0
مسیر جاری :
داستانی درباره ساواک به قلم احمد عربلو داستان

داستانی درباره ساواک به قلم احمد عربلو

«آخر خوش یک داستان» داستانی است از احمد عربلو که به دوره قبل از انقلاب و فضای پر از ترس و سکوت و خفقان آن دوره اشاره دارد.
داستانی درباره سخن چینی به قلم مریم کوچکی داستان

داستانی درباره سخن چینی به قلم مریم کوچکی

مریم کوچکی در داستان «مامانِ یکی از بچه ­ها» به شیطنت های دوران مدرسه و تنبیه شدنشان از سوی مدیر مدرسه می پردازد.
در نگاه خیس مادرم شعر

در نگاه خیس مادرم

سال­ها پدر گرچه سختِ سخت کار کرده است در نگاه او نیست ردِّ خستگی
جانباز شعر

جانباز

روزی از روزها کنار فرات عکس تو، توی آب پیدا شد روی آن شانه‌های مردانه دست‌هایت دو بال زیبا شد
تا تو آمدی... شعر

تا تو آمدی...

سبز سبز آمدی حرف‌های نانوشته را زدی قفل قلب‌ها شکسته شد آن زمان که در زدی مثل نور مثل آفتاب
پنجره ­ها شعر

پنجره ­ها

دلِ من این پایین دلِ تو آن بالا مثل گنجشک تو شادی و رها من ولی با دل تنگم تنها، در زمینی که پُر از دلهره است
بیا که زود بگذرد شعر

بیا که زود بگذرد

به آسمان نگاه کن ببین چه دل گرفته است و چشمه شعر تازه­ای برای گل نگفته است
بطری ­ها شعر

بطری ­ها

امروز هم می­ سرایم یک شعر در وصف دریا حتی اگر او نخواند ابیات دریایی­ ام را
آسمان چون دریا شعر

آسمان چون دریا

امروز دل­گیر است و ساکت انگار قلبش غصه دارد من عاشق این آسمانم وقتی که نم نم، نم ببارد
ای کاج، ای باد شعر

ای کاج، ای باد

تکرار کن آوازهایم را ای کاج تنهای سر کوچه! ای باد ای باد بهار ای باد ! آوازهایم را ببر