مسیر جاری :
نوقرون وسطا گري Neomedievalism
اين استدلال كه ساختارهاي محوري اقتصاد سياسي جهاني كه در دوران پسانو يا پساوستفالي (ـــ وستفالي) در حال سربرآوردن است شايد شباهت بيش تري با اروپاي قرون وسطا داشته باشد تا با نظام سياسي بين المللي موجود....
ميهن پرستي Patriotism
عشق ورزيدن به ميهن خود، هم ذات پنداري با آن و با هم وطنان خود، و علاقه مندي ويژه به بهزيستي آن و رفاه هم ميهنان. تبيين كامل ميهن پرستي بايد نياز هم ميهنان به تعلق داشتن به يك جمع و بخشي از يك روايت گسترده...
منطقه گرايي Regionalism
اين اصطلاح اشاره به تشديد و تعميق روندهاي همكاري سياسي و/ يا اقتصادي در ميان دولت ها يا ديگر بازيگران مناطق جغرافيايي خاص دارد، البته بيش از همه در چارچوب جريان هاي تجاري از آن سخن به ميان مي آيد. دست...
ملت گرايي Nationalism
نوعي احساس خودآگاهي ملي كه يك ملت را برتر از همه ي ديگر ملت ها جاي مي دهد. ملت گرايي اصطلاح بسيار دامنه داري است كه تعبيرهاي متعدد و متفاوتي از آن به عمل آمده است و به طور كلي هم بُعدي فرهنگي و هم بُعدي...
مكتب انگليس English School
مكتب انگليس (كه رويكرد جامعه بين الملل هم خوانده مي شود) ديدگاه نظري خاصي براي بررسي روابط بين الملل است. بر پايه ي اين ديدگاه دولت ها و ديگر بازيگران تنها اسير نظام بين الملل اقتدارگرير نيستند(ـــ اقتدارگريزي)...
مردم سالاري جهانْ ميهن
مردم سالاري جهان ميهن مدلي ريشه نگر براي بازانديشي درباره ي مردم سالاري و اداره گري در سطح جهاني، منطقه اي و ملي است. اين مدل درصدد كنارگذاشتن دولت ها-هرچند هم كه ساختار و قدرت آن ها به واسطه ي تشكيل شكل...
ماركسيسم Marxism
ماركسيسم-سنت «فعاليت عملي انتقادي» كه كارل ماركس (83-1818)پايه گذار آن بود-در طرح هاي فكري و سياسي كه در تمام يك سده ي پيش و در بخش اعظم جهان مطرح شده اند ريشه هاي استواري دوانيده است و به همين دليل نمي...
ليبراليسم پوشش يافته Embedded liberalism
اصطلاحي كه براي اشاره به درهم آميختن آزادي اقتصادي بين المللي (تجلي يافته در واژه ي ليبراليسم) با پوشش حمايت اجتماعي داخلي به ويژه به نفع افراد و گروه هايي كه احتمالاً از آشفتگي هاي ناشي از تجارت آسيب...
كمونيسم Communism
اين اصطلاح به دو پديده ي جداگانه اشاره دارد. چونان تصويري از آينده ي پس از سرمايه داري، كمونيسم در آغاز توسط آرمان جويان، برابري خواهان و سوسياليست هاي سده ي هجدهم مطرح شد و بعدها كارل ماركس
كثرت گرايي Pluralism
برداشتي از جامعه ي بين الملل كه به موجب آن، دولت هاي برخوردار از حاكميت واحدهايي اساسي هستند كه هر يك ارزش ها و منافع خاص خود را دارد و ضمن همزيستي با هم، نه تنها بر اساس نفع شخصي و مصلحت انديشي بلكه