خانواده شهدا
تقی کاظمی

حاج سيد تقى كاظمى، پدر معظم شهيدان؛ »سيد حسن«، »سيد مجتبى« و آزاده؛ »سيد مرتضى«( وارد كوهپايه كه مى‏شوى، معمارى سبك سنتى و قديمى ساختمان‏ها، چشم را مى‏نوازد و آرامش خاصى را مهمان نگاه مسافران مى‏كند. سقف‏هاى گنبدى شكل بناها، معمارى سنتى و آرامشى كه از تماشاى آن به جان مخاطب مى‏نشيند، همگى گوياى حفاظت ...

عباسعلی شریفیان

حاج عباسعلى شريفيان، پدر معظم شهيدان؛ »رسول«، »مجيد« و جانباز »حبيب‏الله«( پيرزنى در را باز مى‏كند. خوش آمد مى‏گويد با خوشرويى از ما استقبال مى‏كند. از حياط كه رد مى‏شويم، تو اتاق، كرسى گذاشته‏اند و پيرمردى در يك سوى آن زير كرسى نشسته و با ديدن ما تكانى به خود مى‏دهد. احوالپرسى مى‏كند... همسرش ...

محمدعلی امینی

حاج محمد على امينى، پدر معظم شهيدان؛ »امرالله«، »مرتضى« و »قاسم«( هفتاد و چهار سال و اهل »ده‏نو« است. پدرش »حسن« كشاورزى بى‏سواد بود ولى پسرانش را نزد روحانى محل مى‏فرستاد تا سواد قرآنى بياموزند. »محمد على« از كودكى همراه پدر روى زمين‏هاى ارباب زراعت مى‏كرد. و مادرش خديجه با دوخت و دوز لباس به ...

ربابه نقدی خوزانی

حاجيه خانم ربابه نقدى خوزانى، مادر مكرمه‏ ى شهيدان؛ »نعمت‏الله«، »مرتضى«، »كرمعلى« نقدى( **متن=هشتاد و پنج ساله و اهل خوزان اصفهان است. پدرش احمد بسيار جوان بود كه با »رقيه« ازدواج كرد. او پسرى چهار ساله و ربابه دوساله‏اش را داشت كه عازم خدمت سربازى شد. هرگز بازنگشت. علت مرگش را كسى ندانست و حتى پيكرش ...

بی بی جان باقری زفره

حاجيه خانم بى‏بى‏جان باقرى زفره، همسر شهيد »محمد على« و مادر شهيدان؛ »كاظم« و »صالح« خانعلى زفره( هفتاد و پنج سال قبل در محل »زفره« از توابع شهرستان »كوهپايه« به دنيا آمد. پدرش »على اكبر« زراعت مى‏كرد و براى اهالى روستا تنور گلى هم مى‏ساخت. تعدادى گاو و گوسفند داشت. همسرش، فاطمه هم گليم مى‏بافت. ...

غلامعلی حیدری

حاج غلامعلى حيدرى، پدر معظم شهيدان؛ »اكبر« و »رحيم«( هفتاد و شش سال قبل، در محله عاشق‏آباد اصفهان به دنيا آمد. يكى از اجدادش پنج تن آل‏عبا را در خواب ديد. نذر كرد در دهه عاشورا، عزاداران را اطعام كند. و سيصد سال است كه خانه آنها در دهه محرم ميزبان عزاداران سيد و سالار شهيدان است. - پدربزرگم تعريف ...

اسدالله نصر نصرآبادی

حاج اسدالله نصر نصرآبادى، پدر معظم شهيدان؛ »محمود« و »مهدى«( پدرش »شكرالله« روى زمين‏هاى ديگران كشاورزى مى‏كرد. او از همسر اولش دو دختر داشت. وقتى دخترش يا همسرش دار فانى را وداع گفت، شكرالله براى نگهدارى از دخترانش، دوباره ازدواج كرد و صاحب يك دختر و چهار پسر ديگر نيز شد. او با همسر جديدش در ملك ...

سلطنت شاه رفیعی

حاجيه خانم سلطنت شاه‏ رفيعى، مادر مكرمه‏ ى شهيدان؛ »نصرت‏الله« و »محمد على« رفيعى( در سال 1314 به دنيا آمد. پدرش خان بود و به همين دليل او از كودكى با طبع بلند پرورش يافت و دستى بخشنده داشت. آن قدر به افراد فقير منطقه مى‏بخشيد كه پدر در انبار و صندوق خود را قفل مى‏زد. او تك فرزند خان بود و نازپرورده ...

زهرا عباسی

حاجيه خانم زهرا عباسى، مادر مكرمه‏ى شهيدان؛ »عزيزالله« و »باقر« جعفرى ولدانى( سه سال از عصر حاضر مى‏گذشت كه در »ولدان« اصفهان به دنيا آمد. پدرش »عباس« يزدى بود و براى كار و كشاورزى به اصفهان مهاجرت كرده بود. پس از آشنايى با خانواده »معصومه« كه ثروتمند و سرشناس بودند، با او ازدواج كرد و در اصفهان ...

عباس جوانی

حاج عباس جوانى جونى، پدر معظم شهيدان؛ »حيدر على« و »محمد على«( پدرش »حيدر« كشاورزى زحمتكش بود كه روى زمين خودش گندم، جو و تنباكو مى‏كاشت. هفت دختر داشت و در آرزوى داشتن پسرى بود كه عصاى دستش باشد. چهار دخترش را به خانه بخت فرستاده بود و يكى‏شان، بعد از ازدواج بيمار شد و از دنيا رفت. »عباس« كه به ...

بانو عرفانیان

حاجيه خانم بانو عرفانيان، مادر مكرمه‏ ى شهيدان؛ »غلامحسين« و »محمد« احمدى( در سال 1315 به دنيا آمد. مادرش، صديقه اصالتا اصفهانى و پدرش »فتح‏الله« متولد تهران بود. »بانو« خيلى كوچك بود كه پدرش در سفر با زنى آشنا شد و او را كه يكه و تنها بود، عقد كرد و به خانه آورد. »صديقه« آن دو را كه ديد، بى‏هيچ ...

ام البنین نصر نصرآبادی

حاجيه خانم ام‏البنين نصر نصرآبادى، مادر مكرمه‏ ى شهيدان؛ »منصور« و »ناصر« نصيرى( هشتاد سال قبل در »نصرآباد« اصفهان به دنيا آمد. پدرش »كربلايى حسين« سواد قرآنى داشت و كشاورزى مى‏كرد. او سه پسر و يك دختر داشت كه همسرش فاطمه را كه بيست و پنج سال بيشتر نداشت، از دست داد. »ام‏البنين« تك دختر و نازپرورده ...

عزت مهاجری حجازی

حاجيه خانم عزت مهاجرى حجازى، مادر مكرمه‏ى شهيدان؛ »احمد« و »محمود« روزبه‏نيا( هفتاد و نه ساله و اهل اصفهان است. پدرش »سيد محمد« مرد باخدا و سيدى مورد احترام بود. قرآن‏خوان بود و با معلومات. مغازه خرازى داشت. او هر جا جلسه مذهبى يا قرآن خوانى برگزار مى‏شد، حضور مى‏يافت. او با »خانم آغا« ازدواج كرده ...

طیبه صباغی رنانی

طيبه صباغى رنانى، مادر مكرمه‏ى شهيدان؛ عبدالله، احمد على و جانباز 70 درصد اصغر باباصفرى( پدرش ابراهيم رو زمين‏هاى مردم زراعت مى‏كرد او پنج فرزند داشت كه از سنين پايين آنها را با كار و تلاش آشنا مى‏ساخت. طيبه روزهاى دور كودكى را به ياد مى‏آورد كه براى شست و شو و غذا، از سرچشمه آب مى‏آورد. ظرف آب ...

ایران نصر اصفهانی

حاجيه خانم ايران نصراصفهانى، مادر مكرمه‏ى جانباز كريم و شهيدان؛ »محمد« و »ابراهيم« نصراصفهانى( پدرش »حسين« استوار پليس شهربانى بود كه دو دختر و دو پسر داشت. او دو يتيم ديگر را نيز سرپرستى مى‏كرد. اگر كسى كار نداشت و از بى‏پولى رنج مى‏برد، به داد او مى‏رسيد. برايش كارى دست و پا مى‏كرد. پولى به او ...

محمد حسین عربها

حاج »محمد حسين« عربها نجف‏آبادى، آزاده جانباز 75 درصد پدر معظم شهيدان »محمد جواد« و »جعفر« عربها( خانه‏اش ساده و زيباست، همچون دلش كه آينه‏وار و دريايى است. اتاقش پر است از كتاب‏هاى دعا، كوچك و بزرگ. كاسه چينى بزرگى لبالب از مهرهاى كوچك و بزرگى است و بى‏ترديد مى‏توان پى برد كه در خانه او مراسم دعا ...

مصطفی فتاح المنان نجف آبادی

حاج مصطفى فتاح المنان نجف آبادى، پدر معظم شهيدان؛ »اكبر« و »مهدى« و جانباز »اصغر« و جانباز آزاده »رسول«( سال 1312 در نجف‏آباد اصفهان به دنيا آمد. پدرش زين‏العابدين كشاورز و باغدارى زحمتكش بود كه زندگى همسرش فاطمه و چهار پسر و دو دخترش را از همين راه، تأمين مى‏كرد. مصطفى سه ساله بود كه مرگى آرام، ...

احمد معین

حاج احمد معين، همسر معظم شهيده صديقه موسويان و پدر گرامى شهيدان؛ »مرتضى« و »مصطفى«( بيست و سوم اسفند ماه سال 1307 در نجف‏آباد اصفهان به دنيا آمد. چهار خواهر و دو برادر داشت. پدرش، »غلامرضا« از معتمدين بازار پارچه‏فروشى بود. اكثر تجار و مغازه‏داران به او ارادت داشتند. سواد سياقى داشت. خمس و زكات مالش ...

صدیقه شکوهی

حاج خانم صديقه شكوهى، همسر شهيد »مانده على« و مادر مكرمه‏ى شهيدان؛ »على« و »مهدى« پورقاسميان( شصت و هشت سال قبل در نجف‏آباد اصفهان به دنيا آمد. پدرش »محمدرضا« نانوا بود و دو دختر و نه پسر داشت. صديقه فرزند سوم خانواده بود. خواندن قرآن را آموخت. - حاج ربابه همسايه‏مان بود. پدرم ماهى پنج ريال به ايشان ...

علی نورمحمدی

حاج على نور محمدى، پدر معظم شهيدان؛ »محمد« و »محمود« و جانباز؛ »رسول«( هفتاد و هفت سال قبل در نجف‏آباد به دنيا آمد. پدرش »نعمت‏الله« كشاورز بود. دو پسر و دو دختر داشت. به دليل دل‏درد كه آتش شد و به جان »نعمت‏الله« افتاده بود، عرق سرد بر پيشانى‏اش نشست. دراز كشيد. از درد زمين را چنگ مى‏زد. »فاطمه« ...