راسخون: دکتر حميد حبشي با صداقت هميشگي در کلام به بحث پيرامون راه هاي کسب مهارت اصول زندگي مشترک مي پردازد و اين مهارت را چنين مي بيند.
نگاه مالکيت گونه
وقتي وارد روابط درون زندگي انسان ها مي شويم به يک مسير رايج مي رسيم و آن مسير چيزي نيست جز عدم شناخت و آمادگي قبلي در زمينه ازدواج که نتيجه آن کاملاً غلط خواهد بود. در اين مسير نگاه، حالت مالکيت گونه به خود مي گيرد.
زماني هم که احساس مالکيت به وجود آيد يکي از زوجين که اين حالت در او هويدا مي شود مديريت اش به سمت رفتار غلط سوق پيدا کرده چرا که مي خواهد حکومتش را در همه ابعاد به طرف مقابل اعمال کند.
در اين ميان طرف مقابل هم احساس اسارت به خود گرفته و تغيير رفتار نشان خواهد داد و تقابل آغاز خواهد شد که نتيجه اين مقابله شروع درگيري هاي لفظي است که هم در ارتباط زوجين و هم بروز ندادن اثر خواهد گذاشت.
انواع درگيري ها
درگيري به دو صورت نمود پيدا مي کند يا آشکار است يا مخفي و پنهان
درگيري آشکار که بيشتر در پسران نوجوان ديده مي شود بدين صورت خواهد بود؛ آنان احساس قدرت مي کنند و مي خواهند که جا پاي پدر گذارند، پدر مي گويد«پسرم چرا سيگار مي کشي؟» و پسر مي گويد: «بابا، دفعه آخرت باشد که به من مي گويي چرا سيگار مي کشي؟» و در اين حالت پدر و مادر جرأت نمي کنند خلاف آشکار فرزندشان را به او تذکر دهند.
در درگيري پنهان که مخصوص جنس زن است به صورت مخفي مي باشد. در اين حالت ملاحظاتي که وجود دارد مانع از بيان مي شود و همين امر باعث مي شود که اين رفتارها در روان فرزندان ذخيره شود و به يکباره سرباز کند.
و عمدتاً اين اختلالات رفتاري به صورت اختلالات رواني، روان پريشي، فرار، گوشه گيري، مصرف دخانيات و ... هويدا مي شود.
نگاهي به دور از مالکيت
در روابط زندگي انسان ها به يک مسير ديگر هم مي رسيم که مسير صحيح و به دور از هرگونه حاشيه است و آن نگاهي است که مالکيت در آن وجود ندارد.
در اين گونه ارتباطات طرفين به اين باور رسيده اند که مالکيت مطلق از آن خداوند است و آنچه در دستان ماست امانتي بيش نيست و در اين نگاه ديگر حس مالکيت گونه وجود ندارد و هر آنچه که وجود دارد نگاه مسئول وار است.
در اين حالت اگر در همسرمان رفتاري غلط ديديم سريعاً به خودمان رجوع کنيم مثلاً عصباني مي شود به بازنگري خود مي پردازيم؛ من چه کردم که او عصباني شد و اين به خاطر حس مسئوليت پذيري است که در ما زنده شده است و اثرات خوشايند و مطلوبي در ارتباط با زندگي زناشويي خواهد داشت، هر چند سخت است که انسان رفتار مسئول وار را در خود تقويت کند اما غير ممکن نيست.
حکم قرآن کريم است، اگر يک انسان را تباه کنيد مثل اين است که کل بشريت را تباه نموده ايد پس مسئوليت گونه رفتار کردن را در خود زنده نگه داريد چرا که اين حس مبارک رفتارهاي انسان را به سمت همراهي و هماهنگي پيش خواهد برد.
راه کار براي داشتن يک ارتباط پاک
راه غلط مالکيت را پاک کنيد و در طول مسير زندگي از اين مسير استفاده نکيند.
سعي کنيد که همواره به اصل اصلاح نگرش به زندگي مشترک اهميت دهيد چرا که وقتي به زندگي ها توجه مي کنيم اصولاً خبري از زندگي مشترک در آن نيست و فرديت در زندگي ها موج مي زند، يادمان نرود که به اين باور برسيم که فرديت مخالف سرسخت زوجيت است.
اما متأسفانه بايد گفت اين فرد محوري که در بسياري از خانواده ها نمايان شده است از همان اوان کودکي در انسان شکل مي گيرد. وقتي والدين از کودکي به او مي آموزند که اسباب بازيهايت را پنهان کن تا دست کسي به او نرسد و کمي که بزگ تر مي شود، باز به او مي گويند قلم و کاغذت را به کسي نده و همچنان که رشد مي کند اين رفتارها در قالب هاي مختلف خود را نشان مي دهد همگي تلاشي است براي تقويت فرديت و فرد محوري در انسان که اساساً و از پايه ايراد دارد و همين مي شود که بازتابش در بزرگسالي و در ميان سالي برخي زوجين علت اصلي اختلاف نظر بين آنان مي گردد.
حرف پاياني دکتر حبشي
نگاه هامان را به سمت زندگي مشترک ببريم و الفباي زوجيت را از نو بنويسيم.
/1006
/1002
جذب خبرنگار افتخاري
نگاه مالکيت گونه
وقتي وارد روابط درون زندگي انسان ها مي شويم به يک مسير رايج مي رسيم و آن مسير چيزي نيست جز عدم شناخت و آمادگي قبلي در زمينه ازدواج که نتيجه آن کاملاً غلط خواهد بود. در اين مسير نگاه، حالت مالکيت گونه به خود مي گيرد.
زماني هم که احساس مالکيت به وجود آيد يکي از زوجين که اين حالت در او هويدا مي شود مديريت اش به سمت رفتار غلط سوق پيدا کرده چرا که مي خواهد حکومتش را در همه ابعاد به طرف مقابل اعمال کند.
در اين ميان طرف مقابل هم احساس اسارت به خود گرفته و تغيير رفتار نشان خواهد داد و تقابل آغاز خواهد شد که نتيجه اين مقابله شروع درگيري هاي لفظي است که هم در ارتباط زوجين و هم بروز ندادن اثر خواهد گذاشت.
انواع درگيري ها
درگيري به دو صورت نمود پيدا مي کند يا آشکار است يا مخفي و پنهان
درگيري آشکار که بيشتر در پسران نوجوان ديده مي شود بدين صورت خواهد بود؛ آنان احساس قدرت مي کنند و مي خواهند که جا پاي پدر گذارند، پدر مي گويد«پسرم چرا سيگار مي کشي؟» و پسر مي گويد: «بابا، دفعه آخرت باشد که به من مي گويي چرا سيگار مي کشي؟» و در اين حالت پدر و مادر جرأت نمي کنند خلاف آشکار فرزندشان را به او تذکر دهند.
در درگيري پنهان که مخصوص جنس زن است به صورت مخفي مي باشد. در اين حالت ملاحظاتي که وجود دارد مانع از بيان مي شود و همين امر باعث مي شود که اين رفتارها در روان فرزندان ذخيره شود و به يکباره سرباز کند.
و عمدتاً اين اختلالات رفتاري به صورت اختلالات رواني، روان پريشي، فرار، گوشه گيري، مصرف دخانيات و ... هويدا مي شود.
نگاهي به دور از مالکيت
در روابط زندگي انسان ها به يک مسير ديگر هم مي رسيم که مسير صحيح و به دور از هرگونه حاشيه است و آن نگاهي است که مالکيت در آن وجود ندارد.
در اين گونه ارتباطات طرفين به اين باور رسيده اند که مالکيت مطلق از آن خداوند است و آنچه در دستان ماست امانتي بيش نيست و در اين نگاه ديگر حس مالکيت گونه وجود ندارد و هر آنچه که وجود دارد نگاه مسئول وار است.
در اين حالت اگر در همسرمان رفتاري غلط ديديم سريعاً به خودمان رجوع کنيم مثلاً عصباني مي شود به بازنگري خود مي پردازيم؛ من چه کردم که او عصباني شد و اين به خاطر حس مسئوليت پذيري است که در ما زنده شده است و اثرات خوشايند و مطلوبي در ارتباط با زندگي زناشويي خواهد داشت، هر چند سخت است که انسان رفتار مسئول وار را در خود تقويت کند اما غير ممکن نيست.
حکم قرآن کريم است، اگر يک انسان را تباه کنيد مثل اين است که کل بشريت را تباه نموده ايد پس مسئوليت گونه رفتار کردن را در خود زنده نگه داريد چرا که اين حس مبارک رفتارهاي انسان را به سمت همراهي و هماهنگي پيش خواهد برد.
راه کار براي داشتن يک ارتباط پاک
راه غلط مالکيت را پاک کنيد و در طول مسير زندگي از اين مسير استفاده نکيند.
سعي کنيد که همواره به اصل اصلاح نگرش به زندگي مشترک اهميت دهيد چرا که وقتي به زندگي ها توجه مي کنيم اصولاً خبري از زندگي مشترک در آن نيست و فرديت در زندگي ها موج مي زند، يادمان نرود که به اين باور برسيم که فرديت مخالف سرسخت زوجيت است.
اما متأسفانه بايد گفت اين فرد محوري که در بسياري از خانواده ها نمايان شده است از همان اوان کودکي در انسان شکل مي گيرد. وقتي والدين از کودکي به او مي آموزند که اسباب بازيهايت را پنهان کن تا دست کسي به او نرسد و کمي که بزگ تر مي شود، باز به او مي گويند قلم و کاغذت را به کسي نده و همچنان که رشد مي کند اين رفتارها در قالب هاي مختلف خود را نشان مي دهد همگي تلاشي است براي تقويت فرديت و فرد محوري در انسان که اساساً و از پايه ايراد دارد و همين مي شود که بازتابش در بزرگسالي و در ميان سالي برخي زوجين علت اصلي اختلاف نظر بين آنان مي گردد.
حرف پاياني دکتر حبشي
نگاه هامان را به سمت زندگي مشترک ببريم و الفباي زوجيت را از نو بنويسيم.
/1006
/1002
جذب خبرنگار افتخاري
