مسیر جاری :
قصههای امثال و حکم
أکلت یوم أکل الثور الأبیض: شیری به دلیل اتحاد دو گاو سپید و سیاه در شکار آنان ناکام میماند، پس با نیرنگ آن دو را از هم جدا کرد و یکی را پس از دیگری هلاک گرداند.
قصههای لقمان حکیم
از جمله نکاتی که توجه محققان را به خد جلب کرده است، وجود شباهتهایی میان برخی امثال و حکم دوره جاهلی و به ویژه امثال و حکم نقل شده از زبان لقمان حکیم و داستانهای ایزوپ، داستانپرداز پر آوازه یونانی است....
فابلهای عربی
یکی از کهنترین انواع داستانی در ادبیات ملل، داستان از زبان حیوانات است که توانسته طی قرون و اعصار متمادی به حیات خود ادامه دهد. داستانهایی که سرگذشت آنها از یکسو به تمدنهای باستانی مصر، هند و یونان...
تاریخ داستان عربی
هرچند شعر، درخشانترین جنبهی ادبیات عرب پیش از اسلام محسوب میشود که بیش از سایر اشکال ادبی مورد توجه قرار داشته، اما نباید پنداشت که تنها جنبه فرهنگی - ادبی جامعه عربی آن دوران بوده است. در میراث ادبی...
صافی تئاتری
تنها چیزی که آدم احتیاج دارد این است که اسمش روی پوستر باشد، همینطور یک تالار پر از تماشاگر و بازیگرانی که دست به دست هم بدهند: هر عبارت و هر کلمه را درست ادا کنند و از کار دربیاورند و به خودشان اجازه...
نگاهی به نمایشنامهی باغ آلبالو
چخوف پس از گشایش نمایش «سه خواهر»، در نامهای خطاب به همسرش (7 مارس 1901) نوشت: «نمایشنامه بعدی من کاملاً سرگرم کننده خواهد بود، حداقل از نظر مفهوم». او به عنوان نویسنده این مفهوم را در طرحی برای
نگاهی به نمایشنامهی سه خواهر
پدر تیمساری مشهور است، تصویرها دلپذیر و مبلمان گرانبهاست او میمیرد، دخترهایش تحصیلات خوبی دارند، اما ظاهری شلخته دارند، کتاب نمیخوانند، به اسب سواری میروند، کسل کنندهاند.
نگاهی به نمایشنامهی دایی وانیا
«دایی وانیا» داستان سرراستی دارد. استاد مشهور هنرهای زیبای پایتخت، اکنون با درآمد کمتری بازنشسته شده، زن دوم جوان و زیبایی گرفته و تصمیم میگیرد که در ملکی که همسر در گذشتهاش برای او گذاشته است، زندگی...
نگاهی به نمایشنامهی مرغ دریایی
پرسیدم برای این که نمایشنامهای برای تئاتر مناسب باشد، ضروریترین شرط چیست؟ گوته پاسخ داد: این که هر رویدادی معنای خاص خود را داشته باشد و در عین حال به طور طبیعی بیننده را به چیزی مهمتر هدایت کند.
نمایشنامههای تک پردهای چخوف
چخوف روزگاری نوشت: «فرق بین نمایشنامهی بلند و نمایشنامهی تکپردهای صرفاً کمّی است.» (از نامه به سوورین، 14 اکتبر 1888). اصطلاحی کلی که او به کار می برد وودویل (Vaudeville) یعنی نمایشنامه یا کمدی...