شالوده شخصیت کودک با اعتماد و محبت از سوی والدین شکل میگیرد. اضطراب اجتماعی پدیدهای که در آن کودک با از دست دادن اعتماد به نفس خود، از ارزیابی و نگاه منتقدانه دیگران نسبت به خود گریزان است.
به گزارش راسخون به نقل از باشگاه خبرنگاران، دکتر مهناز یزدانفر روانشناس و استاد دانشگاه در زمینه اضطراب اجتماعی کودکان گفت: اضطراب اجتماعی اختلالی است که فرد در آن از ارزیابی و انتقاد دیگران نسبت به خودگریزان است، آنچه که در اضطراب اجتماعی کودکان بسیار موثر است سبک فرزند پروری و تربیتی خانوادهها و روابط والدین با فرزندان است.
وی در تصریح علل زمینهای اضطراب اجتماعی کودکان ادامه داد: سه سبک فرزند پروری مقتدرانه، سهلانگار و دیکتاتور مورد توجه است که متأسفانه سبک دیکتاتوری که در آن امر و نهی، باید ونبایدهای صرف، انتقادات مکرر والدین به رفتار کودک و عدم پذیرش او و در نتیجه کاهش اعتماد به نفس کودک از عوامل اضطراب اجتماعی در کودکان است.
وی ادامه داد: علاوه بر آن، تعارضات و مشاجرات والدین که سبب بیتوجهی آنان به کودک است نیز از پیش زمینههای اضطراب اجتماعی در کودکان است.
این استاد دانشگاه در رابطه با چگونگی برخورد با اجتماع در این کودکان گفت: شالوده شخصیت انسان در 5سال اول شکل میگیرد در این زمان تا 11سالگی اگر حتی یک والد به خودی خود دیکتاتور و منتقد باشد، کودک اعتمادبه نفس خود را از دست میدهد و به دلیل اینکه همیشه مورد سرزنش و امرونهی قرار میگیرد برای تایید شدن سعی میکند به شیوه ای که والدینش میپسندند عمل کند.
وی تصریح کرد: در این بین کودکی که از سوی خانواده خود به عنوان یک فرد موثر پذیرفته شده، بااعتماد به نفس پایین و افکار منفی وارد اجتماع بزرگتر میشود. ترس ونگرانی از مورد انتقاد قرار گرفتن، ترس از بهتر نبودن، ترس از پذیرفته نشدن وتنهایی او را به سمت هماهنگ شدن با گروهی که او را میپذیرند سوق میدهد.
یزدان فر در زمینه تأثیر اضطراب اجتماعی بر پیشرفت اجتماعی کودکان گفت: اضطراب اجتماعی با نگرانی که در فرد ایجاد میکند، او را از رهبری گروه منصرف میکند و کودک نمیتواند در موقعیتهای مختلف اجتماعی به خوبی و موثر عمل کند. همچنین درصدد پرورش استعدادهایش بر نمیآید و از آنها استفاده نمیکند. اعتماد به نفس شروع یک کار و قدرت پیوستن به گروه و ابراز وجود را ندارد.
وی تأکید کرد: اضطراب اجتماعی همچنین روی جرأت ورزی فرد تأثیر میگذارد و کودک قدرت(نه گفتن) را از دست میدهد. این امر میتواند سبب روی آوردن کودک مضطرب به گروههای اجتماع ستیز شود؛ گروههایی که برای رسیدن به اهداف خود، در پذیرش اینگونه افراد مستعد هستند. کودک مضطرب ناخودآگاه به سمت این گروهها کشیده میشود و در نهایت این امکان وجود دارد که به بزهکاری این کودکان منجر شود.
یزدانفر در رابطه با تأثیر جنبههای رشد از اضظراب اجتماعی بیان داشت: اضطراب اجتماعی بر روی تمامی جنبههای رشد تأثیر گذار است. از نظر شناختی کودک به دلیل تبعیت از دستورات به شناخت مناسبی از محیط دست نمییابد. در یادگیری با مشکل روبرو میشود؛ به خصوص در مدرسه به دلیل عدم اعتماد به نفس بازدهی مناسبی ندارد و دچار افت تحصیلی میشود.
وی ادامه داد: به دلیل افت عاطفی که در کودک ایجاد شده، تغذیه او هم تحت تأثیر قرار میگیرد.
کم رویی و عدم ابراز خود باعث میشود کودک در روابط دوستی خود با مشکل مواجه شود. به دلیل نگرانیهای ذهنی کودک دچار اختلالات خواب میشود و امکان دارد به صورت شبادراری خود را نشان دهد. اگر این اختلال درمان نشود به اختلالات شدیدتر همچون افسردگی، فوبیها، وسواسهای فکری و عملی و... منجر میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: نقش مادر در زندگی بسیار مهم است مادر به عنوان اولین فردی که به کودک اعتماد و محبت میکند نقش مهمی در زندگی کودک خود دارد. همچنین والدین با کاهش تنشها وتغییر سبک فرزندپروری به سمت مطلوب، پذیرفتن کودک به عنوان شخص منحصربه فرد،به رشد اعتماد به نفس او در حد اعتدال کمک کرده و از بروز چنین اختلالاتی پیشگیری کنند.
/111/