0
مسیر جاری :
حماسه کاوه (7) محمود کاوه

حماسه کاوه (7)

خيلي از بچه‌ها دفعه اولشان بود كه مي‌خواستند به كردستان بروند. آموزشها فشرده بود و نفس‌گير. مسؤولين و مربيهاي پادگان آموزشي امام حسين(عليه السلام) تهران، هر روز به بهانه‌اي صحبت را به خطرات جنگ در كردستان...
حماسه کاوه (6) محمود کاوه

حماسه کاوه (6)

زمستان سال1359 بود. گروهي صدوهشتاد نفره از شيراز آمده بودند ديواندره. بايد مي‌رفتيم و آنها را مي‌آورديم سقز. گروه ما بيست نفر بيشتر نمي‌شدند؛ با سه-چهار ماشيني كه داشتيم، مي‌رفتيم اسكورت و نيروهايي را...
حماسه کاوه (5) محمود کاوه

حماسه کاوه (5)

فكر همه چيز را كرده بوديم. مي‌خواستيم با كمترين تلفات، عمليات بزرگي انجام دهيم. آخرين مرحلة شناسايي مواضع دشمن تمام شد، ولي هنوز مسأله‌اي تمام ذهنم را مشغول كرده بود. هر چه فكر كردم راه چاره‌اي پيدا كنم،...
حماسه کاوه (4) محمود کاوه

حماسه کاوه (4)

عمليات آزاد سازي جاده بانه ـ سردشت كه تمام شد، محمود را راضي كردم كه چند روزي با هم مرخصي برويم.وقتي به مشهد رسيديم. روز بعد خبرم كرد كه فردا پادگان آموزش، اردوي پايان دوره دارد. من هم كه از نيروهاي پادگان...
حماسه کاوه (3) محمود کاوه

حماسه کاوه (3)

عمليات آزاد سازي جاده بانه ـ سردشت كه تمام شد، محمود را راضي كردم كه چند روزي با هم مرخصي برويم.وقتي به مشهد رسيديم. روز بعد خبرم كرد كه فردا پادگان آموزش، اردوي پايان دوره دارد. من هم كه از نيروهاي پادگان...
حماسه کاوه (2) محمود کاوه

حماسه کاوه (2)

عمليات كه تمام شد، بيشتر نيروها به پيرانشهر برگشتند. نزديك غروب، يكي از بچه‌هاي مهندسي خبر‌ آورد كه بولدزر مهندسي، نزديك روستاي «بوستان بيك» گير كرده است. خواستم چند نفر همراهش بفرستم كه گفت «فايده‌اي...
حماسه کاوه (1) محمود کاوه

حماسه کاوه (1)

محمود كاوه، نوجواني بود كه وقتي شيپور جنگ نواخته شد، بدون لحظه‌اي درنگ، راهي دياري شد كه بعدها از او انساني ساخت متفاوت با آدمهاي ديگر. گرچه مانند بسياري از هم سن و سالهايش جواني مي‌كرد، جست و خيز داشت،...
ارغوانی بر خاکريز (4) محمود کاوه

ارغوانی بر خاکريز (4)

حادثه‌ها مهارت، تدبير، رشادت و بالاخره شراكت ما را در تشكل يك واقعه پذيرفته‌اند ولي قبل از اينها به مشيت‌الهي نيز تن داده‌اند. مشيت هميشه لياقتهاي ما را در نظر نمي‌گيرد و حتي به آمادگي اسباب براي وقوع...
ارغوانی بر خاکريز (3) محمود کاوه

ارغوانی بر خاکريز (3)

خانة مهربان امام علي بن‌موسي‌الرضا (علیه السّلام) مأمن انديشه‌هاي تنهايي او بود. در اين برهوت ضد و نقيض و ننگين و فاسد، او دلش را به اين خانة ايمان و عشق و رحمت خوش مي‌داشت. هر روز روح شيدائيش را برمي‌داشت...
ارغوانی بر خاکريز (2) محمود کاوه

ارغوانی بر خاکريز (2)

مردي در لبة مرز آخرت، ايستاده بر برندگي شمشير مرگ، پا نهاده بر گلوي خويش، چاك گريبان جان دريده، مست نيستي، هوشيار بي‌خودي، سرخوش از حلاوت بندگي، سر و دستار به قمار عشق باخته، شادمان بي‌هويتي در مرز عدم...