0
مسیر جاری :
ارغوانی بر خاکريز (1) محمود کاوه

ارغوانی بر خاکريز (1)

در دامنة كرانه‌هاي قله‌هاي سرافراز زاگرس، بر بستري از چمن‌هاي خودرو كه جاي جاي بر لبة جويبارهاي خرد مي‌توان سراغشان را يافت، دراز كشيده بود و چشم‌بند ستارگان شب بود. سير سيرك‌ها سمفوني شب را اجرا مي‌كردند....
نبرد آلواتان (3) محمود کاوه

نبرد آلواتان (3)

كاوه در محل قرارگاه بي صبرانه منتظر خبري بود كه از جانب نيروهاي شناسايي به او برسد ولي بعد از آخرين تماس ديگر از آنها خبري نداشت ‌‌، مدتي را خوشبينانه منتظر بود ولي وقتي فجر دميد و آنها تماس نگرفتند نگران...
نبرد آلواتان (2) محمود کاوه

نبرد آلواتان (2)

صبح که از راه رسيد ، فرمانده بلافاصله نيروهاي واحد اطلاعات و عمليات را در اتاق خود جمع کرد و خطاب به آنها گفت :« من فکر مي کنم زمان رويارويي نهايي با دشمن فرا رسيده است و حالا زماني است که بايد غائله کردستان...
نبرد آلواتان (1) محمود کاوه

نبرد آلواتان (1)

آتش سنگين رزمندگان و تعداد زياد آنها توانست به زودي نيروي ضد انقلاب را از داخل روستا و اطراف آن فراري دهد . نفرات گردان فاتح ، که در پيشاپيش آنها نيروهاي شناسايي در دسته هاي کوچک هفت نفره در حرکت بودند...
یادگاران- شهید محمود کاوه (2) محمود کاوه

یادگاران- شهید محمود کاوه (2)

خيلي بي‌كله بود. كنارش راه مي‌رفتم. كنار گوشم صداي گلوله شنيدم، سرم را دزديدم. عصباني شد. گفت‌« مگه منو نمي‌بيني چه طوري مي‌رم؟ سر تو چرا مي‌دزدي؟ داره با دوربين نگاه مي‌كنه ببينه من وتو مي‌ترسيم يا نه.» معاونش...
یادگاران- شهید محمود کاوه (1) محمود کاوه

یادگاران- شهید محمود کاوه (1)

«يادگاران» عنوان كتاب هايي است كه بنا دارد تصويرهايي از سالهاي جنگ را در قالب خاطره‌هايي بازنويسي شده، براي آن ها كه آن سالها را نديده‌اند نشان بدهد. اين مجموعه راهي است به سرزميني نسبتاً‌ بكر ميان تاريخ...
کتابشناسی شهید محمود کاوه محمود کاوه

کتابشناسی شهید محمود کاوه

بيابان، کوه، دشت وهمه جا سفيدپوش شده از برف. نگاه که مي کني، روي سفيدي برف رد پايي را مي بيني، رد پاي يک مرد، مردي که بيابان را زير پا گذاشته و کوههاي سر به فلک کشيده را هم در نورديده، و اکنون دشتي باز...
شهید کاوه ؛ به سوي شهادت محمود کاوه

شهید کاوه ؛ به سوي شهادت

تغييرات انجام شده در طرح مانور و عدم موفقيت كامل تيپ ويژه 155 شهدا در عمليات شب گذشته موجب ترديد در مسئولان، خصوصاً فرمانده‌هان اين تيپ شده بود اين ترديد اگرچه در خود فرمانده تيپ (برادر محمود كاوه) نيز...
اشعاری در رثای شهید کاوه (2) محمود کاوه

اشعاری در رثای شهید کاوه (2)

اي شما فاصله هايي که رها در باديد اهل سرسبزترين فصل حضور آباديد مپسنديد در اندوه شناور باشم بگذاريد که يک جرعه قلندر باشم وقت آن است زبان سرخ کنم هو بکشم اين به هم بافته را پاي ترازو بکشم فارغ از...
اشعاری در رثای شهید کاوه (1) محمود کاوه

اشعاری در رثای شهید کاوه (1)

شاعر: شجاع الدين ابراهيمي با قلم کار سترگي مي کنم يادي از مرد بزرگي مي کنم وصف مردي کاو نبايد در بيان مردي از اردوي عاشورائيان شاخه اي گل از زمين کربلا مردي از سامان پر نور رضا