نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

به طور کلی وقف را می توان جزو دستورات و سنت های الهی در دین اسلام دانست. سنتی که پیامبر اسلام نیز بسیار به آن تاکید داشت و همیشه در رفتار و کردار خود سعی می کند این سنت را در جامعه ایجاد کند. اما به واقع معنی وقت چیست و چه جایگاهی در دین اسلام، جامعه اسلامی و سایر ادیان و مکاتب دارد؟ در ادامه مقاله به تمامی این سوالات پاسخ خواهیم داد.
پنجشنبه، 9 بهمن 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

وقف از نظر لغوی و از نظر قانون اساسی (ماده 55)  به معنی این است که عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود. در کلام ساده تر اگر بخواهیم این مفهوم را بیان کنیم، وقف به این معنی است که مالی شخصی (منقول یا غیر منقول) به نفع اجتماع و جامعه از فرد گرفته می شود و منافع حاصل از آن به جامعه متعلق خواهد بود.

این گرفتن و حبس مال هیچ اجباری ندارد و فرد خودش این کار را انجام می دهد. یعنی فردی با دستان خود و با اختیار و رضای قلبی، زمینی که دارد را در جهت ساخت مدرسه، مسجد یا حتی در جهت ایجاد زمین زراعی به سازمان اجتماعی می بخشد. این ارگان با در دست گرفتن مالکیت زمین، تنها سعی در مدیریت آن دارد و تلاش می کند که منافع حاصله از زمین را در جهت جامعه و افراد آن به کار ببرد.

از این رو زمین یا هر چیزی که وقف شده باشد استفاده از آن به صورت شخصی کاملا حرام است و منفعت آن باید برای کل جامعه باشد. این جزئی از قانون اساسی ما و جزئی از قانون الهی است که در اسلام آورده شده است.

به طور کلی می توان گفت که از نظر لغوی و قانونی، وقف کاری است که هر کسی می تواند آن را انجام دهد و هیچ ممانعتی برای آن وجود ندارد و هر ارگان خصوصی و دولتی می تواند این موارد وقف شده را مدیریت کند.

اما برای این که سوء استفاده ای از موارد وقف شده نشود و تضمین شود که سود آن قرار است به کل جامعه برسد، سازمانی تحت عنوان سازمان اوقاف در قانون ایران پیش بینی شده است که وظیفه آن نظارت و مدیریت اموال موقوفه است. در نظر داشته باشید که موقوفه به اموالی گفته می شود که وقف شده اند. اوقاف نیز به جمع وقف گفته می شود.

نکته مهم دیگر این است که در زمان پیامبر به جای استفاده از لفظ و لغت وقف از عبارت " صدقه جاریه " استفاده می شد. در حدیثی از پیامبر اسلام آورده شده است که: "بهترین یادگار و میراثی که انسان از خود به جای می گذارد سه چیز است: صدقه جاریه (وقف) که اجر و مزدش به او می رسد، دانشی که بعد از او (انسان) مورد عمل و استفاده واقع شود. فرزند شایسته ای که خیری در برداشته باشد."

به طور کلی می توان گفت که علت استفاده از "صدقه جاریه " توسط پیامبر این است که پیامبر و به طور کلی اسلام معتقد است که از مال وقف شده باید در جامعه استفاده شود و از سود و منفعت آن در جهت مدیریت بهتر جامعه و بهتر کردن زندگی مردم استفاده کرد. از آن جایی که این بخشش مختص یک یا چند نفر خاص نیست و در جهت رفاه عمومی وقف شده است، به آن صدقه جاریه نیز اطلاق شده است. (1)

 نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

جایگاه وقف در دین اسلام

به واقع می توان گفت که اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی و الهی، توجه ویژه تری به وقف و تاثیرات آن در جامعه داشته است. اسلام در کتاب مقدس خود قرآن و در سخن پیامبر خود سعی کرده است که همواره جامعه را به بهترین شکل و شیوه ممکن آن هدایت کند. در واقع بعد اجتماعی دین اسلام نسبت به سایر ادیان الهی دیگر بسیار بیشتر است.

با وجود این که از وقف و بخشش های اجتماعی در سایر ادیان مانند یهود و مسیحیت گفته شده است. اما در دین اسلام تنها به گفتن و توصیه کردن رضایت نداده است و انواع مختلفی برای مشخص کرده و حتی اسلام سعی کرده قوانین خاصی نیز برای آن بیان کند تا وقف و استفاده از آن در جامعه به درستی صورت بگیرد.

اما به طور کلی اسلام به وقف به دو صورت نگاه کرده است. در دیدگاه اول خداوند با مال اندوزی همواره مخالف بوده است. چه در اسلام و چه در سایر ادیان خداوند مال اندوزی و حرص مال را از بدترین بیماری های روحی می داند که باعث می شود انسان روح خود را از دست بدهد و خود را بنده شیطان کند. اگر توجه داشته باشید. انسان هایی که چیزی ندارند یا مال کمتری دارند دست بخشنده تری دارند. در حالی که انسان های پولدار خساست خاصی هم دارند.

پول و مال انسان را به دنیای فانی وابسته می کند و به نوعی به او اجازه نمی دهد که بداند دقیقا در دنیا چه خبر است. همسایه او به کمک احتیاج دارد یا نه و یا این که مانع از این می شود که به طور کلی انسانیت داشته باشد. این ذات ثروت است. ثروت درست مانند دریایی از آب شور است که هرچه از آن بنوشید بیشتر تشنه آن می شوید و مدام می نوشید و می نوشید بدون این که لحظه ای سیراب شوید. از این نظر وقف می تواند یک داروی پیشگیری محسوب شود که باعث می شود هنوز احساس بخشندگی در انسان زنده بماند و عملا روح انسان از زنجیرهایی که ممکن است ثروت اندوزی به روح انسان بزند را نجات دهد.

اما دید دیگر اسلام به داستان وقف از بعد اجتماعی است. اسلام به خوبی می داند که جامعه برای این که بتواند سرپا بماند به افراد خود نیاز دارد و فرد نیز برای این که بتواند نیازهای زندگی خودش را تامین کند به جامعه احتیاج دارد. رابطه این دو باهم اصولا به صورت بده بستانی است. اما برخی از نیازها در جامعه است که از نظر وسعت به نظر باید حکومت آن ها را انجام دهد اما از نظر منفعت و رتبه بندی لزوم اجرای آن، در رده های پایین برای حکومت قرار دارد. اما فرد به هرحال به این خدمات احتیاج دارد.

به طور مثال بهزیستی یا مسجد یا مدرسه ای در منطقه ای محروم و دور افتاده همیشه در اولویت های پایین یک حکومت قرار داد و مسلما است که مالیات عادی شهروندی قادر به پاسخگویی این نیازها نیست. وقف واژه ای است که باعث شده است این شکاف میان جامعه (حکومت) و فرد برطرف شود. یعنی بخشش یک مال باعث می شود که نیاز جامعه بدون درگیر شدن حکومت برطرف شود.

از این روست که پیامبر اسلام وقف را صدقه جاریه نامی‌ده است. نکته جالب توجه این است که خداوند در اسلام پاداش های بسیاری برای انواع وقف و بخشش در نظر گرفته است که این موضوع باعث شده است این کار فراتر این که باعث می شود که یک نیاز عمومی برطرف شود، خود فرد نیز نزد خدا از ارزش بالاتری برخوردار می شود. (2)

نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

قوانین اسلامی و فقهی در مورد وقف

وقف از آن جایی که یک داد و ستد و انتقال مال محسوب می شود، تحت قوانین عمومی تجارت اسلامی قرار می گیرد. در واقع اسلام از نظر تجارت و داد و ستد قوانین خاصی دارد که زمانی این قوانین اجرا شود و شرایط آن رعایت شود یک داد و ستد و انتقال مال می تواند شرعی باشد. عمده قانون تجارت ایران نیز بر اساس این قوانین نوشته شده است. همانطور که گفته شد وقف نیز جزئی از قوانین تجاری محسوب می شود از این رو شرایط عقد آن و یا شرایط باطل شدن آن باید به طور کامل مشخص باشد. به طور کلی اسلام چندین شرط در زمینه وقف دارد.

1-به طور کلی باید کسی که وقف می کند (واقف) رضایت قلبی در این زمینه داشته باشد. از این رو برای این که وقف از نظر شرعی درست باشد و قوانین اسلامی رعایت شود، صیغه ای تحت عنوان صیغه وقف خوانده می شود که طی آن فرد رضایت خود از وقف مال یا ثروت خود را اعلام می کند.

2-وقف نمی تواند مشروط به تحقق امری در آینده شود. یعنی وقف چیزی مانند نذر نیست و نمی توانیم بگوییم اگر فلان کار صورت بگیرد یا اگر فلان زمان برسد من مال خود را وقف می کنم.

3-وقف باید با دوام باشد. یعنی طی مدت زمان از بین نرود یا از آن کم نشود. از این رو عمدتا وقف ها مربوط به زمین یا ساختمان می شود.

4-خلع ید کامل صاحب مال از موقوفه، یعنی این که کسی که مالی را وقف می کند دیگر نمی تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر مال نظارت داشته باشد و بر آن تصمیم بگیرد. این وظیفه را باید به حاکم شرع واگذار کند.

5-نکته مهمی که باید آن را رعایت کرد این است که واقف نباید خود از منفعت مستقیم موقوفه بهره مند شود. یعنی چون زمینی را وقف کرده است، انتظار داشته باشد که بخشی از میوه باغ برای او منظور شود. این خلاف شرع و قانون الهی است.

این ها شرایط اختصاصی وقف در قرآن و سنت الهی محسوب می شوند. اما به صورت عمومی برای برقراری وقف و عقد قرارداد وقف یک سری شرایط عمومی نیز وجود دارد. از جمله این که واقف باید بالغ و عاقل باشد و جزو محجورین نباشد و در سلامت عقلی و روانی کامل اقدام به وقف کند. مسلما باید تمام مال به نام خود فرد باشد و نمی توان مالی را که شریکی در آن وجود دارد یا احتمال ارث بردن کسی در آن است وقف کرد. (3)
 

وقف از گذشته تا به امروز

 به طور کلی وقف تاریخچه ای طولانی دارد و همانطور که گفته شد قبل از اسلام و در سایر ادیان الهی نیز از وقف سخن گفته شده است. اما به واقع این اسلام بود که وقف را به طور کامل مطرح کرد و سعی کرد برای آن قوانین مختلفی وضع کند و به نوعی شکلی جدید و عملی تری به آن در جامعه بدهد.

بعد از اسلام در ایران، به واقع در دوره صفوی وقف به اوج خود رسید. در این دوران شاه عباس اول دست به وقف بخش قابل توجهی از املاک شاهانه به نفع جامعه کرد که این کار باعث شد این سنت حسنه جایگاه بالایی در جامعه پیدا کند. از معروف ترین این اوقاف را می توان حرم امام رضا در مشهد و حرم حضرت معصومه در قم دانست.

اما در دوران حاضر نیز وقف معنایی مهم و جامع دارد. به طوری که امروزه سازمانی به نام اوقاف مشغول بررسی و نگهداری و صیانت از اموال موقوفه است. به لطف این سازمان، وقف حالتی سازمانی تری به خود پیدا کرده است که از نتایج آن می توان به ایجاد انواع گروه های وقفی و خیریه ای دانست که به صورت تخصصی در حال کار هستند و به نوعی وقف امروزه از حالت مستحبی خود خارج شده است و به یک واجب تبدیل شده است و به نوعی هر کسی که می تواند به واسطه ای در این مسیر حضور دارد.

وجود انجمن ها و گروه های وقفی بستری فراهم کرده است که مردم عادی نیز بتوانند تنها با وقف و بخشش بخشی از مال خود کمک به ساخت یک مدرسه، بیمارستان یا ... کنند. (3)

به طور کلی می توان گفت که وقف و بخشش بخشی از مال امروزه جزئی از نیاز هر جامعه ای محسوب می شود. این موضوع باید در بطن جامعه وجود داشته باشد و دیدی فراتر از حاکمیت باید به آن داشت. در نظر داشته باشید که جامعه همیشه پر از نیاز است و اگر توقع داشته باشیم که حکومت و دولت به تنهایی بخواهد به این نیازها پاسخ بدهد عملا باید منتظر فروپاشی جامعه باشیم.

به طور کلی یادتان باشد که جامعه محلی برای همه ما محسوب می شود و ما در جایی به جز همین جامعه زندگی نمی کنیم. اگر خودمان و زندگی خودمان را دوست داریم باید سعی کنیم که جامعه خوب و قابل تحمل برای خود بسازیم. این یک واقعیت است. جامعه و هر فرد آن جامعه باید به یکدیگر کمک کنند. وقف یک راه مطمئن و قابل قبول است که می تواند جامعه را به سمت پیشرفت هل بدهد. این در حالی است که اسلام نیز بسیار آن را تایید کرده است. پس می توان گفت یک شرط جامعه اسلامی این است که در آن وقف حضور فعال داشته باشد. 
 

مقایسه وقف موجود در اسلام با دیگر ادیان

وقف مفهومی است که قبل از اسلام و حتی قبل از ادیانی مانند یهود و مسیحیت وجود داشته است. اگر بخواهیم به وقف از دید تاریخی نگاه کنیم متوجه می شویم که درست از زمانی که انسان ها دست به ساخت جامعه و تمدن زده اند، مفهوم وقف نیز به وجود آمده است. به واقع می توان در نظریات ارسطو، سقراط و افلاطون نیز جملاتی در مورد وقف پیدا کرد. چرا که این مفهوم دقیقا به جامعه تمام موجودیت آن مربوط است.

در کلام بهتر، زمانی که انسان یک فرد باشد و تنها برای خود زندگی کند هر کاری که انجام بدهد به خودش مربوط است و این اختیار را دارد که به شکل های مختلف زندگی خود را سپری کند. اما وقتی که با اولین انسان وارد رابطه می شود کم کم شکل و بعد دیگری به انسان اضافه می شود. از جمله این ابعاد می توان به ایجاد احساس بخشش اشاره کرد. اما این تمام ماجرا نیست. وقتی روابط انسان ها با یک دیگر گسترده تر می شوند و کم کم این روابط به سمت ساخت یک اجتماع می رود، بخشش یا هر نوع رابطه جمعی دیگر بعد بزرگ تری به خود می گیرد.

این بعد در انتهای خود و در زمانی که یک جامعه کامل و تمدنی مدرن داریم تبدیل به مفهومی به نام وقف می شود. از این رو وقف را یکی از اجزای جدایی ناپذیر اجتماع و جامعه می دانند. پس انتظار می رود ادیان الهی و ابراهیمی که همیشه مدعی بر هدایت انسان و جامعه انسانی به سمت مسیر و هدف بهتر است در مورد وقف سخن هایی گفته باشند که همین گونه هم است. اما به واقع می توان وقف در اسلام را کامل ترین و جامع ترین نظریه نه تنها در میان سایر ادیان بلکه به طور کلی در میان تمامی نظریات اجتماعی در مورد وقف دانست.

در ادامه سعی می کنیم که بیشتر و بهتر درباره این موضوع صحبت کنیم. هدف ما در این مقاله ایجاد یک مقایسه میان وقف در اسلام و وقف گفته شده در ادیان ابراهیمی دیگر مانند مسیحیت و یهودیت است. از این رو ابتدا به طور خلاصه وقف در سایر ادیان را بررسی می کنیم و سپس مفهوم وقف در اسلام را به شناختی که نسبت به سایر ادیان به دست آوردیم مقایسه می کنیم.  (4)
 

وقف در مسیحیت و جامعه آن ها

در دین مسیحیت وقف با عنوان بخشش به کار رفته است. مسیح معتقد است که بخشش چه در زمینه فردی و چه در زمینه اجتماعی از واجبات است و این را به نوعی جذاب بیان می کند. در کتاب مقدس مسیحیت آورده شده است که اگر فقیری در جامعه بر اثر فقر جان خود را از دست بدهد تمام افراد آن جامعه و تمام کسانی که نسبت به آن فرد بی توجهی کردند در نزد خدا قاتل محسوب می شوند. در کلام بهتر وقف در مسیحیت یک واجب محسوب می شود که ترک آن موجب عذاب الهی خواهد بود.

در زمان قرون وسطا همین دستور باعث شده بود که کلیساها سوء استفاده کنند و عملا بخشش و وقف را به نفع خود مصادره کرده بودند. همین امر باعث بدبینی مسیحی ها نسبت به قانون وقف شده بود. همین موضوع باعث شد که بعد از رنسانس و ایجاد انقلاب صنعتی کم کم روح انسان در زیر چرخدنده ها له شود و انسان به وضوح بداند که چیزی را از دست داده است.

این موضوع در کنار جنگ جهانی و خرابی های ایجاد شده باعث شد که انسان بداند و بفهمد که جامعه چیزی جز افراد آن نیست و این افراد و تک تک اعضای جامعه هستند که باید مسئولیت ساخت جامعه را برعهده بگیرند و دولت یا حکومت تنها نماینده ای برای این ساخت محسوب می شود. بنابراین بعد از جنگ جهانی دوم معنایی درست از دستور مسیحیت در مورد وقف در جامعه جریان پیدا کرد و همین موضوع باعث شد که وقف در بطن و کف جامعه مسیحیت حضور داشته باشد.

اگر امروز به دنیای غرب نگاه درستی بیاندازید متوجه خواهید شد که مردم غرب و اروپا که غالبا مسیحی هستند خودشان را نسبت به کوچکترین اتفاقات جامعه مسئول می دانند و این مسئولیت نسبت به افراد جامعه درجه اهمیت بالاتری دارد. بنابراین عملا می توان گفت که در دین مسیحیت گرچه به طور واضح و کامل از وقف صحبت نشده است اما در مورد بخشش و احسان نسبت به یک دیگر بحث شده است و این بحث به گونه ای است که جنبه واجب بودن به خود گرفته است.

بلای جنگ جهانی نیز به خوبی نشان داد که انسان ها به واقع به بخشش نسبت به یک دیگر احتیاج دارند و عملا نمی توان بدون این بخشش کاری را پیش برد. از طرفی دیگر وقتی به پیشرفت های اجتماعی و جامعه ای غرب و اروپا نگاه می کنیم متوجه می شویم که تقسیم وظایف میان افراد جامعه و دولت به گونه ای رقم خورده است که دولت می تواند بخشی از کارهای عمرانی و عملیاتی جامعه را بر اساس وقف به افراد جامعه واگذار کند و خود مشغول به کارهای مهمتری شود. (1)

نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

وقف در دین یهودیت و جامعه آن ها

به طور کلی یهود دین عجیبی است که در آن قوانین و مقررات بسیار سفت و سختی وجود دارد. در واقع یهودی ها بسیار به گفته سخنان خدا و پیامبر خود حساسیت دارند و همواره سعی می کنند که در هر شرایطی آن را رعایت کنند. تعصب یهودی ها به دین خود در جنگ جهانی دوم نیز به خوبی مشخص شد.

این افراد می توانستند در زمانی که هیتلر دستور به قتل تمام یهودی ها داده بود، خودشان را از دین دیگری نشان دهند و به نوعی خود را ضد یهود معرفی کنند.

اما اعتقاد قوم یهود به دین خودشان نه در این دوران که از دوره های قبلی نیز همیشه زبانزد بوده است و گاهی همین تعصب باعث شده است آن ها هیچ گاه سخنان مسیح یا پیامبر اسلام را نشنوند.

در دین یهود روابط اجتماعی بسیار بیشتر از دین مسیحیت مورد توجه قرار گرفته است و به نوعی بسیار سرسختانه تر با روابط اجتماعی برخورد شده است.

در واقع قوانین مختلفی که در دین یهود قرار دارد باعث شده است که روابط اجتماعی چارچوب های خاصی داشته باشد و همین چارچوب ها باعث شده است که انتظار داشته باشیم که در مورد وقف در این دین صحبت هایی شده باشد. اما واقعیت امر این است که به طور مستقیم از وقف در یهود نیز صحبت نشده است. اما بیایید از جنبه دیگر به این موضوع نگاه کنیم.

در دین یهود مهمترین چیزی که وجود دارد، قربانی کردن است. در واقع پایه و اساس دین یهود قربانی است. قربانی کردن در دین یهود یک نوع سنت واجب محسوب می شود که در قوانین اجتماعی آن ها نیز تاثیر گذاشته است. قربانی ها در دین یهود به چند دسته تقسیم می شود.
 
قربانی بی کوریم
در این نوع قربانی نخستین هر چیزی مانند نخستین محصول، نخستین برداشت و حتی نخستین فرزند ذکور را باید به روحانیت به عنوان نماینده جامعه داد. توجه داشته باشید که فرزند ذکور داده می شود و دوباره آن از روحانیت خریداری می شود.
 
قربانی دائمی
این نوع قربانی درست مانند همان قربانی است که در دین اسلام وجود دارد. حیوانی حلال گوشت در مراسمات و شرایط مختلف ذبح می شود و گوشت آن به مصرف عموم می رسد.
 
قربانی کیپور
این نوع قربانی زمانی صورت می گیرد که گناهی انجام گرفته است و فرد برای بخشش در درگاه الهی قربانی می کند. این قربانی می تواند با پرداخت مال یا قربانی دائمی صورت بگیرد.

از طرف دیگر در نظر داشته باشید که عدد 6 به خاطر اعتقاد آن ها اهمیت خاصی دارند. از این رو هر چیزی که به 6 می رسد دچار یک نوع بخشش و وقف قرار می گیرد. مثلا غلامی که 6 سال بردگی کرده است در سال هفتم آزاد می شود. یا این که اگر کسی 6 سال قرضی بدهکاری بوده است، طلبکار نمی تواند و نمی خواهد که سال 7 ام سراغ طلب خود برود و عملا این طلب بخشیده می شود و هزاران نمونه مانند این وجود دارد.

بنابراین همانطور که مشاهده می شود در دین یهود به طور مستقیم از وقف سخن نرفته است اما این قربانی ها و اهمیت عدد 6 و تبدیل آن به یک اهرم برای ایجاد بخشش باعث شده است که عملا در جامعه یهود نیز شاهد وقف های مختلف تحت عنوان های دیگر باشیم. (1)
 

مقایسه وقف در اسلام با دین های یهود و مسیحیت

ما در بالا به عنوان نمونه دین یهود و مسیحیت را به طور کامل مورد بررسی قرار دادیم و سعی کردیم وقف را از زاویه دید آن ها نگاه کنیم. اما در این جا نوبت این رسیده است که بخواهیم  نگاه وقف از دید اسلام را با دیدهای گفته شده در دین مسیحیت و یهود مقایسه کنیم.

اگر به قرآن و سنت پیامبر در دین اسلام نگاه کنیم متوجه چند نکته جالب در مورد وقف و حتی سایر قوانین اجتماعی خواهیم شد. اسلام نه به اندازه مسیحیت قوانین اجتماعی را کلی بیان کرده است و نه به اندازه یهود چارچوب های سفت و سختی گذاشته است. اسلام در حالت کلی یک تعادل خاص میان روابط اجتماعی و نیازهای فردی برقرار کرده است. از این روست که اسلام را دین اعتدال و تعادل می نامند.

اما اگر بخواهیم به طور اختصاصی در مورد وقف در اسلام صحبت کنیم به نتایج جالب توجهی می رسیم. در دین اسلام میان وقف، انفاق، کمک و قربانی کردن تفاوت گذاشته شده است و خداوند در قرآن و پیامبر اسلام در سنت خویش سعی کرده است که برای هر کدام از این ها قوانین مخصوص به خود را بیان کند. از این رو عملا در اسلام با جزئیات بیشتری نسبت به مسیحیت از وقف سخن گفته شده است.

نکته قابل تامل این است که در قرآن وقف را در دسته انفاق قرار نداده است بلکه آن را جزئی از قرارداد های تجاری می داند و برای آن از لفظ (عقد) استفاده کرده است.

در مورد انفاق و بخشش با وجود این که توصیه های بسیاری شده است اما صریحا نیز گفته شده است که آن ها به صورت مستحب می باشند و یک مسلمان می تواند آن ها را انجام ندهد گرچه بهتر است که همیشه بخشش و انفاق وجود داشته باشد. اما در مورد وقف داستان به نوعی دیگر در اسلام رقم خورده است.

وقتی از وقف به عنوان یک عقد تجاری نام برده می شود یعنی یک ضرورت اجتماعی در این بین وجود دارد. شما در اجتماع به هر ترتیب در حال خرید و فروش و معامله هستید از این رو معامله و تجارت عملا نیاز جامعه است و وقتی در اسلام وقف را جزئی از این نیاز جامعه به تصویر می کشند، یعنی این که وقف باید در جریان باشد.

اما به جز این دید نکته جذاب دیگر در مورد وقف از نگاه اسلام این است که در اسلام قوانین خاص و با جزئیاتی در مورد وقف و انواع آن ذکر شده است. تا مشکلی که در مسیحیت در مورد سوء استفاده کلیساها به وجود آمده بود دوباره پیش نیاید و عملا دست استفاده شخصی از موقوفه را به طور کامل بسته است و هر گونه نفع شخصی چه از طرف دولت و حاکم شرع و چه از طرف مردم را نفی می کند و آن را علنا و با هر نوع تفسیری غیر قانونی و غیر شرعی می داند.

این دقت باعث شده است که وقف جریان خوبی در جامعه اسلامی داشته باشد، البته اگر به قرآن و سنت پیامبر در این زمینه به درستی اعتنا شود و آن ها به درستی رعایت شوند. (5)

نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

وقف در دین زرتشت چه جایگاهی دارد؟

در علم فلسفه، وقف به ظرفیت ­ها و توانایی­‌های انسانی اشاره دارد که ممکن است به صورت طبیعی یا اجتماعی کسب شود. وقف طبیعی به لحاظ بیولوژیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار می­گیرد و از طریق ژن­های انسانی یا قابلیت‌های ذاتی بررسی می­شود. نوع دیگر آن، وقف اجتماعی است که از طریق فرهنگ و اخلاق زندگی انسان‌ها در جوامع، تحلیل می­شود. از انواع وقف­ های طبیعی و اجتماعی می­توان برای توضیح رفتار افراد استفاده کرد و به تمایز طبیعی و اجتماعی موقعیت افراد در جوامع پرداخت.

تفاوت در ظرفیت انسانی، امکان درک­های گوناگون در مواجهه با وضعیتی مشابه را امکان­پذیر می­کند. این روند شامل موقوفات انسانی استفان کاوی (Stephen Covey) ، نویسنده و سخنران مشهور است که در آن خودآگاهی، تخیل، قدرت اراده، ذهنیت در مورد وفور، شجاعت، خلاقیت و بازنوکنی فردی را شامل می­شود.

با تحلیل عمیق موضوع وقف، می­توان به نظریه­ها و مفاهیم مربوط به تکامل انسان رسید. واقعیت این است که شباهت ­ها و ویژگی ­های متمایز انسان‌ها در اثر تکامل بیولوژیکی و فرهنگی شکل می­گیرد. (6)

در زبان فارسی، کلمه «وقف» به معنای ساکن کردن، ایستادن و در اصطلاح فقه و حقوق نیز مفهوم بازداشتن و منحصر کردن، موردنظر است و از منظر حقوقی، عملی خاص به شمار می­آید که در آن، فرد به منظور رسیدن به هدف معنوی و اخلاقی، مال یا بخش معین از دارایی خود را «حبس» می­کند تا از انتقال در امان بماند و منافع آن را در راه رسیدن به هدف خویش اختصاص می­دهد.

بدین ترتیب، می­توان وقف را رفتاری برای برابری فضای رقابتی فقرا و طبقات ضعیف­تر جامعه تلقی کرد و آن را در جهت مصالح عامه افراد، مفید دانست. به همین دلیل امکان مشارکت عموم افراد در ایجاد فضایی نسبتاً بهتر برای طبقات ضعیف­تر، فراهم شده است. در ایران، سازمان اوقاف و امور خیریه مسئولیت حفظ و اداره موقوفات را به عهده دارد. (7)
 

بررسی ریشه های فرهنگی وقف در میان زرتشتیان

در دین زرتشت سفارش شده که در کردار نیک از یکدیگر پیشی بجویید و با این روش زندگی خود را خوش و خرم نمایید. در دانشنامه دینی زرتشتیان (اوستا) ، نیز گستردن سفره و تهیه خوراک­های پختنی، نان و شربت و پذیرایی از شرکت­کنندگان به وسیله آن ها، بخشی از آیین جشن به شمار می­آید.

دین زرتشت نیز بر مبنای نیکی استوار شده است و به داد و دهش که به نوعی نیکوکاری محسوب می‌شود و خشنودی اهورامزدا و روان آفرینش را در بر دارد توصیه شده است. به گونه‌ای که قدیمی‌ترین نسخه وقف نامه و مربوط به زمان قاجار نیز موجود است.

در میان زرتشتیان نشانه­هایی دال بر وجود وقف در زمان­های پیشین موجود است که ازجمله آن‌ها می ­توان به سنگ نوشته ­ای اشاره کرد که در آن، موبد بندار در سال 1014 هجری شمسی از شاه عباس برای اجازه ساخت آتشکده، سپاسگزاری کرده است.

از آنجا که آیین زرتشت، ریاضت کشی و استفاده از رنج مایه دیگران را بر کسانی که توانایی کار دارند ناروا می داند، در این دین، کارآفرینی برای افرادی که کاری ندارند، به مثابه نیکوکاری تلقی شده است. حتی در میان دست نوشته‌های به جامانده از وزیر خردمند انوشیروان در دوران ساسانی نیز به فانی بودن دارایی گیتی و بزرگی و شکوه افراد نیکوکار اشاره شده است.

در «یادگار بزرگمهر» که نوشته بزرگمهر وزیر انوشیروان است اندرزهایی خطاب به فرزندش آمده که بخشی از آن در مورد توصیه به نیکوکاری و شاد کردن دل دیگران است، زیرا بر آن عقیده بودند که وقتی دهشی صورت می گیرد و دلی شاد می‌شود، یزدان نیکی بر تو را نیز افزوده خواهد کرد. بزرگمهر بهترین دهش‌ها را بخشش خرد دانسته است، چون برخلاف دارایی‌ها بر آن پایانی نیست و پایدار است.

نیکوکاری و داد و دهش یا به زبانی وقف در دین زرتشت که میراث داران ایران کهن هستند، بر سه اساس استوار است:

1.نیاز که به بخشش در آتشکده‌ها گفته می‌شود.

2.آشوداد که همان بخشیدن در راه دین، مانند بخشش زمین، خوراک و پوشاک است.

3.گاهنبار که شش نوع جشن دینی است که پس از برگزاری آن‌ها خوراک و پوشاک میان نیازمندان تقسیم می‌شود.

ایرانیان زرتشتی به مثابه بخشی از ساختار اجتماعی و فرهنگی سرزمین ایران، هزاران سال است که در تاریخ و فرهنگ ایران نقش بسزایی دارند و همواره نشانه هایی در مورد خیرات و حسنات آن‌ها درگذر تاریخ به چشم می خورد. در تاریخ معاصر ایران هم نمونه هایی از این نیک اندیشی‌ها ثبت شده است.

نمونه هایی از وقف نامه‌های مربوط به گاهنبارها در برخی شهرها ازجمله یزد و کرمان وجود دارد. در وقف نامه شرایطی ذکر می شد که باید رعایت می شد و تخلفی در آن صورت نمی‌گرفت. براساس برخی وقف نامه، زمین هایی برای جشن گاهنبار اختصاص می یافت و هزینه‌های مربوط به تامین نان و آش و غذای افراد تهی دست از درآمد آن زمین حاصل می شد. برای نمونه، اگر فردی در تعمیر سرپناه خود و خانواده اش به ضرورت دچار می شد، می‌توانست از همان هزینه استفاده کند.

به عقیده زرتشتیان، روزهای جشن گاهنبار برای خیرات و دهش بسیار مبارک است و در این روزها خشنود کردن دیگران را موجب رضای خداوند می دانستند. پس در این جشن‌ها هر فرد بنا به توانایی خویش خیراتی از خانه، املاک و آب را وقف موبد می کرد که از منافع حاصل از آن برای عموم کارها استفاده شود و به آن وقف گاهنبار گفته می شد. (8)

نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

در گاه شمار خورشیدی ایرانی – زرتشتی، سال دارای 12 ماه سی روزه (هر روز با نام ویژه) است. برای نمونه، روزهای یکم، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم هرماه به نام خداوند بوده، به دینان برای نیایش خداوند به آتشکده می رفته اند. پنج روز پایانی سال نیز پنجه نامی‌ده شده است. در آن به سرایش گات ها (کتاب آسمانی زرتشتیان) می پرداخته اند.

هر روز که نام ماه و نام روز، یکی گردد جشن برگزار می شد. نام هر جشن و همچنین آیین برگزاری آن از نام آن روز گرفته شده است. برای نمونه جشن اسفندگان روز پنجم اسفندماه باستانی (29 بهمن جلالی) روز زن بوده است. در این روز مردان به زنان هدیه می داده اند و آیین های بسیار دیگر که ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه آن ها را نوشته است. (9)

نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

براساس آموزه‌های کتاب وندیداد که نوزدهمین دفتر از مجموعه اوستا است، تعلیم به نیازمندان از جایگاهی ویژه برخوردار است. از همین رو، برای عمل به این آموزه ها، وقف ساختمان هایی برای مدرسه بسیار رواج داشته است.

ازجمله بنیانگذاران چندین مدرسه می‌توان به ارباب کیخسرو شاهرخ اشاره کرد که فردی نیک اندیش و نیکوکار در زمان ناصرالدین شاه قاجار بود و در مجلس شورای اسلامی نیز چندین دوره، نماینده زرتشتیان بود. از آنجا که او به زادگاه خویش یعنی کرمان عشق می ورزید، تنها مکتبخانه آنجا را بازسازی کرد. بعد از آن هم سه مدرسه برای کرمانیان بنا کرد. (10) و (11)

امروزه در سفره جشن وَهدَرین (میوه تازه) و لُرْکْ (میوه خشک مانند برگه های گوناگون ازجمله برگه هلو، زردآلو، سیب و ...) ، مغز های گوناگون (پسته، بادام، گردو، فندق) ، انجیر خشک، خرما و... می گذارند. شاید این کار ریشه در پاداش ملوکانه هخامنشی داشته باشد؛ زیرا هنوز هم پرداخت مزد با محصول، رواج دارد. در بسیاری از پندنامه‌ها آمده که اگر توانگری با بخشندگی راستین همراه نباشد، گنجوری اهریمن محسوب می­شود (12)

نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

بررسی سنت وقف در ایران باستان

ایرانیان باستان آتشکده هایی برای نگهداری آتش می ساختند و مردم از آتش آن برای خانه­هایشان استفاده می کردند. آشوی زرتشت نیز دریافت که این آتشکده­ها برای جامعه سودمند است، به ویژه آنکه نخستین مدرسه، دادگستری و اوقاف در کنار آتشکده ها پدید آمد. (13)

کوروش بزرگ پس از پیروزی بر سکاییان در آسیای صغیر، در شهر زِلا، با تخته سنگ و خاک، پرستشگاهی ساخت تا جشن سالانه مقدسی به نام سَکایِه را در آن پایه گذاری کند. (14)

آتشکده های ساسانی، چوب بسیاری را می سوختند، به صورتی که این جنگل افروزی بنا بر سند نوشته شده توسط یک یهودی، مورد ملامت و سرزنش واقع شده است. در واقع، در حکومت هایی که بعد از ساسانیان روی کار آمدند، زمین و املاک متعلق به زرتشتیان به صورت وقف گاهنباری ثبت می شدند تا از تصرف آن‌ها اجتناب شود. (11)

نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

می‌توان گفت که وقف در دین زرتشت در واقع ریشه دینی و اسطوره‌ای دارد و آن را با خشنودی خداوند برابر می دادند. در دانشنامه معروف زرتشتیان یعنی اوستا، بخشی از سنت وقف به صورت آیین جشن همگانی و گسترده شدن سفره‌ها و تهیه میوه‌های خشک و خوراک‌های پختنی مانند گوشت بریان و نان‌های گرد و کوچک برگزار می شده است.

نماد این آموزش‌ها در آفرینش و مرگ کیومرث پدیدار می‌شود. نخستین کسی که اندیشه‌ای نیک داشت، گفتاری نیک داشت و به آن نیک عمل نمود. او نخستین کسی بود که دیوان را از مردمان تمیز می داد.

در کتاب بندهش آمده که آفریدگار اول آسمان را آفرید، دوم، آب و سوم، زمین، چهارم، گیاه و پنجم گاو مقدس و ششم انسان مقدس یا کیومرث را آفرید. در اسطوره زرتشت آمده که پس از آفریده شدن کیومرث، اهریمن بیش از هزار سال بیهوش می‌شود. به این ترتیب شد که سیراب و شاداب کردن مردم، ستایش و نیایش خداوند محسوب شد و غمگین کردن آن ها، ستایش اهریمن شد. (12)

نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

وقف، به مثابه احسانی ماندگار

دنیای امروزی می­تواند ابعاد گسترده­تری به عمل وقف ببخشد. از دیدگاه اقتصادی و با توجه به شرایط کنونی، به منظور کاهش مداوم نابرابری و کاهش فقر، می­توان وظایف بیشتری را برای وقف متصور دانست تا ثروت مادی و انسانی و درنتیجه، رفاه عمومی‌برای همگان به ارمغان بیاید.

نهاد وقف در طول تاریخ، نقش بسیار مهمی در تمدن ایفا کرده و اکنون نیز با توجه به افزایش قدرت مردم در اقتصاد جامعه امروزی، این نهاد می­تواند بار دیگر در تامین نیازهای انسان دوستی، توجه به دین و علم پروری، نقش مهمی داشته باشد و آثار عدالت محوری که در واقع اساس این نهاد محسوب می­شود را در جامعه گسترش دهد.

وقف به مثابه ابزاری برای تحقق عدالت اجتماعی است که زمینه ساز صلح و بازتوزیع بدون هیچ گونه اجباری است. بنابراین این نظام، باید چارچوبی بنیادین همراه با همبستگی اجتماعی میان ثروتمندان و نیازمندان ایجاد کند تا نیازهای مادی و معنوی جامعه برطرف شود.

هدایت پدیده وقف بسیار اهمیت دارد، به گونه‌ای که اگر به درستی هدایت نشود، امکان نیازسنجی صحیح و پاسخگویی به آن‌ها فراهم نخواهد بود و امکان مرتفع نمودن کمبودهای اقتصادی، آموزشی و فرهنگی مهیا نخواهد بود. وقف دارای هویت اجتماعی است و با گسترش و توجه به آن در قالب نهاد کلان اجتماعی، می‌توان به نوعی به سرمایه گذاری برای رفع نیازهای عموم پرداخت. (15)
 

بررسی جایگاه وقف در دین مسیحیت

به طور کلی اگر بخواهیم از وقف بگوییم باید کمی به عقب تر برگردیم و به مفهوم جامعه نگاهی بیندازیم. چرا که وقف دقیقا چیزی است که مستقیما به جامعه مرتبط است. می گویند که انسان موجود است اجتماعی و اگر در اجتماع حضور نداشته باشد یا بخواهد از اجتماع دور شود، عمده نیازهای او بی پاسخ می ماند. در کلام بهتر بخش قابل توجهی از نیازهای بشری توسط جامعه برطرف می شود.

نکته مهم این است که این نیازها تنها در جامعه امروز و در عصر حاضر ایجاد نشده است. انسان های نخستین نیز نیازهای خاص خودشان را داشتند که برای برطرف کردن آن مجبور به همکاری و همراهی با عده ای دیگر بودند. اما هر چه انسان ها پیشرفت کردند و رو به جلو پیش رفتند نیازهای آن ها نیز تغییر کرد و این نیازها به سمتی حرکت کرد که انسان را وادار به تشکیل جامعه ای بزرگ و بزرگتر کرد. چرا که در یک جامعه بزرگ مشاغل یا بهتر بگویم کسب و کارهای مختلف بیشتری ایجاد می شود که می تواند نیازهای مختلف یک فرد را برطرف کند.

از این رو میان اعضای جامعه با یک دیگر یا به صورت واقعی تر میان فرد با جامعه رابطه بده بستانی شکل می گیرد. در کلام بهتر جامعه برای برپا ماندن به فرد احتیاج داد و فرد برای رفع نیازهای زندگی خود به جامعه محتاج است، بنابراین فرد برای جامعه کار می کند و جامعه نیز خدمات خود را به فرد می دهد. این رابطه ایجاد شده هرچقدر قوی تر و با کیفیت تر باشد، آن جامعه گسترش بیشتری پیدا می کند و اصطلاحا به آن جامعه پیشرفته می گویند.

اما مسئله به این جا ختم نمی شود، رابطه بین فرد و جامعه تا زمانی بدون مشکل پیش می رود که این رابطه منفعتی ملموس برای دو طرف داشته باشد. به طور مثال فرد در جامعه خدمات ارائه می دهد به این شرط که در برابر خدمات ارائه شده درآمدی داشته باشد که بتواند به واسطه این درآمد نیازهای خودش را برطرف کند. یکی از علت های مهم فروپاشی های اجتماعی که معمولا منجر به تغییر حکومت های مختلف می شود این است که جامعه خدمات متقابلی در برابر خدمات فرد ارائه نمی دهد. یعنی فرد در جامعه وقتی حقوق کم در برابر مخارج زیاد داشته باشد احتمال فروپاشی جامعه بیشتر می شود. (16)

نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

تاثیرات وقف در جامعه

اما برخی از نیازهای جامعه است که به واقع مرتبط با یک فرد نیست و یک فرد از آن منفعت نمی برد. در واقع جامعه گاها نیاز دارد که منفعت کلی را در نظر بگیرد و برای این منفعت تلاش کند. به طور مثال حمل و نقل عمومی یا پارک ها و ... همه خدمات عمومی جامعه است که به یک فرد اختصاص ندارد و عموم افراد می توانند از آن ها استفاده کنند.

اما مسئله اصلی این است که این خدمات عمومی را چگونه جامعه ایجاد و مدیریت می کند؟ در این جا نیز به نوعی رابطه ای میان فرد و جامعه برقرار است. در واقع فرد به طور مستقیم به جامعه خدمتی در این باره ارائه نمی دهد اما با پرداخت مالیات حق خود از استفاده از این خدمات عمومی را پرداخت می کند.

اما یک سری از خدمات وجود دارد که نه بر دوش جامعه قرار دارد و نه بر دوش فرد! در واقع اگر بخواهیم به این خدمات از دید وسعت و گستردگی نگاه کنیم، خواهیم دید که باید جامعه آن را برعهده بگیرد اما از دید خدمات ارائه شده و به نوعی منفعتی که ایجاد می کند، جامعه یا بهتر بگوییم حکومت هیچ درآمدی نخواهد داشت. از طرف دیگر به سبب گسترش خدمات عمومی جامعه نمی تواند بخشی از مالیات را به آن ها اختصاص بدهد.

ساخت مراکز نگهداری سالمندان، بهزیستی ها، مدارس مناطق دور افتاده، مساجد و... همه و همه مواردی است که نه جامعه از عهده ایجاد آن ها بر می آید و نه فرد دوست دارد و می تواند که آن ها را ایجاد کند. بنابراین در اینجا ما با شکافی میان فرد و جامعه رو به رو هستیم. فرد نیازی عمده دارد که جامعه نمی خواهد آن را برطرف کند. بنابراین اگر این شکاف  باقی بماند، کم کم بزرگ و بزرگ تر می شود و ممکن است فرد و جامعه به فروپاشی برسند.

جایگاه وقف دقیقا در همین نقطه و شکاف است. یعنی یک یا چند فرد سعی می کنند که بار جامعه را به دوش بکشند و بخشی از خدماتی را که جامعه از ارائه آن معذور است را بر عهده بگیرند. این کار باعث می شود که هم افراد خدمات مورد نیازشان را دریافت کنند و هم این که جامعه از زیر بار این خدمات خارج می شود و می تواند با فراغ بال بیشتری به سایر خدمات ضروری و مهم بپردازد.

بنابراین وقف یک بخشش ساده نیست. یا یک اتفاقی که اگر بیفتد یا نیفتد فرقی به حال جامعه نکند. بلکه وقف یک عمل ضروری در جهت حفظ جامعه و قوام بخشیدن به آن محسوب می شود. اما نکته مهم در وقف این است که فرد بخشنده یا ارائه دهنده خدمات، به طور مستقیم پاداش یا پولی دریافت نمی کند. بلکه پاداش او در این است که جامعه می تواند خدمات کلی تر بهتری را به افراد که خود جزو آن است ارائه دهد. بنابراین وقف باعث بهتر شدن خدمات و به نوعی ایجاد یک حال خوب در جامعه می شود. (17)
 

وقف در دین مسیحیت

هر کدام از ادیان الهی به طور کلی همیشه سعی داشتند که راه زندگی فردی و اجتماعی را به انسان ها نشان بدهند. این ادیان همیشه سعی کردند که به انسان ها نشان بدهند که اگر فرد خوبی برای جامعه باشند، جامعه نیز رو به اصلاح پیش می رود و رشد می کند.

بنابراین مسئله وقف که یک مسئله فردی – اجتماعی است و به نوعی جزو روابط بین فرد و اجتماع محسوب می شود، مسلما در این ادیان آورده شده است.

بنابراین تصور نشود که تنها در دین اسلام به وقف پرداخته شده است و یا این که اسلام تنها دینی است که خواسته وقف را در جامعه رواج دهد. یهودیان، زرتشتیان و مسیحیان نیز در کتاب ها و ادیان خودشان از وقف بسیار دارند و به نوعی همیشه وقف را جزو پایه های اجتماع دینی خودشان می دانند.

بنابراین وقف در مسیحیت نیز نه تنها وجود دارد، بلکه به آن نیز بهای بسیاری داده شده است. همان طور که گفته شددر کتاب انجیل مسیحی آورده شده است که اگر به فقیری می توانستید کمک کنید و نکردید و آن فقیر اگر بمیرد شما قاتل آن هستید. این جمله مفهوم بزرگ دارد. یعنی به نوعی مسیحیت معتقد است که بار اصلی جامعه روی دوش افراد آن است و نه حکومت یا جای دیگر! در کلام بهتر اگر یک فقیر در خیابان وجود داشته باشد، از دید مسیحیت نباید گفت که خداوند یا حکومت و دولت به آن کمک کند! بلکه مسیحیت معتقد است که این تک تک افراد جامعه هستند که در قبال این فقیر مسئولیت دارند و اگر این فقیر، بر اثر فقر بمیرد گناه آن بر گردن افراد جامعه است.

اگر به جامعه کنونی غرب نگاه کنیم، متوجه می شویم که این آموزه مسیح به نوعی در بطن جامعه جریان دارد. هر فرد جامعه غرب به نوعی خود را مسئول جامعه خود می داند، از این روست که دولت های غربی کار راحت تری در اداره جامعه و پیشبرد اهداف آن دارند.

بنابراین اگر بخواهیم دقیق تر مسئله وقف در مسیحیت را مورد بررسی قرار دهیم می توانیم بگوییم که مسیح معتقد است که وقف در واقع یک مسئولیت فردی نسبت به اجتماع است. در واقع مسیحیت معتقد است که فرد به عنوان والدین جامعه محسوب می‌شود و همانگونه که والدین در خانواده مسئولیت هر چیزی را برعهده دارند و باید هر چیزی را به سامان برسانند، فرد نیز این مسئولیت را در جامعه برعهده دارد و نمی‌تواند این مسئولیت را بر گردن دولت یا حکومت یا افراد دیگر جامعه بیندازد. وقف نمونه بارزی از این مسئولیت پذیری است.

از این روست که بخشش در اروپا یا کشورهای مسیحی یک امکان نیست، بلکه یک ضرورت است و افرادی که می‌توانند به نوعی باید در این کار شریک باشند تا جامعه ساخته و پرداخته شود. از طرف دیگر نکته جالب این است که برای وقف در مسیحیت ثواب یا نتیجه خاصی در دنیای آخرت در نظر گرفته نشده است و به نوعی وقف در این دین یک دستور واجب است که اگر انجام نگیرد و در جامعه بخشش و وقفی نباشد می تواند عذاب الهی را در پی داشته باشد.

این تفاوت دیدگاه میان اسلام و مسیحیت محسوب می‌شود که در اسلام وقف را یک فریضه نسبتا مستحب با نتایج فوق العاده در آخرت ذکر شده است و در مسیحیت وقف نسبتا یک واجب که اگر تر شود عذاب الهی را در پی خواهد داشت. (1)

نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب

جایگاه وقف در اروپا و کشورهای غربی

همانطور که به خوبی می دانید، کشورهای اروپایی و غربی غالبا مسیحی نشین هستند. از این رو برای بررسی وقف در مسیحیت به صورت عملی، بهتر است نگاهی به وضعیت جامعه ای غرب بیندازیم.

وقف یا به طور کلی آموزه های مسیحیت در اروپا روند بسیار عجیبی را طی قرن های گذشته طی کرده است. به طور کلی در زمان قرون وسطا و تا قبل از رنسانس جامعه اروپایی تحت کنترل شدید کلیسا ها قرار داشت. همین موضوع باعث شده بود که در بطن جامعه افراد توجه چندانی به مسیحیت و آموزه‌های آن نداشته باشند.

عشق به سلطنت توسط کلیسا باعث شد که آموزه‌های مسیحیت در جهت قوام بخشیدن و تحقق آرزوی حکومت کلیسا به کل دنیا قرار بگیرد. اما این اتفاق نتیجه‌ای عکس، مردم اروپا کم کم از آموزه‌های مسیحیت فاصله گرفتند و دیگر توجهی به آن نداشتند؛ زیرا متولیان این دین عامل بدبختی اصلی آن روزگار اروپا محسوب می شدند. بنابراین دین مسیحیت گرچه از نظر حکومتی بسیار مورد توجه بود، اما از دید جامعه و افراد آن به انزوایی شدید فرور رفت.

بعد از رنسانس و به وجود آمدن انقلاب صنعتی، همچنان دین مسیحیت کمتر مورد توجه قرار می گرفت. رفته رفته احساس خلا در جامعه ایجاد شد و مشخص شد که انسان ها این بار روح خودشان را به صنعت و ماشین فروخته اند. این موضوع با ایجاد جنگ جهانی اول و دوم قوت گرفت و به نوعی انسان ها و مردم اروپا به خوبی درک کردند که دین و مسیحیت جزئی از زندگی فردی و اجتماعی محسوب می شود، اما نباید آن را در راس امور قرار داد. بلکه دین مسیحیت باید در بطن و در کف جامعه حضور داشته باشد.

از این رو جنگ جهانی دوم با تمام بدبختی ها و بدی هایی که برای جامعه خود داشت باعث شد که انسان ها متوجه خلاء روحی خودشان شوند و بعد از آن بود که مسیحیت از انزوای خود خارج شد. مردم نیز با توجه به همان آموزه ها دانستند که وقف یا بخشش در جامعه یک نیاز است. بنابراین سعی کردند خرابی‌های جنگ جهانی را با بخشش و وقف و هرگونه خدمت دیگری از نو بسازند و جامعه پیشرفته اروپا که امروز شاهد آن هستیم، نتیجه همان تغییر تفکر و تغییر رویه درونی افراد جامعه و توجه به بطن گفته‌های مسیحیت است.

در واقع مسیح نمی خواهد حکومت کند، بلکه او دوست دارد در جامعه حضور فعال داشته باشد و افراد جامعه با توجه به آموزه‌های او و کتاب او در مسیر رشد جامعه تلاش کنند. وقف کلید واژه ای است که امروز در اروپا بسیار خوب در جریان است و به نوعی همه و همه از آن پیروی می کنند. (1)

نگاهی جامع به جایگاه وقف در اسلام و سایر ادیان و مکاتب
 
نتیجه گیری و جمع بندی
به طور کلی می توان گفت که وقف یک نیاز غیر قابل انکار در جامعه است که نمی توان به راحتی از آن گذشت. این که بخشش یا وقف را یک عمل غیر ضروری بدانیم و صرفا زمانی دست به آن بزنیم که دارایی کاملی داشته باشیم، موجب می شود که جامعه همیشه دارای یک شکاف عمیق باشد. این موضوعی است که در مسیحیت به خوبی به آن پرداخته شده است و به نظر می رسد که جامعه اروپایی و غربی نیز به خوبی به آن توجه کرده است.

نقش وقف در ابعاد آموزشی و فرهنگی نیز شایان ذکر است. ازاین رو، نهاد وقف می‌تواند در پرورش انسان‌های متعهد و پاسداشت فرهنگ دینی بسیار موثر باشد. با ترویج فرهنگ وقف، می­توان به شکوفایی آن در جامعه کمک کرد. به جای آوردن عمل نیک در طول تاریخ ایران و در ایران باستان، و ایرانیان زرتشتی همواره موردتوجه بوده است.

بنابراین لازم است در جهت تقویت این فرهنگ همکاری صورت گیرد. چون این عمل به سود افراد نیازمند خواهد بود و از سویی، آثار مثبت بسیاری در زمینه­های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در جامعه به وجود خواهد آورد. بدین منظور، تلاش برای برنامه­ریزی اصولی در جهت سوق دادن افکار عمومی افراد به سوی این فرهنگ، امری ضروری به نظر می­رسد.

پی نوشتها
  1. www.rasekhoon.net
  2. www.ical.ir
  3. www.wikifeqh.ir
  4. www.en.wikipedia.org
  5. www.wikifeqh.ir
  6. www.en.wikipedia.org
  7. www.moghofat.abdulazim.com
  8. www.kniknam.com
  9. پورداود، ابراهیم (ترجمه و تفسیر) . خرده اوستا، انتشارات اساطیر، چاپ نخست، تهران 1380.
  10. معین، محمد (مترجم) . آذرفرنبغ فرخزادان و آذرباد امیدان (نویسندگان) ، کتاب سوم دینکرد، دفتر دوم، انتشارات مهرآیین، چاپ نخست، تهران، 1384 .
  11. بهرامی، عسکر (مترجم) . مری بویس (نویسنده) ، زردشتیان – باورها و آداب دینی آنها، انتشارات ققنوس، چاپ نهم، ویراست دوم، 1386.                                                  
  12. طهمورسی زاده، آناهیتا. غیبی مهران. کلو – قربانی یا دهش در گات ها ، پانزدهمین همایش سراسری اوستا خوانی و گاتا شناسی مانتره ، رده بالای 18 سال ، شهریورماه (1387) .
  13. رضایی، عبدالعظیم. سرشت و سیرت ایرانیان باستان، انتشارات دُر، چاپ نخست، تهران، 1381.
  14. فره وشی، بهرام. ایرانویج، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ نخست، تهران، 1374.
  15. ثاقب فر، مرتضی (مترجم) . شائول شاکد (نویسنده) ، از ایران زردشتی تا اسلام، انتشارات ققنوس، چاپ سوم، تهران، 1386. (From Zoroastrian Iran to Islam By Shaul Shaked)
  16. www.fa.wikipedia.org
  17. www.daneshnameh.roshd.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.