0
مسیر جاری :
مادر شعر

مادر

پسر، رو قدر مادر دان که دائم کشد رنج پسر، بيچاره مادر برو بيش از پدر خواهش که خواهد تو را بيش از پدر، بيچاره مادرز جان محبوب تر دارش که دارت ز جان محبوب تر، بيچاره مادر نگهداري کند نه ماه و نه روز تو...
در رثای شهید آیت الله دکتر مفتح شعر

در رثای شهید آیت الله دکتر مفتح

به خون تپيده و درخاك خفته يار دگر وطن به سوگ عزيزي نشسته بار دگر هنوز گرد غم رفتگان به رخ داريم كه از كرانه برآمد سيه غبار دگر به كاروان شهيدان و عاشقان پيوست زخيل رهگذران مانده رهسپار دگر خبر رسيد...
ابیاتی در وصف شهید آیت الله محلاتی شعر

ابیاتی در وصف شهید آیت الله محلاتی

چو آزاد شد ملت از ظلم و بند به سازندگي كرد قامت بلند كه مي بايد اين ملك آباد كرد دل پاك ايرانيان شاد كرد كه بايست در پرتو انقلاب نمايندگاني شوند انتخاب نمايندگاني سر و سربلند و همدرد با ملت ارجمند...
وصف رنج و استقامت شعر

وصف رنج و استقامت

پاکباز عشق را شور و شراري ديگر است نوح اين دريا نگاهش برکناري ديگر است گرد ميدان را بشوي از باره خونين رکاب که اين سوار عرصه را عزم دياري ديگر است خانه گر در آتش بيداد مي سوزد چه باک؟ لانه مرغان حق...
اشعاری در وصف شهید تندگویان شعر

اشعاری در وصف شهید تندگویان

آزاده صبور من صخره هاي شانه تو را كدام موج بي امان شكست؟ روشنايي شبان پرستاره تو را كدام ابرغم به تيرگي نشاند؟ اي غريب هميشه آشنا قصه مقاومت تورا نسيم به گوش هر درخت خواند وكوه در شگفت ماند! فرياد مظلوميت...
کودکان سنگ شعر

کودکان سنگ

دانش آموزان غزه به ما بياموزيد مردانگي وشجاعت را همه چيز را فراموش کرده ايم به ما بياموزيد مردانگي را مردان ما فراوانند ولي عجين شده اند به ما بياموزيد کودکان تان چگونه سنگ را
در ستايش مقاومت غزه شعر

در ستايش مقاومت غزه

در اين شب ها که گل از برگ و برگ از باد و باد از ابر مي ترسد در اين شب ها که هر آيينه با تصوير بيگانه است و پنهان مي کند هر چشمه اي سرّ و سرودش را چنين بيدار و دريا وار توئي تنها که مي خواني
اشعاری در وصف علامه شهید عارف حسینی شعر

اشعاری در وصف علامه شهید عارف حسینی

باز هم آمد برون دست نفاق از آستين باز خون عاشقي را ريخت دشمن بر زمين باز هم با نقشه ها و حيله هاي شرق و غرب دشمن چون گرگ زد بر جان چون يوسف كمين آنكه عمري را دفاع از مكتب و رهبر نمود با زبان انقلاب...
آزادگي و آرزو در شعر شاعران شعر

آزادگي و آرزو در شعر شاعران

مغز چون کامل شود، از پوست گردد بي نياز از دو عالم، خاطر آزاد مردان فارغ است رتبه ي آزادگي بنگر، که نخل ميوه دار از حجاب سرو، نتوانست سر بالا کند «صائب تبريزي»
اشعاری در وصف رییس علی دلواری شعر

اشعاری در وصف رییس علی دلواری

مردي که ديروز مي رفت، تا آسمان ها صدايش در موج مي پيچيد امروز، پژواک فريادهايش آن سوي پرچين ماندن مي سوخت از شوق رفتن رفت و در اين شهر پيداست، اين روزها رد پايش توفان و توفان و توفان، فرياد و فرياد...