مسیر جاری :
راه حق
صلاحیت روانشناسی به عنوان علمی تجربی فقط تا آنجاست که براساس تحقیقات تطبیقی، فیالمثل بداند که آیا نمونهی نوعی (یعنی اثر و نشان) بازیافته در روان را میتوان به حق، تصویر خدا دانست یا نه؟ و اما این ملاحظه،...
غرب - شرق و معنای آنها
وجدان و شعوری کامل و والا، مقتضی نوعی Weltanschauung (جهاننگری) است. و هرگونه شعور به علل و نیات، جهاننگریای در نطفه است. و هر قسم افزایش معرفت و تجربه، گامی دیگریست که آن جهاننگری در راه
غرب در رویارویی با مسائل دینی
جهان غرب با مردهریگی که از حقوق رومی نصیبش شده و میراث مابعدالطبیعهاش که مبتنی بر اخلاق مسیحی یهودی تبار است و آرمانش در زمینهی حقوق جاودانی بشر، با این تحول در قرن بیستم روبروست. غرب مضطرب از
پدیدهی دین، پادزهر «تودهزدگی»
توهم قدرت دولت به خود میبالد، و چون نیک بنگری، آن قدرت موهوم چیزی جز خودرأیی رؤسای قبیله که چرخ دولت را میگردانند نیست. همهی نهضتهای اجتماعی و سیاسی معاصر که بر این توهم مبتنی است، ناظر به رهانیدن...
روانشناس و شاعر
سرّ کار آفرینش، هم چنانکه فیالمثل حریت و اختیار مطلق، مسألهی والائیست که روانشناسی نمیتواند گشودن آن را تعهد کند، بلکه فقط قادر به شرح و توصیف آنست. همچنین انسان خالق، معمایی است، و از هر سو که برای...
روانشناسی و شعر
روانشناسی، از دیدگاهی به شاهکاری ادبی مینگرد که به سبب ویژگیهایش با دیدگاه ادبیات، تفاوت دارد. ارزشها و واقعیاتی که نگرش ادبی بدانها دلبسته و پابند است، ممکن است از نظر روانشناسی جالب نباشند، و برعکس...
یونگ با اقتدار صور مثالی
«انسان دوست دارد خود را حاکم روان خویش بداند. اما مادام که از تسلط بر خلقیات و هیجانات خود عاجز باشد یا نتواند بر شیوههای گوناگون رخنهیابی عناصر ناخودآگاه در نقشهها و تصیماتش معرفت و وقوف یابد، قطعاً...
توضیح پدیده ی واقعاً عجیب و غریب اثر مک گورک
محققانی به نام هری مک گورک و جان مک دونالد اولین بار این اثر را در سال 1976 کشف کردند و آن را در یک مقاله به نام "لبهای شنوا و صداهای بینا" در مجلهی ‘Nature’ یا طبیعت منتشر کردند. این اثر گاهی اوقات...
جادوگری و روانکاوی
به نظر بسیاری، روانکاوی، یکی از دستاوردهای انقلابی تمدن قرن بیستم مینماید، و ما آنرا همسنگ علم وراثت یا نظریهی نسبیت میدانیم. برخی دیگر که بیتردید نسبت به کاربرد نادرست روانکاوی بیش از تعالیم حقیقی...
اسطوره از دیدگاه روانکاوی
«در تاریخ روانکاوی، از همان آغاز، مفهومِ کشاکش میان نیروهای روانی در انسان، برانگیختهی تنش یا تشویشی نفسانی، امری اساسی تلقی شد. به موجب نطریّات فروید، بعضی تصورات و انگارها (idée) که بار «عاطفی»