این گفته هاشمی با واکنشهای انتقادی متعددی مواجه شد. او غالباً با نقشی که به عنوان یک فرد مذهبی و دارای اصول و چارچوب بازی میکند، شناخته شده است و اساساً هویت او را همین کاراکترسازی از خودش تشکیل میدهد اما حالا سیدجواد هاشمی تصور کرده نقشهایی که فقط فیلماش را بازی میکند به او چنین جایگاهی داده که دیگران را از چنان موضع ریاکارانه و حق به جانبی موعظه کند.
سیدجواد هاشمی در گفت و گو با علی ضیا؛ سخنان تند و غیرمنتظرهای را درباره تصاویر برهنه گلشیفته فراهانی و واکنش به این تصاویر توسط برخی بیان کرد. حرفهای این بازیگر سینما و تلویزیون را میبینید و میشنوید.
منتقدان برهنگی گلشیفته، کثیف و لجنند؟!
احسان رستگار: سوپاپ اطمینانی که مأمور به اتّخاذ مواضع شاذ است/سیّدجواد هاشمی؛ معلّم مدرسه حداد عادل، عاشق خاتمی، سوگلی بچّههای بالا، روادار برهنگی گلشیفته و مفتخر به هنرش*
1- بد نیست در کنار موضع خشمبرانگیزی که #سیدجواد_هاشمی، مخاطبانش را وادار به اتّخاذ آن کرده، لحاظ شود که در حال حاضر، متّصلترین بازیگری که مجوّز ایفای نقشهای خاص از جمله امنیّتی را دارد همین آقای سوپاپ اطمینان است. گرچه مورد فاجعهآمیز #حمید_فرخنژاد، در کارنامهی حامیان او میدرخشد ولی سیّد جواد هاشمی، علی رغم اظهار نظرهای شاذّی که گهگاه مأمور و معذورش میکنند بگوید تا خود را غیر حکومتی جلوه دهد، نهایتاً همواره در نظر دارد که دار و ندارش، از جمهوری اسلامی ایران است و حتّی معلّم ویژهی قرآن و پرورشی بودن را هم مدیون #مدرسه_فرهنگ ِ خانوادهی #حداد_عادل و دیگر مدارس ویژهی منسوبان به نظام است.
2- این نکته که برای غیر حکومتی جلوه دادن امثال جواد هاشمی، خودش تصمیم بگیرد یا رفقای بالایش، قانعش کنند یا بالعکس که قیام کند علیه «منظومهی فکری» و «نظام ارزشی-هنجاریِ عقیدتی، فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران»، شبیه آن است که به یک نیروی امنیّتی بگویند جاسوسی کند علیه کشورش تا کسی متوجّه امنیّتی بودنش نشود! یا به یک پلیس بگویند چند شهروند عادی و هموطن بیگناه را بکشد تا بتواند به یک مافیای موادّ مخدّر نفوذ کرده و آن گروه تبهکار را منهدم کند! یا به یک عضو ستاد مبارزه با موادّ مخدّر بگویند برود بشود ساقی تریاک، گل و مخدّرهای سنّتی در پارکها تا مبادا جوانان، شیشهکش شوند و معتاد به مخدّرهای صنعتی!
۳- نه اوّلین بار است و نه آخرین بار که جواد هاشمی، میخواهد خود را با جملات عجیب و غریب غیر قابل هضمش، سر زبانها بیندازد؛ وی در مصاحبه با سیّد #علی_ضیا در #باضیا، دربارهی ماجرای سیزدهسال قبل برهنگی #گلشیفته_فراهانی میگوید: “اونهایی که با این عکس، چشماشو ندیدن، بدن برهنشو دیدن، اینا آدمای کثیفیان… تو چشماشو ندیدی، تو غم اندوه اون بازیگرو ندیدی توی این عکس؛ تو آدم لجنی هستی… من تأییدش نمیکنم… اون عکس، عکس منفوری نبود ولی با همون چقدر له کردن دختر منحصر به فرد هنرمند ایرانی رو که وقتی توی تیتراژ یک سریال آمریکایی، میبینم اوّل، اسمش خورده و از همه بهتر بازی کرده، احساس غرور میکنم! کیف میکنم!”
بازیگری که به لطف و اعتماد نظام، مردم به عنوان شهید زندهی سینما میشناسندش و هویّت، اعتبار، ثروت، شهرت و کارنامهی هنریاش را مدیون نهادهای مختلف فرهنگی، هنری، سیاسی، نظامی و امنیّتی است، چرا و چطور مجوّز میگیرد تا گلشیفتهی وطنفروش منحرف -که علاوه بر سابقهی برهنگی کامل، در یک صحنه از یک فیلمش، به رابطهی جنسی سهنفره تن میدهد- را مایهی افتخار ایرانیان و هنرمندی غرورانگیز بنامد و با برهنگی این بازیگر وطنفروش فاسد، همذاتپنداری کرده و منتقدانش را لجن و کثیف نام نهد؟!
ضمناً اگر جواد هاشمی، واقعاً احترامی برای فراهانی قائل است، باید به انتخاب وی جهت گام نهادن در مسیر پلیدی و فحشا هم احترام بگذارد، نه اینکه حق انتخاب و طبع فاحشهگون او را نادیده گرفته و طوری وانمود کند که گویی مردم و جامعهی ایران، او را -که پناهنده شده بوده- وادار کردهاند لخت شود، بعد مجبورش کردهاند از خودش عکس آتلیهای و استودیویی بگیرد و سپس بدون رضایتش، ایرانیان منتقد و معترض به برهنگی، تصاویر لختش را منتشر کردهاند!
۴- جواد هاشمی میگوید عکسهای فراهانی، منفور نبوده ولی احدی فراموش نکرده، موجب نفرت و حیرتی که بعد انتشار عکسهای شبهپورن گلشیفته، جامعهی ایران را فراگرفته بود و شرمساری هنریای که دامان جامعهی فرهنگی-هنری ایران را لکّهدار کرد؛ تکاندهنده است که هاشمی، جای مظلوم یعنی حامیان حیاء و دوستداران هنر پاک را با ظالم بیشرافتی چون گلشیفته، اینگونه وقیحانه و با فحّاشی به ایرانیان نجیب، عوض میکند. هیچکس قانوناً نمیتواند از فردی حمایت کند برای تخطئهی ارزشها و هنجارهای زیربنایی و ابتدایی انسانی و دینی مورد تأکید و تأیید اسلام و قانون، حتّی بچّههای بالا و رفقای متّصل سابق فرخنژاد و دوستان امروز جواد هاشمی، مگر شبکهی نفوذ که رهبر انقلاب، بارها نسبت به این رخنهگران بی حدّ و حصر، علناً شدیداً تذکّر دادهاند و هیچ سازمان و نهادی را هم از اینگونه رخنهها، مستثنی نفرمودهاند. بنا نیست به بهانههای امنیّتی، فرهنگ ذبح شود.
۵- تناقضگوییها، استانداردهای دوگانه و تذبذب مواضع هاشمی، در ویدئوی چهاردهدقیقهای پیوستشده، عیان است؛ البتّه در ویدئوی کامل مصاحبه، گویاتر این نظرات متنافر هاشمی، قابل دریافتند.
1- بد نیست در کنار موضع خشمبرانگیزی که #سیدجواد_هاشمی، مخاطبانش را وادار به اتّخاذ آن کرده، لحاظ شود که در حال حاضر، متّصلترین بازیگری که مجوّز ایفای نقشهای خاص از جمله امنیّتی را دارد همین آقای سوپاپ اطمینان است. گرچه مورد فاجعهآمیز #حمید_فرخنژاد، در کارنامهی حامیان او میدرخشد ولی سیّد جواد هاشمی، علی رغم اظهار نظرهای شاذّی که گهگاه مأمور و معذورش میکنند بگوید تا خود را غیر حکومتی جلوه دهد، نهایتاً همواره در نظر دارد که دار و ندارش، از جمهوری اسلامی ایران است و حتّی معلّم ویژهی قرآن و پرورشی بودن را هم مدیون #مدرسه_فرهنگ ِ خانوادهی #حداد_عادل و دیگر مدارس ویژهی منسوبان به نظام است.
2- این نکته که برای غیر حکومتی جلوه دادن امثال جواد هاشمی، خودش تصمیم بگیرد یا رفقای بالایش، قانعش کنند یا بالعکس که قیام کند علیه «منظومهی فکری» و «نظام ارزشی-هنجاریِ عقیدتی، فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران»، شبیه آن است که به یک نیروی امنیّتی بگویند جاسوسی کند علیه کشورش تا کسی متوجّه امنیّتی بودنش نشود! یا به یک پلیس بگویند چند شهروند عادی و هموطن بیگناه را بکشد تا بتواند به یک مافیای موادّ مخدّر نفوذ کرده و آن گروه تبهکار را منهدم کند! یا به یک عضو ستاد مبارزه با موادّ مخدّر بگویند برود بشود ساقی تریاک، گل و مخدّرهای سنّتی در پارکها تا مبادا جوانان، شیشهکش شوند و معتاد به مخدّرهای صنعتی!
۳- نه اوّلین بار است و نه آخرین بار که جواد هاشمی، میخواهد خود را با جملات عجیب و غریب غیر قابل هضمش، سر زبانها بیندازد؛ وی در مصاحبه با سیّد #علی_ضیا در #باضیا، دربارهی ماجرای سیزدهسال قبل برهنگی #گلشیفته_فراهانی میگوید: “اونهایی که با این عکس، چشماشو ندیدن، بدن برهنشو دیدن، اینا آدمای کثیفیان… تو چشماشو ندیدی، تو غم اندوه اون بازیگرو ندیدی توی این عکس؛ تو آدم لجنی هستی… من تأییدش نمیکنم… اون عکس، عکس منفوری نبود ولی با همون چقدر له کردن دختر منحصر به فرد هنرمند ایرانی رو که وقتی توی تیتراژ یک سریال آمریکایی، میبینم اوّل، اسمش خورده و از همه بهتر بازی کرده، احساس غرور میکنم! کیف میکنم!”
بازیگری که به لطف و اعتماد نظام، مردم به عنوان شهید زندهی سینما میشناسندش و هویّت، اعتبار، ثروت، شهرت و کارنامهی هنریاش را مدیون نهادهای مختلف فرهنگی، هنری، سیاسی، نظامی و امنیّتی است، چرا و چطور مجوّز میگیرد تا گلشیفتهی وطنفروش منحرف -که علاوه بر سابقهی برهنگی کامل، در یک صحنه از یک فیلمش، به رابطهی جنسی سهنفره تن میدهد- را مایهی افتخار ایرانیان و هنرمندی غرورانگیز بنامد و با برهنگی این بازیگر وطنفروش فاسد، همذاتپنداری کرده و منتقدانش را لجن و کثیف نام نهد؟!
ضمناً اگر جواد هاشمی، واقعاً احترامی برای فراهانی قائل است، باید به انتخاب وی جهت گام نهادن در مسیر پلیدی و فحشا هم احترام بگذارد، نه اینکه حق انتخاب و طبع فاحشهگون او را نادیده گرفته و طوری وانمود کند که گویی مردم و جامعهی ایران، او را -که پناهنده شده بوده- وادار کردهاند لخت شود، بعد مجبورش کردهاند از خودش عکس آتلیهای و استودیویی بگیرد و سپس بدون رضایتش، ایرانیان منتقد و معترض به برهنگی، تصاویر لختش را منتشر کردهاند!
۴- جواد هاشمی میگوید عکسهای فراهانی، منفور نبوده ولی احدی فراموش نکرده، موجب نفرت و حیرتی که بعد انتشار عکسهای شبهپورن گلشیفته، جامعهی ایران را فراگرفته بود و شرمساری هنریای که دامان جامعهی فرهنگی-هنری ایران را لکّهدار کرد؛ تکاندهنده است که هاشمی، جای مظلوم یعنی حامیان حیاء و دوستداران هنر پاک را با ظالم بیشرافتی چون گلشیفته، اینگونه وقیحانه و با فحّاشی به ایرانیان نجیب، عوض میکند. هیچکس قانوناً نمیتواند از فردی حمایت کند برای تخطئهی ارزشها و هنجارهای زیربنایی و ابتدایی انسانی و دینی مورد تأکید و تأیید اسلام و قانون، حتّی بچّههای بالا و رفقای متّصل سابق فرخنژاد و دوستان امروز جواد هاشمی، مگر شبکهی نفوذ که رهبر انقلاب، بارها نسبت به این رخنهگران بی حدّ و حصر، علناً شدیداً تذکّر دادهاند و هیچ سازمان و نهادی را هم از اینگونه رخنهها، مستثنی نفرمودهاند. بنا نیست به بهانههای امنیّتی، فرهنگ ذبح شود.
۵- تناقضگوییها، استانداردهای دوگانه و تذبذب مواضع هاشمی، در ویدئوی چهاردهدقیقهای پیوستشده، عیان است؛ البتّه در ویدئوی کامل مصاحبه، گویاتر این نظرات متنافر هاشمی، قابل دریافتند.
آقای سیّد جواد هاشمی! چرا گلشیفته، همکارِ «منحصر به فردِ» موساد را سفیدشویی کردی؟
جهت تشفّی خاطر آقای سیّد جواد هاشمی، پیش از مطالعهی متن، لطفاً زینپس با دقّت به «چشمهای #گلشیفته_فراهانی»، بازیگر مورد «افتخار» و «غرور»ش نگاه کرده و سعی کنید «غم»های مختلفش را دریابید، در صحنههای مختلف فیلمهای مختلفش، از جمله در فیلمهای مستهجن و جنسی او، همچنین در فیلمهای ضدّ ایرانی وی و ایضاً در فیلمهای صهیونیستیاش که در آنها ایفاگر نقش جاسوسان موساد است؛
اگر لجن بودن، وطنفروش بودن و صهیونیست بودن را در چشمان این بازیگر کثیف مشاهده فرمودید، خواهشمند است با ذکر این واقعیّات، موجب تکدّر خاطر سفیدشوی عالیقدر متّصل وسطباز سوپاپ اطمینان خاتمیدوست آن لجن (گلشیفته)، یعنی عالیجناب سیّدجواد هاشمی نشوید وگرنه ممکن است هرآنچه سزاوار فراهانی بیشرف بیوطن است، بیرحمانه نثار شما وطندوستان شود. و امّا بعد… در فیلم پناهگاه (Shelter، 2017) ، بیستمین فیلم اِران ریکلیس، کارگردان صهیونیست متولّد قدس اشغالی، گلشیفته فراهانی نقش خبرچینی لبنانی را بازی میکند که همکار موساد و از سرمایهها و مورد حمایت رژیم صهیونیستی است.
ریکلیس، اوّلین متولّد رژیم صهیونیستی است که از «مدرسهی ملّی فیلم و تلویزیون» انگلستان فارغ التّحصیل شده و تمام بیست و یک فیلمش را متناسب با دغدغههای رژیم صهیونیستی، سیاستهای امنیّتی موساد و نگاه یهودی-صهیونیستی ساخته. این کارگردان هفتاد سالهی ساکن تلآویو، در نوزده سالگی، به عنوان سرباز، داوطلبانه در جنگ یوم کیپور، به عنوان نیروی وزارت دفاع رژیم صهیونیستی شرکت کرده و تا بن دندان، معتقد به جنایتها و شرارتهای رژیم کودککش غاصب صهیونیستی است! حال ناخواسته، این سؤال به ذهن هجوم میآورد که هاشمی، گرچه با رفقای بالایش هماهنگ است (و البتّه طبیعتاً این نکته در نقد، بلاموضوع تلقّی میشود) ولی:
اوّلاً چرا به ازای حمایت از گلشیفته -که امروز از معدود بازیگران ایرانی همکار موساد است- اینگونه هموطنان دغدغهمند، دلسوز و مذهبیاش را «کثیف و لجن» مینامد؟
ثانیاً، رفقای بانفوذ جواد هاشمی، چرا و با چه توجیهی، اجازه میدهند این بازیگر برای وسطبازیهایش و ایفاگری نقش سوپاپ اطمینان، رخصت و فرصت مییابد از یک بازیگر فاسد امنیّتی، فاسد سیاسی، فاسد اخلاقی و خیانتکار به ایران و ایرانیان، دفاع و حتّی در این جهت، وفاداران به مردم و نظام وطنش را، کثیف و لجن میداند و مینامد؟!
و ثالثاً، آیا در نظر گرفته نشده که هزینه-فایدهی چنین اطوارهای محاسبهنشدهای، ۹۹ به ۱ بوده و ثمرهاش، جز بیهزینه کردن وطنفروشی، ایرانهراسی، جاسوسی و ترور فرهنگی-هنری نیست؟!
اگر لجن بودن، وطنفروش بودن و صهیونیست بودن را در چشمان این بازیگر کثیف مشاهده فرمودید، خواهشمند است با ذکر این واقعیّات، موجب تکدّر خاطر سفیدشوی عالیقدر متّصل وسطباز سوپاپ اطمینان خاتمیدوست آن لجن (گلشیفته)، یعنی عالیجناب سیّدجواد هاشمی نشوید وگرنه ممکن است هرآنچه سزاوار فراهانی بیشرف بیوطن است، بیرحمانه نثار شما وطندوستان شود. و امّا بعد… در فیلم پناهگاه (Shelter، 2017) ، بیستمین فیلم اِران ریکلیس، کارگردان صهیونیست متولّد قدس اشغالی، گلشیفته فراهانی نقش خبرچینی لبنانی را بازی میکند که همکار موساد و از سرمایهها و مورد حمایت رژیم صهیونیستی است.
ریکلیس، اوّلین متولّد رژیم صهیونیستی است که از «مدرسهی ملّی فیلم و تلویزیون» انگلستان فارغ التّحصیل شده و تمام بیست و یک فیلمش را متناسب با دغدغههای رژیم صهیونیستی، سیاستهای امنیّتی موساد و نگاه یهودی-صهیونیستی ساخته. این کارگردان هفتاد سالهی ساکن تلآویو، در نوزده سالگی، به عنوان سرباز، داوطلبانه در جنگ یوم کیپور، به عنوان نیروی وزارت دفاع رژیم صهیونیستی شرکت کرده و تا بن دندان، معتقد به جنایتها و شرارتهای رژیم کودککش غاصب صهیونیستی است! حال ناخواسته، این سؤال به ذهن هجوم میآورد که هاشمی، گرچه با رفقای بالایش هماهنگ است (و البتّه طبیعتاً این نکته در نقد، بلاموضوع تلقّی میشود) ولی:
اوّلاً چرا به ازای حمایت از گلشیفته -که امروز از معدود بازیگران ایرانی همکار موساد است- اینگونه هموطنان دغدغهمند، دلسوز و مذهبیاش را «کثیف و لجن» مینامد؟
ثانیاً، رفقای بانفوذ جواد هاشمی، چرا و با چه توجیهی، اجازه میدهند این بازیگر برای وسطبازیهایش و ایفاگری نقش سوپاپ اطمینان، رخصت و فرصت مییابد از یک بازیگر فاسد امنیّتی، فاسد سیاسی، فاسد اخلاقی و خیانتکار به ایران و ایرانیان، دفاع و حتّی در این جهت، وفاداران به مردم و نظام وطنش را، کثیف و لجن میداند و مینامد؟!
و ثالثاً، آیا در نظر گرفته نشده که هزینه-فایدهی چنین اطوارهای محاسبهنشدهای، ۹۹ به ۱ بوده و ثمرهاش، جز بیهزینه کردن وطنفروشی، ایرانهراسی، جاسوسی و ترور فرهنگی-هنری نیست؟!