نان بربری خوردند، پرنده فروشی زدندو مرحوم شدند

دو بازيکن نيجريه اي يک تيم دسته سومي کرمانشاهي بنابر ادعاي خودشان صبح وظهر وشب نان بربري با چاي مي خوردند.
پنجشنبه، 30 ارديبهشت 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نان بربری خوردند، پرنده فروشی زدندو مرحوم شدند
راسخون: فوتبال ایران از گذشته های دور تاکنون بازیکنان خارجی زیادی به خود دیده است که حضور برخی از آن ها به نوبه خود جالب توجه بوده است و حاشیه های زیادی را به دنبال داشته است از خوردن نان بربری و چای تا پرنده فروشی در برزیل و در آخر هم تا مرحوم شدن.
در این گزارش نگاهی داریم به پرحاشیه ترین بازیکنان خارجی لیگ ایران. 
عيسي اندوي
عنوان عظيم الجثه ترين بازيکن خارجي تاريخ فوتبال ايران بدون رقيب متعلق به اوست.اندوي از تيم اميد ذوب آهن آغاز کرد و در آخرين سال حضورش درايران به دروازبان اول تيم بزرگسالان ذوب آهن تبديل شد. درباره او شايعات زيادي وجود داشت. دروازبان ترسناک ذوبي ها درهفته هاي پاياني ليگ هشتم حرفه اي با چند اشتباه مهلک يکي از تيم هاي ليک برتر را به سمت قهرماني هل داد.آيا او به کسي شماره حساب داده بود؟ خودش مي گفت از کودکي درخانه ابراهيم توره بزرگ شده ومادر توره مسئوليت ترو خشک کردنش را پذيرفته . داداش هاي ناتني بدجوري درگل نکردن موقعيت هاي صد در صد وخوردن گل هاي عجيب به هم شباهت دارند.
ابراهيم توره
اولين بار در روزهاي پايان ششمين دوره ليگ حرفه اي وارد ايران شد وبه عنوان بازيکن تستي سرتمرين استقلال رفت .مرفاوي او را پسنديد،اما امير قلعه نويي که آن روزها رئيس سازمان فوتبال باشگاه بود با جذب توره مخالفت کرد. قيمت پيشنهادي توره 250 ميليون براي يک فصل بود اما استقلالي ها ابتدا اين مبلغ را به 150 ميليون کاهش دادند وچند روز بعد کلا معامله را به هم زدند. توره که از باشگاه مراکشي اش مرخصي گرفته بود بايد به مراکش برمي گشت .او در فرودگاه قبل از ترک ايران به مدير برنامه هايش التماس مي کرد که کاري کند تا در ايران بماند. آقاي مدير برنامه براي اين که خيال توره راحت شود.به او گفت : « اين ها خوب پول نمي دهند. مي خواستند براي يک فصل 20 ميليون بدهند»
هنوز حرف هايش تمام نشده بود که چشم هاي توره برقي زد وگفت: قبوله 20 ميليون قبوله اما امروز قيمت ابراهيم توره درفوتبال ايران به 500 ميليون تومان رسيده است.
جان دي نگودي
روزي که ديه گوما ماکسيو ،مدافع برزيلي سابق پيام در حمايت از خداداد عزيزي خبرنگار شيرازي را به باد کتک گرفت.همه از شباهت هاي او ومحمد علي کلي صحبت مي کردند. اما وقتي جان دي نگودي نيجريه اي وارد شد نگاه ها به سوي محمد علي کلي واقعي فوتبال ايران برگشت .او زماني که پيراهن ابومسلم را بر تن داشت کاري را کنار زمين فوتبال ودر حين برگزاري يک بازي رسمي انجام داد که معمولاً مردم کره زمين درمکاني به نام W.C انجام مي دهند. مسئولان باشگاه ابومسلم از کميته انضباطي خواستند اين حرکت را ناديده بگيرد.استدلال آن ها اين بود که جان درخانواده فقيري رشد کرده که خانه شان W.C نداشته .يک سال بعد جان دي نگودي با پيراهن پيام،يزد را به خاک وخون کشيد .در پايان بازي پيام وتربيت يزد مشاجره اي ميان بازيکنان به وجود آمد که نگودي ناگهان وارد معرکه شد وتمام انسان هايي که داخل زمين بودند را زير چک ولگد گرفت. او حتي به تماشاگران هم رحم نکرد ولحظاتي بعد کار به جايي رسيد که تمام شهر يزد مشغول فرار از دست دي نگودي بودند.کميته انضباطي اين بار فقر فرهنگي او را نپذيرفت و جان دي نگودي را از ايران اخراج کرد.
دي کارمو
افشين قطبي پايش را در يک کفش کرده بود که يادي کارمو را جذب کنيد يا خبري از قهرماني نيست.
او آنچنان ازاين برزيلي تعريف وتمجيد مي کرد که گمان مي کرديم هر بار توپ را لمس کند.يکي به ستون گل هاي زده پرسپوليس اضافه مي شود.دي کارمو اما نه تکنيک داشت، نه قدرت بدني،نه خوب سر مي زد، نه خوب پاس مي داد ونه حتي استعداد باز کردن دروازه خالي را از خودش بروز مي داد. قطبي معتقد بود بايد به اين بازيکن زمان داد اما دربستر همين زمان مشخص شده اطلاعاتي که  توسط کادر فني درباره رزوله دي کارمو به مديران باشگاه داده شده حقيقت ندارد واين وسط کلاه بعضي برداشته شد وجيب بعضي ها پرپول.دي کارموکه عادت داشت پس از خراب کردن موقعيت هاي تک به تک اشک بريزد .بالاخره ايران را ترک کرد وبابت 4،3 تا بازي 300 ميليون از پرسپوليس گرفت (يعني دقيقاً به اندازه پولي که کريم باقري براي کل فصل دريافت کرد.)
مدتي بعد خبررسيد او در برزيل يک پرنده فروشي بازکرده وعاقبت به خيرشده ،به اعتقاد بعضي ها افشين قطبي با اين حرکت هم به پرسپوليس ظلم کرد وهم به دو نگا،سرمربي تيم ملي برزيل که به دليل تخريب روحيه دي کارمو ديگر نمي تواند از اودر جام جهاني 2010 استفاده کند.

نان بربری خوردند، پرنده فروشی زدندو مرحوم شدند

وين اولروم
درتيم دسته اولي پاسارگاد براي خودش نامي دست وپا کرد وبه استقلال درجام حذفي گل زد ،اما بهترين دورانش را در ابومسلم گذراند.دني فوتباليست پرحاشيه اي است که درباره ازدواج ناگهاني اش درايران داستان هاي زيادي نقل شده . اولروم درمشهد مقدس اسلام آورد ونامش را به عرفان تغيير داد.او بيش از اين که پايبند فوتبال ايران شده باشد به غذاهاي ايراني دل بسته وعاشق برنج است.خودش مي گويد: «براي ملاقات با خانواده ام به نيجريه رفته بودم. موقع ناهار از خواهرم پرسيدم اين ديگه چه غذائيه؟ گفت: آکوري،غذاي مورد علاقه ات.گفتم: نه ديگه دوست ندارم.لطفاً برنج درست کنيد» اولروم در تراکتورسازي يک فصل کاملاً ناموفق را سپري کرد واز مدافعان اين تيم هم آمار گلزني ضعيف تري داشته است.
مرحوم آکوبه
ساموئل آکوبه ،دروازبان نيجريه اي که براي بازي در تيم ليگ يکي به ايران آمده بود،دريکي از بيمارستان هاي تهران مرحوم شد.او درجام جهاني جوانان در سال 1999 دروازبان اول تيم ملي جوانان نيجريه بود ويک سال بعد به همراه تيم المپيک اين کشور به سيدني استراليا رفت .اوحتي در سال 2003 موفق شددرليگ نيجريه به عنوان يک دروازبان گل بزند. وقتي به ايران آمد. 25 ساله بود وپس از عدم توافق با پاسارگاد با تيم دسته اولي سرخ پوشان قرارداد امضاء کرد.اودريکي ازجلسات تمريني دچار تنگي نفس شد وپس از انتقال به بيمارستان امام خميني (ره) درگذشت.
اشپتیم آرفی
دو سال قبل در آخرين روزهاي ليگ دسته اول به پيام مشهد پيوست وبراي بازي هاي باقيمانده فصل حدود 7 ميليون تومان دستمزد گرفت. وقتي پيام، فولاد را حذف کرد وليگ برتري شد تماشاگران اهوازي وارد زمين مسابقه شدند وآرفي را به جرم اين که خوش قيافه بود به باد کتک گرفتند. سال بعد اودرپيام مشهد در کورس آقاي گلي ليگ برتر قرار گرفت. وپس از پايان فصل قيمتش به 400 ميليون تومان افزايش يافت. فوتبال تادوسال قبل شغل دوم آرفي بود واو قبلاً به عنوان مدل لباس فعاليت مي کرد. اما درايران چون فوتبال رونق بيشتري دارد ومدل هاي لباس اساساً بازاري ندارند. آرفي تصميم گرفت جاي شغل اول ودومش را عوض کند.آرفي تا امروز فقط يک گل براي پرسپوليس به ثمر رسانده واحتمالاً درآينده اي نزديک به شغل سابقش باز خواهد گشت.
بازيکنان خارجي درکرمانشاه
دو بازيکن نيجريه اي يک تيم دسته سومي کرمانشاهي بنابر ادعاي خودشان صبح وظهر وشب نان بربري با چاي مي خوردند. رقم قرارداد آن ها به سختي به 5 ميليون تومان مي رسيد واگر به عنوان کارگرساختماني درکرمانشاه مشغول به کار مي شدند احتمالاً پول بيشتري به دست مي آوردند.مدتي بعد مدير عامل باشگاه مذکور مدعي شد اين خيرنديده ها هر روز جوجه کباب و کباب مي خوردند وبي جهت مظلوم نهايي مي کنند.
 

نان بربری خوردند، پرنده فروشی زدندو مرحوم شدند



/1030 1002

 

منتظر اخبار ، انتقاد و پيشنهادات شما هستيم :
news@rasekhoon.net

جذب خبرنگار افتخاري


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.