سه‌شنبه، 11 شهريور 1399
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سعید عظیمی
موارد بیشتر برای شما

افتادی و دنیای من پاشید از هم

تصویرسازی محرم
« جهت مشاهده کیفیت و اندازه اصلی، بر روی تصویر کلیک نمایید. »
افتادی و دنیای من پاشید از هم
تصویرسازی محرم

افتادی و دنیای من پاشید از هم
دست در گردن اسب آورد و اسب او را سوی لشکر دشمن برد...
وقتی روح به حنجر او رسید به بانگ بلند گفت:
«ای پدر!
این جد من پیغمبر است که جامی پر به من نوشانید که دیگر تشنه نشوم و‌ گفت:
العجل، العجل! بشتاب، بشتاب که تو را جامی آماده است!»
بیفتاد.
حسین بیامد و بر سر علی بایستاد. روی بر روی او نهاد.
حمید ابن مسلم گفت: «آن روز این سخن از حسین شنیدم که می‌گفت: خدا بکشد آن گروهی را که تو را کشتند.»
اشک از دیدگانش روان گشت و گفت:
«علی علی الدنیا بعدک العفی»
بعد از تو خاک بر سر دنیا علی علی...
صدای حسین به گریه بلند شد و کسی تا آن زمان صدای گریۀ او را نشنیده بود...

برشی از کتاب آه
 
هیئت هنر



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما