گروهی در راهی میرفتند. در میانه راه شخصی را دیدند که انار حمل میکرد. یکی از آن افراد، از پشت سر آن شخص بدون اینکه وی متوجه شود، اناری برداشت. دوستش فهمید، ولی چیزی نگفت. گروه به راه خود ادامه دادند، تا اینکه به گدایی رسیدند. شخصی که انار را دزدیده بود، آن را به گدا داد. در این حال دوستش جلو آمد و گفت: امروز چیز عجیبی دیدم. تو انار را دزدیدی و آن را به گدا بخشیدی؟! دزد گفت: مثل اینکه تو از علم حساب سر در نمیآوری. وقتی انار را دزدیدم، یک گناه برایم نوشتند و آنگاه که آن را بخشیدم، ده حسنه برایم منظور کردند. پس با این حساب، نه حسنه برایم باقی مانده است. مگر نشنیدهای که خداوند میفرماید: «مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّیئَةِ فَلاَ یجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا؛ هر کس کار نیکی را به جا آورد، ده برابر آن پاداش دارد و هر کس کار بدی انجام دهد، جز به مانند آن کیفر نخواهد دید.» (انعام: 160) مرد گفت: «... إِنَّمَا یتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ؛ خدا تنها از پرهیزکاران میپذیرد». (مائده: 27)
گروهی در راهی میرفتند. در میانه راه شخصی را دیدند که انار حمل میکرد. یکی از آن افراد، از پشت سر آن شخص بدون اینکه وی متوجه شود، اناری برداشت. دوستش فهمید، ولی چیزی نگفت. گروه به راه خود ادامه دادند، تا اینکه به گدایی رسیدند. شخصی که انار را دزدیده بود، آن را به گدا داد. در این حال دوستش جلو آمد و گفت: امروز چیز عجیبی دیدم. تو انار را دزدیدی و آن را به گدا بخشیدی؟! دزد گفت: مثل اینکه تو از علم حساب سر در نمیآوری. وقتی انار را دزدیدم، یک گناه برایم نوشتند و آنگاه که آن را بخشیدم، ده حسنه برایم منظور کردند. پس با این حساب، نه حسنه برایم باقی مانده است. مگر نشنیدهای که خداوند میفرماید: «مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّیئَةِ فَلاَ یجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا؛ هر کس کار نیکی را به جا آورد، ده برابر آن پاداش دارد و هر کس کار بدی انجام دهد، جز به مانند آن کیفر نخواهد دید.» (انعام: 160) مرد گفت: «... إِنَّمَا یتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ؛ خدا تنها از پرهیزکاران میپذیرد». (مائده: 27)