چرایی سفر وزیر امور خارج قطر به تهران

قطر به دلایل متعدد خوش‌خدمتی به امریکا در دوره باید به متحد استراتژیک امریکا در خارج از ناتو ارتقا یافت و این مساله باعث بروز کدورت بسیار زیادی میان امریکایی‌ها و سعودی‌ها شد. در واقع، این اقدام باید به باور بن سلمان باعث شده تا قطری‌ها نوعی ایمنی خاص را دریافت کنند
چهارشنبه، 7 شهريور 1403
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرایی سفر وزیر امور خارج قطر به تهران
وزیر امور خارجه قطر روز دوشنبه به تهران آمد و مشخص است که خیلی خیلی هم خوشحال است و از اینکه اولین وزیر خارجه‌ای است که در دولت جدید آمده تا با وزیر امور خارجه جدید کشورمان دیدار کند، یحتمل بیشتر احساس خوشوقتی می‌کند. با این حال، طرف قطری به خوبی می‌داند که در زمان نامناسبی برای امر بسیار نامناسب‌تری، یعنی آوردن پیغام امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها به تهران سفر کرده است. به صورت مشخص، محمد بن عبدالرحمن به خوبی بر این امر واقف است که موضوع مجازات دشمن صهیونیستی و مذاکرات کذایی آتش‌بس دو امر جداگانه است و هیچ ارتباطی به هم ندارند. به همین دلیل هم سیدعباس عراقچی در نشست امروز با او یادآور شد که هر چه مذاکره‌کنندگان فلسطینی بپذیرند، ما هم قبول می‌کنیم. 

این صحبت وزیر امور خارجه، نشان داد که ایران همچنان برای متحدانش اهمیت و ارزش قائل است. آن‌ها امروز بزرگ شده و می‌دانند که چگونه باید تصمیم بگیرند و عمل کنند. از روز اول هم تحت وصایت و سفارش ایران نبودند، اما همیشه طرف مشورت بوده و هستند. امریکایی‌ها اما فکر می‌کنند که رهبران حماس که می‌دانند ایران به زودی رژیم صهیونیستی را مجازات می‌کند، حاضر به عقب‌نشینی حتی به اندازه یک گام از خواسته‌های معقول و حقیقی خود نیستند. طرف قطری در واقع آمده تا راهی برای این قضیه پیدا کند. 

قطر به دلایل متعدد خوش‌خدمتی به امریکا در دوره باید به متحد استراتژیک امریکا در خارج از ناتو ارتقا یافت و این مساله باعث بروز کدورت بسیار زیادی میان امریکایی‌ها و سعودی‌ها شد. در واقع، این اقدام باید به باور بن سلمان باعث شده تا قطری‌ها نوعی ایمنی خاص را دریافت کنند و او نیز دنبال همین سطح از روابط با امریکایی‌ها است که به دلیل ماهیت قدرت در عربستان و نقش این کشور در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، به ویژه جاه‌طلبی‌های خاصی که باعث می‌شود بن سلمان به اندازه حمد بن تمیم امیر قطر نتواند انعطاف داشته باشد، او را از چنین اتحادی با امریکا دور کرده است. در این اتحاد بود که قطری‌ها ده‌ها میلیارد دلار به جنگ ناتو با روسیه از طریق مبادی خاص پرداخت کرده و از کشورهای متعدد سلاح خریداری کردند و به اوکراین فرستادند. 

قطری‌ها با این جایگاه در کاخ سفید، یعنی اطمینان 100درصد به سیاست‌ها، حمایت‌ها و اقدامات سران واشنگتن سیاست‌ورزی می‌کنند. با این همه، آن‌ها به خوبی یک چیز را به تجربه دریافتند و آن هم این بود که در دوران محاصره توسط کشورهای همسایه، امریکا هیچ کمکی به دوحه نکرد و اگر ایران نبود، قطری‌ها حتی از گرسنگی تلف می‌شدند. این مساله باعث شده تا آن‌ها در معادله تهران - واشنگتن دچار سرگشتگی رفتاری شوند و بدانند که آن کسی که همیشه در کنارشان است، همسایه است و معادله‌ساز است، ایران است. 

آل‌ثانی بیش از همه سیاست‌ورزی عملی و علنی و حتی گفتمان سیاسی ایران را در طول دو دهه گذشته دیده، درک کرده و با آن تعامل داشته و حتی از آن شکست‌های سخت و تلخی هم خورده‌اند. این امر باعث شده تا بیش از امریکایی‌ها نگاه ایرانی را درک کنند و بدانند که اگر در تهران حرفی زده شد، موضوعی مطرح گردید، سیاستی اعلان شد بدون شک برای رسیدن به آن برنامه‌ای دقیق و طولانی‌مدت وجود دارد. خوب یادم می‌آید در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد و پس از شروع جنگ در سوریه که قطری‌ها آتش‌بیار معرکه آن بودند، شیخ تمیم به حمد امیر وقت قطر به تهران آمد و در دیداری که با احمدی‌نژاد داشت نه تنها نزاکت دیپلماتیک را رعایت نکرد، بلکه چنان به پیروزی محور شر در برابر محور مقاومت در سوریه اطمینان داشت که به ایران هشدار هم داد.

پس از رفتن او بود که احمدی‌نژاد حقیقتِ ماجرا در سوریه را متوجه شد و سیاست‌ها را کمی تغییر داد. هر چند پول قطری‌ها در سوریه ویرانی بسیاری به وجود آورد و خون‌های زیادی ریخت، اما به آن‌ها نشان داد که باوجود ائتلافی از تمام دشمنان محور مقاومت، با هزینه بیش از 500 میلیارد دلاری هم نتوانستند دولت و نظام سوریه را سرنگون کنند. هر چند بحران سوریه به دلیل حمایت‌های مالی قطری‌ها همچنان ادامه دارد، اما در سخت‌ترین و تلخ‌ترین برخوردی که با ایران در منطقه داشتند متوجه شدند که هیچ عددی نیستند و باید در حد و اندازه همین رایزنی‌ها دیپلماتیک و رفت و آمدهای سیاسی گام بردارند. سفر وزیر امور خارجه قطر به تهران با فهم همین مسائل است.

نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه قطر در حالی به تهران سفر کرده که در چنته‌اش «هیچ» ندارد، تقریبا نمی‌تواند هیچ چیزی از موفقیت در مذاکرات کذایی آتش‌بس بگوید، چرا که در طول 10 ماه گذشته همه فهمیده‌اند آتش‌بس را می‌شود فوراً اجرایی کرد. مقصر در برقرار نشدن آتش‌بس نتانیاهو نیست و این موضوعی است که بدون شک در تهران به او گوشزد کرده‌اند که اگر طرف امریکایی‌ها آمده‌اند تا بگویند که «کاخ سفید» دنبال آتش‌بس در غزه است، این حرف در تهران خریداری ندارد هر چند ایران از هر آتش‌بسی که رهبران فلسطینی موافقت کنند، حمایت خواهد کرد. به باور ایران، مانع اصلی آتش‌بس امریکا است و نه نتانیاهو یا در مجموع رژیم صهیونیتسی و آن آتش‌بسی هم که امریکایی‌ها می‌خواهند بدون شک، برقرار نخواهد شد.

با این حال، واقعیت‌ها برای محور مقاومت کاملاً روشن، شفاف و قابل فهم است. ایران می‌خواهد دشمن را مجازات کند و در این زمینه هیچ سفارشی و هیچ صحبتی قابل پذیرش نیست. از روزی که صهیونیست‌ها دست‌شان به ترور در ایران و خارج از ایران باز شد، پس از هر ترور، پس از هر قتلی غربی‌ها واسطه می‌شدند که «این بار آخر است» بعد از این ما قول می‌دهیم که «تکرار» نشود. اما این قول، چون از طرفِ غربِ دروغگو می‌آمد که امتحان پس داده بود، در تهران هیچ خریداری نداشت. حالا هم که موضوع مجازات دشمن به دلایل مختلف (که برخی را دبیرکل محترم حزب‌الله برشمرد) عقب افتاده، شاید آن‌ها فکر می‌کنند که با برخی وعده‌های سر خرمن، بتوانند از آتش خشم ایران کم کنند.

در حقیقت، همانگونه که در زمان مذاکرات متعدد اردنی‌ها با مقامات کشورمان نوشتم، کشورهای عربی بیش از همه از فروپاشی نظام‌های سیاسی خود واهمه دارند. آنچه آن‌ها را نگه داشته، نظم شکننده‌ای است که در شرایطی خاص می‌تواند ادامه پیدا کند. این نظم به هم بخورد، همانند آنچه که در جریان بیداری اخوانی روی داد می‌تواند ضربات جبران ناپذیری به ماهیت سیاسی و نظام‌های سیاسی آن‌ها وارد کند. جنگ گسترده و همه جانبه‌ در منطقه برای این نظام‌های سیاسی سم مهلکی است که نباید منتشر شود. من تلاش‌های قطری‌ها و برخی دیگر از کشورهای عربی را بیش از همه در این حوزه می‌بینم و البته خود امریکایی‌ها نیز نگرانی عمیقی از این مساله دارند. آن‌ها در جریان همان بیداری اخوانی نتوانستند از متحدی بنام مبارک در مصر حمایت کنند و حرکتِ مردم، این رژیم پوسیده را با خودش برد. امروز نیز همین امر ممکن است روی دهد.

در هر صورت، دیدارهای طرف قطری در تهران هیچ خروجی نخواهد داشت. ایران تصمیم قاطع و ثابت خودش را گرفته و آن را هم اجرایی خواهد کرد. عملیات اربعین حزب‌الله علیه مقر اصلی سازمان اطلاعات ارتش رژیم موقت در شمال تل‌آویو نشان داد که رژیم بسیار ضربه‌پذیر، ضعیف و در دفاع از خود ناتوان است. پس اگر ایران دست به کار شود و برنامه‌ای چند هفته‌ای برای یک نبرد گسترده داشته باشد، غرب آسیا زیر و رو خواهد شد. این منطقه آبستن تحولاتی است که کمتر کسی تا امروز فکرش را می‌کند و می‌تواند ابعاد حقیقی آن را اندازه بگیرد. /کریم جعفری


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.