مسیر جاری :
رویکردها و انواع فلسفههای تعلیم و تربیت
رویکردها در فلسفه تعلیم و تربیت چه نقشی دارند و تا چه حد به کار می آیند؟
دین چیست و انسان کیست؟
دین اصطلاحا به معنای اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان، و دستورات عملی متناسب با این عقاید می باشد.
حقیقت در نظر کارل یاسپرس
با تأکید بر نقش مذهب و باورهای دینی و ارائه تفسیری از هستی در ارتباط با وجود متعالی، حقیقت و وحدت حقیقت را از منظری تاریخی - زیستی - فردی می نگرد، و این نگاه او ابعاد گوناگون تربیتی فرد را تحت تأثیر قرار...
جهان بینی وجود گرایی
پنج اصل جهان بینی مکتب وجود گرایی، همه بر مدار هستی انسان، استقلال وجودی، و آزادی و اعتبار وجودی او دور می زنند تا آنجا که آدمی تنها در قبال خودش مسئول و متعهد شناخته می شود و کمال او به خودش واگذار گردیده...
انسان از نگاه سورن کییر کگارد
به رغم خداباوری، حقیقت را به امر درونی و شخصی فرد باز می گرداند و معرفت را با استناد به معیارهای ذهنی و روانشناختی فرد تفسیر می کند. بدیهی است نگاه او به انسان، تربیت و کمال انسانی از همین زاویة تنگ و...
نقص جدی در رویکرد تحلیلی مسائل تربیتی
کوهن در کتاب ساختار انقلابهای علمی کوشیده است نشان دهد که چگونه در مراحل رشد علوم طبیعی انتقالهای بزرگ اتفاق افتاده است. چنین انتقالهایی ظاهرا هنگامی رخ داده که یک پارادایم علمی موجود در حل مسائل مهم...
نقش نظریه در رونق تعلیم و تربیت
ارزش نظریه ممکن است در تفاوتی باشد که از طریق کمک به ما در روی آوردن به تلاشهای تربیتی روزمره، در عالم واقع ایجاد می کند.
ناخرسندی بسیاری از جوانان از فلسفه تعلیم و تربیت
به رغم تلاشهایی که در بعضی جهات برای از میان بردن رویکرد سیستمی در فلسفه تعلیم و تربیت و نیز در خود فلسفه صورت گرفته، این رویکرد هنوز مورد استفاده و نافذ است و راه نسبتا ساده ای برای سازمان دادن موضوعات...
مارکس و کابوس سرمایه داری در زمینه تعلیم و تربیت (قسمت اول)
این مقاله برگزیده، دیدگاهی است در باب فلسفه تعلیم و تربیت مارکسیستی «با نگاهی از درون به بیرون». به این معنا که نویسنده می کوشد افکار خود مارکس را نشان دهد نه افکار شاگردان او را، چون نوشتههای مارکس درباره...
مارکس و کابوس سرمایه داری در زمینه تعلیم و تربیت (قسمت دوم)
تولید دانش نه تنها در این معنا جنبه های کاربردی و مادی را شامل می شود، بلکه مارکس در کتاب سرمایه اشاره می کند که روابط اجتماعی تولید فکری را می توان با روابط تولید مادی مقایسه کرد.