مسیر جاری :
حاتم طايي تويي اندر سخا
رستم دستان تويي اندر نبرد حاتم طايي تويي اندر سخا
ني، که رستم نيست در جنگ تو مرد ني، که حاتم نيست با جود تو راد
هموار کرد پر و بيوگند موي زرد چون بچهي کبوتر منقار سخت کرد
گر من اين دوستي تو ببرم تا لب گور
بزنم نعره وليکن ز تو بينم هنرا گر من اين دوستي تو ببرم تا لب گور
مير خواهم که بماند به جهان در اثرا اثر مير نخواهم که بماند به جهان
هر کرا مرد، همي بايد مرده شمرا هر کرا رفت، همي بايد رفته شمري...