0
مسیر جاری :
معرفی کتاب «کلیدهای آرام کردن کودک ناآرام» معرفی کتاب

معرفی کتاب «کلیدهای آرام کردن کودک ناآرام»

کتاب «کلیدهای آرام کردن کودک ناآرام» به قلم ویلیام سیرز، پزشک متخصص اطفال، و ترجمه ربابه مرتضوی توسط انتشارات صابرین منتشر شده است. این کتاب یک جلد از مجموعه کتاب­ های «کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان»...
معرفی کتاب «کلیدهای برخورد با مشکلات خواب کودکان» معرفی کتاب

معرفی کتاب «کلیدهای برخورد با مشکلات خواب کودکان»

کتاب «کلیدهای برخورد با مشکلات خواب کودکان» به قلم سوزان ای. گاتلیب، روانشناس کودک، و ترجمه اکرم کرمی توسط انتشارات صابرین منتشر شده است. این کتاب یک جلد از مجموعه کتابهای «کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان»...
معرفی کتاب 365 راه برای پرورش فرزندانی فوق العاده معرفی کتاب

معرفی کتاب 365 راه برای پرورش فرزندانی فوق العاده

کتاب ۳۶۵ راه برای پرورش فرزندانی فوق العاده قصد دارد راهنمایی باشد برای والدینی که باشهامت، مسئولیت شکل دادن به به زندگی یک کودک را پذیرفته ­اند. این کتاب به قلم شیلا الیسون و باربارا آن بارنت و ترجمه...
خدا به تو سوگند خورده نماز و نیایش

خدا به تو سوگند خورده

اکرم کشایی در متن زیر به نوجوانان عزیز توصیه می کند که راه دانایی را در پیش بگیرند.
این  یک کتاب نایاب است هدیه جاودانی

این یک کتاب نایاب است

«این یک کتاب نایاب است» عنوان داستانی است از سمیه عالی با موضوع وقف.
تو اولش درخت بودی شعر

تو اولش درخت بودی

«تو اولش درخت بودی» عنوان شعری است در وصف کتاب که منیره هاشمی آن را سروده است.
با خواندن، سفر آغاز می‌شود مناسبت ها

با خواندن، سفر آغاز می‌شود

تا به حال فکر کرده‌ بودید که حل کردن مسایل ریاضی می‌تواند درمان کننده باشد؟ درمان کننده‌ی چه؟ درمان کننده‌ی افسردگی.
نکاتی برای نگهداری و مراقبت از کتابها هنر و خانه‌داری

نکاتی برای نگهداری و مراقبت از کتابها

مراقبت و نگهداری از کتاب با روش‌های مختلفی انجام می‌شود. نگهداری کتاب از برداشتن آن از قفسه شروع می‌شود و تا خواندن، تمیز کردن، قرار دادن در قفسه و بازرسی دوره‌ای آن‌ها ادامه دارد. در اینجا روش‌های صحیح...
کتابخانه اموات طنز

کتابخانه اموات

وارد کتابخانه که شد، یک‌راست رفت سراغ قفسه‌های کتاب و شروع به گشتن میان آنها کرد. کتابی برمی داشت، ورق می‌زد نگاه می‌کرد و دوباره سر جایش می‌گذاشت، و باز کتاب دیگری.
ستارۀ شانس داستان

ستارۀ شانس

خودکار قرمز را برمی‌دارم. می‌نویسم پایان، و زیرش می‌نویسم «خانوم نوری، امیدوارم داستان من را دوست داشته باشید.» می‌خواهم بنویسم شما مثل فرشته‌ای در زندگی من هستید؛ اما بهتر است به قول مامان: «قلنبه، سلمبه»...