مسیر جاری :
برق در نیروگاه هسته ای چگونه تولید می شود
در جواب دعوت به مهمانی چه بگوییم
در جواب خوش آمدید چه بگوییم
آیا شارژ سریع به باطری آسیب میزند؟
وقتی کسی ناامید هست چگونه آرامش کنیم؟
عادت های غلط خانگی که ناخودآگاه آب بسیاری را هدر میدهد
روش های آسان برای ترک غر زدن
وقف در قطر؛ پیوند سنت اسلامی با مسیر توسعه پایدار
محمد میرک صالحی خراسانی خوشنویس، شاعر و منشی سده دهم هجری
در جواب خداحافظی چه بگوییم
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چهار زن برگزیده عالم
کاربردهای انرژی هسته ای
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
نحوه خواندن نماز والدین
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
محمود کاوه
افسر جوان
يک لشکر را يک جوان بيست و چهار پنج ساله اداره مي کند، در حالي که در هيچ جاي دنيا افسر به اين جواني پيدا نمي شود که يک لشکر را اداره کند.
مقام معظم رهبري
شهيد محمود کاوه، تولد: اول خرداد 1340، شهادت:...
محمود کاوه
جلوي ضدانقلاب، سرخم نكنيد
ضدانقلاب، ديد خوبي رويمان داشت. آتش سنگيني ميريختند. همه خوابيده بودند روي زمين. براي كنترل نيروها نيمخيز بودم. ناگهان از پشت، محمود آمد. صاف ايستاده بود. گفت: اين چه وضعيه؟! خجالت بكش! فكر نكردي اگه...
محمود کاوه
پنج دفتر از زندگی شهید کاوه
من هم مثل بسياري از شما با كاوه و نام او در دوران جنگ آشنا شدم ، درست زماني كه 16 بهار از عمرم نگذشته بود و از ورودم به سپاه چند ماهي . تصويري كه از كاوه در ذهن داشتم هماني بود كه در كتاب هاي درسي خوانده...
محمود کاوه
حماسه کاوه (14)
زمستان 63 ،خبر رسيد که يک گروهان از نيروهای گيلان در ارتفاعات «سياه کوه» بانه، گرفتار کمين شدهاند. ضد انقلاب، چند تا از آنها را شهيد و بقيه را هم اسير کرده بود. مخبرها خبر آورده و گفته بودند :«جنازه شهدا...
محمود کاوه
حماسه کاوه (13)
به منظور انجام عمليات قادر، منطقة وسيعي را بايد شناسايي ميكرديم. ما دو گروه چهار نفره بوديم كه كار در آن منطقه طاقت فرسا را برعهدهمان گذاشته بودند. انجام عمليات در قسمت سخت و حساس منطقه را به تيپ ويژه...
محمود کاوه
حماسه کاوه (12)
تا شروع عمليات فرصت زيادی نداشتيم، ساير يگانها كارشان را تمام كرده بودند، فقط ما مانده بوديم ما ˜كه بايد هرچه سريعتر، كار شناسايی را تمام میكرديم. آن شب پنج- شش تيم آماده شدند. موقع حركت، كاوه گفت :«منم...
محمود کاوه
حماسه کاوه (11)
حدوداً يك سال از حضورم در تيپ ويژه ميگذشت. طي اين مدت، هر روز بيشتر از روز قبل، سعي در آموزش هر چه بهتر نيروها و بالابردن توان رزمي آنها داشتم. يك روز كاوه احضارم كرد. وقتي وارد اتاقش شدم، گفت :«خبر خوشي...
محمود کاوه
حماسه کاوه (10)
اواخر سال 60 بود. سپاه آماده ميشد تا با همراهي ارتش، عمليات بزرگ و سرنوشت ساز «فتح المبين» را در جبهههاي جنوب انجام دهد. نيروهاي زيادي به منطقه اعزام شده بودند. آن موقع، ما در مشهد بوديم. با پنج ـ شش...
محمود کاوه
حماسه کاوه (9)
بعد از شهادت محمود، در زمان رياست جمهوري آيت الله خامنهاي، آقا به مهاباد، پادگان لشگر ويژه شهدا تشريف برده بودند.
پادگان بزرگي بود. مسجدي هم كه درست كرده بودند، بزرگ بود. همة نيروهاي لشگر به مسجد آمده...
محمود کاوه
حماسه کاوه (8)
هر كس در سقز ميماند، بايد شرايط سخت آنجا را هم تحمل ميكرد. كمبود نيرو و مهمات، زمستانهاي سرد، نگهبانيهاي طولاني، آماده باشهاي مدام و پي در پي و خيلي مشكلات ديگر كه رس بچهها را ميكشيد و خستهشان ميكرد....