خاتم نبیین - ویژه تلفن همراه
کسي که روزي پنج بار نام او را هم رديف نام خداوند از فراز هزاران هزار مناره و گلدسته و دورن محرابها و در گوشه و کنار خانهها و بيغولهها به گوش جهانيان ميرسانند و نورافکن علم تازه به سوي او متوجه شده، و چشم انسانها را خيره ساخته است، دانشمندان خود را ملزم ميبينند، که او را از نو بشناسند؛ از نوشناختن پيامبر اسلام، از امتيازات اوست. شناخت پيامبر اسلام مانند شناخت قرآن است، که هميشه ناحيهاي ناشناخته دارد، و عجائب او تمام نخواهد شد، کسي که در کتاب آسمانيش آمده «و فوق کل ذي علم عليم»
خاتم نبیین - ویژه تلفن همراه
سيرت پيامبر اسلام چنان روشن و ملموس و هماهنگ است، که گويي نه در چهارده قرن قبل بلکه در همين قرن واقع شده و براي ما مأنوس و در دسترس ماست. با اين همه، فهم سيرت او سهل و آسان نيست، بلکه سهل و ممتنع است. زيرا داراي همهي ابعادي است که در انسان بودن انسان دخالت دارد. انساني که خود ژرفترين انسانها و کار او ساختن کاخ انسانيت است.
کسي که روزي پنج بار نام او را هم رديف نام خداوند از فراز هزاران هزار مناره و گلدسته و دورن محرابها و در گوشه و کنار خانهها و بيغولهها به گوش جهانيان ميرسانند و نورافکن علم تازه به سوي او متوجه شده، و چشم انسانها را خيره ساخته است، دانشمندان خود را ملزم ميبينند، که او را از نو بشناسند؛ از نوشناختن پيامبر اسلام، از امتيازات اوست. شناخت پيامبر اسلام مانند شناخت قرآن است، که هميشه ناحيهاي ناشناخته دارد، و عجائب او تمام نخواهد شد، کسي که در کتاب آسمانيش آمده «و فوق کل ذي علم عليم» (يوسف / 76)يعني:«و بالا دست هر دانائي، داناي مطلق است» ما همه ذي علميم، يعني صاحب اندکي از علم؛ و علم، خود به ما ميفهماند که در کنار اقيانوس علميم، شايد بتوانيم لبي از آن تر کنيم.
شناخت اسلام همگام با شناخت پيغمبر اسلام است و بلکه وابسته به شناخت پيغمبر اسلام است. اسلام امروز در نزد گروههاي مسلمان ناشناخته و غريب است، مسلمانان با آن مأنوس نيستند نام آن را ميبرند و از روح و جوهر و اصول و هدفهاي متعالي آن بيخبرند، پيامبر اسلام خودش خبر داده و فرموده: (بدء الاسلام غريبا و سيعود غريبا کما بدء) (جامع الاصول 185 / 1)يعني:(اسلام به غريبي آغاز کرد و در آينده به غريبي بازميگردد).
وقتي پيامبر اسلام شناخته نشد، اسلام هم شناخته نخواهد شد چنانچه خداوند متعالي فرمود: «و تريهم ينظرون اليک و هم لا يبصرون» (الاعراف / 198)«ايشان را ميبيني که به تو نگاه ميکنند در حالي که تو را نميبينند» و معلوم است که پيغمبر را ميديدند اما او را نميشناختند و چون او را نميشناختند، اسلام را هم نميشناختند...
کسي که روزي پنج بار نام او را هم رديف نام خداوند از فراز هزاران هزار مناره و گلدسته و دورن محرابها و در گوشه و کنار خانهها و بيغولهها به گوش جهانيان ميرسانند و نورافکن علم تازه به سوي او متوجه شده، و چشم انسانها را خيره ساخته است، دانشمندان خود را ملزم ميبينند، که او را از نو بشناسند؛ از نوشناختن پيامبر اسلام، از امتيازات اوست. شناخت پيامبر اسلام مانند شناخت قرآن است، که هميشه ناحيهاي ناشناخته دارد، و عجائب او تمام نخواهد شد، کسي که در کتاب آسمانيش آمده «و فوق کل ذي علم عليم» (يوسف / 76)يعني:«و بالا دست هر دانائي، داناي مطلق است» ما همه ذي علميم، يعني صاحب اندکي از علم؛ و علم، خود به ما ميفهماند که در کنار اقيانوس علميم، شايد بتوانيم لبي از آن تر کنيم.
شناخت اسلام همگام با شناخت پيغمبر اسلام است و بلکه وابسته به شناخت پيغمبر اسلام است. اسلام امروز در نزد گروههاي مسلمان ناشناخته و غريب است، مسلمانان با آن مأنوس نيستند نام آن را ميبرند و از روح و جوهر و اصول و هدفهاي متعالي آن بيخبرند، پيامبر اسلام خودش خبر داده و فرموده: (بدء الاسلام غريبا و سيعود غريبا کما بدء) (جامع الاصول 185 / 1)يعني:(اسلام به غريبي آغاز کرد و در آينده به غريبي بازميگردد).
وقتي پيامبر اسلام شناخته نشد، اسلام هم شناخته نخواهد شد چنانچه خداوند متعالي فرمود: «و تريهم ينظرون اليک و هم لا يبصرون» (الاعراف / 198)«ايشان را ميبيني که به تو نگاه ميکنند در حالي که تو را نميبينند» و معلوم است که پيغمبر را ميديدند اما او را نميشناختند و چون او را نميشناختند، اسلام را هم نميشناختند...