مسیر جاری :
مرد فقیر و گنج پنهان
در روزگاران بسیار دور و در یکی از شهرهای دور، فقیری زاهد و بسیار درمانده زندگی میکرد که هیچ چیزی در این دنیا برای خود نداشت. او نه جایی برای استراحت و خوابیدن داشت و نه غذایی برای خوردن و نه پوشاک مناسبی...
زشت و زیبا
... در روزگاران گذشته پادشاهی بود که علاقه بسیار زیادی به شکار داشت و هر وقت فراغتی بدست میآورد با همراهی بعضی از نزدیکان و دوستان خود برای شکار و سیر و سیاحت به صحرا میرفت و به گردش و شکار میپرداخت.
علم نیمه کاره
... در روزگار گذشته برخی از علوم مثل حکمت و یا منطق رونق بیشتری داشتند و علاقمندان نیز به تحصیل و فراگیری آن رغبت بیشتری نشان میدادند. در آن دورانها دانشمندی بود که آن علم را تدریس میکرد و هر چند وقت...
درخت مراد
... در روزگاران پیشین و در زمانهای قدیم در شهری از شهرها درخت بزرگ و بلندی بود با شاخهها و برگهای بسیار زیاد و با تنه خیلی کلفت که اگر شش هفت نفر دست به دست هم میدادند دستهایشان به دور آن نمی رسید،...
دوستان نادان
داستانی آموزنده درباره غفلت فرزند و دقت نکردن به وصیت پدر و خواستههای مادر و دل دادن به دروغهای دوستان نابکار و از دست دادن زراعت و کشاورزی و عاقبت کار
سه دزد حریص
... در روزگاران گذشته سه دزد برای دزدی کردن از مال مردم با هم شریک شدند. آنها اموال مردم را مانند بسیاری از دزدان با هم میدزدیدند و برای دزدیدن حیله ها و نیرنگ هایی بکار میبردند و در این باره نقشه ها...
دزد و ساس
... روزی یک دزد می خواست که به خانه یک فرد ثروتمند دستبرد بزند و تمام اموال او را بدزدد. او در فکرش نقشه ها می کشید و حیله ها بکار میبرد و با نیرنگها و حقّه ها می خواست تا به مراد دل خویش برسد.
پیاده و سواره
... در زمانهایی نه چندان دور در یک شهر قدیمی مردی پیراهن فروش زندگی می کرد. آن مرد کارش به این صورت بود که هر روز مقداری پیراهن را از این شهر به شهر دیگری که زیاد از آنجا دور نبود، می برد و می فروخت.
آهو و موش و عقاب
... آورده اند که در زمانهای دور در جنگلی که بسیار پردرخت و پر میوه و سبز بود، صیادی هر چند وقت یکبار برای گسترانیدن دام و گرفتن حیوانات مورد نظرش به آنجا میآمد.
دزدان طمعکار
این سه راهزن شریک، سالها در کمین کاروانها مینشستند و به اکثر آنها دستبرد میزدند و مال و اموال آنها را به غارت میبردند و بین خود تقسیم میکردند. روزها به همین منوال میگذشت و آنها به شغل راهزنی مشغول...