مسیر جاری :
منطق علم اجتماعی (قسمت دوم)
مطالعهی انسان و مطالعهی جامعه کاملا به یکدیگر وابسته اند، و از همان ابتدا، هم وحدت سرشت انسان را نشان میدهند و هم تنوع آن - در این جا فرگوسن به هیوم روی میآورد.
انسان بندهی عادات عقل خود است
محقق جامعه باید تمایزی را که میان فعالیت و کشمکش قائل میشود، در مورد سایر اشکال تجربهی اجتماعی نیز قائل شود؛ و همهی اینها را در جست وجوی داوری اخلاقی و سیاست عمومی معقول انجام دهد.
علم جامعهی مدرن
مونتسکیو بر این باور است که قوانینی در طبیعت وجود دارند که می توان آنها را در مورد همهی مردم به کار بست، زیرا از «از سرشت وجود ما» استخراج شدهاند.
شکلهای متنوع دولت
گسترش و توسعه ی اروپا، در شکل گیری نقشهی سیاسی دنیای مدرن تأثیری تعیین کننده داشته است.