نگاهی به تاریخ وقف از شروع دوره سامانیان تا پایان دوره غزنویان
در سده های سوم و چهارم هجری، منطقه خراسان و ماوراء النهر تحت حکومت سلسله سامانیان و بعد از آن غزنویان قرار داشت. آن دوران، دوران پر رونقی بود. سنت وقف نیز یکی از عواملی بود که در این رونق فرهنگی، اقتصادی و علمی نقش پررنگی داشت. منطقه ماوراء النهر از گذشته محل عبور و تحرکات اقوام مختلف بوده است. به همین دلیل هم یکی از کانون های رونق فرهنگی و اقتصادی ایران به شمار می آید.در این دوران، وقف به عنوان عامل دینی در مباحث فقهی مذاهب مختلف اسلامی نیز جایگاه خاصی را به خود اختصاص داد و در نهایت توانست در رونق فرهنگ و تمدن اسلام مؤثر واقع گردد.
حال آن چه در این جا می خواهیم به بررسی آن بپردازیم، بررسی مصرف وقف و روشن نمودن شاخص ها و اولویت های واقفان در وقفیات، نقش وقف در رونق و تحولات فکری، فرهنگی و اقتصادی جامعه خراسان و ماوراءالنهر در دوره سامانیان تا غزنویان است. همچنین نقش طبقات و گروه های شرکت کننده و تأثیر گذار و ترسیم بینش حاکم در سنت وقف در آن منطقه جغرافیایی و برهه تاریخی نیز مشخص می شود. پس در ادامه با ما باشید.
ابتدا به تعریف دو مفهوم وقت و گروه های واقف در خراسان و ماورءالنهر می پردازیم:
الف-وقف
وقف در لغت به معنای ایستادن، آرام گرفتن و درنگ کردن است. ولی در فقه، حبس عین ملک یا مالی و بخشیدن منفعت آن برای هدفی خاص که در نتیجه آن، ملک از تصرف واقف بیرون می آید، گفته می شود. عواید حاصل از موقوفه فقط برای مقاصدی که واقف معین کرده است باید استفاده شود. (1)ب-گروه های واقف در خراسان و ماورءالنهر
در دوره سامانیان، امیران این سلسله همچون امیر اسماعیل سامانی، کسی است که در ابتدای تأسیس سلسله در وقف حضور داشت. دیوانیان را می توان به عنوان سر دسته این گروه نام برد. در دوره غزنویان نیز سلطان محمود، سلطان مسعود و نصربن ناصر در وقفات مشارکت داشتند.می توان از سوری بن معتز به عنوان آخرین فرد واقف این گروه یاد کرد. در بین گروه های مردمی نیز می توان از متمولان غیر وابسته به دربار و حکومت، اعیان و اشراف، اقلیت های قومی و مذهبی و فقها و علما به عنوان واقفان نام برد.
نهاد وقف چه تشکیلات و اداره هایی در آن زمان داشت؟
در ایران به ویژه در خراسان به دلیل گسترده شدن روز افزون وقف، نیاز بود که تشکیلات و اداراتی برای آن فراهم شود. در دوره سامانیان 10دیوان وجود داشت که در دربار ایجاد شدند. در رأس تشکیلات دیوانی شخصی قرار داشت که به آن خواجه بزرگ می گفتند. یکی از این ده دیوان، دیوان اوقاف بود که کار نظارت و اداره موقوفات را بر عهده داشت.در دوران غزنوی، قضات به تدریج در دیوان اوقاف وارد شدند. در این زمان فقها به تدریج در عرصه اجتماعی، سیاسی و علمی حضور یافتند. آن ها منصب قضات را بر عهده داشته و تولیت اوقاف نیز در دست آن ها بود. برای مثال در دوره غزنوی و حکومت سلطان محمود و سلطان مسعود، فقهایی از خاندان صاعدیان و تبانیان منصب قضاوت را بر عهده گرفتند. در رأس دیوان قضا کسی به نام قاضی القضات قرار داشت. (2) و (3)
او علاوه بر پادشاه به شکایات و دعاوی دیوانیان و مقامات حکومتی رسیدگی می کرد. گاهی اوقات نیز اجرای شرایط وقفنامه ها و رفع اختلافاتی که درباره اوقاف به وجود می آمد را بررسی می کرد. رسوایی در مقابل مردم و جریمه های مالی از جمله مجازات هایی بود که برای کسانی که قوانین وقف را رعایت نمی کردند در نظر گرفته می شد.
تولیت اوقاف را گاهی اوقات قضات نیز بر عهده می گرفتند. مثلاً در شهر نیشابور، ابوالحسن قاضی که داشمند و عالم بود، این منصب را به دست گرفت. علاوه بر دیوان قضا، در دیوان مظالم نیز امورات مربوط به وقف رسیدگی می شد. به طور کلی می توان گفت دیوان مظالم وظایفی دهگانه داشت که یکی از آن ها نظارت بر اوقاف بود. متولی در این دیوان بازرسی اوقاف خاص و عام و نظارت بر حسن اجرای شروط واقف و داوری درنزاع هایی مرتبط با وقف را بر عهده داشت. (4)
وقف چه کارکردهای اقتصادی از شروع دوره سامانیان تا پایان دوره غزنویان داشت؟
منطقه خراسان و ماورء النهر به دلیل رشد تجارت و شهرنشینی در قرون سوم و چهارم هجری، اهمیت بالایی یافت. مسافران و تجار فراوانی از این منطقه عبور می کردند. در نتیجه برای ایجاد تسهیلاتی برای مسافران نیاز به ساخت و ساز استراحت گاه ها به وجود آمد. در نتیجه بسیاری از اهداف و موارد مصرف وقف در جهت ایجاد بناها، تأسیسات بین راهی، خیریه انجام امور رهگذاران، به ثمر رسید.وقف برای ابن السبیل، در راه ماندگان و یا غربا نیز از همین دسته است. از آن جایی که با توجه به نقش تجاری منطقه، حضور تجار مختلف در آن جا بسیار مفید بود، تمامی گروه ها، درگیر رویکرد وقف شدند و ماورءالنهر انبوهی از منزلگاه مسافران گردید. برای روشن تر کردن نقش وقف در ایجاد تأسیسات بین راهی و پیامدهای آن می توان به دو موضوع زیر اشاره کرد. (5)
1-وقف و رباط سازی
رباط ها قبل از دوره مذکور جنبه امنیتی و دفاعی داشتند، اما در قرن سوم و چهارم به دلیل اهمیت منطقه این مکان ها برای اقامت مسافران، کاروان های تجاری و اقامت دانشمندان و صوفیان مورد استفاده قرار گرفتند. برای ساخت هرچه بیشتر این رباط ها لازم بود که گروه هایی از دربار نیز در کنار مردم قرار گرفته و کمک های مالی بکنند. قسمت بزرگی از نیازهای مالی برای ساخت این رباط ها از اداره اوقاف تأمین می شد. برای مثال دیه اسکجکت که یک منطقه تجاری با ارزش بود، توسط امیر اسماعیل سامانی برای ساخت رباط وقف شد. (6)می توان گفت در زمان سامانیان، وقف در خدمت منافع اقتصادی و تجاری درباریان قرار گرفته بود. ابوجعفربن سهل بن مرزبان از جمله کسانی بود که در این دوره وقف های زیادی را برای مسافران و در راه ماندگان انجام داد. در دوره غزنویان به دلیل جابه جایی مرکزیت سیاسی به شهر غزنه و اهمیت تجاری این شهر در ارتباط با هند، تلاش می شد تا بیشتر وقفیات در آن حوزه صورت گیرد. برای مثال اسبان وقفی در این دوره مورد استفاده قرار می گرفت.
در این قسمت می توان به این نکته نیز اشاره کرد که اوقاف درباریان بیشتر معطوف به نقاط مرزی بود اما گروه های مردمی به ساخت رباط در تمام راه ها و درون و بیرون شهرها می پرداختند. (7)
2-وقف و کاروانسراها و مهمانخانه ها
بنای دیگر در بین راه ها که برای اقامت مسافران و کاروان های تجاری استفاده می شد را کاروانسرا می گفتند. خراسان منطقه ای بود که در راه های آن تعداد زیادی کاروانسرا توسط گروه های مختلف به خصوص امرا و حاکمان سامانی ایجاده شده بود.البته نقش گروه های مردمی نیز در ساخت رباط ها و کاروانسرا ها کم رنگ نبود.علاوه بر کاروانسراها، اقامتگاه ها و مهمانخانه هایی هم در بین راه ها بودند که با پشتوانه وقف و برای مسافرین ساخته می شدند. اقلیت های دینی و نژادی فراوانی هم برای حفظ جایگاه و مرتبه خود در جامعه، دست به اوقاف می زدند. (8)
چه کارکرد های اجتماعی در آن دوره برای وقف در نظر گرفته شده بود؟
در آن زمان وقف یکی از راه هایی بود که حاکمان تمامی گروه ها و اقلیت های جامعه را طرفدار خود بکنند. در واقع گاهی اوقات وقف ها با اهداف اجتماعی انجام می شدند و از این رو به آن ها وقف های اجتماعی می گفتند. در این نوع از وقف ها هدف ارتقای سطح زندگی گروهی از جامعه بوده است. در همان زمان بود که در آرامگاه امام رضا (ع) نیز توسط حاکمان سامانی و غزنوی برای به دست آوردن دل اهل شیعه، اوقاف زیادی صورت گرفت.لازم به ذکر است که در همان زمان، خراسان به عنوان یکی از مراکز فعالیت های دراویش و اهل تصوف شناخته شد. تشکیلات خانقاهی از همین زمان به تدریج شکل گرفت. (9) و (10)
حتی در این دوره خیلی از موقوفات برای جلب توجه اهل تصوف و محکم تر کردن پایه های حکومت انجام گرفت. گروه دیگری که از موقوفات در این دوره بهره می بردند گروه های مستمندان و نیازمندان بودند. عالمان و فقیهان نیز همچون حاکمان این گروه ها را حمایت می کردند. البته می توان احتمال داد وقفیات حاکمی بیشتر با انگیزه بهبود پایگاه اجتماعی انجام می گرفته است.
شاید بتوان گفت کارکرد اجتماعی دیگر وقف، حراست از املاک خانوادگی بود. این گونه از املاکی که در خدمت خانواده و بازماندگان و مقابر سلطنتی قرار می گرفت، مراقبت می شد. توسعه همه جانبه شهر و رفاه شهرنشینان نیز از دیگر فواید و کارکردهای اجتماعی این سنت بود. (11)
کارکردهای علمی وقف
در این زمینه می توان گفت، وقف در تأمین معیشت عالمان و طلاب نقش پررنگی داشت. وقف باعث می شد این افراد با حفظ استقلال خود از دولتمردان به گسترش علم و دانش بپردازند. دو مذهب حنفی و شافعی در آن زمان در منطقه خراسان و ماورءالنهر وجود داشت. اما حنفیان از تسلط بیشتری در منطقه برخوردار بودند.بنابراین می توان گفت شافعیان کمتر از حمایت های دولتی برخوردار بودند و توسط همین سنت وقف بود که توانستند امرار معاش کرده و مدارسی وابسته به شافعیان را تأسیس کنند. مدرسه بیهقی یکی از این نمونه هاست. بعد ها حاکمان غزنوی نیز با استفاده از همین سنت، مدارس و مراکز حنفی را نیز گسترس دادند. (12)
جمع بندی و نتیجه گیری
آن چه در این جا به آن پرداختیم، تاریخچه وقف در قرن سوم و چهارم هجری در منطقه خراسان و ماورءالنهر بود. وقف در آن زمان کاربردهای اقتصادی، اجتماعی و علمی فراوانی داشت. بسیاری از موارد وقف در خدمت تأسیس رباط ها و آسایشگاه های بین راهی برای مسافران بود. حمایت از گروه های مردمی مانند دراویش، فقرا و شیعیان هم نیز نمونه هایی از کارکردهای اجتماعی آن بود. بهبود شهرها و افزایش امکانات شهری نیز همگی از نتایج سنت وقف بودند.یکی از اولویت های عمده واقفان در زمینه های علمی، ایجاد مراکز و مدارس برای گسترش هرچه بیشتر علم و دانش بود. در نهایت می توان گفت مجموعه ای از گروه های مردمی در وقف و اوقاف حضور داشتند.
البته ناگفته نماند که حکام نیز برای همسو کردن مردم و جلب توجه آن ها و در نتیجه محکم تر کردن پایگاه های حکومتی خود، در وقف شرکت می کردند. البته در بعضی از مواقع منابع مالی عمده ای برای وقف لازم بود که فقط گروه های دولتی و حاکمان می توانستند آن ها را تأمین کنند.
پی نوشتها
- ابن مکی، ترجمه کتاب امعه، ص 180-183
- بارتولد، ترکستان نامه، ترکستان در عهد هجوم مغول، ج 2، ص 493
- متز، تمدن ا سلامی در قرن چهارم هجری، ص 246-252
- باسورث، تاریخ غزنویان، ج 1، ص 176
- جیهانی، اشکال العالم، ص 179
- مقدسی، احسن التقاسیم، ج 1، ص 9-18
- ابن حوقل، صورت الأرض، ص 187
- کیانی و ولفرام، کاروانسراهای ایران، ص 1-2
- بیهقی، تاریخ بیهقی، ج3، ص870
- نرشخی، تاریخ بخارا، ص 22، بارتولد، ترکستان نامه، ج1، ص 279
- همان مورد 10، ص 260
- ابن فندق، تاریخ بیهقی، ص 271.