(وف ح 275 ق)، ریاضیدان و منجم. در كرمان به دنیا آمد. در بغداد مىزیست و از علماى آنجا به حساب مىآمد. وى در هیئت و نجوم و جبر و هندسه تبحر و تسلط داشت. ماهانى از 239 تا 252 ق رصدهایى انجام داده كه توسط ابنیونس، ریاضیدان مصرى، در زیج كبیر حاكمى ثبت شده و همچنین در زمینهى ریاضى آثارى از او باقى مانده ...
(ز 997 ق)، منجم و شاعر. اهل خوانسار و برادر مولانا وصلى بود. وى در شعر به بدیههگویى تمایل داشت. در زمان شاه طهماسب ملازم امیر محمد یوسف استرآبادى (م 977 ق)، قاضى هرات، بود اما بیشتر اوقات عمر خود را در كاشان به فراگیرى علم اختصاص داد و زمانى كه میرصدرالدین محمد واعظ منصورى، فرزند غیاثالدین منصور دشتكى ...
(ز 1033 ق)، عالم دینى و منجم. از دانشمندان وارستهى قرن یازدهم بود، كه تألیفاتى، در علم نجوم از خود به یادگار گذاشته است. از آثارش: كتاب «حل و عقد»، در علم نجوم و شناخت تقویم و طالع كه به نام شاه عباس صفوى در 1033 ق تألیف كرد؛ «حل المسائل»، در احكام نجوم، كه در «الذریعه» به قطبالدین عبدالحى لارى نسبت ...
(س سیزدهم و چهاردهم ق)، منجم و شاعر. ملقب به شمسالشعراء یا شمسة الشعراء. مادرش طیغون خانم، دختر فتحعلى شاه قاجار بود. گوهر در اصفهان زندگى مىكرد و از علم نجوم و ستارهشناسى آگاه داشت. گذشته از آن در شاعرى به ویژه در قصیدهسرایى توانا بود و ظاهرا در مكتب قاآنى به پرورش طبع خود در قصیدهسرایى پرداخته ...
(وف 1335 ق)، منجم و ریاضیدان. اصلش از قریهى گوگان تبریز بود. وى مدتها نزد میرزا اسداللَّه هزار جریبى منجم باشى شاگردى كرد و علم نجوم را نزد او تكمیل نمود. میرزا عبدالعلى در احكام نجوم و استخراج تقویم متبحر بود. از آثارش: شرح «سى فصل»، در معرفت تقویم خواجه نصیرالدین طوسى. ...
(س چهارم و پنجم ق)، عالم، منجم و ریاضیدان. چون عالمى بزرگ بود با كیا ابوالحسن نیز مشهور است. وى منجم وشمگیر و قابوس بن وشمگیر بود. سعدى در باب چهارم بوستان او را داناى گردن فراز خوانده و پند گرانبهاى خود را دربارهى ضرورت فروتنى از زبان كوشیار بیان مىكند. وى از نخستین كسانى بود كه تابع ظل (تانژانت) ...