چهارشنبه، 5 شهريور 1399
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سعید عظیمی
موارد بیشتر برای شما

از حنجر مصطفی رجز خواهم خواند

تصویرسازی عاشورا
« جهت مشاهده کیفیت و اندازه اصلی، بر روی تصویر کلیک نمایید. »
از حنجر مصطفی رجز خواهم خواند

از حنجر مصطفی رجز خواهم خواند

رسیده بود به میدان و خدا می‌داند از خیمه‌ها تا میدان را با پای دل چطور آمده بود.
که اینک هنگامۀ عاشقی ست...
.
هم از حسن بود هم از حسین و همین کافی بود که شجاعت هزاران سرباز جنگی را در دل داشته باشد و دیگر مگر سن مهم است وقتی که حسین و حسن را در سینه داری...
و قاسم به‌سان کهنه سرباز معرکه‌های پر خطر با صلابت لب گشود:
.
إن تُنکِرونی فَأَنَا فَرعُ الحَسَن      
سِبطُ النَّبِیِّ المُصطَفی وَالمُؤتَمَن
هذا حُسَینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَن    
بَینَ اُناسٍ لا سُقوا صَوبَ المُزَن
.
رجز که می‌خواند لحظه‌ای حسن بود لحظه‌ای حسین و دگرباره مرتضی...
و مگر شیرین‌تر از شهادت در راه امامش در نظر داشت!؟
هیئت هنر



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.