مسیر جاری :
#هنر #همایون شجریان در راسخون
#هنر #همایون شجریان در مقالات
#هنر #همایون شجریان در فیلم و صوت
#هنر #همایون شجریان پرسش و پاسخ
#هنر #همایون شجریان در مشاوره
#هنر #همایون شجریان در خبر
#هنر #همایون شجریان در سبک زندگی
#هنر #همایون شجریان در مشاهیر
#هنر #همایون شجریان در احادیث
#هنر #همایون شجریان در ویژه نامه
کالری روغن زیتون چقدر است؟ + ارزش غذایی
کالری خیار شور چقدر است؟ + ارزش غذایی
علت بی طرفی مردم مدینه و عقب نشینی خواص کوفه در حادثه عاشورا چیست؟
کالری خرمالو چقدر است؟ + ارزش غذایی
کالری تخمه هندوانه چقدر است؟ + ارزش غذایی
کالری خیار چقدر است؟ + ارزش غذایی
کالری جوانه گندم چقدر است؟ + ارزش غذایی
کالری تخمه کدو چقدر است؟ + ارزش غذایی
کالری تخمه آفتابگردان چقدر است؟ + ارزش غذایی
کالری انجیر خشک چقدر است؟ + ارزش غذایی
وجود خلط یا مخاط شفاف در مدفوع
پیش شماره شهر های استان تهران
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟
علم پشت پرده رنگ حنا
نحوه خواندن نماز والدین
تصنیف اسرار عشق
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بیخبر بمیرد در دردِ خودپرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم با کافران چه کارَت گر بت نمیپرستی
سلطان من خدا را زلفت شکست ما را تا کی کند سیاهی چندان درازدستی
چین زلف
ای صبا گر بگذری بر زلف مُشک افشان او همچو من شو گرد یک یک حلقهی گردان او گاه از چوگان زلفش حلقهی مشکین ربای
گاه خود را گوی گردان در خم چوگان او جان او در جان تو گم گشت و دل از دست رفت درد او...
مرغ سحر
مرغ ســحر ناله سر کن داغ مرا تازه تر کن زآه شرر بار، این قفس را برشکن و زیر و زبر کن بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ نغمهء آزادی نوع بشــر سرا
وز نفسی عرصهء این خاک توده را، پرشرر کن ظلم ظالم ، جور...
وطن
وطن! وطن! نظر فکن به من که من به هر کجا، غریبوار که زیر آسمان دیگری غنودهام همیشه با تو بودهام همیشه با تو بودهام اگر که حال پرسیام تو نیک میشناسیام
من از درون قصهها و غصهها برآمدم
دلشده
خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی خوشا چشمی که رخسار تو بیند خوشا مُلکی که سلطانش تو باشی
خوشا آن دل که دلدارش تو گردی خوشا جانی که جانانش تو باشی
عشق پاک
ای شب به پاس صحبت دیرین خدای را با او بگو حکایت شبزندهداریام با او بگو چه میکشم از درد اشتیاق شاید وفا کند بشتابد به یاریام
ای دل چنان بنال که آن ماه نازنین آگه شود ز رنج من و عشق پاک من با او بگو...
خورشید آرزو
بگذار سر به سینهی من تا که بشنوی آهنگ اشتیاق دلی دردمند را شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق آزار این رمیدهی سر در کمند را
بگذار سر به سینهی من تا بگویمت اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست