مسیر جاری :
بنیانهای فلسفی رفتارگرایی
عناصر رفتارگرایی به بعضی از جنبههای ماتریالیسم مکانیستی شبیه است، نیز این چشم انداز فلسفی به قرنها قبل باز می گردد.
ایجاد نظم اجتماعی در مدارس (قسمت اول)
تعلیم و تربیت باید منصفانه و با جرأت با هر مسأله اجتماعی رو به رو شده، بر زندگی و واقعیتهای سخت آن اثر گذاشته، با جامعه ارتباط پویا و بسیار نزدیک برقرار کرده
ایجاد نظم اجتماعی در مدارس (قسمت دوم)
عصر ما سرشار از امکانات است. انسانی ترین زیباترین، شکوهمندترین تمدنی که تاکنون به دست هیچ ملتی ساخته نشده، در اختیار ما قرار دارد.
کودک، یک شهروند نابالغ
جامعه ما در حال دگرگونی و تحولی عظیم است که موازات آن خانواده و سایر واحدهای اجتماعی نیز تغییرات و تحولات فراوانی را تجربه می کنند.
حقوق کودکان
قانون کودکان می گوید سعادت و رفاه کودکان باید در درجه اول اهمیت قرار گیرد و بزرگسالان باید بدانند که کودکان چه آرزوها و احساساتی دارند.
برآورده سازی نیازهای کودکان
نمی توانم تصور کنم که نمی ترسم؛ فکر نکنم بیش از این بتوانم پیش بروم؛ دوست دارم به همه چیز پایان بدهم؛ خودکشی بهتر از رفتن به مدرسه است.
اهداف جامعه و مدارس
اساسا، بازسازی گرایی بر ضرورت تحول تأکید دارد. این یک موضع گیری آرمانی در پنداشت اهدافی است که در راستای یک فرهنگ یا تمدن جهانی جهت داده شده است.
نوسازی جامعه
ما در فرهنگ جدید با انبوهی از آشفتگیها و تناقض گوییها مواجه هستیم. از یک طرف توانایی بسیاری برای انجام خوبیها داریم و از طرف دیگر توانایی فوق العادهای برای نابودی در ما وجود دارد.
درگیری و رفتار غیرانسانی
تا زمانی که روند تحولات تکنولوژیک در چنین جامعهای بسیار کند باشد، جنگ یا شیوع بیماری یا سایر بلاهایی طبیعی آهنگ زندگی افراد را چندان مختل نمیکند.
تفکرات پیرامون تعلیم و تربیت
هنگامی که پیشنهادهای اندیشمندان از افلاطون تا اسکینر را بررسی میکنیم، در می یابیم که تعلیم و تربیت را به عنوان وسیلهای اساسی برای تغییر اجتماع معرفی کردهاند.