلویزیون از سعودیها به اسرائیل انتقال یافته است و موساد پشت این شبکه است! افزایش مصاحبههای این شبکه با سران رژیم صهیونیستی همچون بنیامین نتانیاهو و «ران درمر» وزیر امور استراتژیک کابینه وی مؤیدی بر همین ادعا بود.
این حدس و گمانها زمانی تقویت شد که با شروع حمله حماس به مواضع صهیونیستها، این شبکه کاملاً جانبدارانه بهنفع اسرائیل وارد عمل شد. استودیوی پخش زنده در همان روزهای ابتدائی به بیتالمقدس منتقل شد و خبرنگاران این شبکه در فلسطین اشغالی مستقر شدند. در بین شبکههای فارسیزبان برانداز و ضدانقلاب اینترنشنال نمونهای خاص از حقارت، رذالت و بدبختی به شمار میآید. این شبکه در طی عمر کوتاه خود چندین بار خانه به دوشی را تجربه کرده و در جدیدترین انتقال خود با انتقال به تلآویو، ذات پلید خود را بیش از پیش نمایان ساخته است.
بدون شک حمایت از جنایتهای مکرر رژیم صهیونیستی رذالت ویژهای را طلب میکرد که جز در شبکههای تروریستی برانداز و بالاخص شبکه تروریستی اینترنشنال یافت نمیشد. کارشناسان معتقدند که حمایتهای این به اصطلاح رسانههای فارسیزبان از خونشویی جنایات اسرائیل، به دلیل تغییر کارفرما و سرپرستان واقعی آنان است.
امواج طوفان الاقصی دولت انگلیس را نیز درنوردید
تاثیرات جنگ غزه که به اذعان بسیاری از تحلیلگران سیاسی بینالمللی طولانیمدت و سهمگین به شمار آمده و خواهد آمد حتی باعث تغییرات مهم در دولت انگلستان نیز شده است. در همین زمینه «ریشی سوناک» نخستوزیر بریتانیا، سوئلا بریورمن، وزیر کشور جنجالی خود را برکنار کرد. «سوئلا بریورمن» وزیر کشور انگلیس روز دوشنبه (22 آبان؛ 13 نوامبر) به دلیل آنکه تظاهرات حامی فلسطینیها را «نفرتانگیز» توصیف کرده بود، برکنار و «جیمز کلورلی»، وزیر امور خارجه به عنوان وزیر کشور جدید در ترمیم دولت معرفی شد. از طرف دیگر، «دیوید کامرون»، نخستوزیر سابق انگلیس، به عنوان وزیر خارجه بریتانیا انتخاب شد.
لازم به ذکر است وزیر برکنار شده طرفدار دستگیری کسانی بود که پرچم فلسطین در دست داشته یا شعار و نمادهایی را در حمایت از فلسطین ترویج میدهند. در طی همین تغییرات مهم، پس از برکناری وزیر کشور انگلیس و انتصاب وزیر خارجه جدید، وزیر محیط زیست انگلیس نیز از سمت خود استعفا داد. این تغییرات که از تحولات ناشی از جنگ غزه در سطح افکار عمومی در غرب و در انگلستان بیتاثیر نبوده. قریب به یقین بر بیپروایی رسانههای مستقر در انگلستان در حمایت از جنایتهای رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه بیتاثیر نخواهد بود.
مگه مرض داری؟!
روز گذشته نیز روزنامه کیهان در ستون گفتوشنود به ته کشیدن دغدغهها و سوژههای بحرانآفرینی سلبریتیها و زنجیرهایها و شبکههای فارسیزبان ضد انقلاب طعنه جالبی زد و عنوان داشت:
گفت: مثل اینکه بعد از شروع جنگ غزه تاکنون دیگر هیچ کس در ایران فوت نمیکند! و هیچ کس دچار سکته نمیشود! و هیچ کس در جریان یک سرقت کشته نمیشود! و...!
گفتم: این چه حرفی است؟! در ایران هم مثل همه جای جهان عدهای فوت میکنند و یا دچار سکته میشوند و یا... گفت: پس چرا از هنگام شروع جنگ غزه تاکنون، سلبریتیها و غربگداها و زنجیرهایها و شبکههای ماهوارهای ضدانقلاب و بیبیسی فارسی و صدای آمریکا و... دیگر خبری از فوت فلان بر اثر برخورد نیروی انتظامی! سکته فلان در مقابله با بیحجابی! و ضرب و جرح فلان و فلان توسط نیروهای بسیج! و... منتشر نمیکنند؟!
گفتم: خُب برای اینکه همه این دروغهای شاخدار و سیاهنماییها به سفارش رژیم صهیونیستی و مراکز اطلاعاتی در غرب تهیه و به پادوها دیکته میشد ولی رژیم صهیونیستی و همکارانش بعد از شروع جنگ در غزه، کاسه چه کنم؟ چه نکنم؟ به دستشان گرفته و فعلاً دنبال نجات خود از خشم مقدس نیروهای مقاومت هستند. گفت: پس بگو که چرا؟! یعنی ماموریت پادوها را به خودشان واگذارکردهاند! گفتم: یارو میگفت جلوی یک مغازه یک مانکن گذاشته بودند. رفتم دماغشو فشار دادم! برگشت گفت ول کن! مگه مرض داری؟! نگو که خود صاحب مغازه بود!
پایانی بر یک پایان
اگر بخواهیم دلیل این پایان و نزول جریان رسانهای، تبلیغاتی ضدانقلاب که شامل سلبریتیهای بیسواد، رسانههای زنجیرهای مهره غرب در داخل و همچنین به اصطلاح رسانههای فارسیزبان برانداز در خارج از کشور به همراه هوچیهای مجازیشان میشد، این روند درست پس از شکست اغتشاشات 1401 و سرمایهگذاری سهمگینی که غرب و سرویسهای جاسوسی آنان بر موفقیت این موج براندازی ناقصالخلقه داشتند، آغاز شد.در طی وقایع و اغتشاشات سال گذشته دشمنان ملت ایران تمام ظرفیت نهفته شده خود را برای به زانو درآوردن نظام مقدس جمهوری اسلامی و اراده ملت ایران به میان آوردند ولی با پایان خفتبار این اغتشاشات در جبهه غربی، صهیونیستی نیز درباره مؤثر بودن این جریان رسانهای با هدف براندازی جمهوری اسلامی ایران، سؤالات و شکهای جدی ایجاد شد، این موضوع با وقوع عملیات طوفان الاقصی و ضربه سهمگینی که بر اعتبار رژیم صهیونیستی وارد شد و با درگیرشدن موساد و دیگر سرویسهای جاسوسی تروریستی این رژیم بر جنگ غزه بیشتر تشدید شد.
این به اصطلاح رسانهها و در واقعیت بنگاههای نفرتپراکنی، دروغپراکنی و لجنپراکنی که در طی عمر خود همواره در جستوجوی اربابی جدید برای تامین مالی و سیاسی خود هستند، اکنون با بیمیلی و بیمحلی و مشغلههای دیگر اربابان خود به پایان خط رسیدهاند. /کیهان