کمپین فشار به رئیسجمهور از کجا کلید خورد؟
استعفا، قهر یا خداحافظی، آخرین ابزار یک سیاستمدار است. وقتی تقریبا هیچ راهی برای جلورفتن مسیر و برنامه سیاستمدار نیست و کار آنطور که باید جلو نمیرود، سیاستمدار ترجیح میدهد خود را حذف کند؛ استعفا دهد یا حتی از عالم سیاست خداحافظی کند. اما سیاستمداری که هوشمند باشد، زمانی را برای استعفا و خداحافظی انتخاب میکند که کمترین آسیب را متوجه او کند و البته تاثیر اعتراضی خود را هم بگذارد. در فضای سیاسی ایران اما این روزها و درحالیکه کابینه جدید در تدارک گرفتن رای اعتماد از مجلس و آغاز به کار است و کمتر از 12 روز از تحلیف رئیسجمهور میگذرد، محمدجواد ظریف معاون راهبردی رئیسجمهور، پیام استعفای خود را در شبکه ایکس منتشر کرد تا دولتی که هنوز بهطور جدی شروع به کار نکرده اولین استعفا را در کارنامه خود ثبت کند. ظریف البته سابقه روشنی هم در استعفاهای پیدرپی دارد اما در اینکه چقدر استعفاهای او در قامت یک سیاستمدار بهموقع بوده و اثر لازم را داشته، تردید وجود دارد.استعفای شبانه معاون راهبردی
از یکی دو روز پیش از ارسال اسامی وزرای پیشنهادی به مجلس، نقدها و کنایههای چهرههای اصلاحطلب به حضور وزرای پیشنهادی دولت پزشکیان شروع شد. این نقدها تا ظهر بعد از ارسال لیست وزرای پیشنهادی به مجلس نیز ادامه پیدا کرد. در ادامه همین مخالفتها نیز یکشنبهشب محمدجواد ظریف معاون راهبردی رئیسجمهور، در پیامی که در شبکه ایکس منتشر کرد، از سمت خود استعفا داد. ظریف در بخشی از متن پیام استعفای خود تاکید کرد: «از 19 وزیری که معرفی شدند، سه نفر نامزد نخست، شش نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیتهها یا شورای راهبری بودند.»ظریف در ادامه اشاره کرد آنطور که انتظار داشته نتوانسته، وعدههایی که در مورد حضور زنان و اقلیتها در کابینه داده بوده را عملی کند و نوشت: «برخی بنده را زودرنج دانستند، گمان میکنم در 12 سال گذشته در برابر هجمههای بیسابقه، بیش از بسیاری از مدعیان، صبر و مقاومت نشان داده باشم.» از پیام استعفای ظریف اینطور برداشت میشد که او در اعتراض به عدم حضور همه گزینههای پیشنهادی شورای راهبری در کابینه استعفا داده است. اما گمانهزنیهای مختلفی در مورد علت استعفای ظریف مطرح بود.
استعلام منفی علت استعفای ظریف؟
گفته میشد علت استعفای ظریف، ردشدن صلاحیت او در استعلامها بهخاطر تولد فرزندش در خارج از ایران بوده است. ظریف البته در پیامی که روز گذشته بعد از انتشار پیام استعفای خود منتشر کرد، این موضوع را رد کرد و نوشت: «بهرغم تولد برخی از فرزندانم حدود 40 سال قبل و در دوران تحصیل در آمریکا و قوانین خاک محور آمریکا، برای تابعیت قهری... هیچ نهاد نظارتی، مخالفتی با معاونت بنده اعلام نکرده است.» او البته به این موضوع هم اشاره کرد که برای جلوگیری از هرگونه شائبه یا بهانه برای کارشکنی، هفته گذشته از معاونت راهبردی استعفا داده بود.اگرچه ظریف نظر منفی استعلام بهخاطر تولد فرزندانش در آمریکا را رد کرد اما نکته مهمی که در این رابطه وجود دارد این است که برمبنای ماده 2 قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس، انتصاب افرادی مثل کسانی که خود، فرزندان یا همسرشان تابعیت مضاعف دارند، در مشاغل حساس ممنوع است. همچنین انتصاب دانشجویان، سفیران و ماموران دولتی و کارآفرینانی که در برخی کشورهای خارجی صاحب فرزند شدهاند، ممنوع است. نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که اجرای این قانون، انتخاب دستگاهها را محدود میکنند و البته برای افرادی که به ناچار و برای ماموریت در این کشورها حضور داشتند و صاحب فرزند شدند نیز محدودیتهای زیادی ایجاد میکند و اساسا بهجای اینکه به نفع مدیریت کشور تمام شود به ضد خود تبدیل میشود. امری که لزوم اصلاح این قانون برای امکان بهرهبرداری از نخبگان بیشتر در مسئولیتهای مهم را فراهم میکند.
ظریف پشیمان از حمایت از دولت؟
استعفای ظریف بهعنوان رئیس شورای راهبری دولت و معاون راهبردی رئیسجمهور که تصور میشد قصد دارد بهعنوان بازوی کمکی رئیسجمهور در دولت حضور داشته باشد، باعث شد نقدهای زیادی از جانب اصلاحطلبان متوجه او شود و او را به زودرنج بودن، جنگجو نبودن در سیاست محکوم کنند. نقد مهمتر اما این بود که استعفای او به قصد فشار به رئیسجمهور و فاصله گرفتن از وی و البته اظهار پشیمانی از کمک به رئیسجمهور تعبیر میشد که ظریف در پیامی که روز گذشته منتشر کرد، تلاش کرد فاصلهگذاری با این تعبیرها داشته باشد و نوشت: «پیام دیشب بنده به معنای پشیمانی یا ناامیدی از دکتر پزشکیان عزیز یا مخالفت با واقعگرایی نیست.» ظریف علت استعفای خود را «تردید در مفید بودن در معاونت راهبردی» اعلام کرد.دعوا بر سر 2 وزارتخانه
بهنظر میرسد بخش اصلی که در متن استعفای محمدجواد ظریف جلب توجه میکند، تاکید او بر عدم استفاده از تمام گزینههای پیشنهادی شورای راهبری است. ظریف اشاره کرد تنها سه نامزد از از اولویتهای نخست شورای راهبری بودند، شش نفر از اولویتهای دوم و سوم کمیتهها و یک نفر نامزد پنجم کمیتهها بوده است. در واقع تنها سه نامزد که اولویت اصلی کمیتهها بودند در شورای راهبری حضور دارند و نامی از 9 نفر دیگر از وزرا در کمیتهها برده نشده است. بر این اساس موضوعی که منجر شده ظریف، شبانه پیام استعفای خود را بنویسد، اختلاف نظر در چینش کابینه بوده است. موضوع اصلی اختلاف و چالش در چینش کابینه، بر انتخاب وزرای پیشنهادی کشور یعنی اسکندر مومنی و وزیر پیشنهادی ورزش احمد دنیامالی بوده و ظریف مخالفت جدی با انتصاب این افراد داشته است.اعتراض برای خالصسازی دولت
انتقاد به لیست پیشنهادی رئیسجمهور تا صبح روز اعلام گزینههای پیشنهادی به مجلس با چاشنی کنایه ادامه داشت تا یکشنبهشب که رئیس شورای راهبری دولت چهاردهم استعفا داد. مشخص بود بخش زیادی از انتقادها به رئیسجمهور به این خاطر است که فقط بخشی و نه همه گزینههای پیشنهادی مطلوب آنها در کابینه معرفیشده رئیسجمهور حضور ندارند. این اعتراضها سهمخواهی حامیان دولت برای حضور صددرصدی گزینههای مطلوب در کابینه را نشان میداد. «خالصسازی» کلیدواژهای بود که عموم چهرههای اصلاحطلب برای انتقاد کردن به دولت و البته برخی شخصیتهای اصولگرایی مطرح میکردند. محل اصلی نقد اصلاحطلبان بر این محور استوار بود که دولت سیزدهم و برخی چهرههای اصولگرا بهدنبال یکدستسازی و حذف افرادی هستند که کمی با نظر آنها مخالفند بودند. امری که حالا این سوال را ایجاد میکند تلاش برخی از اصلاحطلبان و چهرههای حامی دولت برای اعتراض به حضور برخی افراد در کابینه و البته استعفای ظریف مصداق خالصسازی نیست؟ بهتر است که اگر اصلاحطلبان حامیان دولت، مخالف خالصسازی در دولت و ارکان نظام حکمرانی هستند، فضا را برای تحقق شعار وفاق ملی رئیسجمهور و حضور چهرههای مختلفی که شاید موافق همه آنها نیستند باز بگذارند یا حداقل مرزگذاری با تعبیر اینچنینی از مخالفتهای خود داشته باشند تا اینطور برداشت نشود که انتقادهای آنها به خالصسازیها در بخشهای مختلف، استاندارد دوگانهای است که تنها زمانی که منافع آنها را به خطر بیندازد و آنها را حذف کند، معنا پیدا میکند.پایان شکیبایی
استعفای محمدجواد ظریف درحالیکه کمتر از 20 روز از تشکیل کابینه میگذرد. اگرچه اتفاق غیرمنتظرهای بود، اما انتشار این پیام از جنس استعفا از جانب ظریف تازگی ندارد. ماجرای استعفای او در روزی که رئیسجمهور سوریه به ایران آمد و با رهبرانقلاب دیدار کرد، هنوز در خاطر افکارعمومی باقی مانده است. ظریف شب ششم اسفند 97 استعفای خود را از سمت وزارت خارجه اعلام کرد. انتشار متن این استعفا همزمان با رئیسجمهور سوریه شائبه ارتباط این استعفا با این سفر را تقویت کرد. استعفای او البته مورد پذیرش رئیسجمهور قرار نگرفت و بعدها ظریف نیز به این موضوع اشاره کرد که شهید سلیمانی به دفتر او آمده و از او دلجویی کرده است. اما نکته جالب ماجرا اینجاست که این تنها استعفای ظریف در دوران وزارت خود در دولت روحانی نبوده است. او در کتاب «پایاب شکیبایی» که در آن به خاطرات دوران وزارت خود پرداخته، نوشته که در هشتسال دولت، پنجباری استعفا داده است.اولینباری که ظریف قصد استعفا میکند در جریان اولین سفر رئیسجمهور به نیویورک بوده است. علت استعفا هم این بوده: «برخی مشاوران آقای رئیسجمهور بدون هماهنگی تلاش کرده بودند نشست وزرای خارجه پنج بهاضافه یک و ایران را به نشست سران تبدیل کنند.» بار دومی که ظریف، تصمیم به استعفا میگیرد، مربوط به زمانی بوده که طرحی درباره کمیته نیازهای هستهای کشور برای زمامداران کشور فرستاده شد اما بدون هماهنگی با وزارت خارجه بوده است و از طرفی بهگفته ظریف «گفتوگوها را پیشاپیش محکوم به شکست میکرد.» بار سوم هم بهخاطر «شکایت از بیتوجهی سایر وزارتخانهها به بایستههای بنیادین سیاست خارجی و بهویژه در ارتباط با ناهماهنگی در پیوندهای با روسیه بود که انجام وظیفه وزیر امور خارجه را برهم ریخته بود.»
استعفای ظریف بعد از سفر بشار اسد به تهران، چهارمین استعفای او بوده است و بار پنجم نیز ظریف زمانی استعفا داد که «ایران تلاشهایی برای شکست دادن تلاش آمریکا برای بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت در تابستان و پاییز 1399 بود.» در همین راستا پوتین پیشنهادی مطرح کرد که بهگفته ظریف باید با روش دیپلماتیک با آن برخورد میشد اما «در شورایعالی امنیت ملی و در دولت با لحنی تند مخالفت کردند که توهین به وزارت و وزیر امور خارجه بود» و ظریف به همین خاطر استعفا داد. بر همین اساس استعفای یکشنبهشب او با توجه به سابقه استعفایش در دوران وزارت تنها به تعداد استعفاهای او اضافه کرده است.
امری که باعث شد برخی محمدجواد ظریف را «آقای استعفا» بخوانند. این انتقاد حتی از جانب برخی چهرههای نزدیک به دولت نیز مطرح شد و تاکید آنها روی این موضوع بود که در عالم سیاست نباید زودرنج بود و باید جنگید. نکته مهم در این رابطه این است که اگرچه استعفا میتواند یک روش اعتراضی و حتی اهرم فشار در فضای سیاست باشد اما اینکه این استعفا در چه زمانی و چه موقعیتی صورت بگیرد که اثر خود را بگذارد هم مهم است. واقعیت این است که استعفای محمدجواد ظریف در زمانی که هنوز دولت کار خود را بهصورت جدی شروع نکرده، نوک پیکان انتقادها را بیشتر متوجه شخص او کرده است.
اصلاحطلبان، دولت اصلاحطلب را گردن بگیرند
مسعود پزشکیان با حمایت جدی و مستقیم اصلاحطلبان در انتخابات پیروز شد. جبهه اصلاحات در انتخابات تیرماه بهصورت علنی پزشکیان را بهعنوان نامزد مورد حمایت خود انتخاب کرد. دولت چهاردهم دولت اصلاحطلبان است، اگرچه رئیسجمهور شعار تشکیل دولت وفاق ملی را مطرح کرد اما درواقع امر ایده مرکزی دولت و مسیری که طی خواهد کرد از جانب اصلاحطلبان تعیین خواهد شد. واقعیت هم این است که در میان گزینههای معرفی شده، اساسا چهره اصولگرایی که تناقض آشکاری با ایده رئیسجمهور داشته باشد، دیده نمیشود.علاوهبر این اصلاحطلبان در شورای راهبری برای چینش کابینه هم حضور داشتند و نزدیک به 10 نفر از پیشنهادهای آنها در کابینه حضور دارند، بااینحال بهنظر میرسد بعد از انتشار لیست وزرای کابینه پیشنهادی رئیسجمهور، برخی چهرههای اصلاحطلبی با انتشار انتقادهای خود در فضای مجازی، قصد دارند فاصلهگذاری با دولت داشته باشند تا مجبور به پرداخت هزینه حمایت از دولت نشوند.
در روزهای ابتدایی بعد از پیروزی مسعود پزشکیان حتی جبهه اصلاحات نیز تلاش کرد حمایت خود از رئیسجمهور را انکار کند اما نتوانست. نکتهای که باید به اصلاحطلبان یادآوری کرد، این است که دولت چهاردهم دولت اصلاحطلبان است. نقدهایی که در این چهارچوب به چینش کابینه مطرح میشود نیز درون جبهه اصلاحطلبی تحلیل میشود و بهتر است اصلاحطلبان برای کاهش عملکردهای منفی و بهتر شدن عملکرد دولت، بهجای فاصلهگذاری، بازوی کمکی دولت باشند. /زهرا طیبی؛ فرهیختگان
نظر فعالان رسانه و سیاست
نظر کاربران شبکه های اجتماعی
جنجال بر سر سهمخواهی
بهدنبال معرفی فهرست وزرای پیشنهادی رئیسجمهور به مجلس، سهمخواهان بار دیگر به میدان آمدند و به بهانه استعفای محمدجواد ظریف از سمت معاونت راهبردی رئیسجمهور، هجمههای تازهای را علیه کابینه پزشکیان کلید زدهاند؛ هجمهای که صدای بسیاری از چهرههای اصلاحطلب را نیز درآورده است. در شرایطی که این روزها نمایندگان بهصورت دوشیفته درحال بررسی برنامهها، دیدگاهها و سوابق کاری وزرای پیشنهادی رئیسجمهور هستند، جنجالسازیهای سیاسی - رسانهای درباره ترکیب کابینه معرفی شده ازسوی پزشکیان همچنان ادامه دارد؛ فضاسازیهایی که با نخستین واکنش ظریف به فهرست اعلامی ازسوی دولت کلید خورد. تنها چند ساعت پس از اعلام اسامی فهرست پیشنهادی کابینه چهاردهم به مجلس بود که ظریف با انتشار پستی در فضایمجازی، ضمن انتقاد ضمنی از ترکیب معرفی شده، تأکید کرد که از ۱۹وزیر معرفی شده، 3نفر نامزد نخست، ۶نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیتهها یا شورای راهبری بودهاند.
اگرچه ماجرای استعفای ظریف به همینجا ختم نشد و گمانهزنیهای دیگری درباره دلایل این اقدام معاون راهبردی رئیسجمهور مطرح شد، اما این اقدام زمینهساز شکلگیری موج تازهای از هجمههای رسانهای، بهویژه در شبکههای اجتماعی علیه پزشکیان و دولت چهاردهم شد؛ هجمههایی که بیش از هر چیز در ادامه سهمخواهیهای پس از انتخابات قابل تفسیر است. /علیرضا احمدی
انتظار ظریف
محمدجواد ظریف، معاون راهبردی مسعود پزشکیان رئیسجمهور و یکی از مهمترین حامیان او در طول فعالیتهای انتخاباتیاش دو روز پیش استعفا داد.اقدامی که ساعاتی بعد از معرفی کابینه پیشنهادی پزشکیان رخ داد: بارها گفته بودم که انتخاب اعضای دولت حق رئیسجمهور است و شورای راهبری و کمیتهها نهاد مشورتی هستند. از ایشان سپاسگزارم که این افتخار را به بنده دادند که در این تجربه جدید و ابتکار شجاعانه، مشارکتی داشته باشم. از نتیجه کار خود رضایت ندارم و از اینکه نتوانستم به شکل شایستهای نظر کارشناسی کمیتهها و حضور بانوان، جوانان و اقوام را آنگونه که وعده داده بودم به نتیجه برسانم، شرمندهام. البته هنوز برخی معاونتهای رئیسجمهور باقی مانده که امید است این کاستی کمی جبران شود. برخی بنده را زودرنج دانستهاند. گمان میکنم در دوازده سال گذشته در برابر هجمههای بیسابقه، بیش از بسیاری از مدعیان، صبر و مقاومت نشان دادهباشم، ولی نسبت به نگرش و نگرانی مردم حساسیت فراوان دارم.»
اظهارات ظریف درباره حضور بانوان، جوانان و اقوام در حالی رخ داد که پزشکیان بارها در طول مناظراتش بر حمایت از حقوق همه گروهها از جمله اقوام، زنان و جوانان تاکید کرده بود. متن منتشرشده از سوی ظریف البته واکنشهایی را هم به دنبال داشت؛ آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات ایران در توئیتی نوشت: «از اعلام کنارهگیری جنابعالی بسیار متأسف شدم. زحمات بسیاری در انتخابات و همراهی با دکتر پزشکیان و نیز شورای راهبری متقبل شدید و بهطور قطع حضور شما در ادامه نیز مزیتهای بسیاری بهخصوص برای پیگیری مطالبات مردم دارد. بمانید و ادامه دهید.»
محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات دولت روحانی و دیگر یاور قدر پزشکیان در دوران فعالیتهای انتخاباتی او هم در واکنش به استعفای ظریف نوشت:«شهادت میدهم که برای ایران از خود و خانوادهاش گذشت؛ خار چشم صهیونیستهاست و آمریکا تحریمش کرد تا اثرگذاریاش برای ایران را بکاهد؛ چرا باید با خودتحریمی، ایران از خدماتش محروم شود؟» با این حال ظریف روز گذشته و در کمتر از ۲۴ ساعت از انتشار اولین نامهاش درباره متن منتشرشده توضیحاتی ارائه داد؛ توضیحاتی که به نظر میرسد واکنشی به واکنشها بوده است:«سلام بر مردم بزرگوار ایران. پیام دیشب بنده بهمعنای پشیمانی و یا ناامیدی از دکتر پزشکیان عزیز و یا مخالفت با واقعگرایی نیست؛ بلکه به معنای تردید در مفید بودن خودم در معاونت راهبردی است. البته برخی مردودین از جانب مردم، با تفسیر عجیبی از قانون مصوب ۱۴۰۱، اشتغال بنده در مشاغل حساس را به بهانهای برای فشار بر دولت چهاردهم تبدیل کردهبودند. بنده نیز برای جلوگیری از هرگونه شائبه یا بهانه برای کارشکنی در کار دولت دکتر پزشکیان عزیز، هفته گذشته طی نامهای از معاونت راهبردی رئیسجمهور انصراف داده بودم.»
او در ادامه توضیحات خود که در شبکه اجتماعی ایکس منتشر شده است، نوشت:«با توجه به برخی فضاسازیها لازم است یادآوری کنم که ۱) بهرغم تولد فرزندانم حدود ۴۰ سال قبل و در دوران تحصیل (و نه مأموریت) در آمریکا و قوانین خاکمحور آمریکا برای تابعیت قهری، به لطف خدا بنده، همسر و فرزندانم ساکن ایران عزیز هستیم و یک متر مسکن در خارج از ایران در تملک و یا حتی اجاره خود نداریم. خودم هم تحت دو تحریم آمریکا (ذیل تحریم رهبری) و یک تحریم کانادا قرار دارم و خود و همسرم حتی امکان سفر توریستی به ایالات متحده، کانادا و برخی کشورهای دیگر را نداریم. ۲)هیچ نهاد نظارتی مخالفتی با معاونت بنده اعلام نکرده است؛ دکتر پزشکیان بزرگوار با شجاعت و صراحت اصرار بر ادامه کار بنده داشتهاند. ۳) این بهانه برای دیگران که فرزندانشان تابعیت مضاعف اکتسابی (و نه قهری) همراه با اقامت در خارج از کشور دارند، بیش از بنده قابل بهرهبرداری است. آنچه باعث گزارش دیشب شد، تردید در مفید بودنم در معاونت راهبردی بود و آن بهانه سیاسی، دلیل بازگشت به دانشگاه نبود و تنها مزید بر علت بود. هنوز به تمام آنچه در مورد ایشان در دوران انتخابات گفتم باور دارم. با تمام توان از دانشگاه برای ایران در خدمت شما و ایشان خواهم بود و از همه ایرانیان میهنپرست و توسعهخواه تقاضا دارم که بر پشتیبانی خود از ایشان بیافزایند و ایشان و دولتشان را تنها نگذارند.»
در این بین اما به نظر میرسد که رئیسجمهور به این مسئله مهم توجه نکردهاست که در اولین دور انتخابات مؤخر ریاستجمهوری تنها ۳۹/۹۶ درصد از مردم در انتخابات شرکت کردهاند و آنچه باعث افزایش حضور افراد در دومین دوره انتخابات شد و آمار مشارکتکنندگان را به بالای ۴۰ درصد رساند، ترس از روی کار آمدن سعید جلیلی بود؛ فردی که دولت خود را ادامهدهنده راه دولت سیزدهم توصیف کرد. با این حال پزشکیان بدون توجه به مطالبات و نگرانیهای مردم و دلایل اعتمادشان به وعدههای او تعدادی از وزرای پیشنهادی خود را از میان وزرای دولت سیزدهم پیشنهاد کرد؛ افرادی که برخی از آنها به عنوان ناکارآمد شناسایی شدند. همچنین در میان وزرای پیشنهادی او تنها نام یک زن مشاهده میشود و البته که از نام اقلیتهای قومی و دینی در لیست پیشنهادی او خبری نیست؛ نکتهای که ظریف با ظرافت بسیار به آن اشاره کرده و موضوع را مایه شرمساری خود در برابر ملت خوانده بود.
کنارهگیری ظریف ناامیدی را افزایش میدهد
بیژن مقدم، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا اما درباره استعفای ظریف در گفتوگو با هممیهن تاکید میکند که جامعه ما به شدت نیازمند امیدآفرینی است و یکی از مسائل مهم در حوزههای مختلف امیدوار یا ناامید بودن مردم است:«دلیل ناامیدی مردم به مسائلی مانند اصلاح نشدن امور، ناکارآمدی دستگاهها و... باز میگردد.» او انتخابات را فرصتی برای بازسازی امید اجتماعی میداند:«مردم به فردی که انتخاب میکنند، شعارها، وعدهها، شخصیت و تفکر او امید میبندند که کاری انجام دهد. هم تبلیغاتی که برای تحریم انتخابات انجام شده بود و هم رایی که مردم دادند نشاندهنده آن بود که مردم خواستهها و امیدهایی دارند و به همین دلیل هم به آقای پزشکیان رای دادهاند تا رئیسجمهور شود. حرکتی که به سمت ایجاد امید بود.»
مدیرمسئول پایگاه خبری«الف» همچنین اضافه میکند:«پزشکیان تغییر خاصی نکرده است مگر اینکه یا ما شناخت ناقصی از او داشتهایم که من اعتراف میکنم که چنین بوده یا اینکه جریان اصلاحطلب شناخت کاملی از پزشکیان نداشتند که از او حمایت کامل کردند. در حال حاضر یا باید بگوییم که او در حال حاضر دست به اقداماتی زده است که قبلا به آنها اعتقاد نداشته یا اینکه نه، او همان فرد سابق است اما ما دقیق نمیشناختیمش.» مقدم معتقد است که هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا شناخت دقیقی از پزشکیان نداشتهاند:«اما مردم به او امید بستهاند و امیدواریم که هر دولتی بر سر کار میآید به نحوی به وعدههایش عمل کند که نشاندهنده کارآمدی آن باشد و باعث افزایش امید مردم شود. اما در این بین هر فردی که این امید را از بین ببرد در جهت کمک به رئیسجمهور و منافع ملی اقدام نکرده است.» او متن کنارهگیری ظریف را دستمایه قضاوت رفتار او میداند:«کاری به توضیحات بعدی او ندارم. نوشته آقای ظریف در حقیقت هم خلاف حرفهای قبلی او بود و هم اینکه به ناامیدی مردم کمک کرده و رئیسجمهور راهم تضعیف میکند. ظریف در اظهارات گذشته خود تاکید کرده که کمیتههایی که برای انتخاب وزرا برقرار شده جنبه مشورتی دارند و در انتها این رئیسجمهور است که وزرا را انتخاب میکند اما در حال حاضر اظهارات او به نحوی است که اینگونه برداشت میشود که چرا رئیسجمهور به نتایج کمیتهها بیاعتنایی کرده؟ و دست به انتخاب دیگری زده یا چرا به اولویت کمیتهها توجه نکرده است؟»
مقدم میگوید:«رفتار ظریف را به این دلیل نمیپسندم که منجر به ناامیدی میشود، اگر میخواهیم به رئیسجمهور کمک کنیم این راهش نیست. متن این نوشته تلویحاً حاوی استعفا، گلایه بسیار شدید و کنارهگیری از کل دولت و برگشت به دانشگاه است. این متن حتی خطاب به رئیسجمهور هم نبوده و اعلام عمومی شده است. این رفتارها معنا دارد و افرادی که فعالیتهای دیپلماتیک داشتهاند، بهخوبی میدانند که در عرصه دیپلماسی هر حرکت فرد و اصولاً زبان بدن او دارای معنی است. بنابراین حتماً کلمات هم معنی دارند.» او اضافه میکند:«ظریف دیپلمات کارکشته و باسابقهای است و ما رفتار او را نه براساس توضیحات بعدی که براساس متنی که منتشر کرده قضاوت میکنیم. بههرحال من این اقدام را در ابتدای دولت درست نمیدانم. رئیسجمهور باید مردان خودش را انتخاب کند؛ با لحاظ کردن ملاحظات. او نمیتواند چشمانش را به همه واقعیتهای بیرونی و میدانی ببندد. جریان اصلاحات، حاکمیت، افرادی که برای رئیسجمهور شدن پزشکیان زحمت کشیدند و حتی شخص ظریف بخشی از واقعیت هستند که همه آنها باید مورد توجه رئیسجمهور قرار گیرند. او به همه موارد نمیتواند پاسخ دهد و باید به او حق داد.» مقدم تاکید میکند که پزشکیان در موقعیت خاصی قرار دارد و باید به او کمک کرد؛ بهویژه از سوی افرادی مانند ظریف.»
ظریف نماد شکستن قفس تحریمهاست
محمود صادقی، حقوقدان و نماینده مجلس دهم اما ظریف را یک سرمایه نمادین با پایگاه اجتماعی گسترده در جامعه توصیف میکند. او به هممیهن میگوید:«با توجه به نقش تعیینکنندهای که آقای ظریف در دولت آقای روحانی در بحث برجام و بهخصوص گشایش سیاست خارجی داشتند در حافظه تاریخی ملت ما بهعنوان یک فرد خدمتگزار و مؤثر برای منافع ملی کشور ثبت شدند. حضور او در انتخابات و در کنار دکتر پزشکیان در تبلیغ او و جلب اعتماد مردم بسیار مؤثر و تعیینکننده بود. بعد از انتخابات هم زحماتی که ظریف بهعنوان رئیس شورای راهبری برای هماهنگی میان کارگروهها و کمیتهها کشید بسیار مؤثر بود.»
به باور این فعال سیاسی اصلاحطلب ضروری است که برای بازگشت دوباره ظریف تلاش شود:«به دلیل برخی کجسلیقگیهایی بهویژه در بحث استعلام و ایرادهایی که گرفته شده، این شرایط ایجاد شده است. درحالیکه به لحاظ حقوقی و حتی با این قانون سختگیرانه هم موارد مطروحه شامل ظریف نمیشود. به نظر من کماکان حضور این سرمایه نمادین در کنار دکتر پزشکیان میتواند در مقوله اعتماد اجتماعی مؤثر باشد. به همین دلیل هم معتقدم کنارهگیری ظریف بسیار نامطلوب بوده و آثاری منفی به دنبال دارد.» این حقوقدان خطاب به ظریف درخواست میکند که در تصمیم خود برای کنارهگیری تجدیدنظر کند و در کنار دولت باقی بماند:«حضور او به هر عنوانی میتواند باعث همافزایی و تقویت کار کارشناسی این کابینه بهویژه در حوزه روابط بینالملل باشد.»
آیا کنارهگیری ظریف میتواند هشداری به پزشکیان برای عمل به وعدههایشان باشد؟ سوالی که صادقی در پاسخ به آن میگوید:«بله، یکی از شعارهای مهم رئیسجمهور در واقع گشایش این قفس بود؛ رفع تحریمها و گشایش در حوزه روابط بینالملل. ظریف هم نماد توسعه روابط بینالملل و رفع تحریم است. معتقدم حضور او در کنار دولت میتواند نویدبخش تحقق یکی از وعدههای مهم رئیسجمهور باشد.» /هم میهن