اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

بی‌بی‌سی به بهنود و رعنا از پشت خنجر زد و حالا رعنا را مجبور می‌کند با لبخند خلاف واقعیت را در خداحافظی با آنتن به زبان بیاورد. این درد اصلی است. به قول نادر ابراهیمی که این روز‌ها سالگرد درگذشت اوست:...
چهارشنبه، 16 فروردين 1402
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها
رعنا رحیم‌پور، مجری و گزارشگر بی‌بی‌سی فارسی با تقدیم هفت هشت دروغ که گردانندگان این شبکه برایش نوشته بودند، از بی‌بی‌سی جدا شد. نخستین دروغ اینکه گفت تصمیم خداحافظی‌اش از بی‌بی‌سی چند سال پیش گرفته شده بود. این دروغ را گفت تا آن را روال عادی نشان دهد و همه اتفاقات اخیر و آن فایل صوتی را نادیده انگارد.

رعنا رحیم‌پور، مجری و گزارشگر بی‌بی‌سی فارسی با تقدیم هفت هشت دروغ که گردانندگان این شبکه برایش نوشته بودند، از بی‌بی‌سی جدا شد. نخستین دروغ اینکه گفت تصمیم خداحافظی‌اش از بی‌بی‌سی چند سال پیش گرفته شده بود. این دروغ را گفت تا آن را روال عادی نشان دهد و همه اتفاقات اخیر و آن فایل صوتی را نادیده انگارد. دومین دروغ او این بود که گفت بی‌بی‌سی خانه و خانواده او بوده است. صرف‌نظر از ننگ چنین خانه خرابی، آدم از خانه و خانواده که جدا نمی‌شود، مگر آنکه اهالی خانه اخراجش کنند یا مقصد بعدی مشخص باشد. مقصد رعنا نمی‌تواند مثل بسیاری از همکاران سابقش، اینترنشنال باشد. آنجا خودش خراب شد و اینکه رعنا در فایل صوتی، اینترنشنال را طالب ویرانی و تکه‌تکه‌کردن ایران و گوش‌به‌فرمان صاحبان سعودی خود نامیده بود و حالا آنجا نمی‌تواند خانه دوم او باشد.

دروغ بعدی رعنا- که البته دروغ بی‌بی‌سی و گردانندگان آن است که برای رعنا نوشته‌بودند و از رو می‌خواند- این بود که گفت «بی‌بی سی برای او فرصت روایت‌کردن وطن بود». این دروغ از همه دروغ‌ها بزرگ‌تر بود. بی بی‌سی فارسی روایت خودش را از ایران داشت. قصه اشخاص است نه روایت ملت. حشره‌ای است که روی زخم‌ها می‌نشیند و آن را چرکین‌تر می‌کند. روایت وطن کجا بود؟! همین حالا به اخبار این شبکه بدون لوگوی آن نگاه کنید، تصور می‌کنید یک سایت زرد است که به دست چند جوان اجق‌وجق اداره می‌شود، نه یک خبرگزاری و شبکه بزرگ رسانه‌ای. دروغ چندمینش که نیازی به شرح ندارد آنکه گفت «همکارانم در بی‌بی‌سی از شریف‌ترین آدم‌ها هستند»! این واقعاً شرحی ندارد، اما همین شریف‌ها پیشکسوت خود مسعود بهنود را به‌خاطر اینکه فقط یک‌بار از واژه «ترور» برای شهادت حاج‌قاسم استفاده کرد، از آنتن بیرون انداختند؛ و شرافت عینی دیگر همین کاری است که با خود رعنا کردند!

رعنا همکاران خود را هم «حرفه‌ای‌ترین‌های رسانه» نامید. اما بی‌بی‌سی دیگر یک رسانه نیست، یک «نارسانه حقیقت‌ها» و یک «حشره چرک‌خوار» است. اگر همکارانش در این امور حرفه‌ای هستند، این را می‌شود از او پذیرفت! در تأیید اینکه متن خداحافظی را برای او نوشته بودند، می‌توان به تأکید زیاد رعنا روی خوبی‌های همکاران و مسئولان بی‌بی‌سی اشاره کرد. او می‌گوید «همکارانم در سخت‌ترین روز‌ها من را تنها نگذاشتند»! چه روزی سخت‌تر از این روز که بعد از ۱۵ سال خدمت به بی‌بی‌سی، به‌خاطر یک فایل صوتی که حقیقتی را در آن برای مادرت افشا کردی، تنهایت گذاشتند و البته بعد از انتشار آن فایل صوتی هم مجبور شدی در مصاحبه با یک کارشناس، صددرصد خلاف اظهارت آن فایل صوتی را کلمه به کلمه به زبان بیاوری؟! البته حرف رعنا از وجهی دیگر درست است، زیرا بی‌بی‌سی در سخت‌ترین روز که اتفاقاً همین روز خداحافظی بود، او را تنها نگذاشت تا یک خداحافظی دلخواه و حقیقی بکند و یک متن سراسر تمکین و تحسین این شبکه را در مونیتور دوربین مقابل چشمانش قرار دادند!

بی‌بی‌سی به بهنود و رعنا از پشت خنجر زد و حالا رعنا را مجبور می‌کند با لبخند خلاف واقعیت را در خداحافظی با آنتن به زبان بیاورد. این درد اصلی است. به قول نادر ابراهیمی که این روز‌ها سالگرد درگذشت اوست: «انگلیسی‌ها، هیچ مسیر مستقیمی را دوست ندارند یاد بگیرند و هیچ راه راست و همواری را مایل نیستند بپیمایند؛ هرگز از روبه‌رو نمی‌جنگند و هرگز دشنام نمی‌دهند که شما احساس کنید مخاطب مستقیم دهنده آن دشنام‌ها هستید. انگلیسی‌ها، همیشه، یک خنجر تیزاب خورده در آستین دارند. به‌هنگام، با نهایت ظرافت، از پشت می‌زنند و بعد از روبه‌رو، خالصانه و ملایم لبخند می‌زنند؛ و چه لبخندی خدای‌من! آرام، شیرین، برادرانه و دوستانه.»

برای یک ایرانی هیچ‌کجا خاک‌وطن نمی‌شود. اینجا عفو‌ها گسترده و چشم‌پوشی‌ها فراوان است. جای دیگر نروید که به عذری و بهانه‌ای خانه را بر سرتان خراب می‌کنند!

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

رحیم پور البته مخالفانی هم داشت

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

اخراج رعنا رحیم پور از بی بی سی فارسی و واکنش ها

جدایی رحیم‌پور از بی‌بی‌سی؛ از ادعای کناره‌گیری تا اتهام همکاری با ایران!

نورنیوز نوشت: دوشنبه شب بی‌بی‌سی فارسی در یک نمایش ظاهرا تقدیرآمیز در ویدئویی چند دقیقه‌ای برگرفته از کارنامه «رعنا رحیم‌پور»، رسما خداحافظی او با مخاطبان این شبکه را اعلام کرد.
این ژست به ظاهر حمایتی و مهربانانه‌ی بی‌بی‌سی نسبت به رعنا رحیم‌پور برای نمایش چهره‌ای حرفه‌ای و قالب اتکا از این رسانه برای خبرنگاران و مجریانی که در رویای کار در آن به سر می‌برند، در حالی صورت گرفت که نوع رفتار با رحیم‌پور از زمان افشای فایل صوتی‌ او در آذرماه امسال، حکایت از حقایقی دیگر دارد.

در این فایل صوتی مکالمه او با خانواده‌اش به صراحت و رسما عنوان می‌شود که هدف طراحان و مجریان پروژه آشوب در ایران پس از درگذشت مهسا امینی، نه حمایت از حقوق زنان بلکه کشاندن ایران به جنگ داخلی و تجزیه آن بوده است. البته گرچه محتوای این فایل صوتی با محوریت افشاگری درباره شبکه ‌اینترنشنال بود، اما نگاهی بر رفتار و عملکرد بی‌بی‌سی نشان از یک‌سان بودن ماهیت رفتاری تمام این شبکه‌ها برای اجرای سناریوی غرب و شرکایش علیه ایران دارد.

هنوز مدت زیادی از مصاحبه اینترنشنال با نتانیاهو نمی‌گذرد که بی‌بی‌سی بر میزان مصاحبه‌هایش با سران ضدانقلاب تجزیه‌طلب و تروریست‌ها مانند سرکرده گروهک پژاک افزوده است. از سویی؛ روند تحولات اخیر از تشدید درگیری میان رسانه‌های فارسی‌زبان معاند بر خلاف ادعای هم‌سویی و انسجام آنها علیه جمهوری اسلامی حکایت دارد.

این امر زمانی آشکار می‌شود که رعنا رحیم‌پور در توئیتی در زمان انتشار خبر انتقال اینترنشنال به آمریکا اعلام کرد: «آفکام» نهاد نظارت بر رسانه‌ها در بریتانیا به من خبر داد که اینترنشنال دو هفته قبل از انتقال به آمریکا و دو هفته پس از شکایت من از گزارش سراسر دروغش، خودش مجوز پخش در بریتانیا را پس داده بود. احتمالاً وکلایشان مثل وکلای من می‌دانستند خطر محکومیت و ابطال مجوز جدی است. اینترنشنال نیز در واکنش، اقدامات و گزار‌ش‌های متعددی برای اعتبارزدایی از بی‌بی‌سی فارسی روی خروجی خود فرستاد.

با توجه به سابقه سازمان‌های جاسوسی غربیِ حاضر در پشت صحنه‌ این رسانه‌ها، جدایی رحیم‌پور از بی‌بی‌سی فارسی را می‌توان نه کناره‌گیری بلکه اخراج او از این رسانه دانست. ماهیت اخراج رحیم‌پور که شاید زمینه‌ساز تکرار سرنوشت خاشقجی برای او از سوی دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی انگلیسی و غربی شود، زمانی عیان‌تر می‌شود که بررسی سوابق برخی افراد که سال‌ها در نقاب مهره‌های ضد جمهوری اسلامی فعالیت داشته‌اند، همراهی و همکاری آنها با جمهوری اسلامی را نشان می‌دهد!

«حسین یزدی» از جاسوسان ساواک در خارج از کشور که حزب سلطنت‌طلبان را راه‌اندازی کرد و در سال 1398 نیز در مراسمی که با پیام فرح پهلوی همراه بود به عنوان خادم و یار پهلوی و سیاست‌های ضدایرانی غرب از او تقدیر شد، نمونه‌ای از این افراد است.

او در سال 1399 در حالی درگذشت که در یک فایل صوتی که پیش از مرگش تهیه کرده بود، صراحتا به حمایت از جمهوری اسلامی، امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب پرداخته و خواستار وحدت در پشتیبانی از رهبری شده بود.

با توجه به سوابق افرادی همچون یزدی، اکنون این مسئله برای دستگاه‌های امنیتی انگلیسی و مدیران بی‌بی‌سی فارسی مطرح است که سرنوشت یزدی برای رحیم‌پور نیز تکرار شود، به‌ویژه اینکه اظهارات و مواضع او طی ماه‌های اخیر از فایل صوتی افشا شده گرفته تا مطالب منتشره در صفحه شخصی‌اش، مغایر با اهداف طراحان این رسانه‌ها بوده است.

در همین حال نفوذ و توان اطلاعاتی جمهوری اسلامی در هدایت مهره‌های خویش در قلب دشمنانش چنان است که حتی به جمع خدمت‌کاران سران رژیم صهیونیستی نیز رسیده، لذا نفوذ در داخل رسانه‌هایی چون بی‌بی‌سی فارسی امری عادی برای ایران محسوب می‌شود.

نکته اینکه؛ اخراج رحیم‌پور در حالی به خواست دستگاه‌های اطلاعاتی انگلیس و مدیران ارشد بی‌بی‌سی فارسی صورت گرفته که سوء استفاده این شبکه از کارکنانش که دامنه آن حتی به سوء استفاده جنسی و غیر اخلاقی نیز رسیده، جایی برای پذیرش نمایش نخ‌نمای شب گذشته باقی نمی‌گذارد.

رحیم‌پور در سخنانی منطبق با طراحی مدیران بی‌بی‌سی فارسی برای کم‌رنگ کردن افتضاح اخراجش، از ترس دچار نشدن به سرنوشت خاشقچی، این شبکه را شریف‌ترین، حرفه‌ای‌ترین و با حضور دل‌نگران‌ترین افراد برای وطن (ایران) معرفی می‌کند!

واژگانی که پرونده‌های متعدد فساد اخلاقی و جنسی مدیران و مجریان معروف بنگاه بی‌بی‌سی، دورغ‌پراکنی‌های گسترده، اخراج «گری لینکر» مجری سرشناس ورزشی به جرم انتقاد ساده از سیاست‌های ضد پناه‌جویی انگلیس در فضای مجازی، وابستگی همه‌جانبه اقتصادی و سیاست‌گذاری به خاندان سلطنتی و تلاش برای تجزیه ایران، تبلیغاتی یا اجباری بودن آن را آشکارتر می‌سازد.
 
بیشتر بخوانید / افشای یک فایل صوتی از طراحی شبکه سعودی اینترنشنال برای تجزیه ایران، اپوزیسیون را به گوشه رینگ برد

ناگهان پرده برانداخته‌ای

یکشنبه‌شب گذشته یک فایل صوتی از صحبت‌های رعنا رحیم‌پور، خبرنگار بی‌بی‌سی منتشر شد که در آن وی بی‌پرده‌ از هدف تکه‌تکه و تجزیه شدن ایران خبر می‌دهد و تاکید می‌کند که هدف پشت‌پرده آشوب‌طلبی‌ها نه دموکراسی، بلکه تجزیه است! او مشخصا خبر می‌دهد که در رسانه سعودی ایران‌اینترنشنال ابلاغ شده که فقط با رهبران احزاب (تجزیه‌طلب) گفت‌وگو و به آنها تریبون داده شود! رحیم‌پور اصالت این فایل صوتی را در صفحه اینستاگرامش تایید کرده و اعلام کرده است که این صحبت‌ها را در گفت‌وگو با مادرش طرح کرده است.

او اما علی‌رغم اشاره صریح به پشت‌پرده شوم آشوب‌طلبی‌ها توسط اینترنشنال و دیگر پایگاه‌های آشوب‌طلب گفته که به خبرنگاران این رسانه‌های ضدایرانی احترام می‌گذارد! نتیجه دستورکاری که رعنا رحیم‌پور در یک مکالمه تلفنی به آن اعتراف کرده است را به وضوح می‌توان روی خروجی خبری رسانه‌های لندن‌نشین مشاهده کرد.

خروجی که گاف ایران‌اینترنشنال در درج عبارت «تیتر فعلا این باشه؛ 40 کشته و صدها زخمی» با هدف آمار‌سازی از کشته‌ها و زخمی‌های ماجرای زندان اوین حاصل آن است. واقعیتی که رعنا رحیم‌پور درمورد مسیر کنشگری ایران‌اینترنشنال در دو ماه اخیر به آن اعتراف می‌کند راجع به خود او و رسانه‌ای که در آن کار می‌کند نیز صادق است.

در گزارشی که با عنوان «پینوکیوی انگلیسی» در «فرهیختگان» منتشر شد به این موضوع پرداختیم که چگونه بی‌بی‌سی در آشوب‌های داخلی ایران همپای ایران‌اینترنشنال در قامت رسانه جنگ وارد عمل شده و ساختن تصویری پرتنش از خیابان را جست‌وجو می‌کند. رحیم‌پور تنها چند ساعت بعد از انتشار فایل صوتی اعتراف به تجزیه‌طلبی توییتی از کیهان کلهر را در استوری اینستاگرام خود بازنشر می‌دهد.

توییتی که در آن بدون ذکر منبع آمار کشته‌های وقایع اخیر سیستان‌وبلوچستان 118 نفر اعلام شده و در پایان آن نیز جمهوری اسلامی به رفتار خشن علیه مردم بلوچستان محکوم شده است. در طول دو ماهی که از ماجرای فوت مهسا امینی می‌گذرد اصالت کردی وی بارها دستاویز تحرکات تجزیه‌طلبانه قرار گرفته است. تحرکاتی که در مرزهای غربی کشور با واکنش قاطع ایران مواجه شده و در پاسخ مقر گروهک‌های کردی مورد هدف موشک‌های سپاه قرار گرفت.

در استان شرقی کشور یعنی سیستان‌وبلوچستان اما نام مهسا امینی بهانه‌ای قوی‌ برای آشوب‌طلبی نبود. به همین دلیل نیز در یک ماه ابتدایی آشوب‌های خیابانی، باوجود اختلافات مذهبی فراوان سیستان‌وبلوچستان یکی از بی‌حاشیه‌ترین استان‌های ایران بود. به همین دلیل اجتماع رسانه‌های برانداز برای فعال کردن نزاع قومی- مذهبی دستاویز دیگری را در این استان برای خود پیدا کرد و با مانور تبلیغاتی روی ادعای تجاوز یک مامور نیروی انتظامی به یک دختر بلوچ در چابهار آتش اختلافات قومی را در این استان شعله‌ور ساخت. آتشی که خاطرات تلخی از نمازجمعه زاهدان را برای همیشه در ذهن مردم این استان حک کرد و در ادامه نیز دامنه آن به خاش کشیده شد.

حال با گذشت دو ماه از فوت مهسا امینی هدف این آتش‌افروزی را اگر روی تن شهدای زاهدان و شیراز نمی‌بینیم در راهپیمایی هزارپرچم برلین به‌وضوح خواهیم دید. راهپیمایی که در آن اپوزیسیون خارج‌نشین تمام قدرت رسانه‌ای خود را بسیج کرد تا از حضور تنها 2 درصدی ایرانیان خارج‌نشین بهره برده و رویای تجزیه ایران را فریاد بزند. در مجموع آنچه در دوماه اخیر در کف خیابان‌های ایران رخ‌داده و در رسانه‌های خارج‌نشین ضریب داده شده را می‌شود در این عبارت بیان کرد؛ جریان متکثر اپوزیسیون همگی حول یک محور واحد به نام تجزیه ایران متحد شده‌اند. 

فعلا میان‌تیتر این باشه: رعنا رحیم‌پور
از بین گزارشگران قدیمی بی‌بی‌سی‌فارسی چندین نفر هستند که نام آنها هیچ‌گاه از ذهن مردم ایران پاک نخواهد شد، یکی از این افراد رعنا رحیم‌پور است. او که سال 87 به‌واسطه استخدام در بی‌بی‌سی‌فارسی، از تهران به لندن مهاجرت کرد، اکنون در فایلی صوتی می‌گوید روسای رسانه‌هایی چون ایران‌اینترنشنال دستور داده‌اند خبرنگاران فقط با رهبران احزاب کرد، لر و عرب در ایران مصاحبه کنند. او در ادامه‌ این فایل صوتی یک‌دقیقه‌ای، دستورکارهای دیگر این رسانه را مطرح می‌کند ازجمله اینکه «آنها به‌دنبال آینده ایران نیستند و از الان شروع کرده‌اند و بر طبل جدایی‌طلبی می‌کوبند و یک ایران تیکه‌پاره‌ ضعیف‌شده می‌خواهند.»

رحیم‌پور همچنین اشاره می‌کند که «کشورهای منطقه، ایران دموکراتیک نمی‌خواهند.» پس از وایرال شدن این فایل صوتی و نقشه‌‌ رسانه‌های لندن‌نشین برای تجزیه‌ ایران، رحیم‌پور برای توجیه حرف‌هایش بهانه‌هایی همچون «این صوت حاوی صحبتی خصوصی با مادرم بوده» یا «طبیعیه که من در صحبت با مادرم حرف‌هایی بزنم که هرگز علنی نمی‌زنم» را مطرح کرد، اما این توجیهات به‌قدری ساده‌انگارانه است که مخاطب به‌راحتی متوجه می‌شود رحیم‌پور قصد استحمار او را دارد. و درحالی این بهانه‌ها مطرح می‌شود که رحیم‌پور معتقد است یک خبرنگار حرفه‌ای در رسانه‌ای حرفه‌ای است. اما خبرنگاران به‌خوبی می‌دانند افشای مطالب محرمانه و خبری، فرسنگ‌ها با حرفه‌ای‌گری فاصله دارد و خبرنگاری فرد مذکور را زیر سوال می‌برد، حال می‌خواهد افشای آن مطالب نزد مادر باشد یا همسر یا... .

از دیگر ادعاهای رحیم‌پور در چند ماه گذشته این بود که رسانه حرفه‌ای کارش خبررسانی و آگاهی‌بخشی است و نه رسانه عامل دخالت در سیاست است و نه خبرنگار فعال سیاسی. اما در‌ صوتی‌ که دو شب گذشته‌ از رحیم‌پور منتشر شد، مشخص شد هیچ اعتقادی به این صحبت‌ها ندارد و با رسانه‌ای کار می‌کند که هم عامل دخالت در سیاست است و هم خود فعال سیاسی‌اش. او در طول فعالیت 14‌ساله‌اش در بی‌بی‌سی همواره چهره‌ای سانتیمانتال از بی‌بی‌سی و رسانه‌های لندن‌نشین عرضه کرده، چنانچه در ویژه‌برنامه‌ و پادکست «حرف و کتاب با رعنا» او در مصاحبه‌ای که با ژیار گل، خبرنگار بی‌بی‌سی داشته است اگرچه سوالاتی به‌صورت کلی درباره‌ زندگی شخصی ژیار گل می‌پرسد، اما قصد دارد این مصاحبه‌ دوبخشی را با محور «انسانیت» جلو ببرد و این را به مخاطب القا کند که «انسانیت» برای خبرنگاران بی‌بی‌سی در اولویت است اما این واژه، کلید مفقوده‌ فعالیت‌های بی‌بی‌سی فارسی است؛ چراکه در دو ماه گذشته و درجریان اغتشاشات ایران، بی‌بی‌سی‌فارسی بیش از 2000 مطلب درخصوص تشدید و آموزش اغتشاشات داشته است. اغتشاشاتی که جان بسیاری از انسان‌ها را به‌خطر انداخت و حتی موجب کشته شدن بسیاری شد.

در این میان نقش ژیار گل در بین خبرنگاران تجزیه‌طلب بی‌بی‌سی نیز بسیار مشهود است. او که اصالتا سنندجی است در دو ماه گذشته همراه رحیم‌پور تمرکز خود را بر تجزیه‌ ایران گذاشته است و سعی کرده با قومیتی کردن ماجرای مهسا امینی، بر آتش جدایی کردها از ایران بدمد و خود را حامی مردم ایران و کردها نشان دهد، درحالی‌که او و رحیم‌پور عرقی به ایران و مردم ایران ندارند. این مساله از استوری‌ای که رحیم‌پور گذاشته، کاملا مشهود است. او در یکی از استوری‌های چندین ماه پیش در پاسخ به این سوال که آیا حاضرید هرآنچه در خارج دارید به جز خانواده بگذارید و به ایران برگردید تا هوای ایران را تنفس کنید، پاسخ داد خیر... من به ناسیونالیسم سانتیمانتال عقیده ندارم.

همه اینها نشان‌دهنده این است که نه مردم و نه ایران و نه حتی زنان ایران برای آنها موضوعیت ندارند. چنانچه حتی او در صوت مذکور نیز اشاره می‌کند «اگر جنبش زنان در ایران راه بیفتند و آنها حقوق‌شان را بگیرند، اولین جایی که وحشت می‌کند عربستان است.» البته لندن نیز همراه عربستان این وحشت را دارد؛ چراکه بی‌بی‌سی و ایران‌اینترنشنال در دو ماه گذشته به‌صورت کاملا تنگاتنگ و هماهنگ در تهییج اغتشاشات ایران اصلی‌ترین نقش را داشتند، به‌طوری‌که حالا می‌توان با قطعیت گفت این دو رسانه باهم تفاوت چندانی ندارند و اکنون هم بی‌بی‌سی و هم خبرنگارانش از دایره‌ حرفه‌ای‌گری خارج شده‌اند، چنانچه ایران‌اینترنشنال از ابتدا خارج بود.

میدان تجزیه برلین
تجمع برلین که قرار بود بزرگ‌ترین تجمع ضدایرانی در جهان باشد درنهایت تنها توانست 2 درصد از ایرانیان اروپا را ترغیب به حضور کند. 2 درصدی که همه آن را نیز ایرانیان تشکیل نداده و افراد غیرایرانی نیز در آن حاضر بودند. کارمندان شبکه سعودی ایران‌اینترنشنال که وظیفه پوشش گسترده این تجمع را برعهده داشتند، ناخواسته و با این گمان که دنیا خواهان پایان جمهوری اسلامی است، افشا کردند که علاوه‌بر ایرانیان، مردم سایر کشورها نیز در این تجمع حضور دارند. گافی که البته تصاویری از پرچم‌های کشورهای خارجی و حضور رنگین‌پوستان در این تجمع آن را اثبات کرد.

اوکراین، ارتش آزاد سوریه، اتحاد جماهیر شوروی سابق و رژیم‌صهیونیستی ازجمله گروه‌های ضدایرانی بودند که در این تجمع پرچم خود را به اهتزاز درآوردند. واقعیت دیگری که باعث شد تجمع برلین به نقطه ضعف براندازان تبدیل شود حضور ده‌ها پرچم از گروه‌های تجزیه‌طلب ضدایرانی بود. در تظاهرات برلین بیش از 15 پرچم از گروه‌های تجزیه‌طلب علیه تمامیت ارضی ایران برافراشته شد. پرچم‌ گروه‌های تجزیه‌طلب کردی در تجمع ضدایرانی برلین بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داد. نکته جالب در مورد تجزیه‌طلبان کرد این است که پس از تجزیه ایران هم نمی‌توانند ذیل یک پرچم واحد جمع شوند. اقلیم کردستان عراق، جمهوری مهاباد،

گروه تروریستی «کومله» و سازمان جامعه آزاد و دموکراتیک شرق کردستان (کودار) وابسته به ترویست‌های پژاک از جمله گرو‌ه‌های کردی صاحب‌پرچم در راهپیمایی برلین بودند. در راهپیمایی برلین حتی تجزیه‌طلبان شمال سوریه نیز فرصت را فراهم دیده و با پرچم گروهی موسوم به« اداره خودمختار کرد در شمال شرق سوریه» در راهپیمایی شرکت کردند. تجزیه‌طلبان مناطق عرب‌نشین نظیر خوزستان در این تجمع با پرچم الاحوازیه شرکت کردند. علاوه‌بر این گروه‌ها تجزیه‌طلبان بلوچ‌ و حامیان جریان تجزیه‌طلبی پان‌ترکیسم نیز در تجمع برلین با پرچم خود حاضر بودند. در کنار گروهک‌های ضدایرانی تجزیه‌طلب گروه‌های ضد فرهنگی همچون همجنسگرایان و فمنیست‌ها نیز در تجمع برلین با پرچم خود حاضر شدند تا نشان دهند جریان برانداز ضدایرانی برای از بین بردن نام ایران خود را صرفا به جغرافیای محدود نمی‌داند. 

تریبون تجزیه‌ ایران
ایران‌اینترنشنال که سابقه‌ای به‌اندازه سلطنت پنج‌ساله‌ محمد بن‌سلمان دارد، از همان ابتدای شروع به‌کار در سال 96 توسط عربستان سعودی حمایت مالی شده و می‌شود. به‌طوری‌که سال 97 روزنامه‌ گاردین در گزارشی منابع مالی این رسانه‌‌ لندن‌نشین را این‌طور شرح داد: «عربستان سعودی بودجه هنگفت 250 میلیون دلاری شبکه ایران‌اینترنشنال را تامین می‌کند.» هدف غایی و نهایی این رسانه نیز تجزیه‌ ایران عنوان شده تا به‌ هرجهت و در هرفرصتی آن را محقق کند.

این هدف آنقدر عیان است که حتی فعالان سیاسی خارج‌نشین هم به آن معترف شده‌اند. احسان منصوری، یکی از همین فعالان است که هدف ایران‌اینترنشنال را تریبون دادن به گروه‌هایی می‌داند که قبلا خط قرمز شناخته می‌شدند. او در این‌باره این‌طور توضیح داده: «گروه‌های تروریستی و سازمان‌های مسلح که هیچ رسانه‌ای به آنها صدا نمی‌داد... [اکنون] ایران‌اینترنشنال با این هدف‌گذاری (تریبون دادن به آنها) آمده است.» این هدف‌گذاری در همه‌ این پنج سال کاملا عیان‌بوده ‌طوری‌که می‌توان ردپای ایران‌اینترنشنال را در اعتراضات سال 98 و شعله‌ور کردن آن و حتی بعد از آن در تیرماه 99 و پوشش میتینگ گروهک منافقین مشاهده کرد.

اکنون نیز با صوتی که از رعنا رحیم‌پور، خبرنگار بی‌بی‌سی منتشر شده، او اذعان کرده روسای رسانه‌هایی چون ایران‌اینترنشنال دستور داده‌اند خبرنگاران فقط با رهبران احزاب کرد، لر و عرب در ایران مصاحبه کنند. رحیم‌پور حتی به این نیز اشاره کرده که رسانه‌های لندن‌نشین به‌دنبال آینده ایران نیستند و از الان شروع کرده‌اند بر طبل جدایی‌طلبی می‌کوبند و یک ایرانِ تکه‌پاره‌ ضعیف‌شده می‌خواهند. درانتهای این فایل صوتی نیز نیت اصلی عربستان از تجزیه ایران و تریبون دادن به رهبران احزاب کرد و لر و عرب را چنین عنوان کرد: «کشورهای منطقه، ایرانِ دموکراتیک نمی‌خواهند. اگر در ایران دموکراسی بشود و جنبش زنان راه بیفتند حقوق‌شان را بگیرند، اولین‌جایی که وحشت می‌کند عربستان است.»

این گفته‌های رحیم‌پور از جهات بسیاری قابل‌توجه است؛ چراکه بی‌بی‌سی نیز طی دو سال اخیر، بیش از پیش دنباله‌روی ایران‌اینترنشنال در تجزیه‌ ایران شده است. و همان‌طور که درجریان اغتشاشات اخیر در ایران دیده شد، هم بی‌بی‌‌سی هم ایران‌اینترنشنال به تریبون تروریست‌ها و تجزیه‌طلبان غرب و شرق ایران تبدیل شدند؛ از عبدالله مهتدی دبیرکل گروهک تروریستی کومله تا مصطفی هجری دبیرکل حزب دموکرات کردستان و عامل کشتار مردم بی‌گناه مناطق غربی در دوران دفاع مقدس و همچنین ناصر بولیدی دبیرکل حزب تجزیه‌طلب مردم بلوچستان پای ثابت برنامه‌های این شبکه‌ها هستند. همچنین طبق آماری که 15 مهر «فرهیختگان» منتشر کرده تمام مطالبی که ایران‌اینترنشنال در تهییج اغتشاشات ایران در شهریورماه و مهرماه در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده، بیش از 1621 پست بوده است. 

بی‌بی‌سی برانداز‌تر از اینترنشنال
مجری شبکه بی‌‌بی‌سی درحالی از دستور کار تجزیه‌طلبی ایران‌اینترنشنال پرده برداشته است که رسانه‌ محل کار خودش نیز در پوشش اخبار اغتشاشات ایران متفاوت از رقیب سعودی خود عمل نکرده و پایاپای آن پیش رفته است. بی‌بی سی فارسی در پوشش تجمعات خارج از کشور به نسبت ایران‌اینترنشنال فعال‌تر عمل کرده است. تجمعاتی که ماهیت تجزیه‌طلبانه آن در راهپیمایی برلین خود را علنی کرد. این رسانه بعد از ماجرای زاهدان تریبون خود را به بستری برای تحریک احساسات قومی، مذهبی تبدیل کرده و اظهارات شخصیت‌های مختلف را با همین هدف بازنشر می‌دهد. در چند هفته‌ای که از ماجرای زاهدان می‌گذرد مولوی عبدالحمید بارها سعی داشته با کتمان نقش اغتشاش‌گران ماجرای زاهدان را دستاویزی برای اظهارات تند خود قرار دهد.

اظهاراتی که تاثیر زیادی بر جامعه اهل سنت سیستان‌و‌بلوچستان دارد و بی‌بی‌سی نیز با علم به این امر بازنشر حداکثری آن را در دستور کار قرار داده و اظهارات ضدایرانی خود را از زبان او تبدیل به تیتر می‌کند. «مردم بلوچ بر خواسته‌های قومی و مذهبی پافشاری می‌کنند»، «عصر اختناق به پایان رسیده است» و «برگزاری رفراندوم فوری» نمونه‌هایی از تیترهای تحریک‌آمیزی است که بی‌بی‌سی از صحبت‌های عبدالحمید بازنشر داده است. بی‌بی‌سی چنین دستورعملی را نیز پیش از این برای اعتراضات خیابانی شهرهای غربی در پیش گرفته بود. این رسانه با مورد تاکید قرار دادن اصالت کردی مهسا امینی سعی داشته وجهه‌ای قومی به اعتراضات تزریق کند و از این طریق تحرکات تجزیه‌طلبانه گروهک‌های تروریستی را مورد حمایت قرار دهد. رویکردی که تاکنون نیز تداوم داشته است. تا جایی که تاکید بر هویت کردی به یکی از عناصر اصلی خبرسازی‌های بی‌بی‌سی درمورد شهرهای غربی ایران تبدیل شده است.

چیزی که عیان است با تلفن پاک نمیشه
با شروع اغتشاشات خیابانی رسانه‌های فارسی‌زبان معاند تمام‌قد در اختیار آشوب قرار گرفته و اعتبار رسانه‌ای خود را در قمار تجزیه ایران خرج کردند. با پررنگ شدن خط تجزیه‌طلبی اغتشاشات بسیاری از مردم که پیش از این اخبار خود را از رسانه‌های خارج‌نشین اخذ می‌کردند نسبت به مشی رسانه‌ای آنها بی‌اعتماد شدند. حال با کم‌فروغ شدن آتش اغتشاشات، رسانه‌های فارسی‌زبان که اعتبار خود را تا حد زیادی ازدست‌رفته می‌بینند برای بازگرداندن اعتبار خرج‌شده خود انگشت اتهام تجزیه‌طلبی را به سمت یکدیگر نشانه می‌روند.

پیش از اینکه رعنا رحیم‌پور در گفت‌وگویی تلفنی به مشی تجزیه‌طلبانه ایران‌اینترنشنال حمله کند، سالومه سیدنیا، مجری شبکه منوتو نیز در تماسی تلفنی اقدامات مسیح علی‌نژاد را مورد هجمه قرار داده و می‌گوید او دیگر در شبکه (منوتو) نیست و همیشه در ایران‌اینترنشنال است. اگرچه چهره‌های رسانه‌ای شبکه‌های مختلف سعی در مبرا کردن خود از اقدامات خصمانه و تجزیه‌طلبانه علیه ایران دارند اما اخباری که هر روز علیه ایران روی درگاه‌های خبری این شبکه‌ها قرار می‌گیرد به‌قدری شدت دارد که با یک صوت تلفنی نمی‌شود آن را نادیده گرفت. 

ایده در برلین اجرا در زاهدان
خروجی راهپیمایی برلین را مردم زاهدان به زبان خشونت دریافت کردند. بعد از هجوم گروهی از مردم به کلانتری نیروی انتظامی و توزیع اسلحه بین مردم، درگیری خونینی در حاشیه نمازجمعه زاهدان در گرفت که درپی آن ده‌ها نفر از مردم و چندین نفر از نیروهای انتظامی جان خود را از دست دادند. خیلی زود اما دست‌های گروهک‌های تجزیه‌طلب از پشت ماجرا بیرون زد. بعد از آنکه دادستان استان از دستگیری هشت شرور مسلح در این ماجرا خبر داد برخی منابع خبری اعلام کردند که نام «عبدالمجید ریگی» و «یاسر شه‌بخش» از اعضای گروهک جیش‌الظلم نیز در بین دستگیر‌شدگان دیده می‌شود. بعد از ماجرای زاهدان دامنه آشوب‌ها در سیستان‌وبلوچستان گسترده‌تر شد.

هفته گذشته با پایان نمازجمعه خاش گروهی از اغتشاشگران اقدام به تخریب اموال عمومی شهرستان کرده و دست به کشتار تعدادی از مردم زدند. همزمان با اغتشاشات سیستان‌وبلوچستان محموله سنگین سلاح و مهمات نیز حین ورود به مرزهای شرقی ایران کشف و ضبط شد. پیش از این نیز گروهک‌های تجزیه‌طلب کردی تلاش داشتند تا از فرصت آشوب‌های خیابانی بهره برده و محموله‌های اسلحه را طریق مرزهای غربی وارد کشور کنند و این گزاره را که اغتشاشات خیابانی بهترین فرصت برای اقدامات تروریستی است به اثبات برسانند.

گزاره‌ای که تروریست دستگیرشده در ماجرای شیراز نیز به آن معترف بود. زاهدان، خاش و شیراز نمونه‌ای عینی و کوچک‌شده از آینده‌ای است که جریان تجزیه‌طلب برای ایران طراحی کرده است. نمونه‌ای که پیش از این مشابه‌اش را مردم سوریه با وضوحی بالا زندگی کرده‌اند. سوریه‌سازی و درنهایت تجزیه ایران رویایی است که گروه‌های معاند سال‌هاست با حمایت دولت‌های غربی و عربی برای رسیدن به آن تلاش کرده و هر بار نیز با پاسخ سخت ایران مواجه می‌شوند. 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط