راسخون: این روزها بحث دانشگاه منتسب به مشایی حرف روز محافل علمی است. چندی قبل حسین نادریمنش معاون آموزشی وزارت علوم اعلام کرد که طرح اولیه تأسیس این دانشگاه برای رایزن فرهنگی ایران در امارات بوده است، خبرگزای فارس در پیگیریهای خود درباره دانشگاه ایرانیان، با این رایزن فرهنگی به گفتوگو پرداخته است که حاصل این گفتوگو در زیر ارایه میشود.
محمدرضا حاتمی رایزن سابق فرهنگی ایران در امارات که در حال حاضر یکی از مدیران شبکههای تلویزیونی بینالمللی است، معتقد است طرح وی را دزدیدهاند و به طور غیرکارشناسانه میخواهند آن را اجرا کنند.
چه زمانی رایزن فرهنگی ایران در امارات بودید؟
- حاتمی: تا مهرماه 1389 به مدت سه سال به عنوان رایزن فرهنگی ایران در امارات حضور داشتم و از سال 1388 نیز نماینده شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور در امارات بودم.
وظایف رایزنان فرهنگی را سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تعیین میکند. چطور شد که شما به فکر طراحی دانشگاه جامع بین المللی ایرانیان افتادید؟
- حاتمی: پس از مدت کوتاهی از آغاز مأموریتم به این نتیجه رسیدم که یکی از مهمترین مشکلات کشورمان در ارتباطات فرهنگی با امارات، فقدان راهبردها و زیرساختهای مناسب برای برقراری ارتباطات مفید و ماندگار است. من انجام کارهای عادی از قبیل دیدار با مقامات دولتی و برگزاری مراسم مختلف و نمایشگاههای عکس، خط و نقاشی، شب شعر و اعزام گروه سرود و تواشیح و سایر فعالیتهای متعارف در رایزنیها را اصلاً کافی نمیدانستم، زیرا تحولات گسترده و پیچیدهای در عرصههای ارتباطات فرهنگی به وجود آمده است. بنابراین در کنار فعالیتهای عادی با در نظرگرفتن منافع مشترک و خطوط قرمز در هر دو کشور، تحقیقات مفصلی انجام دادم و در نهایت 12 طرح بلندمدت را تهیه و به مراکز تصمیمگیرعلمی و فرهنگی در تهران ارسال کردم.
اولویت را به کدام مورد میدادید، فعالیتهای عادی یا تحقیق و طراحی طرحهای بلندمدت؟
- حاتمی: البته فعالیتهای متعارف رایزنی را به صورت کامل انجام میدادم چون در صورت عدم انجام هر یک از مصوبات قبلی باید به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی توضیح میدادم. از طرفی عده قلیلی از بدنه این سازمان، مأموریت خارج از کشور را حق مسلم خودشان میدانند و امثال بنده که کارمند آن سازمان نیستیم و نوع نگاهمان به مقوله ارتباطات فرهنگی با عادات و تعاریف پذیرفته شده آنها متفاوت است، باید تلاش مضاعفی میکردیم تا بهانهها و مخالفتها را تا حد امکان کاهش دهیم.
چه زمانی طرحهای بلندمدتتان را کامل کرده و برای چه کسانی ارسال کردید؟
- حاتمی: درتابستان سال 1388 مجموعه 12 طرح خود را به همراه گزارش 31 صفحهای تحت عنوان "نگاهی به روابط فرهنگی ایران با امارات " برای مقامهای ذیربط نظیر معاونت بینالملل دفتر مقام معظم رهبری، دفتر ریاستجمهوری، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(ریاست و 4 معاونت)، ریاست سازمان صدا و سیما، شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور، سازمان میراث فرهنگی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاستخارجی و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ارسال کردم.
آیا طرح تأسیس دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان هم جزو همین طرحها بود؟
- حاتمی: بله، پنجمین مورد از مجموعه طرحهای ارسالی من، طرح تأسیس دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان بود که بر خلاف اظهارات برخی از آقایان، هیچگونه ارتباطی با سفیر یا سرکنسول وقت کشورمان نداشت. با توجه به مجموع شرایط، پیشنهاد کرده بودم تا یک دانشگاه غیردولتی و غیرانتفاعی با تأیید وزارت علوم در کشور امارات تأسیس شود.
آیا برای تأسیس دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان پیگیری مشخصی هم داشتید؟
- حاتمی: بله، در این خصوص با دکتر لطفی، معاون وقت آموزشی وزارت علوم سه بار در تهران و دو بار در دبی جلسه داشتم. البته در جلسات دبی، نمایندگان 3 دانشگاه ایرانی در امارات نیز حضور داشتند. یک بار هم با دکتر ارسلان قربانی قائممقام امور بینالملل وزیر علوم جلسه داشتم و طرح مذکور را مفصلاً توضیح دادم.
علاوه بر برگزاری جلسات آیا سندی در زمینه مکاتبه رسمی هم دارید؟
- حاتمی: بله، در 21 مهرماه سال 1388 نامهای به وزارت علوم ارسال کردم و طرح تأسیس دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان در امارات را ارائه دادم و در آن تأکید کردم که شعبههای دانشگاههای معتبر جهانی نظیر سوربن و آکسفورد در امارات فعالیت دارند و حضور داوطلبان ایرانی نیز در این دانشگاهها کاملاً مشهود است ولی نظریات غیرکارشناسی در کنسولی وزارت امور خارجه مانع از فعالیت مطلوب دانشگاههای ایرانی در امارات شده است و در نتیجه سهم ما در جذب و تربیت دانشجویان اماراتی و آموزش مدیران آینده امارات، نزدیک به صفر است.
سه دانشگاه ایرانی در دبی شعبه دارند. چرا شما اعتقاد دارید ایران در جذب و آموزش دانشجویان اماراتی نقشی ندارد؟
- حاتمی: در روزهای اول مأموریتم متوجه شدم که شعبه دانشگاه شیراز در دبی به صورت اسفباری تعطیل شده بود و شاهد بودم که دانشجویان بلاتکلیف بودند و برای اعتراض به صورت دستهجمعی به کنسولگری و مسجد امامحسین(ع) دبی مراجعه میکردند و کسی هم پاسخگوی آنها نبود. در واقع همه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی و پیامنور در دبی، ایرانی بودند و اکثر قریب به اتفاق دانشجویان دانشگاه آزاد شعبه دبی هم ایرانی بودند. هر سه دانشگاه هم با مشکلات مختلفی روبرو بود.
با این اوضاع چرا فکر میکردید تأسیس دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان در امارات تأثیری در روابط فرهنگی داشته باشد؟
- حاتمی: آموزش عالی در ایران پیشرفت چشمگیری داشته است اما در ارتباطات فرهنگی با خارج از کشور، این نقطه قوت فراموش شده است، بنابراین اولاً این دانشگاه را برای غیرایرانیان طراحی کردم تا واقعاً بینالمللی باشد نه مانند سه دانشگاه ایرانی موجود در دبی به ایرانیان خارج از کشور اختصاص داشته باشد. ثانیاً توضیح داده بودم که این دانشگاه میتواند به عنوان پلی دایمی بین مراکز پژوهشی، آموزشی، صنعتی و پزشکی ایران و مؤسسات اماراتی عمل کند و تسهیلات لازم را برای صدور خدمات فنی، مهندسی، پزشکی، علومپایه فراهم سازد. با توجه به تجربیاتم در عرصههای دانشگاهی داخل و خارج ازکشور یقین دارم این دانشگاه بدون نیاز به صرف هزینه دولتی فواید زیادی را برای هر دو کشور خواهد داشت.
آیا طرح شما توسط سفیر و سرکنسول ایران مورد استقبال قرار گرفت؟
- حاتمی: خیر، غالباً آنها نگاهشان در حیطه امور سیاسی و تجاری بود. معتقد بودند که دانشگاههای ایران را نباید به امارات برد. آنها عملکرد دانشگاه را شبیه عملکرد بانکهای ایرانی در امارات میدانستند. البته به دلیل جایگاه ویژه وزارت خارجه تا حدی این نگاه را هم با توجیهاتی به رؤسای برخی از دانشگاهها تحمیل کرده بودند. در عین حال، تعدادی از رؤسای دانشگاههای کشور خواستار مشارکت و پشتیبانی از طرح دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان شدند. البته برخی از مخالفان نیز اظهار میکردند "اگراین دانشگاه در امارات تأسیس شود و مدرک معتبر وزارت علوم داده شود، جمع زیادی از جوانان ایرانی به امارات عزیمت میکنند تا در این دانشگاه تحصیل کنند " بنابراین از ابتدای کار تأکید داشتم این دانشگاه حق دادن اقامت به دانشجویان ایرانی را ندارد و از این بابت نگرانی وجود نخواهد داشت.
میزان پافشاری مخالفانتان چقدر بود؟ آیا دلایل دیگری هم داشتند؟
- حاتمی: آقایان تا جایی که توانستند کارشکنی کردند، حتی تلاش کردند تا مأموریتم نیمهتمام بماند و قبل از خاتمه مأموریت به تهران باز گردانده شوم ولی با لطف خداوند نتوانستند مانع از پیشرفت کارهایم شوند. از نظر من تأسیس این دانشگاه موجب میشد که جوانان غیرایرانی در کشورهای خودشان با هزینه شخصی در محیط علمی مناسبی تحت آموزش قرار بگیرند و به آنان مدرک معتبر داده شود، در نهایت این جوانان که مدیران آینده کشورهایشان خواهند شد همواره نسبت به ایران با دیده محبت و احترام مینگرند.
آیا شما اصرار داشتید که دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان فقط در امارات تأسیس شود؟
- حاتمی: در این طرح تأکید کردم که لازم است دانشگاه بینالمللی ایرانیان اولاً غیردولتی و جامع باشد، ثانیاً اعضای هیئت امنای آن از نخبگان علمی و چهرههای مقبول در عرصههای بینالمللی باشند نه یک سری از سیاسیون و اعضای منتسب به دولت. در این صورت شعبه نخست آن در امارات تأسیس میشد و به تدریج شعبات دیگر دانشگاه را میتوانستیم درسایر کشورها مانند قطر و ... دایر کنیم و در حقیقت با مشارکت و استفاده از امکانات مالی همان کشورها و با بهرهگیری از توان علمی استادان ایرانی داخل و خارج کشور، مراکز علمی معتبری را برای تربیت و آموزش نیروهای متخصص و مدیران آینده کشورهای میزبان تأسیس کنیم.
این طرح در حد کلیات باقی ماند؟
- حاتمی: خیر، حتی نقشه اولیه دانشگاه پیشنهادی را آماده کرده بودم. به عنوان مثال در طبقه چهارم این دانشگاه، دفاتر ارتباطات صنعتی، پزشکی و نانوتکنولوژی ایران و امارات را در نظر گرفته بودم.
کشور امارات با این طرح مخالفتی نداشت؟
- حاتمی: خیر، دولت امارات هیچ مخالفتی با این طرح نداشت و حتی حاضر بود وام مناسبی برای تأسیس این دانشگاه در اختیار هیئت مؤسس قرار دهد البته به شرطی که از شخصیتهای علمی انتخاب میشدند نه یک عده سیاسیون.
برای بودجه تأسیس دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان هم فکری کرده بودید؟
- حاتمی: بله، ما میتوانستیم از وامی که کشور امارات در اختیارمان قرار میداد استفاده کنیم. وامی که کشور امارات برای راهاندازی دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان اختصاص می داد از محل دریافت شهریهها ظرف مدت 10 سال تسویه میشد و از طرفی پیشبینی شده بود که بخشی از ظرفیت دانشگاه جامع ایرانیان برای مدت 10 سال به شعبههای دانشگاه پیامنور، آزاد و شهید بهشتی در دبی اجاره داده شود چون هر سه دانشگاه در حال حاضر هزینه هنگفتی را سالانه به عنوان اجاره ساختمان به خارجیان میپردازند اما از این طریق اولاً این سه دانشگاه به محل شایسته نظام آموزش عالی کشورمان منتقل میشدند، ثانیاً وام دریافتی برای احداث ساختمان دانشگاه نیز از این طریق پرداخت میشد.
به این ترتیب پس از مدتی، یک ساختمان مجلل بزرگ با کارکرد علمی و آموزشی در تملک دانشگاه جامع ایرانیان قرار میگرفت و در گام بعدی میتوانستیم شعبات دانشگاه را در سایر کشورهای مستعد تأسیس کنیم و از این طریق زیرساختی مناسب و بادوام را برای همکاریهای علمی و فرهنگی بینالمللی فراهم کنیم.
فکر میکنید تا چه حد اماراتیها از این دانشگاه استقبال میکردند؟
- حاتمی: خانوادههای اماراتی عمدتاً متدین هستند و نگران وضعیت عاطفی و تربیتی فرزندانشان که مبادا در دوران تحصیل در کشورهای غربی از ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و سنتهای حسنه اخلاقی فاصله بگیرند. تعداد قابل توجهی از آنها حاضر بودند فرزندانشان در دانشگاههای داخل ایران تحصیل کنند اما موانعی وجود داشت. بنابراین در صورت تأسیس دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان در امارات یک ظرفیت و یا پل ارتباطی مناسب به وجود میآمد و از آنجا که به فارغالتحصیلان مدرک معتبر ایرانی داده میشد، مقدمات کار برای ادامه تحصیل آنها در دانشگاههای داخل کشور نیز فراهم میشد.
*فارس: طرح راهاندازی دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان چگونه سر از شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور سر در آورد؟
- حاتمی: به هرحال من هم مانند سایر رایزنان فرهنگی، نماینده شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور در محل مأموریتم بودم و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به من اعلام کرد که برای انجام طرحهای بزرگ، بودجههای مناسبی در اختیار آقای ملکزاده دبیر این شورا قرار گرفته است و من هم در ادامه پیگیریهایم برای به نتیجه رسیدن تأسیس این دانشگاه نزد آقای ملکزاده رفتم و همه طرحها از جمله طرح راهاندازی این دانشگاه در امارات را برای وی توضیح دادم. ملکزاده هم از طرحها استقبال کرد و گفت "برو جلو. ما از شما پشتیبانی میکنیم. برو و ما و آقای مشایی را در امارات جا بینداز. " من از جمله آخر ملکزاده ناراحت شدم چون در تلاشهایم به تنها چیزی که فکر نکرده بودم جا انداختن افراد بود. به هر حال متوجه شدم اهداف ما با هم متفاوت است و این آخرین جملهای بود که بین ما ردوبدل شد.
آیا از ابتدا قرار بود این دانشگاه با نام "جامع بینالمللی ایرانیان " نامگذاری شود؟
- حاتمی: بله، دقیقاً همین عنوان در مکاتبات قبلی استفاده شد. منظورم از جامع این بود که این دانشگاه تکرشتهای نباشد بلکه در رشتههای مورد نیاز کشورهایی که در آنها تأسیس میشود، فعالیت کند.
پس از جلسهای که با آقای ملکزاده درباره راهاندازی این دانشگاه برگزار کردید، آیا موضوع را رها کردید؟
- حاتمی: خیر، موضوع را پیگیری کردم ولی هیچگاه آقایان به من اطلاع ندادند که این طرح را به تصویب رساندهاند تا اینکه هفته گذشته وزیر علوم و معاون آموزشی وی و یکی از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در رسانهها اعلام کردند که تصویب دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان براساس طرح رایزن فرهنگی در امارات بوده است، بنابراین هفته گذشته با دکتر قربانی قائممقام امور بینالملل وزیر علوم تماس گرفتم و وی به من گفت "بله درست است، طراح اصلی تأسیس دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان شما هستید ولی ما آن طرح را کمی تکمیل کردیم و به تصویب رساندیم ". به آقای قربانی گفتم آیا این طرح بنده بوده است یا خیر؟ که پاسخ داد، بله طرح شما بوده است. دوباره به وی گفتم در کجای طرح من گفته شده که این دانشگاه در داخل کشور تأسیس شود که حالا دعوا بر سر این است که این دانشگاه در تهران یا کیش تأسیس شود؟ چرا آقایان این طرح دانشگاهی را نزد سیاسیون حراج کردهاند؟ بقایی، مشایی و ملکزاده چه سابقه علمی دارند و کدام کشور اینگونه افراد را به عنوان اعضای هیئت مؤسس دانشگاه میپذیرند؟ به بنده پاسخ دهید که سابقه علمی ملکزاده چیست؟ قربانی در پاسخ به من گفت "فعلاً که این طرح روی هواست ". به وی گفتم آیا این درست است که بعد از آن همه تلاش و پیگیری هیچ خبری به من ندادهاید و حالا که موضوع در رسانهها منعکس شده، اعلام میکنید این همان طرح شماست؟ آیا این رسم جوانمردی است؟ اگر طراح این دانشگاه من هستم و برای تحقق آن با همه موانع و مخالفان درگیر شدهام، جزئیات و اهداف آن را بهتر از شما میدانم اما شما طرح بنده را گرفته و تحریفش کردهاید و حالا میگویید که تکمیلش کردیم؟
نظرتان درباره اینکه این آقایان طرحتان را تحریف کردهاند، چیست؟
- حاتمی: این اولین باری نیست که از طرحهایم سوء استفاده کردهاند. درد من این است که دانشگاهی را که براساس اعتقاد قلبی و با اهداف بلندمدت طراحی کردم این آقایان فدای خواستههای چند روزه خود کردند. مطمئن هستم که حضور شخصیتهای دولتی به عنوان اعضای هیئت مؤسس دانشگاه جامع بین المللی ایرانیان موجب میشود تا هیچ کشوری به آن اجازه فعالیت ندهد. 20 سال در دانشگاههای مختلف تدریس کردهام و بخشی از عمرم را صرف اینگونه طرحها کردم و آنها را از جایی کپیبرداری نکردم. آرزوی من این بود که استادان و اندیشمندان تراز اول ایرانی اعضای هیئت موسس آن باشند تا این دانشگاه مقبولیت بینالمللی پیدا کند نه یک سری از سیاسیون. چرا این طرح را بدون اجازه من تغییر دادند؟ کدام کشور مقامات سیاسی و دولتی خود را به عنوان اعضای هیئت مؤسس یک دانشگاه معتبر بینالمللی میپذیرد؟
یادم هست زمانی مد شده بود و میگفتند که هیچکس نباید دو شغله باشد چون جرم محسوب میشود و هر کس که خدای نکرده این خلاف را مرتکب شود باید در دادگاه محاکمه شود. حالا نمیدانم بالاخره این آقایان را چه تعداد شغل و مسئولیت و منصب اشباع خواهد کرد؟
اگر اکنون به شما پیشنهاد دهند که عضویت هیئت مؤسس و یا هیئت امنای دانشگاه ایرانیان را قبول کنید، آیا میپذیرید؟
- حاتمی: با این وضعیتی که آقایان اکنون برای این دانشگاه درست کردهاند، نمی پذیرم. اگر این طرح به حالت اولیه باز نگردد دیگر جواب نخواهد داد. رسم جوانمردی حکم میکرد که حداقل از خودم بپرسند که اهداف و شیوههای اجرایی پیشنهادیام چه بوده است.
شما چه اسم دیگری به جز دزدی طرح روی این اقدام میگذارید. خواهش میکنم اسم دیگری برای تحرکاتی که این آقایان در قبال تغییر این طرح انجام دادهاند، بگذارید؟ این افراد در واقع طرح بنده را تحریف کردهاند و حاضرم رو در روی ملکزاده، وزیر علوم، مشایی، ارسلان قربانی و نادریمنش این مطالب را مطرح کنم. مروت حکم میکرد که این آقایان حداقل از من میپرسیدند چرا اعتقاد داری دانشگاه ایرانیان غیردولتی و غیرسیاسی باشد. طرح دانشگاه ایرانیان جزو مصوبات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است و اکنون باید این سازمان مدعی باشد که چرا این طرح طور دیگری از آب درآمده است. آقایان اگر راست میگویند رو در روی من بایستند و اعلام کنند که این طرح برای من نبوده است.
آیا فکر میکنید سایر طرحهایتان هم در معرض سوء استفادههای بعدی قرار بگیرد؟
- حاتمی: بله، بنابراین مجبورم سایر طرحهایم را هم اعلام کنم تا بار دیگر امثال این آقایان آنها را مثلاً تکمیل نکنند و زحمت و رنج عضویت در هیئت مؤسس، آنها را هم به جمعی ازشیفتگان خدمت ندهند. این طرحها عبارت است از راهاندازی سایت ایران و امارات و جشنواره سراسری و سالانه فرهنگی و هنری ویژه ایرانیان مقیم امارات که به مدت دو سال درامارات راهاندازی شد اما به دلیل عدم حمایت لازم از فعالیت خود باز ایستادند. تأسیس مرکز اطلاعرسانی که مقدمات اولیه برای راهاندازی یک مرکز تلفن 118 نیز انجام شد تا هر ایرانی هنگامی که وارد کشور امارات میشود و با مشکلی مواجه میشود بتواند با آن تلفن تماس بگیرد و مشاوره لازم را دریافت کند.
تأسیس رادیوی گردشگری، راهاندازی نمایشگاه دائمی ایرانشناسی در امارات و راهاندازی تورهای گردشگری مشترک میان ایران و امارات از دیگر طرحهای بنده بود و منظورم از این طرح آن بود که گردشگران جهانی را در طرحی مشترک به ایران و امارات بیاوریم. در واقع این تورها قرار بود 10 روزه باشد 5 روز در امارات و 5 روز در ایران. این طرح موجبات بهرهگیری از زیرساختهای موجود در امارات مانند خدمات هواپیمایی و هتل های مطلوب امارات را در کنار مکانهای جذاب گردشگری و میراث فرهنگی در ایران فراهم میساخت، البته مسئولان اماراتی آماده امضای قرار داد هم بودند اما از سازمان گردشگری ایران هیچ خبری نشد.
طرح دیگر من تأسیس سرای هنر ایرانیان و انجمن زبان فارسی و ایرانشناسی بود که هر دوی آنها شکل گرفت اما به دلیل عدم حمایت از فعالیت خود باز ایستادند. طرح جشنواره سالانه تکریم چهرههای ماندگار ایرانی مقیم امارات، تأسیس خبرگزاری عربی، علمی، فرهنگی، و هنری، همایش سالانه بینالمللی با موضوع بررسی جایگاه و نقش اندیشمندان ایرانی در شکوفایی علوم و تمدن اسلامی، همایش بینالمللی سالانه بررسی نهاد خانواده فرصتها و تهدیدها و تأسیس شبکه ماهوارهای تلویزیونی از دیگر طرحهای بنده بود.
به هرحال در طی سه سال مأموریتم با داشتن تنها یک کارمند محلی و بودجهای ناچیز و علیرغم همه موانع، چهار مورد از طرحهایم اجرا شد، البته ادامه و تکمیل آنها به حمایت مالی نیاز داشت.
با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیارمان قرار دادید، در پایان اگر مطلبی دارید بفرمایید.
- حاتمی: باتشکر از شما. امیدوارم با این روشنگریها آقایان از اینگونه تحرکات خود دست بردارند و اگر طراح این دانشگاه بنده هستم، اعلام میکنم آقایان با دست بردن در این طرح شکست حتمی آن را رقم زدهاند.
شما می توانید آخرین اخبارایران و جهان رادر"واحداخبارواطلاع رسانی راسخون"مشاهده نمایید.