مزایا و معایب جذب نیروهای تازه کار و جوان در روند جهش تولید در صنایع صادراتی
در مباحث اقتصاد کلان، بهطور کلی رشد و توسعهی اقتصادی یک کشور در گرو افزایش تولید ناخالص ملی است. برای کشوری نظیر ایران که اقتصاد آن بسیار وابسته به نفت است، کاستن این وابستگی همواره دغدغهی مهم دولتمردان و اقتصاددانان این کشور بوده است. زیرا هرچند نفت یک ثروت ملی بسیار ارزشمند است، اما وابستگی اقتصادی به آن، محدودیتهای بیشماری را در مسیر رشد و توسعهی اقتصادی کشور به همراه دارد. (1)از این رو، راه کارهایی مانند جهش تولید و توجه به صنایع صادراتی، همواره مورد توجه بوده و هست. یکی از عوامل موثر در رسیدن به این اهداف، مدیریت، پرورش، و استفاده بهینه از منابع انسانی موجود در کشور است؛ به همین جهت توجه به قشر جوان که قلب تپندهی نیروی انسانی کشور محسوب میشود، از ملزومات آن خواهد بود.
مبانی نظری رشد اقتصادی
شناسایی منابع رشد اقتصادی و معرفی آن ها، همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است. متخصصان علم اقتصاد، براساس روابط حاکم بر الگوی رشد اقتصادی، قوانینی را در توصیف رشد یک اقتصاد ذکر کردهاند که توجه به آن ها خالی از لطف نخواهد بود. (2)-
قانون اول
- میزان رشد یک اقتصاد، به طور مستقیم به میزان رشد بخش تولید آن مربوط میشود.
-
قانون دوم
- افزایش در میزان رشد خروجی بخش تولید، موجب افزایش در بهروهوری نیروی کار در این بخش میشود که قسمتی از افزایش رشد، خروجی ناشی از افزایش بهرهوری عوامل تولید بخش مذکور است.
-
قانون سوم
- با افزایش میزان رشد خروجی در بخش تولید، بهرهوری در بخش غیرتولیدی افزایش مییابد.
از قوانین فوق برمی آید که بخش تولید، موتور رشد و توسعهی یک اقتصاد است و افزایش بهرهوری نیز، لازم و ملزوم آن به شمار میرود. در پژوهشهای فراوانی که در سطح جهانی دربارهی اهمیت بهروهوری در رشد اقتصادی انجام شده است، قریب به اتفاق، به نقش پررنگ بهرهوری نیروی کار، اذعان داشته اند.
حوزه بهره وری نیروی کار نیز به نوبهی خود با چالشهایی درگیر است که شناخت آن ما را در رسیدن به هدف این مقاله یاری میکند. برخی چالشهای موجود در حوزهی بهره وری نیروی کار عبارتند از:
- عدم تناسب میان تخصص افراد و مهارت مورد نیاز مشاغل
- ساختار سنتی و غیر رقابتی اقتصاد و عدم تمایل جدی برای جذب نیروی کار متخصص
- بهروز نبودن آموزشهای نیروی کار
- تعداد کم و نامتناسب پژوهشگران و مخترعان (3)
مدیریت منابع انسانی
تمامی این چالشها حاکی از نیاز به یک موضوع مهم به نام مدیریت منابع انسانی است. وظایف بسیاری برای مدیریت منایع انسانی تعریف شده است، اما میتوان مهمترین آن ها را جذب و استخدام، و آموزش و توسعهی نیروی انسانی دانست. جذب و استخدام درست و هدف مند، کلید موفقیت در مدیریت منابع انسانی است.به کارگیری نیروهای جوان
قشر جوان، منابع انسانی تازه نفس یک کشور هستند که میتوانند موتور رشد و توسعهی کشور را با سرعت هرچه بیشتر به حرکت در بیاورند. از طرفی نرخ بیکاری چالش بسیار خطرناکی است که باید با راهکارهایی همچون جهش تولید و به کارگیری جوانان، با مقابله با آن پرداخت.در کشوری نظیر ایران که قشر عظیمی از نیروی انسانی آن را جوانان تشکیل میدهند؛ باید با استفاده از سیاستگذاریهای درست و مشارکت دادن جوانان در روند جهش تولید و صنایع صادراتی، از این سرمایه ملی و فرصت خدادادی برای رشد اقتصادی و آبادانی هر چه بیشتر کشور بهره جست.
مزایای به کارگیری نیرویهای جوان
ما امروزه با نرخ بیکاری شتاباتی رو به رو هستیم و این در حالی است که هر سال به تعداد فارغ التحصیلان جوان نیز افزوده میشود. قطعا بخشی از این اتفاق به خاطر عدم دانش کافی از مزایای به کارگیری نیروهای جوان و فوایدی است که جوانان برای تجارت به ارمغان می آورند. برخی از مهمترین ویژگی های جوانان به شرح زیر است: (4)-
اشتیاق کاری و چشمانداز جدید
-
رشد و توسعه فردی
-
کاهش هزینه ها
-
فنآوری محور
-
سازگاری و چابکی
معایب به کارگیری نیروی جوان
در واقع معایب به کارگیری نیروی کار جوان، مزایای به کارگیری نیروی کار مسن تر را نشان میدهد. هرچند مزایای بسیار ارزشمندی را در به کارگیری نیروهای جوان برشمردیم، اما بی توجهی به معایب آن و عدم جذب نیروی انسانی مناسب، مسلماً ضررهای جبران ناپذیری را تحمیل خواهد کرد. در اینجا به بررسی چند مورد مهم میپردازیم که نیروی کار جوان فاقد آن ها هستند و نیروی کار باتجربه و مسنتر در این موارد ارجحیت دارند. (5)-
کمبود تجربه
-
ناآشنایی با فضاهای تولیدی و اقتصادی
از طرفی موفقیت تجاری، با تولید و خدمات با کیفیت و علاوه بر این ها، با روابط محقق میشود. کارکنان مسن تر، به دلیل اینکه مدت بیشتری در بازار کار بوده اند، طبیعتا زمان بیشتری برای ایجاد یک شبکهی ارتباطی با افراد حرفهای صنایع داشته اند. بنابراین، استخدام چنین فردی به معنای آوردن این ارتباطات مهم به شغل جدید و افزایش اعتماد مشتریان خواهد بود. آن ها به لطف اعتباری که دارند، دریچههای جدیدی را پیش روی شرکتهایشان میگشایند.
-
عدم وفاداری و ثبات
بنابر مطالعات انجام شده، 58 درصد از کارگران جوان، کمتر از سه سال در شغل خود باقی میمانند در حالی که میانگین این رقم در کارکنان مسنتر، هفت سال است.
-
نداشتن رویکرد و تفکر بلندمدت
مواردی از این قبیل هر کارفرمایی را راغب میکند تا بهجای نیروهای جوان، نیروهای مجرب و مسن تر را استخدام کند. با این حال مزایای جذب نیروی جوان که قبلا ذکر شد، نه تنها قابل چشم پوشی نیست بلکه در اکثر موارد به کارگرفتن آن ها سودمندتر هم هست.
راهکارهای به کارگیری جوانان
از مطالب فوق چنین برمیآید که استفاده از ظرفیت نیروی انسانی جوان کشور نیاز به ساز و کاری مناسب و مدیریتی هدفمند دارد. مدیریتی که با به کارگیری نیروهای جوان، نیازهای فنآورانه و دانشبنیان کشور را برآورده کند و با استفاده از افراد مسنتر و باتجربه در کنار آن ها، خلأ کمتجربگی جوانان را پرکند. جوانان نیز در کنار این نیروهای مجرب و کارکشته، سعی بر کسب تجربه کنند.به طور نمونه، بازار صادراتی را میتوان نام برد که نیازمند نوآوری و تجربه است. بدیهی است که برای تولید محصولاتی که توانایی رقابت جهانی داشته باشند، باید خلاقیت و نوآوری داشت؛ با وجود این، بدون داشتن تجربه و شناخت کافی ازاین بازار، موفقیت در این عرصه عملا غیرممکن است.
نیروی جوان برای حضور موثر در بازار های صادراتی باید علاوه بر تکیه بر توان و تخصص تئوریک خودش، سعی بر کسب تجربه و سازگار شدن با فضای جهانی داشته باشد.
به طورکلی میتوان گفت که جوان گرایی همه جانبه درست نیست؛ بلکه بهرهوری منابع انسانی، نیازمند یک تعادل حیاتی میان قشر جوان و نخبه و افراد مجرب تر است. البته این ایجاد تعادل باید بر مبنای اولویت قراردادن جوانان باشد، زیرا که آمار بالای جوانان تحصیلکرده و نخبه و جویای کار در کشور، حاکی از منبع ازرشمندی است که باید هرچه زودتر در مسیر پیشرفت و رشد اقتصادی کشور به کار گرفته شود. در غیر این صورت نرخ فزاینده بیکاری به تدریج اقتصاد کشور را زمینگیر خواهدکرد.
پیشنهادها
باید گامهایی در راستای آمادهکردن هرچه بیشتر جوانان برای ورود موثر به بازار کار، و بر طرفکردن کاستیهای آنان برداشته شود. هدفمند و کارمحور کردن آموزش ها در سطح دانشگاه راهکاری است تا افراد توانایی بیشتری در برعهده گرفتن شغلی داشته باشند که برای یاد گرفتن آن سال ها زحمت کشیده اند. بنابراین گام اول، افزایش مهارت و تجربه و دانش عملی دانش آموختگانی است که هنوز مسیر خود را در دنیای کار باز نکرده اند.اما گام دوم که بسیار اساسیتر است، توجه به برنامه ریزی آموزش، از همان ابتدای تحصیل کودکان است. جامعه به افرادی با تفکر خلاق، مبتکر، علاقه مند و دارای روحیهی همکاری نیاز دارد. در سیستم آموزش فعلی که تمام توجه روی کودکانی است که تنها از هوش ریاضی بالایی برخوردارند، سایر توانمندی های کودکان نادیده گرفته می شود.
پرورش خلاقیت، توان خودابرازی و قدرت اعتماد به نفس، به حضور انسان هایی توانمند با استعدادهایی شکوفا در جامعه منجر می شود. انسان هایی که شغل خود را براساس استعدادها و توانمندی های خود انتخاب کردهاند و از آن لذت می برند و به سوی موفقیت خود و جامعه به طور خستگی ناپذیری پیش می روند. سال های اول مدرسه برای کودکان، می تواند زمان مناسب کشف توانمندی های آن ها باشد تا در بزرگسالی، به سوی رشته تحصیلی یا کاری که با علایق و خواسته هایش هم راستا باشد، پیش بروند. (6)
نتیجه گیری و جمع بندی
با نگاهی کلی به شرایط موجود در ایران و کشورهای توسعه یافته به راحتی در می یابیم که جهش تولید و توجه به صنایع صادراتی، یگانه راهکار رشد دهندهی اقتصاد کشور است. برای رونق هر چه بیشتر تولید ملی، فتح بازارهای جهانی و رقابت در عرصه های بین المللی، ما نیازمند درهم آمیزی نیروی جوانی و تجربه هستیم و این مهم تنها با مدیریت منابع انسانی و برنامه ریزی اساسی می تواند حاصل شود.پینوشتها
- رمضانپور، اسماعیل. جهانی شدن اقتصاد و اثرات آن روی اشتغال و بازار کار. موسسه کار و تامین اجتماعی، 1382.
- اشرف زاده، سیدحمیدرضا و مهرگان، نادر. اقتصادسنجى پانل دیتا. تهران: مؤسسه تحقیقات تعاون دانشگاه تهران
- شاه آباد ی، ابوالفضل. نقش رشد بهره وری کل عوامل در رشد بخش غیرنفتی اقتصاد ایران. مجله دانش و توسعه.
- www.unicef.org
- www.thebalancecareers.com
- www.donya-e-eqtesad.com