تفسیر المیزان و آینده تمدن اسلامی

در چنین شرایط تاریخی که بستر تمدن‌زایی شیعه شروع شده است، رجوع به قرآن به نحوی نیز بود که: اولاً؛ روح تدبّر در قرآن در برخورد با قرآن حاکم باشد. ثانیاً؛ قرآن طوری به صحنه بیاید که جواب‌گوی همة نیازهای بشر جدید باشد.
سه‌شنبه، 26 آبان 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تفسیر المیزان و آینده تمدن اسلامی
در چنین شرایط تاریخی که بستر تمدن‌زایی شیعه شروع شده است، رجوع به قرآن به نحوی نیز بود که: اولاً؛ روح تدبّر در قرآن در برخورد با قرآن حاکم باشد. ثانیاً؛ قرآن طوری به صحنه بیاید که جواب‌گوی همة نیازهای بشر جدید باشد.
 
علامه‌طباطبایی «رحمة‌الله‌علیه» سال 1281( ه- ش) در تبریز متولد شدند و در سال 1304 (ه- ش) به نجف مهاجرت فرمودند و در محضر اساتید بزرگی مثل حاج سیدعلی‌قاضی، سیدحسین‌بادکوبی و سید ابوالحسن‌اصفهانی و محمدحسین‌کمپانی و .... فقه و اصول و ریاضیات و هیئت و عرفان خواند. در سال 1314 (ه- ش) به تبریز مراجعه نمود و چند سال در تبریز به تدریس و تألیف اشتغال داشتند، و سپس به قم تشریف بردند و دروس تفسیر و فلسفه را شروع نمودند و پایة تفکر قرآنی و فلسفة صدرایی را با تربیت شاگردان مبرزی مثل شهیدمطهری«رحمة‌الله‌علیه» و آیت‌الله‌جوادی و آیت‌الله‌حسن‌زاده‌آملی و اساتید بزرگ دیگر، پایه‌گذاری نمودند تا وظیفة مهم خود را در تحقق تمدن شیعه به نحو اَحْسَن شروع کرده باشند.
 
علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» چون وارد قم شدند و جوانب دروس جاری در حوزة علمیة قم را سنجیدند، جای دروسی مثل فلسفه و تفسیر قرآن را خالی می‌بینند و لذا با آن ذخیرة فقهی و عرفانی و فلسفی که در خود داشتند به امر تدریس فلسفه و تفسیر قرآن می‌پردازند.
 
 
شهید مطهری«رحمة‌الله‌علیه» در توصیف علامه‌طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» و ارزش تفسیر المیزان می‌گوید:
 
«این مرد واقعاً یکی از خدمتگزاران بسیاربسیار بزرگ اسلام است، او به راستی مجسمة تقوا و معنویت است. در نهایتِ تهذیب نفس و تقوا، مقامات بسیار عالی را طی کرده. من سالیان دراز از فیض محضر پر برکت این مرد بزرگ بهره‌مند بوده‌ام و الآن هم هستم. کتاب تفسیر المیزان ایشان، یکی از بهترین تفاسیری است که برای قرآن مجید نوشته شده است..... من می‌توانم ادعا کنم که بهترین تفسیر است که در میان شیعه و سنی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است ..... او بسیاربسیار مرد عظیم و جلیل‌القدری است..... مردی است که صدسال دیگر تازه باید بنشینند و افکار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند .... علامه‌طباطبایی ما، چند نظریه در فلسفه دارند، نظریاتی در سطح جهانی که شاید 50 تا 60 سال دیگر ارزش این‌ها روشن بشود .... البته ایشان در ایران شناخته نشده است، بلکه در دنیای اسلام شناخته شده هستند».[1]  
 
شرایط تاریخی عصر حاضر نشانه ظهور وعده خداست
 
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»[2] یعنی؛ ای پیامبر! آنچه به تو رسیده است رابه مردم برسان، و اگر این کار را انجام ندهی، رسالت خدای خود را انجام نداده‌ای، و خداوند تو را از خطراتی که مردم پیش می‌آورند حفظ می‌کنند و نمی‌گذارد نقشة کافران به نتیجه برسد.
 
غدیر به دستور خدا در 18 ذیحجه سال 10 هجری بنیان‌گذاری شد ولی جریانی قدرتمند و با برنامه‌ریزی به ظاهر همه‌جانبه به زعم خود غدیر را در سقیفه دفن کرد و نه تنها علی«علیه‌السلام» را از صحنة تصمیم‌گیری جامعه خارج نمود، جریان اُموی بیش از صدسال جهان اسلام را مجبور کرد تا آن حضرت را لعنت کنند، تا هیچ جای پایی در تاریخ اسلام از آن حضرت نماند زیرا نگران حضور علی«علیه‌السلام» و غدیر در آیندة تاریخ بودند، سپس نه‌تنها حسین«علیه‌السلام» را که متذکر برگشت به غدیر بود، شهید کردند، بر جسد مبارک آن حضرت اسب‌ها تازاندند تا حتی بدن او نمانَد، چون نگران حضور او و غدیر در آیندة تاریخ بودند.‌
 
ولی همواره حضور غدیر به صورت‌های مختلف در تاریخ ادامه یافت و مکتب امام‌صادق 4000 دانشمند صاحب‌نظر در امور اسلامی تربیت نمود و باز عباسیان بدتر از اُمویان امام‌کاظم«علیه‌السلام» را گرفتار زندان‌های طویل‌المدت کردند، تا غدیر نماند ولی بنا به وعدة خداوند غدیر همواره جای خود را در تاریخ می‌گشاید و جلو می‌رود، به طوری‌که مأمون خلیفة حیله‌گر عباسی مجبور می‌شود فرزند غدیر یعنی امام‌رضا«علیه‌السلام» را به عنوان ولیعهد خود تعیین کند تا از فشار شیعیان آسوده بماند، ولی باز مجبور شدند برای دفن غدیر، به حضرت«علیه‌السلام» زهر بخورانند و بقیة امامان بعد از حضرت رضا «علیه‌السلام» را در حصر نگه دارند، به امید آن‌که برای همیشه غدیر را از صحنة تاریخ خارج کرده باشند، که ناگهان در پهنة امپراطوری عثمانی نه تنها صدای شیعه بلندتر از قبل به گوش‌ها رسید بلکه با ظهور سلسلة صفویه دولت شیعه پا به عرصة تاریخ گذاشت و باز دولت عثمانی از طریق نادرشاه خواست رسمیت تشیع را در کشور ایران نفی کند ولی ملت ایران نادرشاه را نفی کرد و عنوان «سردار ملی» او را به «فاجعه ملی» تغییر دادند، و باز غدیر خود را ادامه داد تا در نظام مشروطه نه‌تنها دیگر شاه‌عباس صفوی نیست که به فقیه اجازة حکم بدهد، بلکه طبق قانون اساسی مشروطه، فقهِ آل‌محمد«علیهم‌السلام» است که باید حقانیت قوانین مجلس شورای ملی را تأیید کند. و باز خواستند از طریق رضاخان حرکت غدیر را نفی نمایند، ولی باز غدیر؛ تاریخ را شکافت و انقلاب اسلامی به صحنه آمد، حالا دیگر نه‌تنها شاه‌عباس نیست که به فقیه اجازة حکم‌دادن می‌دهد، بلکه مثل انقلاب مشروطه هم نیست که پادشاه کنار مجلس باشد و بخواهد در قوانینی که مجتهدان تأیید می‌کنند دخل و تصرف کند.
 
در انقلاب اسلامی حتی فقه آل‌محمد «علیهم‌السلام» یعنی ولی فقیه؛ حکم ریاست جمهور را تنفیذ می‌کند و با انقلاب اسلامی سیر تاریخی غدیر در زمان غیبت به تمامیت خود رسید و یک قدم دیگر به تحقق کامل غدیر باقی نمانده است و آن ظهور وجود مقدس امام معصوم یعنی حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» بر رأس امور است.
 
در چنین شرایط تاریخی که بستر تمدن‌زایی شیعه شروع شده است، رجوع به قرآن به نحوی نیز بود که:
 
اولاً؛ روح تدبّر در قرآن در برخورد با قرآن حاکم باشد. ثانیاً؛ قرآن طوری به صحنه بیاید که جواب‌گوی همة نیازهای بشر جدید باشد.
 
و المیزان با شاخصه‌های فوق‌الذکر به میدان آمد تا تمدن اسلامی از این جهت نقص نداشته باشد، همچنان‌که فلسفة حکمت متعالیه ملاصدرا «رحمة‌الله‌علیه» و تئوری ولایت فقیه امام‌خمینی«رحمة‌الله‌علیه» ستون‌های تکمیلی دیگر تمدن اسلامی می‌باشند.
 
دکتر علی الاوسی علت انتخاب بحث «روش علامه طباطبایی در تفسیر المیزان» را در رسالة دکترای خود چنین مطرح می‌کند:
 
«روحیه متعادل و نگرش متوازن علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» در ارائه نظریّات مکاتب دیگر و مذاهب اسلامی موجب شده که امانت را به‌خوبی رعایت کرده و در بررسی آراء دیگران جنبة بی‌طرفی به خود می‌گیرد و البته این بدان معنا نیست که از اعتقادات مذهب شیعه چشم‌پوشی کند... علامه‌طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» در عین بیان دیدگاه مذهب شیعه، در بسیاری از مسائل – چه فقهی و چه اعتقادی – آراء سایر مذاهب اسلامی را تقبیح نکرده است، بلکه با برهان، بحث خود را اثبات می‌نماید و نظریّات سایرین را بررسی و آنچه را موافق با کتاب خدا و سیاق قرآن باشد، می‌پذیرد.
 
تفسیر المیزان اضافه بر روش‌های تفسیری که در میان مفسران قدیم رایج بوده، مواردی را که انگیزة نهضت جدید در تفسیر است دارا می‌باشد و لذا شبهات مطرح شده در جهان معاصر را نیز جواب می‌دهد».
 
پی نوشتها:
 
[1] - نقل از مقدمه کتاب «روش علامه در تفسیر المیزان» از دکتر علی ‌الاوسی.
 
[2] - سوره مائده آیه 67
/2759/


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.