مسیر جاری :
برهان صديقين ملاصدرا و نقد آراء كانت و هيوم در براهين اثبات باريتعالي (2)
در تاريخ فلسفه غرب براهين بسياري در اثبات وجود خداوند عرضه شده است. كانت اين براهين را در سه دسته براهين وجودي، براهين جهانشناختی و براهين اتقان صنع دسته بندي كرده است. و براي اينكه...
برهان صديقين ملاصدرا و نقد آراء كانت و هيوم در براهين اثبات باريتعالي (1)
در اين نوشتار غرض تبيين اجمالي برهان صديقين ملاصدرا و بررسي نقدهايي است كه ايمانوئل كانت و ديويد هيوم بر براهين نظري خداشناسي در غرب مطرح كردهاند. در اين بررسي سعي بر آن است كه...
نقش روششناختي قاعده الواحد
قاعده الواحد در تاريخ پرفراز و نشيب خود در فرهنگ اسلامي سه گونه عمده از مسائل را برانگيخته است: 1) تحليل مضمون و ساختار معنايي قاعده، 2) پرسش از صدق آن (ادله اثبات و دلايل نقد و ردّ)، 3) سؤال از نقش روششناختي...
دربارة هفت آسمان يا ساختار زماني _ مكانی عرش(2)
در قسمت اول مقاله، تا حدودي در بارة جغرافياي مكاني كل عالم هستي بحث كرديم. در آنجا گفتيم كه عرش پروردگار كه كل عالم هستي است، از لحاظ مكاني برهشت ركن استوار است كه عبارتند از «السماء الدنيا» و «السموات...
دربارة هفت آسمان يا ساختار زماني _ مكانی عرش(1)
هفت آسمان قرآن كه مفسران و متفكران مسلمان قرنها به رصد آن نشسته اند، همچنان در لفافه اي از ابهام مستور مانده است و از ميان نظريات موجود، هيچ نظريه اي نيست كه چشم اندازي روشن از اين موضوع پيچيده و شگرف...
آیا مواجهه با خدا ممکن است؟(3)
پیش از بررسی دیدگاه بوبر دربارة حیات یهود پس از آشویتس (Auschwitz؛ اردوگاهی در لهستان مرتبط با جریان هولوکاست.)، بايد رویکرد او را نسبت به یهودیت مورد ملاحظه قرار دهیم. نوشتههای بوبر دربارة یهودیت و قوم...
آیا مواجهه با خدا ممکن است؟(2)
«عرفان» یک اصطلاح تکمعنایی نیست. اين اصطلاح، از نظر افراد مختلف، معانی متعددي داشته است. با این حال، در گستردهترین معنا میتوان گفت عارف «کسی است که خداوند را به صورت مستقیم و، از نگاه خودش، واقعی تجربه...
آیا مواجهه با خدا ممکن است؟ (1)
مارتین بوبر (۱۸۷۸ـ۱۹۶۵)، يكي از متفکران مهم سنتیهودى در سدة بیستم است. بوبر نوشتههاى فراوانى در باب یهودیت و خاصه جنبش قرن هجدهمى حسیدیسم دارد. کتاب معروف او، من و تو (1923)، به واقع حاوى رئوس تفکر وى...
افق خداشناسي در فلسفه ارسطويي و حكمت صدرايي(4)
1. جوهريت خدا: از نظر ارسطو محرك نخستين جوهر است، چنانكه ميگويد وجود «جوهر» سرمدي نامتحرك ضروري است.([85]) اما از نظر صدرالمتألهين جوهر و عرض از اقسام ماهيات هستند و خدا چون ماهيت ندارد اطلاق جوهر بر او...
افق خداشناسي در فلسفه ارسطويي و حكمت صدرايي(3)
ارسطو و صدرالمتألهين در اثبات برخي صفات اتفاق نظر دارند و در برخي صفات نظراتشان مختلف است و دستهيي از صفات هستند كه در حكمت صدرايي ثابت ميشود اما در فلسفه ارسطويي سخني از آن بميان نيامده است.