0
مسیر جاری :
آن‌جا که تویی نماز و نیایش

آن‌جا که تویی

بی‌کرانه‌ترین، مهربانی بی‌پایان! مرا بخوان به آن‌جا که تویی. مرا بخوان به آوای زلال حی علی الصلاه... حی علی الفلاح... تو بگو بشتاب به سویم تا دیوانه‌وار در لحظه‌های باشکوه اذان به سویت بشتابم.
اگر خورشید اخم کند نماز و نیایش

اگر خورشید اخم کند

ای آفریدگار مهر و روشنی! می‌خواهیم از تو سرشار باشیم با آوای دل‌انگیز اذانت ما را به خود بخوان تا در پناه مهربانی و رحمت بی‌انتهایت، آرام شویم.
ای همه‌ی خوبی‌ها نماز و نیایش

ای همه‌ی خوبی‌ها

خدای مهربان من! ای همه‌ی خوبی‌ها... وقتی تو هستی مهربانی و دوستی و روشنایی هست... وقتی تو هستی همه خوبی ها و زیبایی ها هم هستند.
ماهم باش نماز و نیایش

ماهم باش

خداوندا... مرا رها نکن! مرا میهمان کن به سفره‌ی سخاوت قرآن و آستان مقدس عشق... مرا دعوت کن به سرود دل‌انگیز توحید... مرا صدا بزن به لفظ پاک الله اکبر...
صدایت پنجره‌ای آفتابی بود نماز و نیایش

صدایت پنجره‌ای آفتابی بود

گم شده بودم در جاده ای تاریک و پرشتاب اما تو صدایم زدی و صدایت پنجره‌ای آفتابی بود در آن شب تاریک. حالا دوباره به راه‌ می‌افتم. به سوی تو، امّا در جادّه‌ای روشن.
برسد به دست مهربان ترین دوست حرف های خودمانی

برسد به دست مهربان ترین دوست

خدای خوبم! من دلم می‌خواهد هر روز سه بار برایت نامه بنویسم و با تو درد دل کنم. نامه ی من اما از جنس کاغذ و قلم نیست، حرف های من با تو، ذره های نور هستند. تو نامه ام را می‌خوانی و واژه به واژه حرف‌هایم...