مسیر جاری :
اراده در رفتار انسان
آیا انسان ذاتاً بر اساس سرشتی پاک و نیکو آفریده شده یا ذاتاً بدسرشت است؟ یا حقیقت وجودی انسان، نه به وصف نکویی است و نه در رنگ زشتی و بدی، بلکه به گونه ای بی گرایش به هیچ وصفی ایجاد شده و ظرفی تهی را می...
معنای کرامت انسانی
قرآن کریم در بیش از پنجاه آیه، به وصف های نکوهیده ای اشاره کرده و برای آن انسان را سرزنش کرده است؛ صفاتی چون بخیل، ضعیف، هلوع، جزوع، منوع، عجول، قتور، ظلوم، جهول و... که همگی به طبیعت انسان باز می گردد
جمال انسان در آفرینش
تفاوت انسان با دیگر موجودات هستی در این است که وقتی خداوند انسان را آفرید، پس از این آفرینش او به خود گفت که «مبارک باد خدایی که زیباترین آفریشنگر است» و به همین لحاظ انسان از مرتبه دیگری از زیبایی و جمال
جایگاه معرفت انسان در آفرینش
در ساحت گسترده علم، شناخت خدای سبحان و اسمای حسنا و صفات علیای او از علوم حقیقی و اَصالی است و هر دانشی که در این راه، به یاری بشر برخیزد و تا حریم شناخت حق او را همراهی کند، نسبت به معرفت خدا و شناخت
راه رسیدن به خلافت الهی
برای رسیدن به غایت وجودی انسان که همان خلیفه خدا شدن است، مسلماً مسیری باید پیموده شود. این مجرا و مسیر، دارای دو بخش است: یکی علم و دیگری عمل.
خلافت الهی انسان در قرآن
قرآن کریم تنها یک بار، خلافت مطلق انسان را مطرح می کند. خدای سبحان درباره خلافت الهی انسان، در آیات نخستین سوره بقره سخن گفته و طی آن فرشتگان را از خلقت جانشین خویش آگاه ساخته است: (وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ...
انسان، خلیفة الله است
انسان تنها موجودی است که خدای ازلی عنوان جامع و کامل خلیفه الله را به او عطا کرد: (انِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً) (1) و عناوین دیگر مربوط به انسان، همگی از آن عنوان جامع و شامل صادر می شود و همه...
مقدمه ای بر تعیین جایگاه انسان در هستی
تعیین جایگاه هر موجود، فرع بر تبیین ماهیت و هویت آن موجود است؛ به این معنا که تا هویت یک شیء شناخته نشود، جایگاه آن شیء در نظام هستی روشن نخواهد شد و اگر ماهیت چیزی شناخته شد، جایگاهش نیز خود به خود
حقیقت انسان ها واحد است
روح انسانی نشأت گرفته از منشا ازلی و روح خدایی است و از آنجا که این سر منشأ در نهاد همه بشر دمیده شده و فطرت تغییر ناپذیر انسان، در روح همه انسان ها یکسان قرار داده شده است، این پرسش مطرح می شود که آیا...
فطرت و طبیعت
فطرت و طبیعت، هر دو از قوای روحی انسان اند؛ با این تفاوت که فطرت، نحوه هستی روح بلند انسانی است و مرتبه وجودی آن، نسبت به طبیعت بالاتر است، و طبیعت نیروهای تدبیری روح انسان است که عهده دار امور طبیعی بدن